بازار؛ گروه اقتصاد دیجیتال: مهندسین کلینیک مایو الگوریتمی را توسعه داده اند که مبتنی بر هوش مصنوعی بوده و قادر است بیماری های روانی و آسیب های مغزی را کنترل کند؛ مهم ترین بخش این فرایند شامل یک الکترود الکترو کورتیکوگرافی (Electrocorticographic) است که برای تعیین تشنج و نقشه برداری از مغز یک بیمار مبتلا به تومور مغزی پیش از برداشتن تومور او استفاده می شود.
این مهندسین مجموعهای از الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی را ایجاد کردند که اثرات تحریک الکتریکی بر مغز را ساده میکند؛ از آنجا که یک روش ریاضی برای توصیف نحوه همگرایی ورودیها در نواحی مغز انسان وجود نداشت، این گروه پژوهشی با یک متخصص بین المللی الگوریتم های هوش مصنوعی همکاری نموده اند تا الگوریتم جدیدی تحت عنوان شناسایی منحنی مشخصات پایه (Basis Profile Curve Identification) را ایجاد کند
این مهندسین مجموعهای از الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی را ایجاد کردند که اثرات تحریک الکتریکی بر مغز را ساده میکند؛ از آنجا که یک روش ریاضی برای توصیف نحوه همگرایی ورودیها در نواحی مغز انسان وجود نداشت، این گروه پژوهشی با یک متخصص بینالمللی الگوریتم های هوش مصنوعی همکاری نموده اند تا الگوریتم جدیدی تحت عنوان شناسایی منحنی مشخصات پایه (Basis Profile Curve Identification) را ایجاد کند.
روش این تحقیقات بر پایه تحریک مغزی از طریق هوش مصنوعی استوار است که تا به اکنون درمان بسیاری از بیماران مبتلا به صرع و اختلالات حرکتی را درمان نموده است؛ به طور کلی تحریک مغزی یا TDCS یکی از روش های غیر تهاجمی است که با استفاده از جریان الکتریکی ضعیف و پیوسته، اثر خود را به جا میگذارد. این جریان الکتریکی پیوسته، تحریک پذیری نورونی را در نواحی خاص مغز، افزایش یا کاهش میدهد.
این تغییر در تحریک پذیری نورونی به تغییر در عملکرد مغز منجر میشود و امروزه کاربرد گستردهای در اختلالات نورولوژیکی و روانپزشکی پیدا کرده است. در این روش درمانی، دو الکترود با توجه به اختلال مورد نظر روی قسمتی از سر قرار میگیرند؛ یکی از الکترودها دارای بار مثبت و دیگری دارای بار منفی است. جریانی که شدت آن بین ۲-۱ میلی آمپر متغیر است بین الکترودها برقرار شده و بخشی از آن از طریق جمجمه وارد مغز میشود
گفتنی است، این تغییر در تحریک پذیری نورونی به تغییر در عملکرد مغز منجر میشود و امروزه کاربرد گستردهای در اختلالات نورولوژیکی و روانپزشکی پیدا کرده است. در این روش درمانی، دو الکترود با توجه به اختلال مورد نظر روی قسمتی از سر قرار میگیرند؛ یکی از الکترودها دارای بار مثبت و دیگری دارای بار منفی است. جریانی که شدت آن بین ۲-۱ میلی آمپر متغیر است بین الکترودها برقرار شده و بخشی از آن از طریق جمجمه وارد مغز میشود.
کای میلر که مدیریت این پروژه تحقیقاتی را بر عهده دارد گفت : یافتههای ما حاکی از این است که این الگوریتم جدید ممکن است به ما کمک کند تا بفهمیم کدام نواحی مغز مستقیما با یکدیگر در تعامل هستند؛ این موضوع به نوبه خود ممکن است به تعیین محل قرارگیری الکترودهای دستگاههای تحریک کنندهای که برای درمان بیماریهای مغزی به کار میروند، کمک کند؛ شبکههای مغزی را میتوان با ارائه پالسهای کوتاه جریان الکتریکی در یک ناحیه از مغز بیمار و در عین حال اندازهگیری پاسخهای ولتاژ در نواحی دیگر، مورد بررسی قرار داد.
وی افزود: جریان الکتریکی وارد شده به مغز قادر است فعالیت سلولهای مغزی را تحت تاثیر قرار داده و از این طریق، اثرات درمانی به جا بگذارد. تحریک پذیری ایجاد شده در مغز، وابسته به شدت جریان، طول مدت تحریک و جهت جریان الکتریکی، متغیر است. برای اهداف بالینی که نیازمند اثرات طولانی مدت است، افزایش طول مدت تحریک یا قدرت تحریک حائز اهمیت است. از سوی دیگر تکرار جلسات و افزایش تعداد جلسات TDCS باعث انباشتگی اثرات درمانی آن میشود.
میلر خاطر نشان کرد: دادههای عصبی به دست آمده تا به امروز در زمره چالش برانگیزترین و هیجان انگیزترین دادهها برای پژوهشگران هوش مصنوعی در جهت مدل سازی محسوب می شوند اما با ظهور فناوری جدید این نوع الگوریتم ممکن است به ما در درمان بهتر بیماران مبتلا به صرع، اختلالات حرکتی مانند پارکینسون و بیماریهای روانی مانند وسواس و افسردگی کمک کند.
نظر شما