بازار؛ گروه استانها: آمارهای رسمی حاکی از کاهش ترانزیت طی پنجساله گذشته آنهم به دلیل بالا بودن هزینه و زمان بر بودن ترانزیت دارد لذا بسیاری از صادرکنندگان بر این باورند که باید برای تقویت ترانزیت فکری کرد و جذابیتهای آن را بالا برد.
برای تحقق یک مبادله تجاری، عوامل متعددی باید بهدرستی و بهطور مطلوب عمل کنند. این عوامل مؤلفههایی چون تشریفات و رویههای صادرات و واردات، خدمات تجاری اعم از حملونقل، بانک، بیمه، زیرساختهای فناوری اطلاعات، زیرساختهای حملونقل و لجستیک، گمرکات و نظیر آن را در برمیگیرند که ناکارآمدی در هریک از عوامل فوق بر مبادلات اثرگذار است. برای رفع موانع موجود بر سر راه کارآمدی مبادلات تجاری، تسهیل تجارت و حملونقل بینالملل حائز اهمیت است. درواقع یکی از عوامل موفقیت تجارت خارجی، وجود زنجیرههای کارآمدی از عملیات و زیرساختهای لجستیک و حملونقل از مبدأ تا مقصد است.
در همین رابطه پیرامون موانع سد راه کالاهای ترانزیتی در استان خراسان رضوی با محمدحسین روشنک رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی و رئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی به بحث و گفتوگو نشستیم.
* مشکلات حملونقل و صادرات ما چیست؟
حملونقل در صادرات مانند قلم در دست خبرنگاران است یعنی اگر وجود نداشته باشد کاری پیش نمیرود. حملونقل مانند رگ بدن است که خونرسانی را انجام میدهد.
ما در شرق کشور سی سال است که به وزارت راه و ترابری میگوییم چرا ما واگنی برای صادرات نداریم چرا جمهوری اسلامی برای واگن باید مستأجر کشورهای آسیای میانه باشد و واگنی از خودمان نداریم تا کالاهایمان را صادر کنیم. چرا در حوزه حملونقل کامیونهای ایرانی پلاک افغانستانی دارند ؟ و چرا وزارت راه متأسفانه نتوانسته جادهها را چندان ساماندهی کند!
* آیا را اندازی مسیر زیلی خواف –هرات نتوانسته باری از دوش صادرکنندگان بردارد؟
صادرات ریلی و توسعه این حوزه میتواند نقش قابلتوجهی در افزایش حجم صادرات داشته باشد اما هنوز از ظرفیت راهآهن خواف - هرات بهدرستی استفادهنشده و ظرفیت بهرهبرداری از این مسیر امن و مقرونبهصرفه فراهم نیست و لذا از مسئولان راه و شهرسازی انتظار میرود تا برای استفاده حداکثری از مسیر ترانزیتی ریلی برای صادرات بار تجاری به هرات اقدام کرده و تا فراهم شدن این بستر در تسهیل مسیر ترانزیتی جاده و از دوغارون سنگ مشکلات را از پیش پای صادرکنندگان بردارند.
به نظر میرسد افتتاح این پروژه تشریفاتی بوده و تاکنون حرکت گستردهای برای عبور کالا از آن مسیر صورت نگرفته است وگرنه امروز این خط آهن میتوانست به دردمان بخورد.
اگر گمرک و زیرساختهای راهآهن خواف مهیا بود، در این شرایط بیشترین کمک را به بخش صادرات میتوانست داشته باشد.
راهآهن خواف ـ هرات که تا روزنک افغانستان رسیده است ظرفیت دیگری برای انتقال کالاهای صادراتی به شمار میرود؛ اما درباره این مسیر هم چند نکته وجود دارد، نخست اینکه هنوز ظرفیتهای گمرک شمتبغ برای این خط آهن مهیا نشده ست و دوم اینکه واگنها برای انتقال کالاهایی مثل سیمان مناسب است اما درباره مواد غذایی و سوخت نمیتوان روی این مسیر حساب کرد. با همه اینها، اگر زیرساختهای گمرکی این مسیر تکمیل شود، بیشک در بهبود روند تبادلات کالایی اثرگذار خواهد بود.
ما کالاهای بسیار خوبی داریم که میتوانیم صادر کنیم به این شرط که دولت به این موضوع ورود نکند چه معنایی دارد که دولت سنگی را که از معدن استخراج میشود و برش میخورد و ساییده میشود دوبله از روی آن عوارض میخواهد؟
* یعنی بخشی از موانع را در این حوزه به رفتار و قوانین دولتی می توان نسبت داد؟
دولت بین حوزه حملونقل کامیونی و ریلی هماهنگی ایجاد نکرده است.در این راستا باید پاسخ داده شود چرا دو الی سه هفته راننده کامیون ما پشت مرز با بار معطل شود و حتی از کوچکترین امکانات رفاهی نیز برخوردار نیست؟
ما در شرق کشور سی سال است که به وزارت راه و ترابری میگوییم چرا ما واگنی برای صادرات نداریم چرا جمهوری اسلامی برای واگن باید مستأجر کشورهای آسیای میانه باشد و واگنی از خودمان نداریم تا کالاهایمان را صادر کنیم. چرا در حوزه حملونقل کامیونهای ایرانی پلاک افغانستانی دارند ؟ و چرا وزارت راه متأسفانه نتوانسته جادهها را چندان ساماندهی کند!
اینها از مشکلات صادرات ماست لذا دولتمردان باید پاسخ بدهند که امروز چرا باید هزینه حملونقل در کشور ما سه الی چهار برابر قیمت حملونقل در افغانستان و ترکیه و کشورهای آسیای میانه باشد؟
چرا راننده ایرانی باید کامیون خود را به سه الی چهار برابر قیمت تمامشده در سایر کشورها تهیه کند این موضوع باعث شده راننده ایرانی کامیون خود را از افغانستان تهیهکرده و پلاک گذاری کند و با پلاک این کشور در جادههای ایران حرکت کند و مبلغی را نیز به وزارت راه میدهد و این وزارتخانه نمیداند که این همان کامیون ایرانی با پلاک افغانستانی است!لذا این موضوعات همه ناشی از بیبرنامگی است.
* برای ایجاد مزیت ترانزیتی چه باید کرد؟
گران بودن حمل ونقل یکی از دلایل اصلی عدمحمایت کشور ما درزمینهٔ ترانزیت است؛ گران بودن حمل ونقل باعث افزایش قیمت ترانزیت میشود لذا باید حملونقل و ترانزیت ما ارزان شود تا در منطقه مزیت ترانزیتی داشته باشیم.
به دلیل ارزانتر بودن حملونقل ریلی نسبت به جادهای، صادرکنندگان علاقهمند به استفاده از راهآهن بهجای کامیون هستند البته در ارتباط با بازار تاجیکستان، بخشی از صادرات ایران از طریق افغانستان و مسیر جادهای به این کشور صادرمی شود.
غفلت مسئولان راهآهن کشور نسبت به انعقاد قرارداد با کشورهای CIS برای اجازه تردد واگنهای ایرانی در این منطقه یکی از مشکلاتی است که باید در طی سالهای گذشته با جدیت با آن روبرو میشدیم.
متأسفانه شرکت راهآهن توانایی تأمین واگن موردنیاز صادرات به تاجیکستان و دیگر کشورهای منطقه را ندارد. بنابراین با حل مشکلات تحریمی هم به دلیل فراهم نبودن زیرساختهای ریلی، نمیتوانیم حجم صادرات خود را بالاتر ببریم.
* گره اصلی مشکل صادرات کجاست و به دست چه کسی باز میشود؟
عمده مشکل ما در استان به وزارت راه و شهرسازی بازمیگردد و سالهاست این موضوع وجود دارد و در دوره فعلی دولت عملکرد وزارت راه و شهرسازی نامطلوب است و در کلمه بیان آن نمیگنجد این اصل مشکل است و مشکل دوم بلاتکلیفی است که بانک مرکزی تحمیل کرده است و یکبار باید وضعیت صادرکننده را مشخص کند.
برای هر کالایی قیمت ارز را تعیین کند یعنی دلیلی ندارد قیمت کالای زعفران و زرشک و پسته و گیاهان دارویی و صنایعدستی و غیره باقیمت میلگرد یکی باشد.
ما ظرفیت سیمانمان در کشور بسیار بالاست و دو برابر میزان مصرفمان در کشور سیمان تولید میکنیم که ارزبری هم ندارد و مواد اولیه آن در کشور تهیه و تولید میشود پس دلیلی ندارد بخواهیم ارز حاصل از سیمان را با ارز حاصل از میلگرد یکی بدانیم هرکدام جای خود رادارند .
در این راستا سفارتخانهها یکی از نهادهایی هستند که میتوانند در بازارهای هدف به کمک فعالان اقتصادی بیایند و بخشی از مشکلات آنها را برطرف کنند؛ متأسفانه تعداد محدودی از سفارتخانههای ما در کشورهای هدف با رویکرد تجاری و اقتصادی آشنا هستند. رویکرد اصلی وزارت امور خارجه ایران سیاسی و امنیتی است.
* در رقابتپذیری کالاهای صادراتی چقدر موفق هستیم؟
ما در تعدادی از کالاها ازجمله کشاورزی دارای مزیت هستیم و نسبت به همه دنیا در این حوزه در صورت عدم دخالت دولت پیشرو هستیم درزمینهٔ صنایعدستی اگر دولت دخالت نکند جلو هستیم.
درزمینهٔ تولیدات روستایی اگر دولت دخالت نکند قادر به رقابت با سایر کشورها هستیم در بعضی صنایع نیز که پایه ارزی ندارند اگر دولت به دنبال ارز خود نباشد بهعنوانمثال ما در نساجی تولیداتی داریم که پایه ارزی ندارد و در این محصولات قادر به رقابت هستیم اما مشروط بر عدم دخالت دولت است.
نظر شما