بازار؛ گروه بین الملل: پروفسور «رولند کوپرز» عضو موسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه آمستردام هلند اخیرا کتابی با عنوان «انقلاب سیاست های اقلیمی؛ آنچه علم پیچیدگی در مورد نجات سیاره ما نشان می دهد» به رشته تحریر درآورده است. می معاون شرکت نقتی رویال داچ شل نیز بوده است.
خبرنگار بازار در این ارتباط گفتگویی با وی انجام داده که در ادامه می آید.
*سوال اصلی شما در کتاب «انقلاب سیاست های اقلیمی؛ آنچه علم پیچیدگی در مورد نجات سیاره ما نشان می دهد» چیست؟
تعداد قریب به اتفاق گزارش ها، کتاب ها و مطالعات مربوط به تغییر اقلیم لیست کارهایی که باید انجام دهیم را نشان می دهد. این لیست بسیار کوتاه است: مصرف سوخت فسیلی باید به شدت کاهش یابد؛ ساختمان ها بهتر عایق بندی شوند، بهره وری انرژی افزایش یابد ، مصرف گوشت قرمز کمتر شود و .... مشکل دانستن این که چه کاری باید انجام شود نیست بلکه این است که ما چگونه این کارها را در عمل انجام می دهیم.
واقعیت این است که گفتن مهار سوخت های فسیلی آسان تر از انجام آن است. زیرا گزینه های مقرون به صرفه ای از قبل وجود داشته است، اما سیستم سوخت های فسیلی بسیار عظیم بوده و با هر یک از عناصر دیگر اقتصاد و دارایی ارتباط عمیقی دارد.
از این رو تغییر آن نیاز به نظریه معتبری از تغییر دارد. با توجه به کوتاهی ما در زمینه تغییر اقلیم و آب و هوا؛ تفکر بیشتر در مورد چگونگی تغییر اوضاع ضروری است. این سوال اصلی کتاب است.
* برای پاسخ به این سوال از چه فرضیه ای استفاده کردید؟ بحث اصلی شما چیست؟
طی چند دهه گذشته یک انقلاب با حرکت آهسته در علم اتفاق افتاده است. تحت نام ناخوشایند علم پیچیدگی، درک ما از سیستم ها و شبکه های بهم پیوسته بسیار رشد کرده است. این اتفاق در همه رشته ها، از علوم فیزیکی و علوم پزشکی گرفته تا علوم اجتماعی و اقتصادی رخ داده است. امروزه، هر دانشگاه در جهان دارای بخش ها با سیستم پیچیده ای است، به عنوان مثال در دانشگاه تهران مرکز شبکه های پیچیده و علوم داده های اجتماعی.
انقلاب ها در علم در نهایت بر نوع نگاه و مدیریت جهان تأثیر می گذارند. بیشتر سیاست ها و اقتصاد مبتنی بر علم دیدگاه تقلیل گرایی است که پایه و اساس درک ما از جهان را تشکیل داده است.
بحث اصلی کتاب این است که ما باید به سیستم های اقتصادی - اجتماعی نگاه کنیم که برای مقابله با تغییرات آب و هوا در طبیعت واقعی خود به عنوان سیستم های پیچیده نیاز به تکامل دارند.
این به نوبه خود گزینه های سیاست جدیدی را باز می کند که از طریق لنز کاهش دهنده مورد بررسی قرار نمی گیرند. این گزینه ها مجموعه ابزارهایی را که می توانیم برای حل این مشکل استفاده کنیم گسترش می دهند.
* ضرورت نگارش این کتاب چه بود؟
اکنون اقدام فزاینده ای فوری شده است مبنی بر این که ما در مورد تغییرات آب و هوایی اقدام کنیم. از دهه های گذشته تاکنون ما در مورد این مسئله آگاهی داشته ایم اما در انجام این کار به اندازه کافی موفق نبوده و اقداماتی که انجام داده ایم متناسب با موضوع نیست.
به طور موثر، ما با همه بهانه های قابل قبول روند جلوگیری از تغییرات آب و هوایی را به تعویق انداخته ایم. اکنون اقدام علیه تغییرات آب و هوایی نه تنها فوری است، بلکه اقداماتی که انجام می دهیم باید دارای تأثیر غیرخطی نیز باشند.
پیشرفت تدریجی ما را به جایی که باید باشد می رساند تا دما را زیر 1.5 درجه نگه داریم. خبر خوب این است که علم پیچیدگی به ما کمک می کند تا تغییر ناگهانی و غیرخطی ناگهانی در سیستم های اجتماعی و اقتصادی را درک و حتی الگوسازی کنیم.
این نوعی تغییر است که فوراً به آن نیاز داریم. این کتاب نمونه هایی از سیاست ها و مداخلات را توصیف می کند که می تواند چنین تغییر غیرخطی را ایجاد کند. در عین حال آنها دستور العمل های جهانی نیستند و راه حل ها بستگی به متن دارند.
با درک بهتری از نحوه رفتار سیستم های پیچیده، سیاست گذاران می توانند گزینه های خود را گسترش دهند و چنین راه حل های اضافی را برای تغییر آب و هوا در نظر بگیرند.
نظر شما