توحید ورستان؛ بازار: به باور کارشناسان، ستاره سابق کریکت که حالا تبدیل به رهبر محافظهکار اسلامی شده، ایالات متحده را متهم به تلاش برای سرنگونی دولت متبوع خود کرد. بطوریکه فواد چودری، وزیر اطلاعات وی، مخالفان را متهم به تبانی با یک قدرت خارجی کرد.
همچنین عمران خان طی یک سخنرانی گفت: «خدا را شکر، یک توطئه برای سرنگونی دولت شکست خورده است.» در اسلام آباد نیز نیروهای امنیتی خود را برای بدترین شرایط آماده و بسیاری از شهر را مسدود کردهاند، زیرا خان از هواداران خود خواست تا تظاهراتی را در سراسر کشور برگزار کنند.
خان اپوزیسیون را متهم کرده است که با ایالات متحده برای خلع او همکاری میکند و معتقد است واشنگتن با این اقدام به دنبال اعمال فشار بیشتر بر چین و روسیه است. خان همچنین از مخالفان سرسخت جنگ آمریکا علیه تروریسم و مشارکت پاکستان در آن جنگ با واشنگتن بوده است.
احزاب اصلی اپوزیسیون پاکستان - موزاییکی از ایدئولوژیها از چپها تا مذهبیهای رادیکال - تقریباً از زمانی که خان در سال ۲۰۱۸ انتخاب شد، برای برکناری خان تلاش کردهاند. البته بسیاری از کارشناسان باور دارند که دخالت ارتش در انتخابات سال ۲۰۱۸، از همان ابتدا مشروعیت خان را تضعیف کرد، چون ارتش پاکستان سابقه سرنگونی دولتهای منتخب دموکراتیک را در پرونده خود دارد.
البته عملکرد دولت وی در مبازره با فساد و مدیریت بحران کووید-۱۹ و اجرای به اصطلاح «قرنطینه هوشمند» به جای تعطیلی در سراسر کشور، تحسین بینالمللی را دریافت کرده است. اما سبک رهبری خان اغلب مورد انتقاد قرار گرفت، مایکل کوگلمن، معاون مدیر برنامه آسیا در مرکز ویلسون مستقر در واشنگتن گفت: «بزرگترین شکست خان اصرار او بر باقی ماندن یک رهبر حزبی تا پایان است. او مایل نیست که دستش را به سمت رقبای خود دراز کند، او سرسخت باقی مانده و تمایلی به سازش ندارد. در نتیجه، در لحظهای که به شدت به کمک نیاز دارد، پلهای زیادی را شکسته است.»
حالا آشفتگی سیاسی پاکستان با انحلال پارلمان از سوی خان و تلاش برای برگزاری انتخابات جدید، عمیقتر شد، اقدامی که مخالفان آن را خیانت خواندند و متعهد به مبارزه آن شدند. این امر تلاش اپوزیسیون برای رسیدن به قدرت را متوقف و یک رویارویی قانونی بالقوه بر سر قانون اساسی در کشور ۲۲۰ میلیون نفری ایجاد کرد. شهباز شریف، رهبر اپوزیسیون، ممانعت از رایگیری را «خیانت بزرگ» خواند و در توییتر نوشت که «نقض آشکار و گستاخانه قانون اساسی» عواقبی در پی خواهد داشت. وی افزود که امیدوار است دادگاه عالی، قانون اساسی را تایید کند.
از زمان استقلال پاکستان از بریتانیا در سال ۱۹۴۷، هیچ نخست وزیری یک دوره پنج ساله کامل خود را به پایان نرسانده است، و ژنرال ها در موارد متعددی بر این کشور حکومت کرده اند، کشوری که همیشه با همسایه هندی دارای سلاح هسته ای در تضاد است.
تاثیر تحولات بر کشورهای همسایه
از زمان به قدرت رسیدن خان در سال ۲۰۱۸، موضعهای وی بیشتر ضد آمریکایی شد و تمایل خود را برای نزدیک شدن به چین و اخیراً روسیه، از جمله گفتگو با رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین در روز آغاز حمله به اوکراین، ابراز کرده است. در همان زمان، کارشناسان سیاست خارجی آمریکا و آسیا اعلام کردند که ارتش قدرتمند پاکستان به طور سنتی سیاست خارجی و دفاعی را کنترل و در نتیجه تأثیر بیثباتی سیاسی را محدود میکند. حالا این تحولی که انتظار میرود منجر به خروج خان شود، برای کشورهایی که از نزدیک در پاکستان درگیر هستند، چه معنایی دارد.
الف) افغانستان
روابط بین سازمان اطلاعات نظامی پاکستان و طالبان اسلامگرا در سالهای اخیر سست شده است. اکنون طالبان دوباره به قدرت رسیدهاند و قطر مسلما مهمترین شریک خارجی آنهاست. لیزا کورتیس، مدیر برنامه امنیتی هند و اقیانوسیه در مرکز یک اندیشکده امنیتی آمریکایی، اظهار داشت: «ما به پاکستان به عنوان کانال ارتباطی با طالبان نیاز نداریم، قطر قطعاً اکنون این نقش را بازی میکند.»
تنش بین طالبان و ارتش پاکستان که چندین سرباز را در حملات نزدیک به مرز مشترک خود از دست داده، افزایش یافته است. پاکستان از طالبان میخواهد تا برای سرکوب گروههای افراطی بیشتر تلاش کند و نگران است که خشونتها به پاکستان گسترش یابد. البته خان نسبت به بسیاری از رهبران خارجی دیگر، از طالبان در مورد حقوق بشر کمتر انتقاد کرده است.
ب) چین
خان همواره بر نقش مثبت چین در پاکستان و در کل جهان تاکید کرده است. از همین روی، کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) ۶۰ میلیارد دلاری که همسایگان را به هم پیوند میدهد، عملیاتی شد. البته شهباز شریف، رهبر اپوزیسیون و جانشین احتمالی خان به زعم برخی از کارشناسان، مستقیماً به عنوان رهبر استان شرقی پنجاب با چین معامله کرد و به دلیل اجرای پروژههای زیربنایی بزرگ در حالی که از موقعیت سیاسی دور بود، به شهرت رسید.
وضعیت داخلی کنونی در پاکستان احتمالاً ضربهای به اجرای کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC)، مجموعهای از پروژههای زیرساختی بزرگ، و در نتیجه روند احیای اقتصادی آن خواهد زد. خان بارها بر نیاز به تکمیل پروژه ۶۰ میلیارد دلاری CPEC تاکید کرده و گفته است که این امر به توسعه اجتماعی و اقتصادی کمک میکند.
ج) هندوستان
از زمان استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷ با هند سه جنگ داشته است که دو مورد از آنها بر سر منطقه مورد مناقشه کشمیر با اکثریت مسلمان بوده است. همانند افغانستان، این ارتش پاکستان است که سیاست را در منطقه حساس کنترل میکند و تنشها در امتداد مرزها به پایینترین سطح خود از سال ۲۰۲۱ رسیده است. اما به دلیل بی اعتمادی عمیق نسبت به طیف وسیعی از موضوعات از جمله انتقاد شدید خان از نارندرا مودی، نخست وزیر هند، به دلیل مدیریت حملاتش به مسلمانان اقلیت در هند، سالها است که هیچ گفتگوی دیپلماتیک رسمی بین رقبا وجود ندارد.
کاران تاپار، یک مفسر سیاسی هندی که روابط هند و پاکستان را از نزدیک دنبال میکند، گفت که ارتش پاکستان میتواند بر یک دولت غیرنظامی جدید در اسلام آباد فشار بیاورد تا آتش بس موفق در کشمیر ایجاد شود.
د) ایالات متحده
برخی از کارشناسان معتقد هستند که بعید است بحران سیاسی پاکستان اولویتی برای جو بایدن، رئیس جمهور این کشور که با جنگ اوکراین دست و پنجه نرم میکند داشته باشد، مگر اینکه به ناآرامیهای گسترده یا افزایش تنش ها با هند منجر شود. به گفته برخی تحلیلگران، با حفظ کنترل پشت پرده سیاستهای خارجی و امنیتی توسط ارتش پاکستان، سرنوشت سیاسی خان هیچ نگرانی برای واشنگتن ندارد.
به عبارت دیگر از آنجایی که ارتش پاکستان سیاستهای مرتبط با ایالات متحده یعنی افغانستان، هند و سلاحهای هستهای را مدیریت میکند، تحولات سیاسی داخلی پاکستان تا حد زیادی برای ایالات متحده بی ربط است. البته سفر خان به مسکو از نظر روابط ایالات متحده یک «فاجعه» بوده و یک دولت جدید در اسلام آباد حداقل میتواند تا حدی به بهبود روابط کمک کند.
تاثیر اقتصادی ناآرامیها
احزاب مخالف، دولت خان را مسئول تورم، بیکاری و رکود اقتصادی میدانند اما در مقابل، درنظر گرفتن عواقب اقتصادی این اعتراضات، راهپیماییها و آشفتگیها حیاتی است. اما پرسش این است که هزینههای اقتصادی ناآرامیها چقدر است؟
مطالعه اخیر سلمی و بوویور (۲۰۲۰) نشان میدهد که عدم اطمینان سیاسی بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیر منفی گذاشته است. بازارهای مالی به اطلاعات مربوط به رویدادهای سیاسی واکنش نشان میدهند که ممکن است به طور قابل توجهی بر سیاستهای کلان اقتصادی، مالی و پولی کشور تأثیر بگذارد. سرمایه گذاران رویدادهای سیاسی را دنبال میکنند و انتظارات خود را بر اساس نتایج این رویدادها شکل میدهند یا تجدید نظر میکنند. این مطالعه نتیجه میگیرد که عدم اطمینان سیاسی به بازارهای مالی برای نمونه در ایالات متحده آسیب میزند.
در این مورد، گزارشی به تأثیر ناآرامی سیاسی بر تولید بخش تولید مثلا در بنگلادش میپردازند که نشان میدهد که اختلال ناشی از اعتصابات باعث افزایش هزینهها در حدود ۱.۱۷ درصد تولید ناخالص داخلی میشود. همچنین مطالعهای با عنوان "هزینه اقتصادی اعتصابات عمومی در نپال" نشان میدهد که میانگین هزینه مستقیم اعتصابات عمومی ۱.۴ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) در نپال بوده است.
با توجه به شواهد جهانی، به ویژه کشورهای همسایه مانند نپال، بنگلادش و هند، میتوان فرض کرد که تداوم ناآرامیهای پاکستان تا ۲ درصد تولید ناخالص داخلی در سال هزینه خواهد داشت. این زیان مستقیم اقتصادی سه برابر بیشتر از کل هزینههای حمایت اجتماعی است که تنها ۰.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی اختصاص یافته به حمایت اجتماعی است. بنابراین بیثباتی سیاسی و عدم قطعیت سیاست، اعتماد سرمایهگذاران را از بین میبرد و از این رو، سطح سرمایهگذاری کلی در پاکستان را کاهش میدهد. فعالیت سرمایه گذاری در شرایط باثبات سیاسی و اقتصادی شکوفا میشود، در حالی که عدم اطمینان برای فضای سرمایه گذاری مضر است.
چشمانداز متزلزل اقتصادی پاکستان
پاکستان کشوری با چشم انداز بزرگ برای توسعه است. اما امروزه یکی از کشورهایی است که کندترین رشد را حتی در منطقه جنوب آسیا دارد. چشم انداز اقتصادی جنوب آسیا (۲۰۲۰) نشان میدهد که پاکستان با نرخ رشد ۱.۹ درصد در مقایسه با هند (۴.۲ درصد)، بنگلادش (۸.۱ درصد)، مالدیو (۵.۹ درصد)، افغانستان (۳.۹ درصد) و نپال (۷ درصد) کمترین رشد اقتصادی را داشت. پاکستان در ثبات سیاسی قرار دارد که بر اساس دادههای شاخص حکومتداری جهانی بانک جهانی ۲۰۲۰، ۰ کمترین مطلوب و ۱۰۰ مطلوبترین رتبه است.
اگر ثبات سیاسی بازیابی شود، پتانسیلهای اقتصادی از سرمایه انسانی گرفته تا منابع طبیعی میتواند به سرعت چشم انداز کشور را تغییر دهد. در مقابل، ادامه اعتصابات، اعتراضات و تحصنها وضعیت اقتصاد را بدتر نیز میکند. بنابراین، احزاب سیاسی باید قبل از شروع این فعالیتها، هزینههای اعتراضات و اعتصابات را در نظر بگیرند. پاکستان با مشکلات مزمنی مانند رشد اقتصادی پایین، فقر، گرسنگی، سرمایه انسانی با کیفیت پایین، تروریسم و ساختار حکومتی ضعیف مواجه است. باید توجه داشت که توسعه اقتصادی تنها به عوامل اقتصادی بستگی ندارد، بلکه به جنبههای غیراقتصادی مانند نهادها، نظامهای سیاسی و ارزشها نیز بستگی دارد. نظام سیاسی نقش اساسی در تعیین سرعت و جهت گیری توسعه اقتصادی دارد.
بنابراین مجموعهای از تحولات در کنار هم قرار میگیرند تا بر آینده دولت خان سایه بیاندازند. شاید ماهها پیش، مقامات دولتی به توانایی خود برای رشد سریع اقتصاد در سال ۲۰۲۲، بازسازی محبوبیت در میان تودهها و حفظ اجماع نهادی لازم برای پیروزی در انتخابات عمومی آتی اعتماد کامل داشتند. واقعیت امر این است که تورم به نارضایتی تودهای به ویژه در میان طبقه متوسط شهری که پایگاه اصلی رای دهندگان است، دامن زد و به استناد تجربه تاریخی میتوان انتظار تحولات بنیادی در ساختار سیاسی پاکستان را داشت.
نظر شما