بازار؛ گروه استانها: مهارت آموزی یکی از مهمترین مشکلات امروز استان سمنان به خصوص در بین نسل جوان است نسلی که با سیستم آموزشی نادرست و حفظیات محور رشد کرده و امروز اندک مهارتی برای انجام یک کار ساده را نیز ندارد از سوی دیگر خانوادهها نیز چندان درگیر مهارت آموزی برای فرزندانشان نبودهاند زیرا همچنان بعد از سالها شاهد حکم روایی تفکر متناسب با تحصیل آکادمیک به مثابه یک فضیلت بزرگ انسانی روبرو هستیم.
نه خانوادهها به مقوله مهارت افزایی فرزندانشان ورود کردهاند و نه در واقع زیرساختهای آن آماده بوده است پس باید چه کرد تا فرزندانمان بعد از دوران تحصیل و خدمت سربازی حتی اگر درگیر تحصیل دانشگاهی نیز میشوند، بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند؟
رویدادهای کارآفرینی و مهارت افزایی
به تازگی رویدادهای خوبی در سطح استان سمنان به وقوع پیوسته که از جمله آن دانشگاههای مهارت افزا و اشتغالزا، مقوله مهارت افزایی بین سربازان نیروی زمینی ارتش و دیگر ارگانهای نظامی، طرحهای مرتبط با منابع طبیعی و ماندگاری روستاییان، فنی و حرفه ای و … میتوان نام برد که در زمینه مهارت بخش اعظمی از گروههای هدف خود را آموزش میدهند تا فاقد مهارت نباشند.
به تازگی رویدادهای خوبی در سطح استان سمنان به وقوع پیوسته که از جمله آن دانشگاههای مهارت افزا و اشتغالزا، مقوله مهارت افزایی بین سربازان نیروی زمینی ارتش و دیگر ارگانهای نظامی، طرحهای مرتبط با منابع طبیعی و ماندگاری روستاییان، فنی و حرفه ای و … میتوان نام برد
استان سمنان سالانه ۱۰ هزار جویای کار دارد که آمار فاقدان مهارت این گروه بزرگ در سال گذشته بیش از ۶۰ درصد عنوان شد و این یعنی از هر ده نفر شش نفر حتی مهارت کاری که برای آن نام نویسی کردهاند را ندارند و فقط چهار نفر در این بین مهارتی را اندوختهاند حال این چهار نفر هم چطور و با چه کیفتی آموزش دیدهاند، خود بحثی جدا است که به کیفیت مهارت آموزی مرتبط میشود.
برای بررسی بیشتر شرایط مهارت افزایی در سطح استان سمنان به خصوص در اوقات مهم و مقاطع مهم زندگی مانند خدمت سربازی و دانشگاه با محمد تقی مهدوی کارآفرین و یک فعال اقتصادی استان سمنان به گفتگو نشستیم.
در ابتدا بگویید چه ارگانهای درگیر مقوله مهارت آموزی هستند؟
به زبان ساده ما ده ارگان داریم که به ادعای خودشان در زمینه مهارت آموزی دستی بر آتش دارند اما خروجی همه این ارگانها ۴۰ درصد جویای کار دارای مهارت هم نیست. به عبارت دیگر فنی و حرفه ای، دانشگاهها، کمیته امداد امام خمینی (ره)، جهاد کشاورزی با دورههای پرورش قارچ و … حتی مرکز تحقیقات کشاورزی، اصناف شامل قالیبافی و دهها مورد دیگر همگی مدعی هستند که مهارت میآموزند اما چقدر این مهارتها در همین یک دهه اخیر کاربردی بوده است؟
ما قصد نداریم زحمات این ارگانها را زیر سوال ببریم اما باید گفت راهی که رفته میشود اشتباه است. برای مثال در ارگانی مانند کمیته امداد مثلاً دوره آموزشی چرم دوزی برای بانوان برگزار میشود یک دوره که یک استاد دعوت چند خانم در کلاس نشسته و استاد تکهای چرم را می دوزد و شاگردان نگاه میکنند بعد از شش الی ۱۲ ساعت آموزشی به این افراد گواهینامه داده میشود و عجیبتر اینکه هنوز دست مهارت جو به تکهای چرم و نخ نخورده، نام وی را در زمره مهارت کسب کردهها مینویسند.
به زبان ساده ما ده ارگان داریم که به ادعای خودشان در زمینه مهارت آموزی دستی بر آتش دارند اما خروجی همه این ارگانها ۴۰ درصد جویای کار دارای مهارت هم نیست
این آفتی است که به کل استان سمنان باز میگردد زیرا مدیریت استان ما کمی طلب است نه کیفی طلب. استان سمنان جایی است که شما به مدیران پول بدهید و به سرعت برایتان دهها ساختمان و کارگاه آموزشی و مهارت افزایی و.. پشت سر هم ردیف میکنند اما بگویید یک طرح ارائه دهید تا کیفیت مثلاً مهارت و یا این ساختمانی که ساخته شده را ارتقا ببخشیم این کار یک سال طول میکشد چرا که دیده نمیشود.
* پس مشکل در ساختار است
قطعاً؛ شما آموزش و پرورش ما را مشاهده کنید. سنگینترین چیزی که یک دانشآموز بعد از ۱۲ سال تحصیل بلند میکند یک کیف حاوی سه کتاب است که البته آن هم دیگر از دانشآموز گرفته شد. شما در مدارس کشوری مانند آمریکا مشاهده میکنید که یک دانشآموز دوره دبیرستان باید (بر روی کلمه باید تاکید میکنم) برای جمع آوری توت فرنگی، دانه پاشیدن برای مرغها، نحوه علف تراشی، برنامه نویسی رایانهای، ساخت اجسام با رایانه، تدوین فیلم و عکس برداری و دهها مهارت دیگر را بیاموزند وگرنه فارغ التحصیل نمیشوند.
بنده خودم روی در ایالات متحده شاهد بودم که اتوبوسی از مدرسهای آمد و بچههای راهنمایی از آن پیاده شدند و همراه دو نفر به یک مزرعه آمده تا لوبیا جمع کنند! همزمان کسی که همراه آنان بود درباره دانهها، روغن، نحوه کشت و … توضیح میداد و دانش آموز آن را با دست لمس میکرد اما اینجا کارگاه چرم دوزی برای ۱۰ بانوی سرپرست خانوار میگذاریم اما مربی می دوزد بقیه نگاه میکنند مدرک هم میگیرند! همین امروز که کرونا آمده همین دورهها هم الکترونیکی شده یعنی دیگر عملاً سنجش یا امتحانی برای اینکه بدانند این فرد بالاخره مهارت را آموخت یا نه وجود ندارد.
*چه باید کرد که کیفی سازی مهارت آموزی در عمل انجام شود
پیوند صنعت و دانشگاه موضوعی است که همیشه درباره صحبت میشود اما این به نظر من اشتباه محض است زیرا هیچ فایدهای ندارد تا زمانی که ضلع سومی مانند اجتماع هم در آن شکل گیرد. یعنی پیوند بین صنعت، دانشگاه و جامعه باید به نحوی رقم بخورد که ما ماحصل این تعامل را در جامعه ببینیم نه اینکه نهایتاً یک کارگاه بلوک زنی از تحقیق علمی یک دانشجو بهره مند شده و تولیدات خودش را از ۲۰۰ میلیون تومان در سال به ۱۵۰ میلیون تومان در سال ارتقا دهد! چه عایدی برای جامعه داشته است؟
پیوند صنعت و دانشگاه موضوعی است که همیشه درباره صحبت میشود اما این به نظر من اشتباه محض است زیرا هیچ فایدهای ندارد تا زمانی که ضلع سومی مانند اجتماع هم در آن شکل گیرد
به نظر من یکی از مکانهایی که این موضوع را درک کرده ارتش است. ارتش به خصوص نیروی زمینی که از نزدیک تر آن را بررسی کرده ایم به خوبی دریافته که زمانی میتواند آموزش را با صنعت به هم پیوند دهد که بتواند جامعه را دریابد برای استفاده از این فرصت به سراغ نیاز سنجی روز رفته و سربازان خود را شناسایی کرده است تک تک مهارتهای مورد نیاز با یک نگاه کارشناسی و پر کردن خلاء جامعه از بین آموزش و صنعت، تعریف شده و به سربازان آموزش داده میشود.
ارتش با این روند موفق میشود زیرا اولاً نظم خوبی به آموزشها داده، ثانیاً ساختار متفاوتی را از دیگر ارگانها پیاده کرده است یعنی نگاه صرفاً این نیست که سرباز در یک دوره بنشیند مطالبی بیاموزد مدرکی بگیرد و بیرون برود، نوع نگاه ارتش تمرین و ممارست در طول خدمت سربازی دو ساله برای ارتقای یک مهارت است نه آموزش آن؛ از این منظر توان مهارت آموزی بالایی را دارد. مدل دیگر موفقی که ارتش ارائه کرده این است که هم از صنعت و هم از دانشگاه به پادگان آمده جامعه کوچکی را با مهارتهای کاربردی آن اجتماع شان ارائه میکند پس سرباز دیگر سردرگم نیست.
به زبان سادهتر وقتی جامعه را در کنار صنعت و دانشگاه ببینیم گویا یک آمایش سرزمینی کرده ایم که بدانیم اصلاً چه چیزی نیاز است که آن را آموزش دهیم در نتیجه مثلاً در یک بخش کشت قارچ آموزش داده میشود در بخش دیگر که مثلاً در محور تهران- مشهد و در تردد میلیونها خودورو قرار گرفته، مکانیکی؛ در واقع اینها همگی با آمایش سرزمینی درستی مهارتها را آموزش میدهند.
*مهارت افزایی چقدر شانس افراد را ارتقا میدهد
برای مشاغل فنی که صد درصد اما برای مشاغل غیر فنی بیشتر به خلاقیت، توان علمی و عملیاتی و همچنین استعداد افراد نیز توجه میشود و فقط یادگیری یک فن کافی نیست البته باید گفت منظور ما از مهارت آموزی، شکل درست و کاربردی آن است نه اینکه ادارهای برای صرفاً پر کردن وقت خود دورهای را برگزار و بدون هیچ کیفیتی آن را انجام دهد و فقط به بقیه مدرک بدهد.
ارتش با این روند موفق میشود زیرا اولاً نظم خوبی به آموزشها داده، ثانیاً ساختار متفاوتی را از دیگر ارگانها پیاده کرده است یعنی نگاه صرفاً این نیست که سرباز در یک دوره بنشیند مطالبی بیاموزد مدرکی بگیرد و بیرون برود، نوع نگاه ارتش تمرین و ممارست در طول خدمت سربازی دو ساله برای ارتقای یک مهارت است نه آموزش آن
از سوی دیگر وقتی نگاهی به بیکاران استان سمنان میاندازیم در مییابیم که چه میزان مهارت افزایی در تداوم بیکاری شان نقش داشته است امروز کسانی که سه الی چهار سال دنبال کار میگردند فراوان هستند و وقتی به ما مراجعه میکنند هنوز هم در این مدت درک نکرده اند که علت کار نیافتن شان چیست!
آمارها نشان میدهد که سال قبل نزدیک به ۱۰ هزار نفر در استان سمنان جویای کار بودند که فقط دو هزار و ۶۰۰ نفر آنان به کار رسیدند و از آنجا که کارگروه اشتغال استان سمنان اعلام میکند ۶۲ درصد افراد جویای کار فاقد مهارت هستند به سادگی میتوان اهمیت مهارت را در اشتغال دریافت
*چقدر در زمینه مهارت موفق بوده ایم؟
اندک؛ دلیل ان هم خروجی کار است که اعداد و ارقام ناموفق بودن عملکرد مدیران ما را نشان میدهد در ضمن باید گفت این آمار ۱۰ هزار جویای کار که ۶۲ درصد شان مهارت نداشته اند فقط و فقط برای بیکارانی است که در سال ۹۹ در مراکز کاریابی ثبت نام کرده اند وگرنه ممکن است امار بیکاران واقعی استان سمنان ده برابر این میزان باشد چرا که همه به این مراکز مراجعه نمیکنند.
از سوی دیگر طرحهای زیادی روی زمین مانده اند زمانی که فاطمه منصوری که هم اکنون معاون استاندار سمنان است در سمت مدیرکل فنی و حرفه ای حضور داشت تفاهم نامهای امضا کرد که در آن از زیرزمین و فضاهای مساجد که خالی افتاده اند برای مهارت آموزی استفاده شود اما مسئولان امروز فنی و حرفه ای اعلام کنند که این طرح که دو سال از آن میگذرد در چه مرحلهای است؟
از سوی دیگر در زمینه مشاغل نوین و مدرن تر مانند فناوری و آی تی و … چه اقدامی در استان سمنان صورت گرفته است؟ اگر بگوییم صفر بی انصافی کرده ایم اما واقعیتها نشان میدهند که ما حتی مشاغل موجود را هم نتوانسته ایم حفظ کنیم. این به ضعف مدیریت و عدم برنامه ریزی در کنار تلاطمهای اقتصادی باز میگردد.
نظر شما