۱۰ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۱
روندهای جدید مدیریت وثیقه در بانکداری دیجیتال

روندهای جدید مدیریت وثیقه در بانکداری دیجیتال

مصطفی امینی پژوهشگر پسادکتری دانشگاه تربیت مدرس و متخصص بانکداری دیجیتال در یادداشتی برای خبرگزاری بازار به روندهای جدید مدیریت وثیقه در بانکداری دیجیتال پرداخته است.

مصطفی امینی؛ بازار: بطور عرفی منظور از وثیقه (Collateral)، انواع دارایی‌ها که فرد وام‌گیرنده به وام‌دهنده جهت ایجاد حاشیه امنیت نسبت به بازپرداخت بدهی ارائه می‌کند، است. اگر وام‌گیرنده پرداخت قرض را متوقف کند، وام‌دهنده می‌تواند از وثیقه جهت جبران زیان مالی خود استفاده کند. پس کارکرد اصلی وثیقه برای پوشش ریسک عدم بازپرداخت بدهی است. بطور رایج در بانکداری سنتی بانک‌ها به توثیق دارایی های ملموس همچون املاک و مستغلات تمایل بیشتری دارند. اگرچه این سخن به معنی بی‌تفاوتی بانک‌ها به توثیق یکسری از دارایی‌های ناملموس همچون سهام نیست.

واقعیت این است که با حضور جلوه‌های جدیدی از واسطه‌گری مالی همچون بانک‌های چالشگر، پلتفرم‌های ولث‌تک و سایر موارد به نظر می‌رسد از جمله روندهای جدی در مدیریت وثایق ، توثیق دارایی‌های دیجیتال است. در همین راستا، توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

* در بانکداری دیجیتال ، اعتبار دیجیتالی به عنوان جایگزینی برای وثیقه در اعطای وام مطرح است.

* در بانکداری دیجیتال دارایی‌های دیجیتال همچون ارز دیجیتال به عنوان وثیقه قابل استفاده هستند.

* از دیدگاه وام‌گیرنده از میان انواع دارایی‌های رمزنگاری شده (Crypto Assets)، بعضی از موارد همچون بیت‌کوین از طرفداران بیشتری برای توثیق برخوردار هستند اما از دیدگاه وام‌دهنده ثوثیق دارایی های دیجیتال با ثبات‌تر و با پشتوانه طرفدار بیشتری دارند.

* سهام بازار سرمایه همچون سهام عدالت یا سهام بورسی می توانند به مثابه وثیقه دیجیتال محسوب شوند.

* در بانکداری خرد دیجیتال، سیم کارت اپراتورهای مخابراتی معتبر پتانسیل توثیق را دارند بالاخص در میکروفایننس.

همه این موارد نشان دهنده این نکته هستند که باید نظام مدیریت توثیق را بر اساس مفاهیم تحول دیجیتال و بر مبنای فناوری های تحول آفرین دیجیتالی بازتعریف کرد. وقتی که در عصر دیجیتال با ظهور مدل‌های اقتصادی جدیدی همچون اقتصاد توکنی و اقتصاد داده مواجه هستیم بنابراین مصادیق و تفاسیر جدیدی از «دارایی» نیز ظهور می‌کند پس تحول در نظام مدیریت توثیق یک ضرورت محسوب می‌شود. مصداق این سخن را می‌توانید در روندهای مرتبط با میکروفایننس دید. برای نمونه دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز تحول نوینی در شیوه های تامین مالی ایجاد کرده است. دیفای با حذف واسطه گری مالی بانک ها تلاش می کند با بهره گیری از فناوری های دفاتر کل توزیع شده بالاخص بلاکچین و با استفاده از توثیق رمزارزها نسبت به انجام غیرمتمرکز امور مالی اقدام کند.

بدون شک در این مسیر، ملاحظات حقوقی متعددی وجود دارد که باید با اولویت قرار دادن نگاه های ایجابی تلاش کرد تا آنها را رفع کرد. 

کد خبر: ۱۰۵٬۴۶۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha