تهمینه غمخوار؛ بازار: علاوه بر گذشت نزدیک به ۲۰۰ روز از آغاز جنگ روسیه و اوکراین و مشاهده بحرانی که سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده، این روزها بحران دیگری نیز در منطقه جنوب شرق آسیا قابل مشاهده است. این بار امریکا در خصوص تایوان که به عنوان یک مبحث حیاتی برای چین در نظر گرفته می شود، وارد ایجاد تنش شده در حالی که برخی از مقامات امریکا ادعا کرده اند که کشورشان حامی استقلال تایوان نیست و هیچ روابط دیپلماتیک رسمی با این جزیره ندارد در حالی که برخی نظری مخالف دارند.
تایوان از سال ۱۹۴۹ مستقل از چین اداره می شود، اما پکن این جزیره را بخشی از قلمرو خود می داند و متعهد شده که در نهایت تایوان را با سرزمین اصلی یکپارچه کند. صنایع الکترونیک در هر دو اقتصاد به شدت به یکدیگر وابسته هستند و تایوان بزرگترین منبع مدارهای مجتمع وارداتی چین است. از طرفی، اقتصاد تایوان برای تمام جهان بسیار مهم است، زیرا بسیاری از تجهیزات الکترونیکی روزمره، از تلفن گرفته تا لپ تاپ، ساعت و کنسول های بازی، از تراشه های کامپیوتری ساخته شده در تایوان تغذیه می شوند.
همانند بحران اوکراین، ایالات متحده باز هم تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از تمرکز دو کشور قدرتمند روسیه و چین بر سیاست های جهانی و اتحاد استراتژیک علیه پالیسی یکجانبه گرایی امریکا در عرصه بین الملل جلوگیری کند
همانند بحران اوکراین، ایالات متحده باز هم تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از تمرکز دو کشور قدرتمند روسیه و چین بر سیاست های جهانی و اتحاد استراتژیک علیه پالیسی یکجانبه گرایی امریکا در عرصه بین الملل جلوگیری کند. بر همین اساس، بسیاری از کارشناسان مسائل بین الملل، این بحرانها را در جهت ایجاد نظم نوین و نظام دو یا چند قطبی در عرصه بین الملل و گذار از نظم مورد نظر ایالات متحده و نظام تک قطبی مدنظر خود، تحلیل می کنند.
چین، سفر اخیر نانسی پلوسی، بالاترین مقام آمریکایی به تایوان را یک اقدام بزرگ تحریک آمیز خواند. این کشور که از نظر اقتصادی پیشرو است، به طور فزاینده ای در اعمال ادعاهای اقتصادی، سیاسی و سرزمینی خود قاطعانه شده است. ایالات متحده، اکنون چین را به عنوان یک رقیب و به طور فزاینده ای به عنوان یک تهدید در نظر می گیرد و به نظر میرسد که این رویارویی آغازگر یک دوره جدید خطرناک خصومت آمیز است.
در حالی که برخی تنش ها اجتناب ناپذیر است، لفاظی ها در هر دو کشور چرخشی خصمانه پیدا کرده است. با این حال، اعتماد یا همکاری اندکی حتی در مورد موضوعات مورد علاقه دوجانبه، مانند مبارزه با بیماری کووید-۱۹ یا رسیدگی به تغییرات آب و هوایی وجود دارد.
موضع سرسختانه هر دو طرف به طور کامل نمایش داده شده است. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان، برای تأکید بر حمایت آمریکا از دولت دموکراتیک خود، سفری تحریک آمیز به تایوان انجام داد و چین نیز واکنشی شدید نشان داد و تمرینات نظامی را برگزار کرد که حریم هوایی و آب های سرزمینی تایوان را مورد تجاوز قرار داد تا بر عزم این کشور برای ایجاد حاکمیت بر آنچه که به عنوان خود می داند، تأکید کند. همچنین، چین برخی از کالاهای کشاورزی و مصالح ساختمانی را محدود کرد.
بر همین اساس، چین اعلام کرد که ارتباط خود را با ایالات متحده در مورد تعدادی از مسائل از جمله تغییرات آب و هوایی و تلاش برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر متوقف خواهد کرد. از این رو، این به نفع همه کشورها است که این دو کشور قدرتمند، راههایی برای کاهش این تنشها بیابند.
در طول نیم قرن گذشته، با آغاز سفر اصلی رئیس جمهور ریچارد نیکسون به چین در سال ۱۹۷۲، رهبران ایالات متحده و چین بارها ترجیح داده اند که منافع مشترک را بالاتر از مناقشه قرار دهند. ایجاد این رابطه، با همه ایراداتش، به ثبات و رفاه جهان کمک زیادی کرده است.
دولت بایدن لفاظی های بیگانه هراسانه ترامپ را در کاخ سفید کنار گذاشته است، اما دیدگاه خود را برای ایجاد تعادل بین رقابت و همکاری ارائه نکرده است. در عوض، روابط آمریکا با چین را تا حد زیادی به عنوان مجموعه ای از تمرین ها در جهت مدیریت بحران تنظیم کرده در حالی که تحریم هایی را برای نقض حقوق بشر چین در سین کیانگ و هنگ کنگ اعمال کره است. از طرفی، به دنبال همکاری در مورد مهار کووید، تغییرات آب و هوا و جنگ در اوکراین است.
تلاش امریکا در بهبود روابط با چین
چندین گام مشخص قابل مشاهده است که ایالات متحده می تواند انجام دهد در حالی که ممکن است به بهبود روابط آن با چین کمک کند. در واقع، ایالات متحده خواهان ورود به هرگونه نزاع با چین در شرایط فعلی نیست. به اعتقاد برخی ایالات متحده به جای تکیه بر سیاست های تجاری تنبیهی که ریشه در ترس از چین به عنوان یک رقیب اقتصادی دارد، باید بر رقابت از طریق سرمایه گذاری در آموزش فنی، تحقیقات علمی و توسعه صنعتی تمرکز کند.
این عده معتقد هستند زمان آن فرا رسیده که جو بایدن با اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی چینی، از بازی شکست خورده دولت ترامپ برای گرفتن امتیازات اقتصادی، جدا شود. بر همین اساس، انتظار میرود بایدن قانون تراشهها را امضا کند که شامل نزدیک به ۵۳ میلیارد دلار برای حمایت از تولید داخلی نیمهرساناها، بلوکهای سازنده عصر دیجیتال است. این موضوع را می توان به عنوان برداشتن صفحه ای از چین توصیف کرد، با این تفاوت که ایالات متحده اولین مجری بزرگ این نوع سیاست صنعتی بوده است.
ایالات متحده همچنین باید از این ایده قدیمی که تعامل اقتصادی به تدریج سیاست و جامعه چین را متحول می کند، عبور کند. به جای تلاش برای تغییر چین، امریکا باید بر ایجاد روابط قوی تر با همسایگان چین تمرکز کند. تقویت همکاری بین کشورهایی با منافع متفاوت و در برخی موارد، تاریخچه طولانی درگیری، کار آسانی نیست، اما تاریخ اخیر می آموزد که ایالات متحده در پیشبرد و دفاع از منافع خود زمانی که به طور یکجانبه عمل نمی کند، موثرتر عمل می کند.
تایوان بخش مهمی از این پروژه است. دیدار پلوسی زمان بندی خوبی نداشت. فوری ترین اولویت سیاست خارجی دولت بایدن کمک به اوکراین برای شکست تهاجم روسیه است در حالی که تحقیر تایوان، ترغیب چین برای محدود کردن حمایت از روسیه را دشوارتر می کند. برخی از مقامات امریکایی مدعی هستند که ایالات متحده مدتها است که از بلوغ دموکراسی تایوان حمایت کرده و به نفع آمریکاست که با تایوان به عنوان یک متحد ارزشمند رفتار کند. ایالات متحده مدتهاست که سیاست «ابهام استراتژیک» را در رابطه با تایوان حفظ کرده و به دولت خود تسلیحات میفروشد، در حالی که از انجام هرگونه تعهد امنیتی آشکار خودداری میکند. مسلح کردن تایوان بهترین راه برای کمک است. اما شفافیت نیز می تواند کمک کند.
تنش ها بر سر تایوان به سه دلیل به هم پیوسته در حال افزایش است: جزیره خودمختار دموکراتیک تر و سرکشی خودگردان شده است. چین، تحت رهبری اقتدارگرای شی جین پینگ، خصمانه تر رفتار می کند و ایالات متحده با ارائه حمایت های قوی تر از تایوان به هر دو روند پاسخ داده است. جو بایدن در ماه مه به صراحت گفت: ایالات متحده از تایوان در برابر حمله چین دفاع خواهد کرد با اینکه او قصد تغییر سیاست آمریکا را نداشته است.
اما، کاخ سفید باید روشن و شفاف عمل کند که نشان دهد تعهد آمریکا در خصوص به رسمیت شناختن چین همیشه بر اساس رفتار مسالمت آمیز سرزمین اصلی در قبال تایوان بوده و هیچ یک از این تلاش ها در جهت تقویت اقتصاد و ایجاد اتحادهای قوی تر، به معنای منزوی کردن چین نیست. برعکس، آنها مبنای قوی تری را برای دولت بایدن و جانشینان آن ارائه می دهند تا با چین در موضوعاتی که تفاوت های واقعی وجود دارد، اما احتمالات واقعی برای پیشرفت، به ویژه تغییرات آب و هوایی، درگیر شوند.
برخورد با چین به عنوان یک قدرت متخاصم یک ساده سازی معکوس است. این دو کشور تکه های بزرگی از یک سیاره را اشغال می کنند. آنها بر سر معنای دموکراسی یا حقوق بشر توافق ندارند، اما مدعی هستند که برخی از ارزشها را به اشتراک میگذارند که مهمتر از آن تلاش برای رفاه است. واقعیت این است که ایالات متحده و چین به یکدیگر نیاز دارند.
نظر شما