به گزارش بازار، پایگاه فارین افرز در گزارشی به موضوع مالکیت معنوی در جریان ساخت واکسن کرونا پرداخته است.
این گزارش می گوید: ابزاری مانند لغو حق ثبت اختراع، قراردادهای ائتلافی حق اختراع (patent pools)، معافیتهای مالکیت معنوی و سایر سازوکارهای آزادسازی، برای فرآیند تولید داروها کارآمدتر است تا در تولید واکسن.
تولید واکسن – به ویژه واکسنهای mRNA که فناوری پیچیدهای دارند- هم نیازمند حق ثبت اختراع و هم نیازمند زیرساختی کلی هستند و امکان انتقال و واگذاری یکشبه چنین زیرساختی وجود ندارد. به اشتراکگذاشتن حق ثبت اختراع، تحولی مهم و خوشایند در بلند مدت است اما چهبسا ضروریترین گام نباشد.
درخواستها برای لغو حقوق مالکیت معنوی واکسنهای کووید-۱۹ با این پیشفرض ارائه میشود که مالکیت معنوی، مانعی مهم برای تولید انبوه واکسن، بهویژه در کشورهای با درآمد متوسط و پایین است.
واکسنهای کووید-۱۹ مبتنی بر mRNA، مانند واکسن فایزر و مدرنا، با ایجاد مصونیت بیش از ۹۰ درصدی، توانستهاند ایالات متحده، اسرائیل و برخی از دیگر کشورها را احیاء کنند. اما این واکسنها تا کنون در دسترس مردم آفریقا، آمریکای لاتین و کشورهای دارای درآمد متوسط و پایین در دیگر مناطق جهان قرار نگرفته است. حامیان معافیتهای حقوق مالکیت معنوی و قراردادهای ائتلافی حق اختراع، امیدوارند که این ابزارها فناوری تولید واکسن را از قید محدودیتها رها کرده و احیای جهانی را به همراه داشته باشد.
به اشتراک گذاشتن مالکیت معنوی شاید در بلندمدت یاری رسان باشد، اما تولید مواد بیولوژیکی پیچیده، به ویژه انواع نوآورانه آن مانند واکسنهای مبتنی بر mRNA یا واکسنهای مبتنی بر وکتورهای آدنوویروسی، موضوعی نیست که فقط به حق ثبت اختراع بستگی داشته باشد.
تولید داروهای ضدویروسی خُرد- ملکول، بسیار ساده است و تنها با دانستن ساختار دارو امکان ترکیب مواد تشکیل دهنده و افزایش تولید دارو وجود دارد. اما ساخت و تولید ملکولهای دارای پوشش لیپیدی mRNA، آدنوویروسهای نوترکیب، یا حتی پروتئینها یا ویروسهای کاملا غیرفعالی که در نسلهای قدیمیتر واکسنها استفاده میشوند در مقایسه با داروهای خُرد- ملکول نیازمند سطح بسیار بالاتری از مهارت است.
به علاوه، در تولید واکسن باید الزامات دقیق کنترل کیفیت، تضمین کیفیت و نیز مقررات نظارتی رعایت شود.
از این رو، انتقال چنین فناوری پیچیدهای نیازمند اکوسیستم پذیرندهای است که ایجاد آن سالها و گاهی چندین دهه طول میکشد.
کشورهایی که به دنبال تولید انبوه واکسن هستند باید دانشمندان و متخصصان را آموزش دهند. آنها همچنین به مدیران دانشآموختهای نیاز دارند که نه تنها در پژوهش و توسعه، بلکه در ثبت دقیق سوابق، از جمله اسناد خاص مانند سوابق تولید خوشهای مهارت داشته باشند. این کشورها به سیستمهای قدرتمند کنترل کیفیت و دستورالعمل های نظارتی نیز نیاز دارند.
ایجاد چنین زیرساختی نیازمند آموزش متمرکز، سرمایهگذاری مالی چشمگیر و ریسک بسیار است. این کار همچنین زمانبر است – طبق برخی برآوردها تولید واکسن دستکم ۱۱ سال زمان میبرد و حتی پس از صرف این زمان، احتمال ورود واکسن به بازار کمتر از ۱۰ درصد است. توجه داشته باشید که واکسنهای کووید۱۹ حاصل چندین دهه پژوهش و توسعه هستند. کشورهای اندکی آمادگی پذیرش چنین ریسکی را دارند.
برای آمادهسازی بستر انتقال فناوری واکسن مبتنی بر mRNA به کشورهای دارای درآمد متوسط و پایین، تولیدکنندگان واکسن در هند، برزیل و کشورهای آفریقایی یا خاورمیانهای باید در گام نخست به ایجاد قطبهای علمی تولید و کنترل مواد شیمیایی بپردازند. سپس این مراکز علمی باید از پژوهش، توسعه و تولید واکسن mRNA در مناطقی حمایت کنند که در حال حاضر از دسترسی به این واکسنها محروم هستند.
متخصصان میتوانند با حضور در این مراکز آموزش ببیند و گروههای عملیات فنی از شرکتهای فایزر و مدرنا میتوانند به این متخصصان آموزش دهند.
این مراکز میتوانند، با همکاری سازمان بهداشت جهانی، انتقال آزادانه مواد تشکیل دهنده و تجهیزات مربوط به واکسن از طریق کانالهای عرضه بینالمللی را تضمین کنند.
کارخانجات باید تجهیزات و مواد موردنیاز این قطبهای علمی، از جمله کیسههای بیورآکتور و فیلترهای خاص، را تولید کنند.
هم این مراکز علمی و هم تولیدکنندگان واکسن در کشورهای دارای درآمد متوسط و پایین نیازمند حمایت عمومی و تامین مالی پایدار از سوی آمریکا، اعضای گروه ۷ و بانک جهانی هستند و این حمایت باید از طریق ابزار مالی نوآورانه، مانند یارانههای سرمایهگذاری و قراردادهای خرید، انجام شود.
نظر شما