به گزارش بازار، مجید زورمند، مشاور کسب و کار گفت: چگونگی یافتن مشتری و جامعهی هدف در واقع همان بازاریابی و فروش است. یکی از مشکلات در کسب و کارهای نو و استارت آپها این است که بعد از راه اندازی کسب و کار به بازاریابی و فروش فکر میکنند، در حالی که در زمان راه اندازی کسب وکار باید به فکر بازاریابی و فروش باشیم. درواقع ابتدا باید جامعهی هدف و مشتری مشخص شود تا محصول ارائه شود. بازاریابی و فروش همه چیز یک کسب و کار است. اگر این دو مقوله در کسب و کار رعایت نشود حتی اگر کسب و کار بهترین باشد محکوم به شکست خواهد بود.
چگونه میتوان با کوتاه شدن مسیر و به صورت علمی به یک بازار خوب رسید؟
توکلی: بازار سازی دشوار است چون یک تقاضای نهفته در بازار وجود دارد اما خود بازار و مشتری اطلاعی ندارد. اگر عرضه، درست و در زمان مناسب انجام گیرد استقبال میشود. در بازارسازی یه حرکت نو صورت میگیرد، بنابراین اگر افرادی که خبره باشند در کنار کسب و کار نو قرار گیرند کمک میکنند با اطمینان بیشتری گام برداریم.
بازار سازی در کارهای نو شکل مشخصی دارد و آموزش باید صورت گیرد چگونه میتوان این آموزش را در زمان کم مدیریت کرد؟
زورمند: در کسب کارهای نو و استارت آپها زمان بسیار مهم است و چارهای جز این نیست که برنامهریزیها را در واحد زمان به صورت موازی پیش ببریم یعنی همزمان که نیاز را در جامعه و مشتری ایجاد میکنیم باید فرهنگ سازی صورت گیرد تا مشتری کامل نیاز را احساس کند. اگر مشتری نیاز را حس نکند خریدی صورت نمیگیرد. ایجاد فرهنگ و آموزش در بازارسازی مهم است و باز خورد دریافتی از مشتری میتواند مسیر کسب و کار را تغییر دهد.
آیا میتوان در بازاریابی به صورت سنتی (آزمون و خطا) عمل کرد؟ اهمیت برند در بازاریابی و فروش چیست؟
حمید توکلی، مشاور نامولوژی و برندینگ و نویسنده کتاب نامولوژی گفت: در بررسی کسب و کارها مشکل اصلی فروش نیست بلکه در نگاه بازاریابی محصول ارائه شده است یعنی محصول خواستنی نیست اما صاحب کسب و کار درصدد فروش آن است. روش سنتی یعنی همان آزمون و خطا در استارتاپها زیاد دیده میشود که ممکن است ابتدا بخشی از محصول را ارائه کند و پس از دریافت بازخورد از مشتری به فروش اقدام کند.
برای بازاریابی موفق باید به خواستهی مشتری نزدیک شویم به این منظور باید از نگاه مخاطب به محصول نگاه کرد و این تنها با وارد شدن به بحث آزمون و خطا میسر میشود. برند، انتخاب نام برند بسیار مهم و موثر است و در این مورد هم میتوانیم به نگاه مخاطب نزدیک شویم. به عنوان مثال برای انتخاب نام دو رویکرد وجود دارد. یک رویکرد این است که به سراغ نامهای با تلفظ آسان میرویم واگر نیاز به معنی و داستان داشته باشد برای آن میسازیم، نگاه دیگر این است نامهای داستان دار و معنی دار انتخاب کنیم اما سعی میکنیم با تلفط بد آن کناربیاییم. در اینجا رویکرد مناسب گزینه نخست است.
برای موفقیت در حوزهی اجرا چه راهکارهای وجود دارد که بتوان با سرعت بیشتر اما با کیفیت بهتر عمل کرد؟
زورمند: در استارت آپها و کسب و کارهای نو باید از افراد خبره و با تجربه استفاده کرد، ارتباط را با جامعهی هدف گسترش داد و وارد بطن کار شد. به این منظور جامعهی مخاطب باید شناسایی شود و سنجش صورت گیرد تا نیاز، طرح، ایده و بازارسازی که ایجاد کردهایم در مسیر درست پیش برود. در کسب وکار نو علاوه بر سرعت باید به بازخورد توجه کرد تا با توجه به آن در مسیر اصلی قرار بگیریم.
نظر شما