بازار؛ گروه بین الملل: در آستانه پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری خلق چین، «وانگ ئی» وزیر خارجه چین وارد ایران شد و سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین که چند سالی مورد مذاکره بود نهایی و امضاء شد.
سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه در خصوص این سفر گفته بود در این سفر دیدارهای دوجانبهای در خصوص مسائل مختلف وجود دارد، اما بارزترین بخش آن مشارکت سند همکاریهای جامع دو کشور است که به تعبیری ترجمه روابط دو کشور است که به سطح مشارکت راهبردی ارتقاء پیدا کرده است.
در این ارتباط خبرنگار بازار گفتگویی با پروفسور «حسین عسکری» استاد دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا داشته که در ادامه می آید.
حسین عسکری مشاور وزیر دارایی (۱۹۷۸ میلادی) بوده و از او به عنوان معمار اقتصاد عربستان نیز یاد می کنند. عسکری استاد تجارت بین الملل و امور بین الملل دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا و رئیس موسسه تحقیقات و مدیریت جهانی و رئیس پیشین دپارتمان تجارت بین الملل دانشگاه جورج واشنگتن بوده است. زمینه تخصصی و بحث های او در دانشگاه جورج واشنگتن بر اقتصاد، توسعه سیاسی و انسانی در خاورمیانه، اختلافات و جنگ ها در خاورمیانه، اقتصاد سیاسی نفت و اقتصاد اسلامی متمرکز است.
*توافق ۲۵ ساله ایران و چین در سفر وزیر خارجه چین به ایران به امضا رسید. اهمیت این توافق در چیست؟
چین مدتهاست که بخاطر منابع نفت و گاز می خواهد به یک بازیگر اصلی در خاورمیانه و به ویژه در خلیج فارس تبدیل شود. پکن به دو دلیل تاکنون محتاطانه عمل کرده بود. اول اینکه، این کشور نمی خواست ایران یا شورای همکاری خلیج فارس را از خود دور کند. اما می دانست که اگر به یکی نزدیک شود احتمالاً دیگری را از خود دور می کند.
بنابراین تلاش کرده است ایران را به سمت سازگاری بیشتر در برابر شورای همکاری خلیج فارس سوق دهد. اما در این مورد شکست خورده است، بنابراین اکنون تصمیم گرفته ایران را در آغوش بگیرد و به شورای همکاری خلیج فارس بگوید که این فقط یک معامله تجاری با ایران بوده و آماده است که در صورت انتخاب همین معامله را با اعضای شورای همکاری خلیج فارس داشته باشد. اما شورای همکاری خلیج فارس هنوز بیش از حد به ایالات متحده آمریکا وابسته است.
دوم چین نمی خواست در بسیاری از مناطق جهان با ایالات متحده آمریکا مقابله کند، زیرا ایالات متحده هنوز از قدرت استقرار برتر پایگاه در سراسر جهان برخوردار است.
اولویت اول چین حیاط خلوت خودش است - اقیانوس آرام و دریای چین. اکنون در منطقه خود احساس می کند به اندازه کافی قوی بوده و می تواند بالهای خود را در یک زمان در مناطق دیگر باز کند – درست وقتی آمریکا از نظر مالی تحت فشار قرار گرفته و نمی تواند به استقرار پایگاهها و ماجراهای بین المللی خود ادامه دهد.
در مورد ایران، این کشور به یک شریک اقتصادی قدرتمند نیاز دارد که مایل و قادر به ایستادگی در برابر آمریکا باشد. ایران به سرمایه گذاری خارجی و بازار نفت و گاز خود نیاز دارد. چین می تواند هر دو نیاز را برآورده کند. با این حال ایران باید در دو مورد احتیاط کند. اول برای اینکه ایران عملکرد اقتصادی خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشد، این کشور نیاز به اصلاحات اساسی دارد - چیزی که نظام سیاسی ایران پس از جنگ ایران و عراق به طور جدی به آن توجه نکرده است. طرفهای خارجی نمی توانند همه کارها را انجام دهند.
*از لحاظ زمانی، امضای این توافق چه پیامی برای طرفهای غربی و آمریکا دارد؟
بدون شک ایالات متحده آمریکا نوشته های روی دیوار را می بیند. خاورمیانه و به طور خاص خلیج فارس دیگر زمین بازی او نخواهد بود. این کشور باید با چین و ایران قدرتمندتر مبارزه کند. با عملی شدن طرح «یک کمربند یک جاده» چین، این مبارزه واقعی تر خواهد بود. علاوه بر این، ایالات متحده آمریکا باز احساس می کند باید از سیاست فشار حداکثری خود علیه ایران استفاده کند زیرا ایران به مدار چین خواهد رفت و در صورت تمایل قدرت بیشتری برای گسترش برنامه هسته ای خود خواهد داشت.
*ایالات متحده امریکا از امضای این سند همکاری ابراز نگرانی کرده است. چه چیزی باعث نگرانی آمریکا شده است؟
اکنون ممکن است آمریکا تسلط خود بر خاورمیانه را از دست بدهد و اعراب خلیج فارس نگران هستند مبادا این امر آنها را بیگانه کند و افزایش نفوذ چین را تسریع کند. اگر ایالات متحده آمریکا بخواهد همچنان بازیگر اصلی منطقه باشد، مجبور است تعهدات مالی و نظامی خود را نسبت به منطقه بیشتر کند در زمانی که از نظر مالی تحت فشار قرار گرفته و می خواهد رد پای خارجی خود را کاهش دهد.
*در سفری که ظریف به چین داشت، وزیر خارجه چین به نوعی امضای این توافق را به حل و فصل اختلافات ایران با کشورهای منطقه گره زده بود. اما در حال حاضر به ایران سفر کرده تا این توافق را امضا کند. آیا تغییری در دیدگاه چین متعاقب به قدرت رسیدن بایدن در آمریکا به وجود آمده است؟ به عبارت دیگر آیا چین منتظر سیاست دولت جدید آمریکا بوده است؟
در دوران ترامپ، من فکر می کنم چین متوجه شد که روابط با ایالات متحده آمریکا فراتر از باور وخیم است - جنگ تجاری، سرزنش به علت شیوع کووید 19، رویارویی با تایوان و هنگ کنگ، خصومت در دریای چین و نژادپرستی صریح - بنابراین منتظر ماند تا ببیند آیا دولت جدید ایالات متحده آمریکا چرخشی انجام می دهد و روابط بهتر را برقرار می کند یا خیر.
پاسخ پس از سخنان وزارت امور خارجه ایالات متحده و نشست دو جانبه در آلاسکا منفی بود. بنابراین تصمیم گرفت که پیش برود و توافق نامه ایران را امضا کند؛ تا حدی برای تحت فشار قرار دادن بیشتر ایالات متحده به طور همزمان.
چین فهمید که به تنهایی نمی تواند روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس را بهبود بخشد. چینی ها صبور هستند و به بازی طولانی نگاه می کنند، آنها ایران را می بینند و با گسترش نفوذ خود به عراق، یک شریک طولانی مدت بسیار بهتر از شورای همکاری خلیج فارس می یابند.
نظر شما