تهمینه غمخوار؛ بازار: تحولات و اقدامات توسعه ای صورت گرفته در جوامع بین المللی در دهه های اخیر نشانگر این مسئله است که دیگر نمی توان منطقه ای را بر روی سطح کره زمین یافت که کشورهای جهان نسبت به آن بیتفاوت باشند. یکی از این سرزمین ها، آنتارکتیک یا قاره جنوبگان به عنوان پنجمین قاره بزرگ زمین پس از آسیا، آفریقا، آمریکای شمالی و جنوبی است که به سرزمین آخرینها معروف است و سردترین و خشکترین قاره کره زمین محسوب می شود.
ویژگی های منحصر به فرد موجود در این قاره از جمله منابع طبیعی غنی و نفت خام موجب شده که این منطقه جایگاه ویژهای را در نزد کشورهای جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه کسب کند، به طوری که ۵۴ کشور در حال حاضر عضو پیمان قطب جنوب هستند و نزدیک به ۳۰ کشور در حدود ۷۰ پایگاه پژوهشی در این منطقه دارند که ۴۰ پایگاه سالانه یا همیشگی و ۳۰ پایگاه تابستانی هستند.
بر اساس مفاد این پیمان، جنوبگان تنها منطقهای برای تحقیقات علمی است و هر گونه فعالیت نظامی و ادعای مالکیت در آن ممنوع می باشد در حالی که استفاده از پرسنل و تجهیزات نظامی برای تحقیقات علمی یا هر هدف صلحآمیز دیگری ممکن است. همچنین، آزادی تحقیقات و همکاریهای علمی برای همه کشورها آزاد است و تبادل آزادانه اطلاعات و پرسنل در همکاری با سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بینالمللی انجام می گیرد.
حال در میان تلاش کشورهای مختلف برای پیوستن به این پیمان و گسترش روابط دیپلماتیک چند جانبه بر پایه همکاری های علمی و عملیاتی، از آخرین حضور محققان ایرانی در آن منطقه با هدف پژوهش های علمی بیش از ۱۷ سال می گذرد. عده ای از کارشناسان معتقدند که ایران از نظر علمی و برخورداری از نیروی انسانی متخصص برای حضور در جنوبگان مشکلی ندارد، اما شرایط حضور به دلیل هزینه بالای ایجاد ایستگاههای تحقیقاتی و عدم حمایت دولت و عوامل دیگر فراهم نشده است.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع، خبرنگار بازار گفتگویی با «اندرو کوریبکو»، نویسنده، تحلیلگر ارشد سیاسی و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات استراتژیک و آینده پژوهی دانشگاه دوستی روسیه در رابطه با عدم دستیابی ایران به نتیجه مطلوب برای حضور در قطب جنوب در جهت انجام فعالیتهای علمی و تحقیقاتی ترتیب داده است که در ادامه می خوانیم.
حوزههای پژوهشی کوریبکو، این نویسنده آمریکایی ساکن روسیه سیاست خارجی و ژئوپلیتیک روسیه، استراتژی ایالاتمتحده در اوراسیا، تاکتیکهای تغییر رژیم، انقلابهای رنگی و جنگ های نامتعارف است. کتاب او «جنگهای ترکیبی: رویکرد غیر مستقیم انطباقی برای تغییر رژیم» اوضاع سوریه و اوکراین را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهد و از الگوی جدیدی از جنگ استراتژیک توسط ایالاتمتحده پرده برمیدارد.
مشروح مصاحبه به شرح زیر است:
* ایران به دلیل امکان دسترسی از طریق دریای مکران به قطب جنوب و حایل نبودن هیچ سرزمینی در این میان حق دارد و می تواند تا بر طبق قوانین بینالمللی در بخشی از این سرزمین ادعای حاکمیت کند، اما تاکنون با اقدامات انفعالی خود، اقدام مناسبی برای احقاق حق خود انجام نداده است، در حالی که ده ها کشور جهان اکنون در قطب جنوب به دلیل منابع سرشار طبیعی آن، حضوری فعال دارند و حتی کشورهای همسایه ایران مانند هند و پاکستان هم پایگاههای تحقیقاتی متعددی در قطب جنوب تاسیس کردهاند. از دیدگاه شما اهمیت این منطقه برای ایران چیست؟
از نظر فنی، پیمان قطب جنوب در سال ۱۹۶۱، ادعاهای ارضی کشورها نسبت به قاره جنوبگان را مسدود کرد. در آن زمان، ایران امضا کننده نبود، اما کشورهای بزرگ جهان و همچنین کشورهای نسبتاً جزئی دیگر به این قرارداد ملحق شدند.
بر همین اساس، این پیمان به عنوان اساس و پایه حقوقی بین المللی حاکم بر این قسمت از جهان در نظر گرفته می شود.
علاوه بر آن، استخراج معادن در این منطقه بر اساس مفاد پروتکل مادرید به طور نامحدود ممنوع است. همچنین، هند و پاکستان اگرچه از امکانات زیادی برخوردارند، اما امکانات تحقیقاتی زیادی در آنجا ندارند.
به طور کلی، همه کشورها حق انجام تحقیقات علمی در آنجا را دارند و این موضوع شامل ایران نیز می شود.
حال در خصوص اهمیت این منطقه برای ایران، اگر جمهوری اسلامی یک ایستگاه تحقیقاتی را در این منطقه تاسیس کند، این کشور را قادر خواهد ساخت تا مطالعات علمی خود را بهبود بخشد و اعتبار بین المللی خود را افزایش دهد.
اگر جمهوری اسلامی یک ایستگاه تحقیقاتی را در این منطقه تاسیس کند، این کشور را قادر خواهد ساخت تا مطالعات علمی خود را بهبود بخشد و اعتبار بین المللی خود را افزایش دهد
نظر من این است که به جای تلاش برای انجام این کار به صورت یک جانبه، ممکن است برای ایران بسیار آسان تر باشد که با کشوری که قبلاً چنین امکاناتی در آنجا داشته، شریک شود و با آن کشور مشارکت نماید.
چین و روسیه دو شریکی هستند که بلافاصله به ذهن خطور می کنند، زیرا آنها کشورهایی بزرگ با نزدیکترین روابط استراتژیک با ایران هستند و از این رو ممکن است بیشترین علاقه را در این زمینه از خود نشان دهند.
* مطابق حقوق بین الملل، قلمرو جنوبگان ایران منطقهای است در قطب جنوب که ما بین ۵۹ درجه شرقی تا ۶۳ درجه شرقی قرار گرفته است. هم اکنون این منطقه در تصرف استرالیا قرار دارد. منطقه مورد نظر یک قطاع به طول تقریبی ۳۰۰۰ کیلومتر و عرض ۴۰۵ کیلومتر و مساحت تقریبی ۲۰۰۰ تا ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع است که قلمرو جنوبگان ایران محسوب می شود. چرا ایران در این زمینه فعال عمل نکرده است؟
مطابق قوانین و مفاد پیمان قطب جنوب این مسئله تفسیر دقیقی از حقوق بین الملل نیست، بلکه ادعایی است که توسط کسانی ارائه می شود که طرح به اصطلاح «frontage» را تبلیغ می کنند که عملی نشده است. این اصل برابر با دسترسی دریای آزاد به قطب جنوب از طریق خطوط نصف النهار با یک ادعای مشروع است.
وب سایت چند رسانه ای Big Think در سال ۲۰۱۰ با اشاره به این ایده و بحث در خصوص رابطه آن با ایران تحت عنوان «چگونه ایران می تواند یک قطعه قطب جنوب را ادعا کند» مطلبی را در رابطه با ادعای مالکیت ایران بر قطب جنوب منتشر کرد.
بنابراین برای پاسخ به این سوال، ایران از این طریق فعال نبوده است.
* ایران چه تلاشی برای احقاق حق خود در این زمینه می تواند انجام دهد و باید به چه نهاد و سازمانی در این خصوص رجوع کند؟
همانطور که اشاره کردم، موثرترین راه برای پیشرفت در این جبهه علمی، مشارکت ایران با چین و یا روسیه به عنوان قدرتهای بزرگی است که نزدیکترین روابط استراتژیک با ایران دارند و مهم تر این که از قبل ایستگاههای تحقیقاتی در این منطقه تاسیس کرده اند.
نظر شما