بابک رحیمیان؛ بازار: ظهر شنبه ۲۵ بهمنماه با مشاهده دود عظیم در نقطه صفر مرزی ایران و افغانستان خبر انفجار و آتشسوزی در تأسیسات گمرکی اسلام قلعه افغانستان واقع در جوار گذرگاه مرزی دوغارون شهرستان تایباد در شرق خراسان رضوی بهسرعت در صدر اخبار قرار گرفت خبری که تا به امروز هم ابعاد خسارتهای آن در اختیار رسانهها قرار داده نشده است.
انفجار مهیب در اسلام قلعه افغانستان و خاکستر شدن صدها تانکر سوخت موجب شد تا مبادلات مرزی ایران و استان خراسان رضوی با افغانستان دچار اخلال شود و لذا تعطیلی چندروزه این مسیر مسئولان را بر آن داشت تا مرز «ماهی رود» در استان خراسان جنوبی را برای انتقال سوخت و سایر کالاهای صادراتی انتخاب کنند.
تغییر مسیر خودروهای حامل سوخت و کالاهای تجاری به سمت ماهی رود موجب شد تا از ابتدای اسفندماه نگاهها به سمت این مرز دوخته شود و لذا احتمال اینکه سمتوسوی حوادث نیز به سمت این مرز گسیل شود دور از انتظار نبود.
این گمانهزنی دیری نپائید که عصر پنجم اسفندماه با آتش گرفتن دو خودروی حامل سوخت ایرانی و افغانستانی در این منطقه تقویت شد و این در حالی بود که روز قبل از این حادثه مرز سراوان واقع در استان سیستان و بلوچستان نیز شاهد درگیریهایی بودیم که ریشه در قاچاق سوخت داشت.
و حالا در ۱۶ اسفندماه جاری آتشسوزی در گمرک«شیخ ابونصر فراهی» در ولایت فراه افغانستان در نقطه مقابل گمرک ماهی رود استان خراسان جنوبی برای سومین بار طی سه هفته گذشته جای بس تعجب دارد.
سناریو نخست
بنا بر آمار ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تا سال گذشته روزانه افزون بر ۱۰ تا ۱۵ میلیون لیتر سوخت از طریق مرزهای کشور قاچاق میشد اگرچه مسئولان ستاد در حال حاضر مدعی هستند که این رقم به دلیل اجرای طرح فروش سوخت قانونی در مرزها به کمتر از سه میلیون لیتر رسیده است اما به نظر میرسد دستهایی پشت پرده از فروش سوخت قانونی و کاهش این سهمیه غیرقانونی دلخوشی ندارند.
باوجوداینکه روزانه صدها تانکر سوخت بهصورت قانونی برای انتقال سوخت به افغانستان در گمرک دوغارون در صف هستند و ایران با ایجاد جایگاه سوخت در نقطه صفر مرزی باقیمت هر لیتر ۹۰ هزار ریال ناوگان حملونقل افغانستان را تأمین میکند اما شائبه این امر مطرح است که بازهم تانکرهای بسیاری بهصورت غیرقانونی سعی دارند تا از استانهای مختلف ازجمله قم خود را با بارنامههای جعلی به این مرز رسانده و غیرقانونی به آنسوی مرز سفر کنند و این موضوع خود گواهی آن است که شبکه غیرقانونی در کنار ترانزیت قانونی فعال است و لذا دلخوشی از صادرات قانونی سوخت ندارد.
بزرگترین پرونده قاچاق سوخت در سال جاری به میزان ۹۳۰ هزار لیتر در قالب ۳۱ کامیون سوخت رسان از استان قم به مقصد افغانستان که در خراسان رضوی عاملان آن دستگیر شدند مهر تائیدی بر این گمانهزنیهاست که ظاهراً دستهای پشت پرده تمایلی برای قانونی شدن تجارت سوخت ندارند و لذا با آتشافروزی سعی دارند تا راه را برای سوخت غیرقانونی هموار کنند.
سیستان و بلوچستان نیز به دلیل برخورداری از ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان معبر مناسبی برای انتقال سوخت قاچاق است و با وجود اینکه مسئولان جمهوری اسلامی با اجرای طرح رزاق اجازه فروش سوخت را به مرزنشینان دادند اما سوختبرهای غیر قانونی این طرح را بر نتافته و نتیجه آن به آشوبهای مرزی چند روز گذشته در سراوان ختم شد.
در این میان استان خراسان جنوبی نیز به طول ۳۳۱ کیلومتر در چهار شهرستان نهبندان، سربیشه، درمیان و زیرکوه با افغانستان مرز مشترک دارد و لذا از دریای عمان از جنوبیترین نقطه استان سیستان و بلوچستان تا خراسان رضوی در شمال شرقی این خط قاچاق سوخت ادامه داشته و انگیزههای بسیاری را برای گلآلود کردن فضای تجارت قانونی توسط قاچاقچیان به وجود میآورد.
سناریو دوم
بیشترین حجم کار گمرک دوغارون و اسلام قلعه در خراسان رضوی ترانزیت کالا از طریق بندرعباس است و کالاهای تجار افغانستانی و پاکستانی و گاه هندی و دیگر کشورهای همسایه افغانستان، از طریق کشورهای عربی و حوزه خلیجفارس به گمرک بندرعباس، بندرلنگه و دیگر گمرکهای مرزی ترانزیت میشود.
لذا در این میان گمرکهایی مانند دوغارون به دلیل اینکه بیش از ۵۰ درصد صادرات استان خراسان رضوی از همین گمرک انجام میشود لحائز اهمیت بوده و در همین راستا هرگونه اختلال و یا آتشافروزی در این گمرک میتواند افغانستان را در تأمین نیازهای خود ناتوان گذاشته و از همه مهمتر سهم ایران را در بازارهای آسیایی کم کند.
نقش جمهوری اسلامی ایران در توسعه تجارت با افغانستان در طی یک سال گذشته به حدی پررنگ شده که سایر کشورها مانند پاکستان در سالهای گذشته با حجم مبادلات تجاری و اقتصادی به ارزش ۲.۵ میلیارد دلار بهعنوان بزرگترین شریک تجاری افغانستان در حال حاضر این جایگاه را ازدستداده و اکنون جمهوری اسلامی ایران این جایگاه را تصاحب کرده است.
همزمان با فعال شدن بندر چابهار و بندرعباس در ایران برای تاجران افغانستانی، حجم مبادلات میان افغانستان و ایران نیز از ۵۰۰ میلیون دلار اکنون به بیش از دو میلیارد دلار رسیده و در مقابل، حجم روابط با پاکستان، به همین میزان کاهشیافته است.
از طرفی کشورهای آسیای مرکزی شامل ترکمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان، قزاقستان و ازبکستان اکنون با ۷۰ میلیون نفر جمعیت به دلیل محصور بودن در خشکی نیازمند راههای ارتباطی ایمن برای تبادلات تجاری با سایر کشورها در شرق و غرب منطقه هستند و لذا ایران در کریدورهای ارتباطی آسیای مرکزی یکی از کشورهای مهم واصلی است.
اگرچه جمهوری ترکمنستان حدود هزار و ۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک در شمال شرق ایران دارد و تبادلات جادهای و ریلی پنج کشور آسیای مرکزی از طریق مرز ایران با ترکمنستان انجام میشود اما از سال گذشته تاکنون به دلیل اعمال سیاستهای خاص از سوی این همسایه مشکلاتی برای ناوگان حملونقل جادهای کشورمان ایجادشد که امکان دسترسی ایران به این کشورها را سلب کرد لذا تنها راه دسترسی به این کشورها از افغانستان میگذرد.
فشار سیاسی و اقتصادی
ازآنجاکه بازارچه و پایانههای مرزی مسیر تنفسی برای مردم افغانستان است و ایران میتواند از این طریق کمکهای خود را به ملت همسایه برساند و همچنین کشور افغانستان نقش مهمی در دسترسی ایران به بازارهای آسیای مرکزی دارد لذا هرگونه شیطنت در این رابطه میتواند برای این دو کشور خسران آفرین باشد و به نفع کشورهایی تمام شود که چشم به بازارهای آسیای میانه و یا افغانستان دوختهاند و سعی دارند از گلآلود کردن این آب ماهی صید کنند و یا با پا گذاشتن بر روی شاهراههای اقتصادی ایران بر فشار سیاسی و اقتصادی کشور در فضای تحریم دامن بزنند لذا آتش سوزی ها ی زنجیره ای در مرزهای مشترک ایران و افغانستان را نمی توان به پای یک حادثه معمولی نوشت!
نظر شما