بازار؛ گروه کشاورزی: طرح توسعه پرورش ماهی در قفس از دهه ۸۰ در ایران آغاز شده است و علیرغم اینکه صنعتی نوپا در کشور محسوب می شود پیشرفت های چشمگیری داشته است. به طوری که در حال حاضر در بحث سازه ها و تجهیزات مورد نیاز این حوزه وابستگی ۲۰ تا ۳۰ درصدی به واردات داریم و غالب تجهیزات در داخل تولید می گردد.
برای برسی چالش های موجود پیش روی بهره برداران این بخش، «بازار» گفتگویی با علی ایزدی، معاون مجری طرح توسعه پرورش ماهی در دریا(قفس) انجام داده است که در ادامه می خوانید.
*در حال حاضر حجم تولید ماهیان پرورش در قفس چقدر است و نسبت به سال گذشته چقدر رشد کرده است؟
حجم تولید روی ۱۲ هزار و ۵۰۰ تن مانده است و رشد نکرده چون الزاماتی که از سوی دولت باید تامین می شده به صورت کامل فراهم نشده است؛ از جمله اینکه تسهیلات به موقع ارائه نگردیده و همچنین تخصیص اعتبارات لازم برای سایت های پشتیبان در ساحل و دیگر زیرساخت ها انجام نشده است.
برای تسهیل سازی صادرات در زمان تحریم بهترین کار این است که روی بازارهای داخلی تکیه داشته باشیم و پس از تقویت تولیدکنندگان کار را در کشورهای دیگر توسعه دهیم
*چقدر از تولیدات کشور وارد بازارهای جهانی می شود؟
این ماهیان چون ماهیان آب شور هستند و در دنیا با نام sea food شناخته شده اند بسیار گران قیمت و لوکس هستند. به همین دلیل این محصولات صادراتی است و امکان صادرات آنها به خوبی وجود دارد. در حال حاضر قیمت تمام شده ما با قیمت های صادراتی به دلیل بالا رفتن نرخ ارز بسیار به صرفه است، البته باید یکسری چالشها موجود برداشته شود و برای اینکه تولیدکنندگان سرپا بمانند و ادامه مسیر بدهند باید حمایت شوند.
*در بحث پرورش ماهی در قفس چه جایگاهی در دنیا داریم؟ و چقدر وابسته به واردات هستیم؟
با وجود اینکه پروش ماهی در قفس صنعت جدیدی در کشور است الان بیش از ۷۰ درصد از تکنولوژی ساخت قفس در کشور بومی شده است و در داخل تولید می گردد؛ یعنی نیاز چندانی برای صرف ارز جهت واردات این تجهیزات و سیستم ها وجود ندارد. با این وجود در حال حاضر بیشترین مشکل ما در بحث «بچه ماهی» است. در واقع بچه ماهی گونه های آب شیرین مانند قزل آلا، کپور ماهی و غیره در کشور وجود دارد و تولید می شود و لذا در شمال کشور برای تامین بچه ماهی مشکلی نداریم. اما در جنوب کشور خلیج فارس و دریا عمان شرایط آب شور است و مسلما گونه های متفاوتی مثل هامور، سوف دریایی، شانک مورد نیاز است. به عبارت دیگر الان پاشنه آشیل صنعت پرورش ماهی در دریا، بچه ماهی است. باید توجه داشته باشید که بچه ماهی هم یک سازوکار دارد؛ اولا باید بخش های پژوهشی و تحقیقاتی در این زمینه ورود کنند و بیوتکنیک گونه ها را استخراج و برای تولید انبوه بچه ماهی در اختیار مراکز خصوصی قرار بدهند. این عمل می تواند از طریق انعقاد قرارداد بین پژوهشکده های ما و بخش های خصوصی علاقمند به سرمایه گذاری صورت بگیرد.
*با این تفاسیر الان بچه ماهی های مورد نیاز برای جنوب از کجا تامین می شود؟ و وارداتی بودن بچه ماهی چه اثراتی بر بخش تولید و قیمت ها دارد؟
الان بچه ماهی یا همان لارو مورد نیاز برای جنوب کشور از استرالیا تامین می شود. این در حالی است که دولت هم در این شرایط نمی تواند ارزی پرداخت کند و لذا قیمت تمام شده بالا می رود. به طوری که محصول نهایی از کیلویی ۶۰ هزار تومان به بالا متغیر است. در حقیقت قیمت ها غالبا بستگی به نحوه عرضه آن دارد و مسلما ماهی فیله شده بالاترین قیمت را دارد که بین ۱۱۰ الی ۱۲۰ هزار تومان است.
حجم تولید روی ۱۲ هزار و ۵۰۰ تن مانده است و رشد نکرده چون الزاماتی که از سوی دولت باید تامین می شده به صورت کامل فراهم نشده است
*چرا ماهی دریایی هامور تا به این حد گران قیمت است؟ به طوری که حتی در برخی مناطق تهران با قیمت هر کیلوگرم ۶۵۰ هزار تومان هم عرضه می شود.
چون این ماهی قلمرو طلب است؛ یعنی نمی توان مانند دیگر ماهیان ۱۰۰ تن آن را در یک قفس نگهداشت. به عبارت دیگر تراکم پذیر نیست و اگر تعدادشان در یک واحد حجم بالا ببرید با هم درگیر می شوند و درگیر استرس می گردند و به تبع آن رشد نمی کنند. بنابراین تراکم این ماهیان را کاهش می دهند و در دنیا هم روال به همین گونه است لذا ماهی گران قیمتی است.
*به جز وارداتی بودن بچه ماهی که قیمت تمام شده را بالا می برد تولیدکنندگان در بحث پرورش ماهی در قفس با چه چالش های دیگری مواجه هستند؟
به جز این مورد بهره برداران ما مشکل کرونا و تحریم ها را نیز دارند. به عبارت دیگر در مورد صادرات ماهی با کیفیت دریایی که هم ظرفیت ها را در کشور داریم و هم مردم علاقمند به سرمایه گذاری در این بخش هستند به دلیل تحریم ها مشکل داریم. حال چه باید کرد؟ مسلما بهترین کار این است که روی بازارهای داخلی تکیه داشته باشیم یعنی دقیقا همان کاری که کشور چین الان انجام میدهد و با اتکا به بازارهای داخلی صادرات خود را تقویت می کند و توسعه می دهد. در واقع اگر آخرین برنامه ۵ساله کشور چین را مطالعه کنید می بینید که برنامه ریزی سیاست گذارهای دولت این بوده که بازاریابی و فروش اول در داخل کشور انجام می گیرد چین هم جمعیت بالایی دارد و ظرفیت بزرگی برای فروش محسوب می شود. بنابراین با اتکا به بازار داخل تولیدکنندگان را حمایت کرده اند و رشد داده است به حدی که این تولیدکننده برای صادرات قوی شده اند. البته برای اینکه ما اتکا به بازار داخل داشته باشیم باید قیمت تمام شده تولیدمان کاهش پیدا کند. اما وقتی می گوییم لارو وارد می شود و لذا در بخش بچه ماهی وابسته هستیم به طور خودکار در همان ابتدای کار قیمت افزایش پیدا می کند. بنابراین برای اینکه این افزایش قیمت را کنترل کنیم مراکز پژوهشی و تحقیقات باید روی این کار وقت بگذارند که کار سخت و پیچیده ای نیست و تنها وقت و تخصص می خواهد.
*بحث تحقیقاتی وظیفه بخش دولتی است یا خصوصی؟
ما به عنوان بخش اجرایی دولت آمده ایم و شرکت شهرک های کشاورزی از طرف وزارتخانه ماموریت یافته تا عرصه ای را در جنوب مخصوصا در هرمزگان برای واگذاری به مردمی که می خواهند در حوزه تکثیر سرمایه گذاری داشته باشند، آماده کنند. حال سرمایه گذار ما در حوزه تکثیر مسلما خود فاقد دانش تخصصی است و تحقیقاتی هم که در این زمینه وجود ندارد پس مجبور است کارشناس خارجی بیاورد. لذا گامی که می توانستیم برداریم این بوده که در این فضا کاری انجام دهیم تا تحقیقات خودش را برساند. به عبارت دیگر دولت اقدامات اجرایی را انجام داده است اما اقدامات تحقیقاتی هنوز باقی مانده است و نیاز به برداشتن گامهای موثری دارد؛ حال در این میان بخش تحقیقاتی را می توان به صورت مشارکت عمومی-خصوصی از محل تبصره بودجه ۱۹ کشور صورت داد.
بخش تحقیقاتی تولید و تکثیر بچه ماهی را می توان به صورت مشارکت عمومی-خصوصی از محل تبصره بودجه ۱۹ کشور صورت داد
*با این تفاسیر چشم انداز شما در مورد پرورش ماهی در قفس در سال ۱۴۰۰ چگونه است؟
به دلیل تحریم ها یکسری اقدامات خوب را مجبور شدیم در داخل کشور انجام دهیم و معاونت علمی ریاست جمهوری نیز ورود کرده است و شرکت های دانش بنیان در این عرصه با ما همکاری می کنند؛ به همین دلیل در بحث فنی و مهندسی این بخش مشکلی چندانی نداریم. از طرف دیگر در ظرفیت هایی که منابع دریایی کشور دارد و حدود ۵ میلیون تن ظرفیت تولید است و هر کشوری این ظرفیت را داشته باشد می تواند هزاران شغل ایجاد کند. اما همین تولید و ایجاد شغل کردن نیاز به یکسری الزامات دارد که این الزامات را می توان به ۴ دسته تقسیم کرد؛ اولین آن در بحث تسهیلات بانکی است که باید به موقع و به راحتی در اختیار متقاضیان این بخش قرار بگیرد؛ یعنی به اصطلاح سیستم بانکی نباید چندان مته به خشخاش بگذارد. در حقیقت بانکها باید به عنوان یک دستگاه دولتی که مقدمات کار را فراهم کند باید تسهیل سازی کند؛ این در حالی است که بهره بردار روی اصل طرح میلیاردها تومان سرمایه گذاری می کند اما بانک حتی یک ریال از این هزینه ها را پرداخت نمی کند و لذا مردم رغبت به پیش آمدن نمی کنند. بنابراین بانک هم باید نرمش به خرج بدهد و خود طرح را به عنوان وثیقه بپذیرد.
مورد بعدی الزامات هم همانطور که گفتم بحث مراکز تحقیقاتی است که باید ورود کنند یعنی برای این مراکز تحقیقاتی الزام شود که اگر قصد انجام تحقیقات کاربردی دارند در این زمینه صورت بدهند. مورد سوم نیز که جزو الزامات است این است که ساختار یکسری قوانین باید اصلاح شود؛ مثلا در مورد مشارکت عمومی-خصوصی که مطرح شد و در تمام دنیا تحت عنوان «Public-private partnership» به آن توجه می شود باید یکسری اصلاحات صورت بگیرد تا بتوان از مشارکت مردم بهره برد. برای تسهیل سازی مشارکت مردم مجلس باید وارد شود و قوانین مشارکت عمومی خصوصی را اصلاح کند و به دولت ابلاغ کند. چون عده ای سرمایه گذار الان هستند و قصد مشارکت دارند اما راه بسته است و نمی توانند مشارکت کنند.
چهارمین مورد الزامات نیز به ایجاد سایت های پشتیبان در سواحل به عنوان یک زیرساخت برمی گردد. الان سرمایه گذارانی در کشور داریم که سرمایه گذاری کرده اند و پروژه های بزرگی را نیز اجرایی کرده اند و می خواهند برای انجام امور روزانه مثل غذادهی روزانه به ماهیان از ساحل پشتیبانی بگیرند. لذا نیاز به اسکله دارند اما این امکان در برخی مناطق وجود ندارد و نیازمند همکاری دولت هستند تا بتوانند سرمایه گذاری کنند و اسکله احداث کنند تا علاوه بر استفاده خودشان پرورش دهندگان دیگر نیز بتوانند از آن استفاده کنند. از سوی دیگر یکسری صیدگاه ها در کشور وجود دارد که می تواند آنها را به مردم اجاره بدهند تا کار به هر طریقی راه بیفتد.
نظر شما