تهمینه غمخوار؛ بازار: موضوع حقابه رود هیرمند پس از گذشت سالها از انعقاد توافقنامه میان ایران و افغانسنان هنوز حل نشده است. بر اساس معاهده میان دو کشور، حقابه ایران از آب رودخانه هیرمند ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال است. در حدود ۱۰ ماه گذشته، حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال باید به سمت ایران وارد میشد، در حالی که جمهوری اسلامی کمتر از چهار میلیون متر مکعب آب دریافت کرده است.
وزارت انرژی و آب طالبان از ماههای گذشته بارها مدعی شده که طالبان به تعهدات خود در این زمینه پاینبد است. حتی وزارت آب و انرژی افغانستان اخیرا اعلام کرده که آب وارد شده به ایران مطابق حقابه آن کشور از آب هیرمند محاسبه میشود. بر همین اساس، وزارت آب و انرژی آب طالبان روز دوشنبه ۱۷ مرداد در بیانیهای اعلام کرد: وزارت انرژی و آب موظف است در بخش تنظیم منابع آبی این کشور، رفع نیازمندیها و رفاه مردم گامهای موثری را بردارد، با توجه به همین وظیفه و بر اساس درخواستهای مکرر ساکنان نیمروز، مقدار معینی از آب بند کمال خان رها شده است.
این وزارتخانه افزود: آبی که این روزها وارد خاک ایران شده است در نشست با طرف ایرانی براساس معاهده آب رودخانه هیرمند محاسبه میشود. بار دیگر به مردم افغانستان اطمینان میدهیم که به ایران تنها آن مقدار آب داده خواهد شد که در معاهده سال ۱۳۵۱ آب رودخانه هیرمند بین افغانستان و ایران توافق شده است.
با این حال و با توجه به بیانیه های مکرر از سوی این وزارتخانه باید دید که طالبان تا چه اندازه به تعهدات خود در خصوص این موضوع عمل خواهند کرد. در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع روابط اقتصادی ایران و افغانستان، خبرنگار بازار گفتگویی را با دکتر«محمد هاشم عصمت اللهی»، مشاور و عضو برد خاص «حامد کرزی»، رئیس جمهور پیشین افغانستان در تعیین مقامات ارشد و متخصص علوم ارتباطات ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:
* وزارت آب و انرژی طالبان اخیرا مجددا اعلام کرده که آب وارد شده به ایران مطابق حقابه آن کشور از آب هیرمند محاسبه می شود. چرا موضوع حقابه ایران تا امروز محقق نشده و در رابطه با این موضوع طالبان به تعهدات خود عمل نمی کند؟
ما نمی توانیم وضعیت طالبان را به عنوان یک دولت مستقل که تسلط بر همه ابعاد کاری و همه امور دارد، تصور کنیم. طالبان خواهان این مسئله هستند که با ایران رابطه نزدیکی داشته و حقابه رو هیرمند را بر اساس معاهده سال ۱۳۵۱ عملی سازند، اما تحت فشار امریکا قرار دارند که این روزها روابط میان آنها خدشه دار شده است. بر همین اساس، تقابلی میان استراتژی های کلان اقتصادی وجود دارد.
من فکر می کنم جمهوری اسلامی ایران با تحمل و حوصله مندی، این پروسه را با طالبان با راهبرد درست و استراتژی واقع گرایانه دنبال کرده است. امریکاییها با روی کار آوردن طالبان پس از توافقنامه دوحه در قطر، قصد داشتند که جمهوری اسلامی در باتلاق افغانستان گیر کند، اما ایران با اشراف اطلاعاتی خود در تمامی حوزه ها، اجازه نداد که افغانستان به عنوان باتلاقی برای این کشور در نظر گرفته شود.
بنابراین، ما باید درک کنیم که اقتصاددانهای ایرانی و افغانستانی باید به این مسئله مهم توجه داشته باشند که اقتصاد افغانستان مبتنی و متکی بر کمکهای خارجی بوده است. در واقع طالبان امروز اقتصادی وابسته را در دست دارند. در حقیقت در افغانستان اقتصاد سیاسی حاکم است نه سیاست اقتصادی. بنابراین، این سیاست است که تعیین کننده می باشد. طالبان، به شدت زیر فشارهای امریکاییها قرار دارد در حالی که جمهوری اسلامی در حال دنبال کردن سیاست دور کردن طالبان از این فشارها است.
از این رو، مسئولین جمهوری اسلامی باید بدانند که طالبان همچنین متحمل فشارهایی از سوی عربستان، قطر و پاکستان نیز هستند، در حالی که آن کشورها هدفی جز کاهش و کم رنگ کردن نقش ایران در اقتصاد افغانستان ندارند. بر همین اساس، در رابطه با موضوعاتی از جمله آب و حقابه رود هیرمند مشکلاتی را برای ایران ایجاد می کنند. حقیقت این است که آب هیرمند ابزار و وسیله ای برای استعمارگران روسی در زمان شوروی سابق بوده که اکنون توسط امریکا در حال دنبال شدن است. طالبان همچنین در عرصه داخلی تحت فشارهای داعش خراسان نیز هستند.
لذا، خود طالبان اگر تحت فشار این کشورها قرار نداشتند، قطعا به خواست جمهوری اسلامی ایران عمل می کردند اما در شرایط فعلی متکی به اراده خود، اراده مردم و اقتصاد داخلی نیستند. با وجود آنکه رابطه امریکا و طالبان شکراب شده، اما آنها خواستار تدوام دریافت کمکهای امریکایی هستند در حالی که البته خواهان رابطه خوب و نزدیک با جمهوری اسلامی نیز هستند.
* در حال حاضر حجم روابط اقتصادی و تجاری ایران و افغانستان با توجه به ظرفیتهای دو کشور در چه سطحی است؟ وضعیت مرزها و پایانه های مرزی برای انجام تجارت فی مابین چگونه است؟
اقتصاد افغانستان اقتصادی وابسته به کمکهای خارجی و البته کشورهای همسایه است، در حالی که بالاترین نقش را جمهوری اسلامی و پاکستان داشته اند. پاکستان بر اساس استراتژی های اقتصادی امریکا عمل می کند و همسو با آنها سیاست ها حرکت می کند. علاوه بر آن، پاکستانی ها در سیاستهای پنهان خود، مخالف استراتژی ها و راهبرد ایران هستند.
بنابراین من فکر می کنم که افغانستان به همان اندازه که نیازمند بازار و تجارت با پاکستان است، به همان اندازه یا بیشتر به اقتصاد ایران وابسته و به کمکهای جمهوری اسلامی و تجارت با این کشور نیاز دارد. بدین ترتیب، طالبان تمایل دارد که هم رابطه با پاکستان را حفظ کند و هم رابطه نزدیک اقتصادی با ایران داشته باشد.
با توجه به این که در حال حاضر طالبان تحت فشارهای بیرونی قرار دارد، حجم معاملات تجاری و افغانستان نیز تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته و به همین دلیل ممکن است که میزان تجارت با ایران در برهه ای از زمان کم شود.
* راه آهن خواف_ هرات برای دو کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. آیا آن قسمتی که بر عهده افغانستان بوده تکمیل شده؟ به طور کلی وضعیت این راه آهن در چه مرحله ای است؟
مسئله حضور و مشارکت ایران در کریدور شمال_جنوب در سطح منطقه و جهان مطرح شده و در شرف اجرایی شدن است؛ مخصوصا مسیر ریلی سرخس، چابهار، مسیر شمال به جنوب و جنوب به شمال ایران که حائز اهمیت است و امریکا همواره مخالف حضور ایران در این کریدورها و احداث این مسیرها در افغانستان بوده است. بدین ترتیب، این موقعیت ایران پیامدهایی برای اقتصاد پاکستان و به طور کلی منطقه دارد.
باید برای ما قابل درک باشد که طالبان در شرایط فعلی از موقعیتی برخوردار نیستند و اقتصادی ندارند که پروژه راه آهن خواف_هرات را دنبال و پیگیری کنند، ضمن اینکه آنها از نظر امنیتی در شرایط خاصی از سوی داعش قرار دارند.
* طالبان چه برنامه ای برای بندر چابهار و توسعه تجارت با ایران از طریق این بندر در نظر گرفته اند؟
طالبان، از یک سو توسعه تجارت با ایران از طریق بندر چابهار را به دلیل نزدیکی و سودآوری اقتصادی به نفع افغانستان می دانند، اما پاکستان موافق این برنامه برای افغانستان نیست. از طرفی، هندوستان تجارت از طریق چابهار را برای دور زدن پاکستان اقدامی مثبت در نظر گرفته اند، اما، باز هم پاکستان مخالف این مسائل است.
افزون بر این، موضوع کریدورهای اقتصادی در داخل افغانستان از شمال به جنوب (کریدور پاکستان- افغانستان_ ترکمنستان) و سیاستهای دنبال شده در این راستا، حتی با وجود آنکه ترکمن ها تمایل به تامین گاز و نفت از افغانستان و پاکستان داشتند، تحت تاثیر ناامنی افغانستان اجرایی نشد.
اما کریدور اقتصادی شرق به غرب در دستور کار است که هم جمهوری اسلامی و هم هند در آن مشارکت دارند. به هر حال، اقتصاد افغانستان در سطح خوبی قرار ندارد، به طوری که از سالهای گذشته اقتصاد کشور وابسته به انگلیس و شوروی سابق بوده و اکنون وابسته به اروپا و امریکا است. بنابراین، امریکا به طالبان اجازه نمی دهد که سیاستهای جمهوری اسلامی در افغانستان اعمال شود.
نظر شما