توحید ورستان؛ بازار: در دهه های اخیر، ذخایر عظیم هیدروکربنی ایران و مصرف انرژی رو به رشد هند اساس همکاری اقتصادی هند و ایران را تشکیل میداد. با این حال، دو کشور همچنین برای تقویت زیرساختهای ارتباطی منطقهای خود برای تقویت تجارت و بازرگانی سرمایه گذاری میکنند.
برای نمونه، با تغییر وضعیت در افغانستان، هند و ایران در فرصتی مناسب برای بررسی همگرایی منافع متقابل خود می یابند. همچنین موقعیت جغرافیایی ایران به هند دروازه ای به افغانستان و آسیای مرکزی از طریق بندر چابهار تحت سرمایه گذاری هند و همچنین دسترسی به بازارهای جهانی در اروپا و روسیه از طریق کریدور بین المللی شمال-جنوب (INSTC) میدهد. این پیوندهای زیرساختی کلیدی برای گسترش چشم انداز تجارت و سرمایه گذاری در منطقه، از جمله بین هند و ایران است.
تجارت دوجانبه هند و ایران در سال مالی ۲۰۱۸-۲۰۱۹ تقریبا ۲۳.۷ درصد رشد داشت و به ۱۷.۰۳ میلیارد دلار رسید که ۱۲.۳ میلیارد دلاری واردات هند بود. با این حال، این روند از ماه می۲۰۱۹ و پس از پایان معافیت تحریم نفتی صادر شده به هند توسط ایالات متحده، در سال مالی ۲۰۲۰، تجارت دوجانبه به ۴.۷۷ میلیارد دلار رسید.
این دوره طولانی عدم فروش نفت خام از ایران به هند منجر به کاهش ذخایر روپیه در بانک UCO و بانک IDBI شد و در نتیجه حجم صادرات از هند به ایران را کاهش داد. صادرات کلی هند به ایران در سال ۲۰۲۰ با ۴۲ درصد کاهش نسبت به سال ۲۰۱۹ به ۲.۲ میلیارد دلار رسید که کمترین میزان در یک دهه اخیر است.
روابط هند و ایران در سایه قطببندی روابط بین المل
پیشرفت روابط سیاسی هند و ایران در چارچوب همکاری و ثبات مستمر، فارغ از بلوکهای موجود در نظام بینالملل کنونی، توجهات را به خود جلب میکند. هر دو کشور همچنان به حفظ روابط دیپلماتیک، فرهنگی، تاریخی و تجاری خود که قدمت آنها به قرنها پیش میرسد و همچنین بازیگران بسیار تأثیرگذار در مناطق مربوطه خود هستند، ادامه میدهند. همکاری تهران و دهلینو رویکرد سنتی نخبگان سیاسی هند را به نفع تقویت روابط با ایران، باوجود همگرایی فزاینده هند در محور آمریکا و اسرائیل، تغییر داده است. با این حال، توسعه روابط هند و ایران واکنشهایی را در طرف آمریکا و اسرائیل به همراه دارد و چالشی جدی برای سیاست خارجی هند است.
هند از چنان اهمیت حیاتی برخوردار است که میتواند در شرق برای ایران که با دنیای غرب مشکل دارد به عنوان روزنه حیاتی عمل کند، بنابراین تهران این شریک خود را آسان از دست نمیدهد. در این زمینه، آینده روابط دو کشور و پایداری آن در برابر عوامل خارجی بحث برانگیز است. در نهایت، اصرار دو کشور بر حفظ و تحکیم روابط دوجانبه خود در چنین شرایط قطببندی کشورهای بینالمللی قابل بررسی است.
حوزه اصلی که هند و ایران را به یکدیگر نزدیک میکند، بخش انرژی است. تامین بیوقفه انرژی برای هند، دومین کشور پرجمعیت جهان، از اهمیت حیاتی برخوردار است. به ویژه، افزایش تقاضای داخلی برای منابع نفتی نقش مهمی در تامین نیازهای جمعیت عظیم این کشور و ایجاد منافع ژئوپلیتیک دهلی نو دارد. در این مرحله، نبود نفت هند، ایران را در جایگاه ویژهای در نگاه سیاست گذاران خارجی قرار میدهد که نگرانیهایی در مورد تضمین امنیت انرژی دارند. بطوریکه هند برای ادامه واردات نفت از تهران تلاش کرد از تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران چشم پوشی کند و تلاشهای ویژهای برای معافیت خود انجام داد.
در حالی که اصرار هند بر تلاشهایش برای حفظ جریان نفت به عنوان نشانهای از تمایل این کشور برای حفظ روابط با تهران تلقی میشود، به یک ناراحتی بزرگ در مسیر واشنگتن-دهلی نو تبدیل شده است. سیاست تحریمهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا علیه ایران، بر واردات نفت هند تأثیر منفی گذاشت. با توجه به اینکه سوختهای فسیلی جایگاه مهمی در صادرات ایران به هند دارد، تجارت دوجانبه به دلیل تحریمها متحمل ضررهای زیادی شده است. البته دو کشور به دنبال توسعه تجارت غیرنفتی هستند که در واقع وجود شبکههای ترانزیتی که در پروژههای بندر چابهار و راهآهن چابهار- زاهدان از اهمیت بالایی برخوردار است را میتوان امیدوارکنندهترین حوزه برای رشد وابستگی متقابل توصیف کرد.
روابط دهلی نو با ایران که تلاش میکند با حساسیت از آن محافظت کند، در واقع متاثر از تعدادی از عوامل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی است. بندر چابهار به عنوان کلید عبور از بن بست برای دهلی که با محدودیت جغرافیایی و استراتژیک بین چین و پاکستان مواجه است، دیده میشود. توسعه اقتصادی و ترانزیتی که چابهار به ارمغان خواهد آورد این پتانسیل را دارد که هم توانایی ایران و هم هند را برای دسترسی به بازارهای محصور در خشکی افغانستان و آسیای مرکزی تقویت کند.
گذشته از عوامل اقتصادی، یکی دیگر از دلایل علاقه دهلی نو به چابهار این است که از نظر ژئوپلیتیکی یک جایگزین استراتژیک قوی برای بندر گوادر در پاکستان است که با سرمایه گذاری چینی ساخته شده است. برای هند، که حاضر نیست بخشی از طرح کمربند و جاده چین باشد، به دست آوردن تهران فرصت بزرگی برای تضعیف سرمایهگذاری پکن در گوادر در رقابت منطقهای است. با این حال، ادامه تحریمهای آمریکا علیه ایران، سیاست هند برای گسترش روابط اقتصادی با تهران را مختل میکند بطوریکه جستجوی هند برای یافتن حد وسط مناسب بین ایران و آمریکا به دلیل سیاستهای جنگ طلبانه دولت ترامپ بینتیجه ماند.
در سطح بین المللی، واشنگتن همچنان یک مانع بزرگ برای روابط هند و ایران است. همچنین روابط دوستانه هند با اسرائیل به عنوان یکی دیگر از موانع بالقوه برای همکاریهای منطقهای بین تهران و دهلی نو برجسته میشود. تل آویو که دومین تامین کننده بزرگ بخش نظامی هند بوده، نگران است که برخی از فناوریهای نظامی آن به دست ایران بیفتد. تقویت همکاری نظامی هند و اسرائیل؛ گسترش یافته و شامل فروش سیستمهای تسلیحاتی، رزمایش و آموزشهای نظامی متقابل، و انتقال فناوری سایبری و وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین میشود. بنابراین، مشارکت راهبردی دهلینو با اسرائیل در زمینه نظامی روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند.
از سوی دیگر، از دیدگاه ایران، روابط تجاری دو کشور باید صرفا از منابع هیدروکربنی خارج شود. در این راستا، ادغام کریدور اقتصادی ایجاد شده به ویژه بندر چابهار به آسیای مرکزی به نفع تهران است. دولت ایران علاوه بر تنوع بخشیدن به روابط اقتصادی با دهلی نو، میخواهد از فرصتهای همکاری در روابط فرهنگی، انتقال دانش و فناوری، گردشگری، بهداشت و محیط زیست استفاده کند. از سوی دیگر، ایران و هند برای منافع مشترک منطقهای مانند ثبات افغانستان، تقویت دولت مرکزی در کابل و خنثی کردن نفوذ طالبان با یکدیگر همکاری میکنند. مبارزه با تروریسم و تهدیدات افراط گرایی دو کشور را قادر میسازد تا در زمینههای امنیتی در یک زمینه مشترک عمل کنند. از آنجایی که فعالیتهای حافظ صلح در همسایه ایران، افغانستان، بدون شک بدون توافق با پاکستان امکان پذیر نخواهد بود، تعهد تهران برای ایجاد تعادل در روابط خود با دهلی نو و اسلام آباد در مقطعی دیده میشود.
عربستان سعودی که خود را به عنوان یکی دیگر از عوامل خارجی مهم معرفی میکند. تنشهای منطقهای در خط تهران-ریاض باعث شد ریاض به دهلی نو نسبت به آنچه که تهدید ایران می خواند هشدار دهد. عربستان سعودی که نزدیک به سه میلیون کارگر مهاجر هندی دارد، جایگاه مهمی برای هند در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد. با این حال، تلاشهای ریاض برای گسترش تزهای وهابی در هند و نزدیکی طولانیمدت آن با پاکستان، دهلی نو را بر آن داشت که در روابط دوجانبه محتاطانه عمل کند.
احیای توافقنامه برجام که گفتوگوهای آن در جریان است، این احتمال را افزایش میدهد که واشنگتن سیاست فشار حداکثری خود را بر تحریمهای ایران کاهش دهد. برداشته شدن تدریجی بزرگترین مانع از پیش روی روابط هند و ایران، راه را برای هند هموار میکند تا سرمایه گذاریهای فزاینده خود در خلیج فارس به ویژه بندر چابهار را با اطمینان بیشتری به آینده منتقل کند. هند استدلال میکند یک قدرت جهانی است و هدفش پاسخگویی به چالشهای جهانی و منطقهای چین، حفظ رشد اقتصادی بالا و حفظ حضور خود در افغانستان است.
هند برای حفظ رشد اقتصادی بالا و تقویت حضور خود در افغانستان به روابط دوستانه بلندمدت با ایران نیاز دارد. روابط هند و ایران با وجود دو قطبیسازیهایی که در شرایط کنونی بینالمللی پدید آمده و محدودیتهای بازیگران خارجی که ممکن است به روابط آسیب بزند، در سطح معینی حفظ میشود. هر دو کشور موفق میشوند واکنش های داخل و خارج را خنثی کرده و روابط خود را بر محور منافع متقابل حفظ کنند. در نتیجه، چنین وضعیتی فرصتی را برای دو کشور ایجاد میکند تا انعطافپذیری سیاست خارجی خود را حفظ کنند و به آنها اجازه میدهد تنشها را نادیده بگیرند یا کاهش دهند.
چشم انداز روابط دوجانبه
با این حال، با تغییر در روند مذاکرات احیای برجام، چشم انداز تعامل اقتصادی با ایران امیدوارکننده به نظر میرسد. انتظار میرود دولت هند رویکردی عملگرایانه در قبال ایران داشته باشد.
هند از این رویکرد جدید منتفع خواهد شد، چون هند پس از چین دومین شریک تجاری بزرگ ایران برای نفت بوده و تعامل اقتصادی عمیقتر با ایران برای امنیت انرژی هند بسیار مهم است. براساس گزارش رویترز، هند امیدوار است که گرم شدن روابط ایالات متحده و ایران بتواند به سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری در ایران منجر شود
همچنین مذاکرات برای توافقنامه تجارت ترجیحی دوجانبه هند و ایران (PTA) در حال انجام بوده که البته پنج از ژوئن ۲۰۲۱ برگزار شده است. با تمرکز بر تنوع بخشیدن به سبد تجاری دوجانبه که شامل تولید، خدمات و اقلام مهندسی سبک می شود.
قرارداد PTA که انتظار می رود به زودی محقق شود، به دو کشور اجازه می دهد تا تعرفه محصولات یکدیگر را کاهش دهند. از آنجایی که ایران یکی از امضاکنندگان سازمان تجارت جهانی (WTO) نیست، هیچ تعهدی برای حفظ نرخ های تعرفه در یک آستانه مشخص که توسط WTO تعیین شده است وجود ندارد.
نظر شما