به گزارش بازار به نقل از فاوا، نسیم توکل، رییس هیات مدیره شرکت تجارت الکترونیک عرش گستر و عضو کمیسیون فاوای اتاق بازرگانی ایران معتقد است که «برای سالیان متمادی شاهد موازی کاری و درگیری میان انجمنها، تشکلها، سازمانها و نهادها هستیم. وقتی که وارد موضوع میشویم میبینیم این نهادها و سازمان های حقوقی نه دلیل و قانونی برای درگیری دارند و نه اصولاً ایجاد موازی کاری لازم بوده است.»
این کارآفرین و فعال اقتصادی معتقد است که تشکلهای صنعت ICT باید از موازیکاری و فردمحوری اجتناب کنند تا بتوانند نقش مفیدتر و موثرتری در توسعه و رونق صنعت بازی کنند.
در ادامه متن کامل یادداشت نسیم توکل، رییس هیات مدیره شرکت تجارت الکترونیک عرش گستر و عضو کمیسیون فاوای اتاق بازرگانی ایران را مطالعه میکنید.
نقش تشکلها در توسعه کسبوکار صنعت فاوا
این روزها در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات که امروزه به عنوان یک صنعت مادر و زیرساختی شناخته میشود با تعداد زیادی تشکل با عنوانهای انجمن، سندیکا و اتحادیه که ذیل اتاق بازرگانی ایران تأسیس شدهاند، روبهرو هستیم.
این نهادها در موضوعات تخصصی مختلفی مأموریت خود را پایهریزی کردهاند. برخی تولیدی هستند، برخی صادراتی و بعضی دیگر با محور بازرگانی مشغول به فعالیت هستند و علاوه بر کمک به توسعه کسبوکارها به عنوان بازوی مشورتی اتاقهای بازرگانی نقش آفرینی و برای پیگیری مطالبات اعضاء تلاش میکنند.
از سوی دیگر، سازمان مرجعی داریم با نام سازمان نظام صنفی رایانهای کشور (نصر) و یک سری انجمن و اتحادیهها که ذیل وزارت کار تشکیل شدهاند و آنها هم به صورت تخصصی برای حل معضلات و مشکلات شرکتها در حوزههای مختلف صنعت فاوا و استارتاپها متمرکز هستند. سازمان نصر هم بیشتر با محور و پایه توسعه شرکتهای نرمافزار ایجاد شد و اکنون با تعداد کمیسیونهایی که دارد سعی میکند از طریق اعضاء خود که همه زیر صنعتهای ICT هستند تمامی حوزهها را پوشش دهد و مطالبهگر باشد.
اما باید از خود بپرسیم که نقش تشکلها در توسعه کسبوکارهای این صنعت چه بوده است، چه نقش مثبتی تاکنون ایفا کردهاند و چه انتظاری از تشکلهای اتاق ایران و این سازمانها هست؟
ضرورت استفاده از تیم مرکزی قوی
در واقع، هر زمانی که این بحث به میان میآید، بخش خصوصی اولین صحبتی که میکند توجه به مادر بودن صنعت فاوا و برخورداری از زیر شاخههای مختلف آن هست. بنابراین نیاز داریم که تنوع تشکل و انجمن وجود داشته باشد تا کسبوکارهای تخصصی و افراد متخصص ذیل آنها جمع شوند و دغدغههای مشترک را پیگیری نمایند. این یک واقعیت است اما قدرت بسیاری از این تشکلها به تیم مرکزی که در هیئت مدیره وجود دارند وابسته است. در واقع، هر چقدر هیئت موسس اولیه با قدرت بیشتری از ابتدای آن تشکل ایجاد شده باشد، شاهد انجمن قویتری هستیم. یک تشکل قوی شدیداً وابسته به هیئت مدیره قوی و مهمتر از آن عملیات اجرایی یک دبیر است.
بنابراین واضح هست که هر چقدر تشکلهای قویتری در اتاق بازرگانی داشتهایم بواسطه حضور افراد مؤثر تر، باسواد، متخصص و کسانی که مدیریت تشکل داری را میدانند، بوده است. افرادی که مذاکره، لابیگری، ارتباط موثر با بخش دولت و اتاق را بلد بودند و در برنامههای داخلی تشکل توانستهاند اعضای بیشتری را به بازی بگیرند تا مطالبهگر باشند و خودشان امور خود را پیگیری کنند. پس آن تشکل هم قویتر عمل کرده است.
نباید فراموش کرد که تشکلهای ضعیف هم داریم. آنها عمدتاً فردمحور عمل میکنند و اگر آن فرد ضعیف باشد اعضاء هم انتظار چندانی ندارند و نگاهشان به این امر به منظور گرفتن گواهینامه و به دیوار زدن آن است. پس تشکل در اینجا هیچ منفعت دیگری ندارد و از همه مهمتر اینکه برای سالیان متمادی شاهد موازی کاری و درگیری میان انجمنها، تشکلها، سازمانها و نهادها هستیم. وقتی که وارد موضوع میشویم میبینیم این نهادها و سازمان های حقوقی نه دلیل و قانونی برای درگیری دارند و نه اصولاً ایجاد موازی کاری لازم بوده است. بلکه عمدتاً خیلی افراد به منظور حفظ وجهه شخصی، قدرت طلبی و حس ماندگاری مانع از ایجاد ائتلاف سراسری تشکلی یا انجمنی در کشور شدهاند و این اراده از تجمیع قدرت بخش خصوصی درون یک بازو جلوگیری کرده و نتوانسته از بخش دولتی مطالبهگر شود.
موازی کاری، آفت فعالیت صنفی
موازی کاری تا آنجا ایجاد آفت کرده است که بخشهای دولتی همیشه عنوان میکنند شما ابتدا در بخش خصوصی با هم به تفاهم برسید چون حتی راهکارهای نهادها و انجمنهای مختلف شما یکدیگر را نقض میکند. یعنی مثلا نهادی از یک مشکل بخش خصوصی به عنوان فرصت یاد کرده پس امکان حل آن به وجود نمیآید. بخش دولتی انتظار دارد که حداقل یک اجماع در حوزه تخصصی وجود داشته باشد و بیراه هم نیست!
مورد بعدی اینکه گاهی تشکلها بر خلاف آئین نامههای خود به دیگر تخصصها ورود میکند و این موضوع همیشه منبع درگیری است. هیچ نهاد ناظری هم وجود ندارد تا آنها را به جای خود بر گرداند. افراد هیئت مدیره براساس قدرتی که دارند مدام بازهخود را وسعت میدهند و این به محل اعتراض تشکلهای دیگر بدل شده است.
اگر بخواهیم واقعیت را در نظر بگیریم در این چند ماه گذشته با وجود انتخاباتی که با مشارکت بالایی در سازمان نظام صنفی برگزار شد و واقعاً هم افراد تحول خواهی از این گذار به داخل سازمان ورود کردهاند و تابوهای قبلی شکسته شد و مردم احساس کردند که رأیشان نشانگر هست اما متأسفانه اختلافات داخلی در چند ماه گذشته سبب شده به جای آنکه تمام انرژی این افراد صرف مطالبهگری شود، بر مشکلات درون سازمانی تمرکز کنند تا به یکپارچگی و اتحاد برسند.
راه حل اینکه در نهایت همه باید به پذیرش چارچوب رأی اعضا بازگردند. با این حال، میبینیم که در برخی جاها تشکلها نقش مثبتی داشتند و از این جا به بعد انتظار همه همگرایی و تعامل در نهادهای مختلف و تشکلها است.
خواسته اصلی اعضاء صرف انرژی برای مطالبهگری از بخش دولتی به جای وقت گذاشتن برای جنگ درونی هست تا اتحادی برای وصول مطالبات بخش بازرگانی، راهکار برای بحث بیمه و مالیات، شبکه سازی درون صنفی به منظور کاهش وابستگی شرکتها برای توسعه کسبوکار از دولت و نهایت اینکه هر وقت قرار است مطالباتی به بخش دولتی اعلام شود در درون خانواده بخش خصوصی نظرات به انسجام رسند و از طریق نهادهایی که پیشبینی شده همچون اتاق بازرگانی یا کمیسیونهای مشترک با تشکلهای داخلی و بیرونی اتاق تبادل نظر انجام شود تا یک موضع مشترک رسیده شود به عنوان مطالبات کل صنعت اعلام شود و برایش چانهزنی صورت گیرد تا خروجی به نفع همه تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادر کنندگان شرکتهای فاوا و زیر صنعتهای فاوا باشد.
نکته پایانی
اصل مطلب اینکه دغدغهمندان اصلی هر بار نباید به سمتی متمرکز شوند و از بخش دیگر غافل بمانند. یعنی مثلاً فقط آنقدر معطوف به استارتاپها نباشند که بخش تولید یا سخت افزار فراموش شود. لازم هست نگاه توسعه طلبانهای وجود داشته باشد تا از این رهگذر همه گروههای بخش خصوصی و در نهایت صنعت فاوا ایران به رشدی پایدار و چشم اندازی مشخص دست پیدا کند.
نظر شما