۲۹ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۳
اقتصاد چرخشی و تحقق اقتصاد هوشمند در ایران
یادداشت؛

اقتصاد چرخشی و تحقق اقتصاد هوشمند در ایران

اصفهان- اقتصاد چرخشی برحوزه‌هایی چون تفکر طراحی، سیستماتیک، گسترش طول عمر محصول و بازیافت متمرکز شده است؛ این بخشی از یادداشت فرضعلی سالاری کنشگر توسعه منطقه‌ای است که برای بازار فرستاده است.

فرضعلی سالاری؛‌ بازار: پارادایم های نوین اقتصاد جهانی مبتنی بر علم، فناوری، نوآوری و رویکردهای بدون وزن و دیجیتال است، بر اساس بررسی‌های کارشناسی، اقتصاد آینده بر مبنای تفکرات جدید شکل می‌گیرد و  بر این اساس باید اقتصاد کشور با بهره‌گیری از تجارب جهانی به سمت این رویکردهای نوین تغییر جهت داده و مکانیزم‌های خلق ثروت جدید ایجاد کند.

در واقع تحقق اقتصاد هوشمند ایران در گرو گذار به رویکردهای نوینی مانند  مدل های کسب‌و کار و فعالیت های اقتصاد صنعتی نسل چهارم (پارادایم نوین صنعتی مبتنی بر هوشمند سازی و دیجیتال شدن)، اقتصاد دیجیتال (خلق ارزش و مدل های کسب و کار جدید)، اقتصاد اشتراکی (اقتصاد مردم محور) و اقتصاد دورانی یا چرخشی است.

اقتصاد دورانی در تقابل با اقتصاد خطی
اقتصاد دورانی یا چرخشی (Circular Economy) یک نظام اقتصادی است که هدف آن کمینه کردن ضایعات و بیشترین استفاده از منابع است. این رویکرد بازسازی کننده در مقابل رویکرد سنتی اقتصاد خطی قرار می‌گیرد که در آن مدل تولید به صورت دریافت مواد اولیه، تولید و سپس دور انداختن است.

در یک نظام چرخشی، مصرف منابع ورودی، ضایعات خروجی و هدر رفت انرژی با بستن یا کوچک کردن حلقه‌های مواد و انرژی کمینه می‌شود و از طریق طراحی، نگهداری، تعمیر، استفاده مجدد، بازتولید و بازیافت می‌توان به صورت بلندمدت به این اهداف دست یافت.

مدل‌های کسب‌وکار با محوریت اقتصاد چرخشی می‌توانند به سودآوری مدل‌های خطی باشند که امکان استفاده از محصولات و خدمات مشابه را برای ما فراهم می‌کند

چنین دنیای پایداری به معنای حتی اندکی کاهش در سطح کیفیت زندگی مصرف‌کنندگان نیست و می‌توان بدون هزینه اضافی برای تولیدکنندگان یا کاهش درآمدشان آن را محقق کرد.

مدل‌های کسب‌وکار با محوریت اقتصاد چرخشی می‌توانند به سودآوری مدل‌های خطی باشند که امکان استفاده از محصولات و خدمات مشابه را برای ما فراهم می‌کند.

اقتصاد چرخشی متمرکز بر مدل‌های پایدار اقتصادی و زیست‌محیطی
اقتصاد چرخشی برای دستیابی به مدل‌هایی که به لحاظ اقتصادی و زیست‌محیطی پایدارند، بر حوزه‌هایی چون تفکر طراحی، تفکر سیستماتیک، گسترش طول عمر محصول و بازیافت متمرکز شده است.

در یک مثال مشخص؛‌ در شرایط کنونی مصرف‌کنندگان، بطری‌های یکبار مصرف را با دیگر زباله‌ها مخلوط می‌کنند، یا آنها را در شهر و طبیعت رها می‌کنند. آنان چون هزینه‌های مشخص و برگشت‌پذیری را برای بطری خالی نپرداخته‌اند، انگیزه مادی برای جمع‌آوری آن ندارند و چون بیشتر آنان از حداقل آموزش زیست‌محیطی بهره نبرده‌اند، احساس مسئولیت اخلاقی هم در رهاسازی آزادانه آن ندارند، از سوی دیگر چون کارخانه‌های بازیافت پی.ای.تی در کشور در همه جا و با ظرفیت کافی وجود ندارد، مصرف‌کننده نیز دلیلی برای جداسازی این گونه بطری از دیگر زباله‌ها نمی‌بینند.

مشکلات بطری‌های پی.ای.تی این است که تجزیه نشدنی هستند و فضای زیادی را اشغال می‌کنند و از این‌رو به هیولایی برای محیط زیست کشور بدل شده‌اند. در بیشتر دره‌ها و دامنه‌های کوهستانی، گردشگاه‌ها، ساحل‌ها، کناره جاده‌ها و بسیاری نقاط دیگر، ریخت و پاش این بطری‌ها چشم‌انداز بسیار زننده‌ای ایجاد کرده است. در مسیر رودخانه‌ها، به ویژه در پایین دست، این بطری‌ها باعث گرفتگی زیر پل‌ها و کانال‌های آبیاری می‌شوندو در طغیان رودخانه‌ها و پدید آمدن سیل و اختلال در آبیاری مؤثرند.

در تالاب‌ها و دریاچه‌ها، بطری‌ها به چشم‌انداز طبیعی آسیب می‌رسانند و احتمالاً باعث ترسیدن و اختلال در مهاجرت و زادآوری پرندگان می‌شود، افزون بر این، دورریختن و بازنگرداندن بطری‌های پی.ای.تی به چرخه تولید، هدردادن آشکار و پراسراف منابع تجدیدناپذیر نفت است.

بر این اساس می توان گفت هر چند در اقتصاد خطی متعارف، بهینه یابی در زمینه های گوناگون تصمیم‌گیری، هدف آرمانی است، اما در آن استفاده از ضایعات تولید، بازیابی زباله‌های حاصل از مصرف و تخریب و آلودگی محیط زیست، به جد لحاظ نمی‌شود.

این رویکرد منفی در توسعه، پس از دهه  ۱۹۴۰ آسیب های جدی متعددی بر محیط زیست هم چون پدیده‌ی گرمایش کره ی زمین، تغییرات محسوس آب و هوایی، نابودی برخی از گونه های گیاهی و جانوری را به همراه آورده است.

در آغاز دهه ۱۹۷۰ کشورهایی مانند چین، آلمان و اتحادیه‌ اروپا و برخی موسسه‌های غیردولتی، فعالیت های علمی و عملیاتی ارزنده‌ای را در انجام فعالیت های اقتصادی و در عین کاهش آلودگی و تخریب محیط زیست، استفاده‌ مجدد از ضایعات تولید و زباله‌ها انجام داده اند، که منجر به شکل گیری دانش جدید اقتصاد چرخشی شد

  شکل گیری دانش جدید اقتصاد چرخشی
در آغاز دهه ۱۹۷۰ کشورهایی مانند چین، آلمان و اتحادیه‌ اروپا و برخی موسسه‌های غیردولتی، فعالیت های علمی و عملیاتی ارزنده‌ای را در انجام فعالیت های اقتصادی و در عین کاهش آلودگی و تخریب محیط زیست، استفاده‌ مجدد از ضایعات تولید و زباله‌ها انجام داده اند که منجر به شکل گیری دانش جدید اقتصاد چرخشی شد. در اقتصاد چرخشی، برنامه ریزی، منابع، تهیه، تولید، بازفرآوری و طراحی، به عنوان فرآیند و خروجی برای به حداکثر رساندن عملکرد اکوسیستم و رفاه بشری مد نظر است.

توجه به مسایل اقتصاد چرخشی، می تواند بخشی از چالش‌های صنعت با محیط زیست را که ارتباط متقابل و مستقیمی با صنعت آب و فاضلاب دارد و برخی تنگناهای مرتبط با ارزش افزوده منابع اقتصادی را مرتفع سازد.

هم چنین اهمیت به مولفه های اقتصاد چرخشی در محیط زیست، صنعت آب و فاضلاب، به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد حاکم بر آن و ارتباط متقابل فرآیندهای تامین و توزیع آب و جمع‌آوری و دفع فاضلاب با محیط زیست و از سویی ارتباط محیط زیست با اقتصاد چرخشی (کاهش آلودگی و بازیافت ضایعات)، می تواند در زمینه‌های گوناگون این صنعت تاثیرگذار باشد.اقتصاد دورانی فرصت هایی را ایجاد می کند که منجر به افزایش اشتغال و مقابله با تغییر اقلیم می شود.

 اقتصاد امروز بر پایه از چرخه خارج شدن سریع محصولات است؛ بسیاری از کالاهایی که مصرف می کنیم هرچه سریعتر جایگزین شوند برایمان بهتر است. این روند منجر به ناکارآمدی شدید در مدیریت منابع زمین، افزایش آلودگی، از دست رفتن اکوسیستم ها و افت قابل توجه ارزش اقتصادی با دور انداختن لوازم می شود. استفاده دوباره از لوازم در اقتصاد دورانی به جای استفاده یک باره در اقتصاد خطی منجر به منافع زیادی می شود.

 سه مولفه اساسی اقتصاد دورانی
 سه مولفه بنیادین اساسی اقتصاد دورانی شامل انرژی تجدید پذیر، کارایی انرژی و کارایی مواد است به نوعی که حفظ کالاها از طریق تعمیر، نگهداری، به روز رسانی و بازسازی بسیار بیشتر از معدن کاوی و تولید به وسیله ماشین های اتوماتیک اشتغال ایجاد می‌کند.

سلسله مراتب اقتصاد چرخشی شامل مواردی همچون امتناع: پرهیز استفاده از منابع، کاستن: کاهش استفاده از منابع، استفاده مجدد: یافتن مورد استفاده جدید یک کالا، تعمیر: تعمیر و نگهداری بازسازی: اصلاح کالاها، بازطراحی: خلق کالای جدید از کالای دست دوم، هدفگذاری جدید: استفاده از یک کالا برای مقاصد مختلف، بازیافت: استفاده مجدد از مواد خام کالاها، بازیابی: بازیابی انرژی از زباله است.

نکته اساسی اینکه چند R شامل استفاده مجدد یا reuse، بازیافت یا recycle، مولفه تعمیر یا repair،فکر کردن قبل از خرید یا rethink، رد کردن مصرف گرایی و پلاستیک یا refuse وجود دارد که برای تحقق  اقتصاد چرخشی باید مورد توجه باشد.

* کنشگر برنامه ریزی و توسعه منطقه‌ای

کد خبر: ۸۲٬۳۰۰

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha