معصومه شهرآبادی؛ بازار: خراسان رضوی یکی از استانهای پیشرو در ایجاد صنایع کوچک است و البته با ایجاد صنایع بزرگی مانند سیمان که حالا باید فولاد را نیز به آن افزود حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
قصد ندارم در این مجال تلاش دولتمردان را برای توسعه صنایع به سیاه نمایی تبدیل یا به باد انتقاد بسپارم اما قطعیهای مکرر برق در کشور و به دنبال آن در این استان خود گواه این موضوع است که توسعه صنایع در خلل زیرساختها معنا و مفهومی ندارد.
در حال حاضر بر همگان واضح و مبرهن است که با کمبود تولید برق مواجه هستیم و توسعه صنعت و تولید در گرو تامین انرژی است.اگرچه دولتمردان بهتازگی پای استخراج رمز ارزها را به میان کشیدهاند اما این موضوع هم برای همگان واضح است که با حذف ماینرها نیز نمیتوان برق موردنیاز را تأمین کرد.
غفلت از تولید
آنچه آمارها نشان میدهد در فاصله سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۹ رشد ظرفیت تولید از ۸.۸درصد به ۲.۲۳درصد رسیده است؛ این ارقام نشاندهنده سیر نزولی درزمینهٔ ظرفیت تولید برق در کشور است.
افزایش ظرفیت تولید در این سالها نزولی و رشد مصرف برق در کشور در این مدت صعودی بوده است و طبیعی است که در طول یک سال نیز نمیتوان ظرفیت نیروگاهی را افزایش داد و لذا کمبود هم چنان با ما خواهد بود.
ما همواره از صنعتگر و سرمایهگذار میخواهیم تا برای ایجاد خط تولید خود سرمایهگذاری کند اما آنسو کسی برای بخش انرژی برنامهریزی و سرمایهگذاری نمیکند!
گرانی بدون نتیجه
بهطور متوسط ، تولید برق کشور بهطور متوسط طی ۹ ساله اخیر سالیانه ۲.۳ درصد رشد داشته که مقدار کمی است و درحالیکه مصرف از رشد متوسط سالیانه ۳.۵ درصدی برخوردار بوده است، بنابراین ما طی ده سال اخیر در بهترین شرایط با حفظ سرمایههای گذشته و جایگزینی آنها با شکاف دره درصدی مواجه هستیم.
از سوی دیگر بین این سالها، بهطور متوسط ۱۷درصد افزایش نرخ برق داشتهایم و طی ۸ سال، درمجموع بهای برق ۲۵۶درصد رشد یافته است. برای بخش خانگی ۳۳۰درصد و بخش صنعت ۱۸۶درصد رشد بهای برق داشتهایم. البته شاخصهای قیمت جهانی درکشورهای خارجی نشان میدهد که در بسیاری از موارد لزومی ندارد که قیمت برق بهمانند سایر کالاهای تولیدی و اقلام مصرفی افزایش یابد و اقتصاد ایران نشان داده است که صرف بالا بردن قیمت مسبب فراهم شدن کامل امکانات و تسهیلات نشده است.
اختلاف هزینه و درآمد در بخش برق روزبهروز در حال افزایش است و در این شرایط یک صنعت چطور میتواند دوام بیاورد؟
ما در طی سالهای گذشته در حالی فغان افزایش مصرف سر دادیم و هر باربر روی بخش خانگی برای کاهش مصرف فشار آوردیم که حجم مصرف خانگی در یک سال اخیر افزایشیافته و لذا این افزایش مصرف را فقط نباید بهپای فرهنگ مصرف گذاشت.
یادمان باشد که ما در طی سالهای گذشته میلیونها دستگاه لوازمخانگی ازجمله یخچال بیکیفیت و فاقد برچسبهای انرژی وارد کردیم که حالا بخشی از این تلف شدن برق و رد پای غفلتهایمان را به عیناً در خاموشیهای پیش رو مشاهده میکنیم!
تولید دیزلی
معمولاً با هر بار کمبود برق طرحها و پیشنهادها موقتی ارائه و در فضای مجازی تبلیغ میشود که عمر چندانی ندارد.در طی دو سال گذشته که همراه با کمبود برق مواجه بودیم تشویقهای بسیاری را برای خرید موتور دیزل و برق شاهد بودیم تا واحدهای صنعتی واداری به آن روی بیاورند اما واقعیت این است که این راهکار موقتی و بدون آیندهنگری است.
ما در حالی واحدهای صنعتی را به خرید ژنراتور و موتورهای دیزل تولید برق تشویق میکنیم که برای اعطای سوخت آنها با مشکل مواجه بوده و برای تعیین سهمیه سوخت هفتخوان رستم را باید پیمود!
اگر ما ادعای تولید و رقابت با سایر محصولات راداریم در فضایی که باید قیمت محصولات با شیب ارزانی همراه شود اما چگونه میتوانیم هزینه سوخت را دیزلها را هم به تولیدکننده اضافه کنیم؟
این در حالی است که حتی نیروگاههای گازی ما در همین فصل تابستان در حال استفاده از سوخت مایع هستند و لذا وقتی نیروگاه ما با تامی سوخت روبروست دیگر تشویق صنایع به سمت تولید برق به این شکل غیرمنطقی است.
امروز این سؤال مطرح است که اگر واحدهای صنعتی دیزل برای تولید برق بخرند یا نیروگاه گازی برای تولید برق ایجاد شود، آیا سوخت لازم برای آنها تأمین میگردد؟ در صورت تأمین نشدن سوخت موردنیاز، بار اضافی و هزینه مالی مازادی که برای واحد صنعتی به وجود خواهد آمد را چه کسی پاسخ خواهد داد ؟
این در حالی است که ما در طی سال های گذشته باوجود برخورداری از انرژیهای تجدید پذیر حتی نسبت به راهاندازی یک نیروگاههای خورشیدی کوچک ۱۰۰ مگاواتی در شهرکهای صنعتی اقدام نکردیم که حداقلهای نیاز این شهرک را برطرف کنیم.
چه کردیم
سال ۲۰۱۴ پیشبینیشده بود که ایران باید در سال ۲۰۳۵ بیش از ۹۰درصد انرژی برق موردنیازش را از حوزه تجدید پذیر تأمین نماید؛ اما هماکنون در این زمینه بسیار عقبماندهایم.
نخستین راهکار، افزایش ظرفیت تولید است که مصوبات و سندهای چشمانداز خوبی هم در این زمینه وجود دارد؛ اما متأسفانه اجرایی نشده است. در این میان، صحبت از ماینرها و تأثیر آن در افزایش مصرف میشود؛ اما سؤال این است که آیا مشکل ۱۲هزار مگاوات کسری برق کشور، با ۱۹۰هزار ماینر و عدم فعالیت آنها مرتفع میگردد؟
اگر مشکل را فقط به بارندگی و ماینرها ارتباط دهیم، نادرست است. باید از حالا به فکر سالهای بعد باشیم و به ظرفیت تولید بالای ۱۰۰هزار مگاوات برسیم و این نیازمند چندین میلیارد دلار سرمایهگذاری است. منابع آن باید تأمین شود و راندمان نیروگاهها اصلاح گردد.
اگر دولت خود منابعی برای سرمایهگذاری ندارد، باید به راهکارهای مناسب برای جذب سرمایهگذاران بیندیشد و حداقل از بخش خصوصی برای سرمایه گذاری استفاده کند اما در حالی که هنوز بسیاری از پیمانکاران برق ما در این استان هنوز از دولت بابت پروژه ها طلب دارند چگونه میتوان انتظار داشت که برای سرمایه گذاری پا پیش بگذارند!
نظر شما