سمیه گلابگیریان؛ بازار: بیابانی بودن یزد تبعات بسیاری برای این استان کویری دارد که کمترین آن، روزهای طوفانی پرشمار است، تا جایی که در دشت یزد – اردکان، شمار آن به ۴۰ تا ۶۰ روز در سال میرسد. این طوفانها که گاه به خاطر شدت زیاد، منطقه را برای زمان کوتاهی در تاریکی فرو میبرند ناشی از فرسایش خاکی به دلیل خشکسالی ها، برداشتهای بی رویه از منابع آبی و خاکی و کاهش پوشش گیاهی مناطق بیابانی است.
این ریزگردها که سلامت یزدیها را نشانه رفته است، ناشی از توسعه بیابان و روند سریع بیابان زایی است که استان را احاطه کرده و تا اقداماتی برای مقابله با آن انجام نشود، ادامه و بلکه سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد. محمود فتاحی، رئیس اداره امور بیابان سازمان جهاد کشاورزی استان یزد در گفتگو با بازار به توضیح روند بیابان زایی و اقداماتی که در راستای بیابان زدایی صورت گرفته، پرداخته است.
* درباره بیابانزایی در استان و اقدامات مقابله ای که صورت گرفته است، توضیح دهید
روند بیابانزایی در استان یزد ناشی از خشکسالیها، فرسایش بادی، برداشت بی رویه از منابع آبی و خاکی و کاهش پوشش گیاهی است. در دهههای اخیر اقداماتی از جمله کاشت جنگل های دست کاشت برای مقابله با این پدیده که در اثر عوامل انسانی و غیرانسانی ایجاد شده، صورت گرفته اما کاهش اعتبارات برای نگهداری از درختان دست کاشت و توسعه کاشت، باعث شده که موفقیت چندانی حاصل نشود.
روند بیابانزایی در استان یزد ناشی از خشکسالیها، فرسایش بادی، برداشت بی رویه از منابع آبی و خاکی و کاهش پوشش گیاهی است
همیشه اعتبارات بخش بیابان اداره کل منابع طبیعی برای طرح های مصوب اجرایی توزیع نهال، نهال کاری، مدیریت روان آب ها و قرق و حفاظت و نگهداری در راستای تقویت، حفظ و احیای پوشش گیاهی در مناطق بحرانی فرسایش بادی یعنی کانون های بحرانی فرسایش بادی شناسایی شده، در نظر گرفته می شود اما در عین حال این اعتبارات هر سال نوسان داشته و پایدار نیست که بتوانیم پروژه ها را بر اساس برنامه پنج ساله که توسعه اقتصادی اجتماعی تعریف کرده، انجام دهیم و در کنار آن تخصیص این اعتبارات همیشه ناچیز بوده است.
امسال با تلاش مسئولان استان، ۱۰ میلیارد تومان از محل اعتبار سفر رئیس جمهور برای مقابله با بیابانزایی مصوب شد که با توجه به خشکسالی هایی که دامن گیر استان و فلات مرکزی ایران است، عمده آن صرف آبیاری و نهال کاری های انجام شده در سال های اخیر شده و کار اضافه تری نمیتوان انجام داد.
اجرای این پروژه ها تحت عنوان کنترل فرسایش بادی و مقابله با بیابان زایی و ریزگردها یعنی پدیده ای که تشکیل بیابان زایی در استان را به دنبال داشته و ناشی از عوامل انسانی و غیرانسانی است، در دستور کار است. از سوی دیگر با توجه به پیوستن کشور به کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی، اجرا و ادامه این فعالیت های اجتناب ناپذیر است.
* با همه اقداماتی که صورت گرفته، باز شاهد وقوع طوفان های شن و انتشار ریزگردها در محیط های شهری هستیم، دلیل آن چیست؟
منابع آب و خاک و پوشش گیاهی که کنترل کننده پدیده بیابان زایی و ریزگردها هستند، بهرهبرداران زیادی دارد و مدیریت این وضعیت از عهده یک ارگان و وزارتخانه خارج و کاری فرابخشی است. اگر مدیریت بهره برداری انجام نشود، با توجه به افزایش جمعیت و گسترش صنایع و معادن این پدیده تشدید خواهد شد.
* آیا آماری از روند توسعهای بیابان در استان یزد دارید؟
آمار دقیقی از گسترش بیابان های استان وجود ندارد. در عین حال بر اساس آمار ۲.۶ میلیون هکتار از وسعت استان، اراضی بیابانی است و قطعا در این سالها با توجه به خشکسالی ها، به وسعت بیابان های استان اضافه شده است. وقتی با پدیدههای جوی از جمله تغییر اقلیم مواجه می شویم و از سویی استان یزد هم استانی با ریزگردها است که بخشی از آن منشأ استانی و بخشی منشا خارجی دارد همچنین روند تغییرات دمایی و کاهش بارندگی ها در این دو دهه، افزایش بیابان زایی دور از ذهن نیست.
منابع آب و خاک و پوشش گیاهی که کنترل کننده پدیده بیابان زایی و ریزگردها هستند
در این شرایط وقتی بهره برداری به همان شدت ادامه پیدا کند و مردم با طبیعت همزیستی نکنند و در بهره برداری از آب، خاک و پوشش گیاهی و جلوگیری از تخریب عرصه ها، مدیریتی وجود نداشته باشد، افزایش فرسایش بادی و در نتیجه افزایش وسعت بیابانی استان را شاهد خواهیم بود.
* برخی از نقاط استان شرایط حادتری دارند و با شروع طوفان های محلی، دشواری های بسیار را به همراه دارند، درباره این نقاط توضیح دهید
از ۲.۶ میلیون هکتار عرصه بیابانی ۱.۸ میلیون هکتار مناطق تحت تاثیر فرسایش بادی هستند و ۱۳ کانون فرسایش بادی در استان وجود دارد. طبق تحقیق فرسایش بادی حدود ۹۷۶ هزار هکتار تحت عنوان تاثیر کانون های بحرانی فرسایش بادی استان شناسایی شده که ۲۵۶ هزار هکتار شدت زیاد، ۴۶۸ شدت متوسط و بقیه شدت کم دارند.
اداره بیابان از سال ۴۹ تلاش خود را در عرصه بیابان زدایی شروع کرده و برنامه های خود را بر ۲۵۶ هزار هکتار با اولویت شدت زیاد کانون های فرسایش بادی استان که از برنامه های حفاظتی و احیای بازدارنده است، متمرکز شده که نتیجه آن به عینه ایجاد جنگلهای دست کاشت بیابانی بالغ بر ۶۰ هزار هکتار در مناطق طوفان خیز و بادخیز است. علاوه بر آن در دهه ۷۰ حدود ۱۴ هزار هکتار مالچ پاشی و به موازات آن نهال کاری انجام شده اما همچنان ادامه مقابله با بیابان زایی شامل حفظ آب، خاک و پوشش گیاهی به عنوان سرمایه حیاتی در دستور کار این اداره است.
* پیشنهاد شما برای کند شدن روند بیابان زایی در استان چیست؟
نگاه به معضل بیابان زایی باید برنامه ریزی فرابخشی داشته باشد و با مشارکت تمام دستگاه های مدیریت کننده و بهره برداری از منابع آب، خاک و پوشش گیاهی صورت گیرد. مدیریت و بهره برداری این منابع و تخصیص پایدار و بدون نوسان اعتبارات برای حفظ پوشش به ویژه جنگل های دست کاشت ضروری است.
در شرایطی که فعالیت های مقابله با بیابان زایی به عنوان پروژه های اولویت دار اقتصاد مقاومتی است اما همواره اعتبارات پیش بینی شده تحقق پیدا نکرده است و از برنامه های پیشنهادی عقب افتاده ایم. ساده ترین و کم خرج ترین راه برای مقابله با این پدیده، حفظ پوشش گیاهی اعم از بوته زار، درخت و جنگل است که نیازمند تامین اعتبار برای مراقبت و آبیاری است. یکی از عواملی که باعث تخریب این عرصه ها می شود، بهره برداری صنایع و معادن استان است از اینرو باید بخشی از اعتبارات مورد نیاز با مشارکت آنها برای جبران خسارت تامین شود.
نگاه به معضل بیابان زایی باید برنامه ریزی فرابخشی داشته باشد
همچنین در شرایط فعلی فرآیندهای اجرایی خود به خود با رویکرد مشارکتی با توسعه جامع محور مورد نظر است تا تمام اهداف توسعه پایدار را مدنظر قرار دهیم. باز هم تاکید می کنم که امکان مقابله با بیابان زایی و تثبیت خاک از عهده یک ارگان خارج است و نیاز به انسجام و مشارکت تمام ارگان ها و بهره برداران عرصه های منابع طبیعی و انسجام درون و برون سازمانی و مشارکت بهره برداران و ذی نفعان و توانمندسازی جوامع محلی و جذب مشارکت آنها دارد.
* دلیل خشک شدن جنگلهای دست کاشتی که تاکنون ایجاد شده است، چیست؟
خشک شدن مربوط به برخی از کشت هایی است که ۵۰ سال پیش انجام شده و آبیاری که در حال حاضر انجام می شود برای کشت های پنج سال اخیر است و هم و غم ما در حال حاضر افزایش پایداری این عرصه ها است. حتی اگر اعتبار هم تامین شود، آبی برای آبیاری وجود ندارد از اینرو خشکیدگی عرصه های دست کاشت با توجه به روند خشکسالیها و کاهش بارندگی را با روند رو به رشد، شاهد هستیم.
* با این حساب، توسعه کشت جنگل های دست کاشت هم راهکار مناسبی نیست؟
البته که این راهکار بهترین و کم هزینه ترین روش است چرا که روش هایی مانند مالچ پاشی مردود و منسوخ شده است اما باید توجه کرد که همین بوته ها و درخت های دست کاشت خشکیده هم بادشکن غیرزنده هستند و نباید برای مصارف مختلف از جا کنده شوند و مردم باید این آگاهی را پیدا کنند که این بوته ها و درختان خشک شده هم در کاهش فرسایش بادی نقش دارند.
* قرار بود روش نوینی از مالچ پاشی با اثرات مخرب کمتر در استان اجرا شود، این طرح به کجا انجامید؟
این طرح شامل اجرای طرح های مالچ پاشی با استفاده از مالچ های سازگار با محیط زیست است که چند نمونه با کمک مشاور محیط زیست به صورت پایلوت در بافق انجام شد ولی هنوز نتیجه نگرفتیم. بر اساس نمونه هایی که سال های قبل اجرا شده است، هزینه اجرای این مالچ ها بالاست و هیچ وجه توجیه اجتماعی ندارد و مواد اولیه آن باید از خارج از کشور تامین شود از اینرو پژوهشگران به دنبال تولید مالچ از مواد سازگار با محیط زیست و موجود در منطقه هستند که هزینه ای نداشته باشند.
اما از همه اینها که بگذریم در شرایط حاضر با توجه به شرایط اقلیمی و کمبود اعتبارات برای اجرای طرح های بیابان زدایی، بهترین و کم هزینه ترین کار، همزیستی جامعه با شرایط خشکسالی است و جامعه باید به شکلی با شرایط خشکسالی، سازگاری و هم زیستی داشته باشد، و برداشت بی رویه از چاه ها و افت سفره های آب زیرزمینی، کاهش پوشش گیاهی و ... که از عوامل مهم در روند بیابان زایی در منطقه به شمار میروند، متوقف شود.
نظر شما