بازار؛ گروه بین الملل: از زمان پایان جنگ جهانی دوم، تلاشهایی هر چند کوتاه مدت صورت گرفته که در نهایت یک چارچوب امنیتی منطقه ای در خاورمیانه ایجاد شده است.
اما، امروز ممکن است دریچه فرصت جدیدی برای ایجاد سازوکاری پایدار و کاملاً پذیرفته شده برای تنش زدایی، تعیین هنجارها و ایجاد اعتماد به نفس و همکاری بین کشورهای منطقه در حال ظهور باشد.
قدرت های جهانی باید مذاکرات در حال انجام وین را با هدف احیای توافق هسته ای ایران را که دولت ترامپ از اولین گام در این مسیر خارج کرده را مد نظر قرار دهند.
مذاکرات هسته ای ایران؛ دریچه ای باز به سوی امنیت گسترده خاورمیانه
مسیر دستیابی به برنامه برجام از طریق بستری که اروپاییان در ژوئن ۲۰۰۳ یعنی زمانی که گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نتیجه گرفت که ایران در تعهدات خود در توافق نامه پادمان عمل نکرده است، ایجاد کردند، آغاز شد.
در نتیجه، برای جلوگیری از ارجاع وضعیت به شورای امنیت، ایران با فرانسه، آلمان و انگلیس وارد مذاکره شد. این پلتفرم سرانجام به پنج عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان (معروف به ۱ + ۵) گسترش یافت که در نهایت در مذاکرات برجام در سال ۲۰۱۵ موفق بود.
با این حال، دولت ترامپ در تلاش برای فشار بر تهران برای مذاکره مجدد با امتیازات بیشتر، از توافق در سال ۲۰۱۸ خارج و این امر به بهار ۲۰۲۱ منتقل شد که هم اکنون در مذاکرات ایالات متحده و ایران در خصوص بازگشت واشنگتن به معامله پیشرفتی حاصل شده است.
سیاست دولت بایدن این بوده که اگر ایران به شدت به تعهدات خود عمل کند، ایالات متحده نیز اقدام به همین کار خواهد کرد. با این حال، دولت امریکا همچنین عنوان کرده که قصد دارد تا رفتارهای بی ثبات منطقه ای ایران و توسعه و گسترش موشک های بالستیک یعنی هدفی که رئیس جمهور ایران به شدت آن را رد کرده و این موضوعات را «غیر قابل مذاکره» در این گفتگوها خوانده، را مورد هدف قرار دهد.
علاوه بر آن، بسیاری از شرکای ایالات متحده در منطقه مانند عربستان سعودی، امارات، بحرین و اسرائیل همچنان نسبت به ایران و توافق هسته ای تردید دارند و ابراز تمایل خود را برای خودی نشان دادن و ارائه نظر و حرفی در خصوص مذاکرات برجام، که ایران به طور کامل رد کرده است، بیان کرده اند.
متقاعد کردن ایران برای کنار گذاشتن وضع موجود به نفع «برجام پلاس» تقریباً غیرممکن به نظر می رسد. اما در حالی که بعید است دو طرف در مذاکرات فعلی به توافق اصلی دست یابند، رسیدگی به نگرانی ها و تردیدها در خصوص محدودیت های توافق از طریق تلاش برای مذاکره مبنی بر بند غروب طولانی مدت برجام یا گشودن دریچه برای مذاکرات بیشتر در مورد امنیت منطقه، احتمال دارد که در آینده حاصل شود.
بنابراین، به منظور دستیابی به این امر، ابتدا ایالات متحده باید به برجام برگردد و تحریم های مربوطه را لغو نماید؛ در حقیقت ایران خواهان برداشته شدن همه تحریمهایی است که انتفاع آن را از دستاوردهای اقتصادی برجام مسدود کرده است. سپس، واشنگتن می تواند تحریم های اضافی ایالات متحده را به عنوان مشوق امتیازات بیشتر ایران روی میز قرار دهد.
در نتیجه، در این مقطع زمانی است که گشایشی برای ایجاد یک چارچوب امنیتی جدید منطقه ای ایجاد خواهد شد.
بر اساس گزارش USIP، از آنجایی که در خصوص مذاکرات فعلی با هدف بازگشت برجام، رفتار منطقه ای بی ثبات کننده ایران و موشکهای بالستیک به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفته، اکنون زمان آن است که بستر جدیدی در جهت بررسی امنیت منطقه ای خاورمیانه ایجاد شود که اگر ابتکار عملی به ویژه توسط بازیگران منطقه ای برای چنین بستری پیشنهاد شود، گروه ۱ + ۵ می تواند از این موضوع در چارچوب مذاکرات فعلی حمایت کند.
برای داشتن چنین سکویی لازم است ابتکار مشترک مصر و عربستان صورت گیرد که در حالت ایده آل، سایر بازیگران منطقه ای نیز حمایت مالی از این تلاش ها را انجام خواهند داد. هدف از این ابتکار باید ایجاد بستری برای آغاز فرآیندی در راه ایجاد چارچوب امنیتی منطقه ای برای خاورمیانه باشد.
این موضوع، اگرچه می تواند فضا را برای تنش زدایی در این درگیری ها و موارد دیگر فراهم کند، اما نباید وظیفه دلهره آور حل بسیاری از درگیری های طولانی مدت منطقه را بر عهده گیرد.
بنابراین، این پلتفرم باید به دنبال آغاز گفتگوی بسیار ضروری در رابطه با اصول حاکم بر روابط منطقه ای در نظر گرفته شود. توافق در خصوص اقدامات اعتماد سازی و مقابله با چالش های مشترک (به عنوان مثال داعش و القاعده) و همکاری بالقوه در خصوص منافع مشترک در زمینه تجارت، سرمایه گذاری، محیط زیست، گردشگری، بازرگانی دریایی و غیره باید مد نظر قرار داده شود.
در نهایت، دستیابی به ثبات نمی تواند محدود به نگرانی های امنیتی شود.
موانع موجود در چارچوب امنیت منطقه ای
گفتنی است ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقه ای در خاورمیانه آسانتر از انجام است. چالش ها بسیار زیاد است. در درجه نخست، بسیاری از بازیکنان مهم فاقد اعتماد لازم برای حضور در میز مذاکره برای توافق در مورد چارچوب امنیتی منطقه ای هستند.
بسیاری از کشورها تردید خواهند داشت که چنین روندی می تواند به موفقیت دست یابد یا اینکه ایران می تواند با حسن نیت مشارکت نماید. برخی از آنها، به دنبال راهی برای مدیریت درگیری ها و تنشها هستند و شاید از اسرائیل بیاموزند که چگونه در میان بی ثباتی پیشرفت کند.
انستیتو صلح ایالات متحده در قسمت دیگری از گزارش خود بر این باور است که ایران، به نوبه خود، تا زمانی که ایالات متحده به برجام بازگشت و تحریم های مربوطه برداشته شود؛ انگیزه ای برای حل و یا کاهش قابل توجه هرگونه تنش هایی که در آن درگیر باشد، ندارد.
در درجه دوم، توافق بر مبنای مفاد و دستور کار آسان نخواهد بود. اهداف یک چارچوب امنیتی منطقه ای باید گسترده اما قابل کنترل باشد در حالی که توازنی که دستیابی به آن در شرایطی که کشورها در حال اتخاذ مواضع حداکثر هستند، دشوار است.
بر اساس این گزارش، علاوه بر آن، منطقه در یک وضعیت ناکارآمد، با رقابت های عمیق، دشمنی ها و در بسیاری از موارد، عدم تمایل به انجام گفتگو قرار دارد. البته تنش های عمده ای بین دشمنان وجود دارد، اما تنش میان متحدان ظاهری نگران کننده تر است و گرچه سیاست های بی ثبات کننده ایران بسیار مهم است، اما آن سیاستها تنها چالش اصلی برای ثبات منطقه نیستند.
بنابراین، دستور کار باید در درجه اول در میان کشورهای منطقه مورد بحث قرار گیرد و روشهایی که متناسب با نیازهای آنها باشد مد نظر قرار داده شده تا نگرانی های آنها برطرف گردد.
سوم، مشارکت برخی کشورها بحث برانگیز خواهد بود. برای بسیاری از کشورها، به ویژه ایران، مشارکت اسرائیل مشکل ساز خواهد بود. مشارکت ترکیه، یکی از اعضای ناتو، موضوعی مهم است اما به دلیل روابط ضعیف با چندین کشور مهم منطقه احتمال دارد تا با مخالفت روبرو شود.
با این حال، راه حل ها را می توان از طریق مسیرهای موازی یا از طریق یک رویه مرحله ای پیدا کرد. همچنین روشن است که منطقه بدون حمایت و مشارکت بین المللی نمی تواند به این هدف دست یابد.
به همین دلیل است که حضور گروه ۵+۱ نقش اساسی خواهد داشت و سازمان ملل، اتحادیه اروپا و سایر نهادها مانند سازمان امنیت و همکاری در اروپا نیز می توانند نقش مهمی در این امر داشته باشند.
علاوه بر آن، انتظار می رود که روسیه و چین نیز حضور منطقه ای خود را گسترش دهند، زیرا ایالات متحده حضور خود را در خاورمیانه کاهش خواهد داد. در سالهای پیش رو انتظار می رود که روسیه در زمینه های سیاسی و امنیتی نقش فعالتری داشته باشد، در حالی که چین به لحاظ اقتصادی و تجاری به گسترش خود ادامه می دهد.
با این وجود، روسیه تلاش خواهد کرد تا نقش خود را در تلاش هایی برای بازسازی آینده به مزایای اقتصادی تبدیل کند و چین برای محافظت از منافع اقتصادی در حال رشد خود، نیاز به درگیر شدن در حوزه های سیاسی و امنیتی دارد. روسیه و چین با ارائه ابتکارات امنیتی منطقه ای خود علاقه مند به مشارکت عمیق تر در امور منطقه شده اند. ابتکار روسیه پیشنهادات دقیق و مفصلی را با تمرکز بر خلیج فارس به عنوان گامی به سوی ثبات بیشتر خاورمیانه ارائه می دهد، در حالی که ابتکار عمل چین به طور کلی تر با خاور میانه سروکار دارد.
دیپلماسی اقتصادی بسیار قوی تری پس از رسیدن به توافق هسته ای نیاز است
حال پس از پرداختن به تاثیر مذاکرات وین بر مسائل امنیتی در خاورمیانه، اشاره به اثرات این مذاکرات و نتایج احتمالی آن بر روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه نیز حائز اهمیت است زیرا ادامه مذاکرات وین، منافع و علایق بازیگران کلیدی در منطقه خاورمیانه را در معرض آزمون قرار داده است.
بر اساس تحلیل بسیاری از کارشناسان اقتصادی، زمانی که این توافق به اجرا درآید، مشکل انتقال پول میان ایران و بسیاری از کشورهای منطقه حل خواهد شد زیرا مشکل نقل و انتقال پول از طریق بانک ها و امکانات معمول پرداخت، در اثر تحریم ها چندین سال است که تقریبا به حال توقف درآمده، به طوری که مردمی که تاکنون خود را نسبت به یک تابوی تجاری در ارتباط با ایران دور نگاه داشته بودند، پس از دستیابی به توافق که در حقیقت همه قدرت های بزرگ جهان با ایران به توافق خواهند رسید، به این نتیجه می رسند که خود را از بازار عظیم ایران محروم نسازند.
از طرفی، به ویژه پس از حصول این توافق، اگر ایران یک دیپلماسی اقتصادی بسیار قوی در کشورهای منطقه داشته و سعی کند تا در سطح وزرا رفت و آمدهای بیشتری به این کشورها از جمله امارات، عمان، قطر و ... داشته باشد تا مسائل فی مابین از بعد اقتصادی دنبال شود، ایران و آن کشورها جذابیت های خوبی برای یکدیگر خواهند داشت.
بنابراین، بازگشت امریکا به برجام و ادامه مذاکرات به روشی موثر و پیوستن ایران به اف ای تی اف به طور قطع می تواند امری راهبردی باشد که بعضی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در واقع با محدودیتهای کمتری در روابط با ایران روبرو و روابط خود را با ایران رسمی تر و علنی تر خواهند نمود.
فاصله گرفتن ایران از کشورهای منطقه در واقع حضور جناح مقابل ایران را قطعاً در این کشورها فعال خواهد کرد و هر چقدر آن جناح فعال تر شود، ایران منافع اقتصادی بیشتری را از دست خواهد داد.
نظر شما