محمدرضا منجذب: گستره فرهنگی آخرالزمان بر هیچکسی پوشیده نیست. تصاویر اقتصادی که در دوره آخرالزمان ترسیم می گردد، به دو دسته تقسیم می شود. رویکرد منفی و شرایط اقتصادی ناگواری که پدید میاید (برخی فیلم های هالیوودی هم آن را به نمایش می گذارد) و رویکردی مثبت که شرایط مطلوب اقتصادی را به تصویر کشانده و معرفی می کند.
سوال مهمی که مطرح می شود اینکه علم اقتصاد کنونی در هرکدام از دو حالت متصور مزبور چه نقشی می تواند ایفا کند. ابتدا برخی از شرایط اقتصادی با رویکرد منفی را معرفی می کنم.
جستجو در متون مکاتب الهی و غیرالهی از گذشته دور تاکنون ویژگیهای اقتصادی آخرالزمان (به تعبیر ادیان قبل از ظهور) را به شرح زیر توصیف می نماید:
- گسترش فساد و تباهی: بطور معمول فساد در اقتصاد موجب ناعادلانه شدن توزیع امکانات، تولید و درآمد می شود. خود این موضوع فقر و نابرابری را گسترش می هد.
- کمبود باران و باریدن باران های بی موقع: در سالیان اخیر با گرم شدن زمین و بروز کم بارشی، مساله خشکسالی و کمبود آب تبدیل به یکی از موضوعات منطقه ای و جهانی شده است. بطوریکه در سال های آتی مدیریت منابع آب و حتی جنگ آبی مطرح هست.
- کمبود آب بر بخش مهمی از تولیدات کشاورزی و مواد غذایی بشر تاثیری منفی بر جای می گذارد.
- خشک شدن دریاچه ها و رودها: به تبع کمبود بارش بموقع، رودخانه ها و دریاچه ها کم آب و یا خشک می شوند. این خود علاوه بر تاثیرات مخرب بر اکوسیستم، محیط زیست، ... بر تولیدات نیز تاثیری منفی می گذارد.
- شیوع گرانی، گرسنگی، فقر و کساد تجارت: تورم و افزایش قیمت ها یکی از علایم آخرالزمانی است که بدان اشاره شده است. تورم فقیر را فقیرتر و ثروتمند را ثروتمندتر می کند. در این دوره تجارت و معاملات زیاد می شود، ولی بهره ای اندک نصیب مردم می گردد وپس از آن قحطی سختی رخ می دهد.
- مرگ های فراوان، سریع وپی درپی است: بروز امراض فراگیر در متون پیش بینی شده است، بطور واضح به طاعون سفید (مانند کرونا) و طاعون سرخ اشاره شده است. این شرایط از دید بشر شرایطی غیرعادی تلقی می شود.
- گسترش فساد اخلاقی به دلیل فقر اقتصادی و غیر اقتصادی: متاسفانه در دنیای امروزی بروز این پدیده دل های انسانها را به درد آورده است.
و شرایط و علایمی دیگر که در این مختصر نمی گنجد. دو سوالی که مطرح می شود اینکه آیا اکنون ما در این شرایط آخرالزمانی قرار داریم؟ پاسخ کوتاه اینکه هم بله و هم خیر. سوال دوم اینکه علم اقتصاد کنونی در شرایط آخرالزمانی به چه کار آید؟ پاسخ: علم اقتصاد علم تخصیص بهینه منابع کمیاب است.
در شرایط آخرالزمانی که توصیفش رفت کمبود منابع (به نسبت نیازهای بشر) تشدید می شود. و لذا علم اقتصاد کاربرد دارد هر چند که این علم مانند سایر علوم بشری در پله اول خود قرار دارد و نقاط ضعف بسیاری نیز دارد. بدین لحاظ هست که حتی اقتصاد کشورهای پیشرفته در برهه هایی از زمان دچار رکود و لطمه شدید می شوند.
بر مبنای متون (مکاتب الهی و مکاتب انسانی) در اختیار بشر دوره آخرالزمان قلوب انسانها به یکدیگر نزدیک می شوند. هنگامی که یاس و نا امیدی بر انسانها مستولی می شود، توجه آنها به راز و نیاز به سمت خالق و استمداد از حضرت دوست افزایش می یابد. این شرایط در حین شرایط منفی و اتفاقات ناگوار تشدید می گردد.
اتفاقات مثبت در انتهای آخرالزمان چیست؟ نقش علم اقتصاد در آن دوره چیست؟ در پاسخ به بند اول سوال نکات زیر را بعنوان مشت نمونه خروار معروض می دارد:
- گسترش دانش و بینش: انبوه علم و دانش در دوره حیات بشر از گذشته تا زمان ظهور تنها دو حرف از بیست و هفت حرف خواهد بود. ۲۵ حرف آن در دوره بعد ظهور آشکار خواهد شد، که هرگز در گذشته جهان سابقه نداشته است.
- نابودی نظام فقر مداری و ایجاد رفاه اقتصادی: زمینه تلاش برای همگان فراهم می شود. انحصارطلبی از بین می رود. همگان از نعمت های موجود بهره مند می شوند. دیگر نشانی از فقر و گرسنگی نخواهد بود. ضمنا صفات مذموم از قبیل حرص، ولع، خودخواهی، .. بدلیل تعالی تربیتی انسانها از بین می رود.
- عدم نیازمندی: معیارها در حکومت متحول می شود. معیارهایی در حال حاضر برای ما پوشیده هست ولی ساختارهای اجتماعی را متحول می کند. گسترش شدید تولید در کنار عدالت محوری در توزیع باعث می شود که فقر ریشه کن شود. در این صورت عدم نیازمندی به گستره همه انسانها دامن می گسترد.
- تامین سلامت و بهداشت همگانی: بواسطه رشد علوم در آن دوره سطح بهداشت افزایش و گسترش دارد. طول عمر انسانها افزایش می یابد. چون علم و تولید گسترش یافته، رفاه همگان افزایش می یابد.
- گسترش عدالت اجتماعی و امنیت: امنیت اعم از جهانی، اجتماعی و فردی گسترده می شود.
- وفور نعمت و توانایی مالی: نعمت های زیر زمین و روی زمین گسترده می شود بطوریکه فقیری وجود ندارد که به او کمک شود.
- گسترش آبادانی: با گسترش علوم آبادانی در سرتاسر زمین گسترش می یابد. زمین حیاتی تازه می یابد. کم آبی و خشکی رخت بر می بندد. دریاها و رودها پر آب می شوند. گستره آبادانی تمام مناطق جهان را در بر می گیرد. محیط زیست سالم و با طراوت فراهم می شود.
- استقرار حکومت بر مبنای شایسته سالاری واقعی: انسان های وارسته، خود ساخته، امین، عفیف و شجاع و... زمام کار را در دست می گیرند. خردمندان جامعه در پذیرش چنین انسان هایی گوی سبقت را از هم می ربایند.
و سایر ویژگی های بارزی که در این مختصر نمی گنجد.
حال با این اوصاف نقش علم اقتصاد در آن دوران چیست؟ همانطور که گفته شد، علم اقتصاد علم تخصیص منابع کمیاب هست. چون در آن دوره منابع در اختیار بشر بسیار زیاد است و در اصل وفور نعمت وجود دارد، و فقر ریشه کن شده، دیگر این خاصیت علم اقتصاد کاربردی نخواهد داشت. شاید مدیریت منابع فراوان، مدیریت انسانها با طول عمر بالا (بدلیل رشد شگفت انگیز علوم) و ... از موضوعات جدید اقتصاد باشد. وقتی علوم رشد شایانی دارند، علم اقتصاد را هم شکوفا می شود و متناسب با مسائل مطرح آن دوره خود را آپدیت می کند. گالبرایت اقتصاددان معروف جمله ای دارد معروف که می گوید موضوع علم اقتصاد در آینده نحوه مدیریت اقتصادی انسان هایی با طول عمر طولانی خواهد بود.
نتیجه گیری و جمع بندی:
شرایط نامطلوب، منفی و پی در پی اقتصادی و غیراقتصادی که از آن بعنوان پدیده های آخرالزمانی قبل از ظهور نام می برند، باعث اصلی آن عملکرد خودخواهانه نوع بشر هست. از سوی دیگر این شرایط با ویژگی های خاص خود قلوب انسانها را به یکدیگر نزدیک کرده و ضعف انسانها را در علوم مختلف بشری ظاهر کرده و یا نمایان خواهد کرد. شرایط مزبور که موجب یاس و نومیدی از شرایط موجود (ایجاد شده توسط بشر) میشود، توجه انسانها را به نیروهای غیر انسان زیاد کرده و زیاد خواهد کرد. این خود می تواند یکی از دلایل ظهور نیز باشد.
به هرحال بعد از ظهور حضرت، با تغییر رفتار و آمال نوع بشر به سمت مثبت ها و در دوره مثبت آخرالزمانی علم اقتصاد همچون علوم دیگر پیشرفت های قابل ملاحظه ای خواهد کرد و راهگشا خواهد بود. بدلیل وفور نعمتی که طی این دوره اتفاق می افتد و پیشرفت تکاثری علوم بشری، منجمله اقتصاد، علوم یا نیاز به بازتعریفی مجدد خواهند داشت، و یا اینکه در مسیر تکاملی خود نقاط ضعف قبلی را پوشش قابل ملاحظه ای می دهند. شاید در آن دوره موضوع علم اقتصاد نحوه تخصیص منابع فراوان در جهت بهره وری بیشتر به اهداف متعالی در طول دوره زمانی طولانی باشد، والله اعلم.
با عنایت به اینکه در سال ۱۴۰۰ و در ابتدا و انتهای سال دو نیمه شعبان داریم، باشد که خداوند عنایتی فرماید و آن حضرت را ظاهر فرماید، تا نوع بشر آن دوران طلایی شکوفایی مادی و غیرمادی را تجربه نماید. انشاالله
نظر شما