۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۰
 سایکوپات‌ها چگونه به هیئت‌مدیره شرکت‌ها راه می‌یابند

 سایکوپات‌ها چگونه به هیئت‌مدیره شرکت‌ها راه می‌یابند

وقتی کلماتی مانند سایکوپاتیک یا سایکوپات ذکر می‌شود، تصور افراد براین است که آن‌ها مجرمان بالفطره‌ای هستند که در زندان و یا سران باندهای مافیا هستند، اما واقعیت این است که برخی از آن‌ها سر از هیئت‌مدیره شرکت‌ها درمی‌آورند. مقاله ترجمه‌شده زیر درباره نحوه رسوخ این افراد و روش‌های ممانعت از پیشرفت این افراد در سیستم های اداری است.

محمدرضا هادیلو؛ بازار: واقعیت این است که مجرمان تنها روان‌پریشان زندگی نیستند. برخی از افراد که ازنظر روانی ناراحت هستند ممکن است آن‌ها را روزانه در محل کار و حتی در رأس سلسله‌مراتب اداری برخی شرکت‌ها پیدا کنید.

در یک سخنرانی با عنوان «شکارچیانی که در میان ما هستند» در سال ۲۰۰۲، «رابرت هار» روانشناس کانادایی گفت: همه افراد دارای اختلال روانی در پشت میله‌های زندان نیستند. برخی در اتاق‌های هیئت‌مدیره شرکت‌ها هستند.

اگرچه این جمله به‌عنوان پاسخ به سؤالی مطرح شد اما بعدها پس‌ازآن که خبر ساز شد، برای بسیاری از مردم شوک‌آور و تأیید یک حقیقت ناشناخته برای دیگران بود.

این بیماران دارای اختلال روانی با توانایی زیاد خود در جلوگیری از عواقب قانونی اعمال خود، هرکجا که می‌روند رنج را گسترش می‌دهند و باعث ایجاد مشکل در محیط اطراف خود می‌شوند.

اختلال روانی یا روانگردانی یکی از جنبه‌های به‌اصطلاح «سه‌گانه تاریک» است که شامل خودشیفتگی و ماکیاولیسم نیز می‌شود. اگرچه این ویژگی‌ها ذاتاً از ویژگی‌های بدی هستند اما ویژگی‌هایی به صاحب خود می‌دهند که ممکن است او را قادر به موفقیت‌های عملی کند.

افراد آشفته ذهنی که نسبت به دیگران کمتر صادق و بی‌رحم به‌حساب می‌آیند معمولاً از احترام و اعتمادبه‌نفس بالاتری برخوردار هستند درحالی‌که ماکیاولیست ها معتقدند که هدف با توجه به نادیده گرفتن بازی با قوانین وسایل را توجیه می‌کند درحالی‌که خودشیفتگان معمولاً کاریزماتیک هستند.

برخی مطالعات نشان می‌دهد که سطح بالای صفات روانی افراد لزوماً مانعی برای پیشرفت در نردبان شغلی نیست بلکه یک مطالعه نشان داد که بیشتر شرکت‌کنندگان روان‌پریشی سمت‌های اجرایی سطح بالایی دارند.

سایکوپاتی ارتباط نزدیکی با سبک دارد تا ماده و توانایی ایجاد یک احساس خوب و جذاب جلوه دادن چیزها می‌تواند در جلوگیری یا حتی غلبه بر عملکرد واقعی و رفتارهایی که درواقع به سازمان آسیب می‌رساند؛ موفق باشد.

اگرچه این خصوصیات بد نشانه واضحی از مشکلات و اختلالات روانی است اما مطالعات نشان داده است که بعضی‌اوقات برخی از منافع افراد آسیب‌دیده را در سطح حرفه‌ای فراهم می‌کند.

مطالعات پراکنده رابطه مثبت بین خودشیفتگی و حقوق شخصی را نشان داده است و کسانی که ماهیتی روان‌شناختی و خودشیفته دارند، میل شدیدی به این موضوع دارند که به‌سرعت از سلسله‌مراتب عملکردی بالا بروند و بنابراین به دستاوردهای مالی بالاتری نسبت به دیگران دست پیدا کنند و درنهایت بد نیست بدانید که با توانایی صعود در شغل، شیوع اختلال روانی در میان اعضای هیئت‌مدیره شرکت سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی است.

چرا افراد بد اغلب پیروز می‌شوند؟
بسیاری از مردم همیشه می‌پرسند که چرا موفقیت شغلی و مالی بسیاری ازنظر روانی نادرست است درزمانی که بهترین افراد ازنظر مهارت، اخلاق و سلامت روانی رنج می‌برند؟

اما واقعیت این است که این ویژگی‌های بد در خود نشان‌دهنده مسیر موفقیت سایکوپات ها است، زیرا ویژگی‌هایی مانند عشق به خود، کنجکاوی و اجتماعی شدن جنبه‌های اساسی شخصیت کسانی است که دارای یکی از طرف‌های "سه‌گانه تاریک" هستند.

به همین ترتیب، یک فرد سایکوپات، خودشیفته یا ماکیاولیست تمایل به احساس رقابت دارد. افراد بد در استفاده از دیگران به سود خود تبحر دارند و اگرچه این امر ممکن است بر فضای کسب‌وکار و حتی به‌طورکلی عملکرد شرکت‌ها تأثیر منفی بگذارد، اما به نفع منافع شخصی روان‌پریشان است.

بیشتر مردم تمایل دارند طبق قوانین و با «سوگیری اعتماد» رفتار کنند، این بدان معناست که آن‌ها انتظار دارند دیگران با آن‌ها همان قوانین و صراحت رفتار کنند.

یک مطالعه نشان داد که حتی درحالی‌که به افراد گفته می‌شود آنچه می‌شنوند ۵۰٪ حقیقت و درصد مشابه باطل است، آن‌ها تمایل دارند که بیشتر موارد گفته‌شده را به‌عنوان واقعیت‌های تأییدشده باور کنند. برعکس، افراد بد با همان قوانین بازی نمی‌کنند بلکه آن‌ها به‌سرعت می‌فهمند که دروغ گفتن به دیگران و دور شدن از آن آسان است. ازاین‌رو بسیاری از مردم قربانی کلاه‌برداران، ارائه‌دهندگان خدمات دروغین یا افراد باانگیزه بد می‌شوند زیرا آن‌ها تمایل به باور و حسن نیت دارند.

نکته دیگر این است که افراد بد پویایی قدرت و نحوه عملکرد آن را می‌فهمند، افراد بد به‌خوبی میزان قدرت را درک می‌کنند که به آن‌ها توانایی زیادی برای نفوذ، کنترل و حتی خارج شدن بدون آسیب زیاد از برخی افراط‌ها می‌دهد.

افراد بد معمولاً افرادی را هدف قرار می‌دهند که توانایی و انتقام کمتری دارند و نمی‌توانند انتقام بگیرند یا پاسخ دهند، درحالی‌که بسیاری از افراد بیکار می‌مانند و اجازه می‌دهند برخی مورد آزار و اذیت قرار گیرند یا موردحمله غیرعادلانه قرار بگیرند.

دراین‌باره چکار کنیم؟

شاید منطقی‌ترین راه‌حل از همان ابتدا جلوگیری از ورود افراد آشفته ذهنی به شرکت‌ها یا کسب موقعیت بالایی در قلب مدیریت شرکتی باشد.

برای شرکت‌ها، شیطان در جزئیات است. توسعه دقیق رویه‌های ارزیابی از استخدام تا ترفیع برای جلوگیری از ورود این روان پریشان به محل کار یا اطمینان از کنترل رفتار آن‌ها مهم خواهد بود.

اما با ویژگی‌هایی مانند عدم همدردی یا پشیمانی، برخی از بیماران روانی اغلب می‌توانند به‌خوبی در جامعه و شرکت‌ها پنهان شوند و به سمت سمت‌های مدیریتی سطح بالا راه یابند که آن‌ها را قادر می‌سازد بر روند تصمیم‌گیری تأثیر بگذارند.

درنتیجه، ایده تقابل از سوی هر شخصی که مایل است هرگونه رفتار نادرست در محل کار را متوقف کند، حتمی است حتی اگر شخصاً به آن ربط نداشته باشد.

باید به خاطر داشت که تعصبات در شناخت اجتماعی ممکن است برخی از احساسات واهی را به وجود بیاورد که افراد بد برنده هستند و نمی‌توان جلو آن‌ها را گرفت، گرچه این ممکن است جز در تصورات ما چیز قطعی نباشد.

آن‌ها از این واقعیت سوءاستفاده می‌کنند که ممکن است افراد مداخله نکنند با این فرض که دیگران این نقش را در جای خود انجام می‌دهند یا اینکه موضوع اضطراری نیست تا زمانی که دیگران ترجیح می‌دهند، سکوت کنند.

همچنین ایجاد یک نوع سوظن سالم برای اکثر ما ضروری به نظر می‌رسد. البته در اینجا منظور بیش‌ازحد احتیاط و اضطراب برای همه نیست، اما نیاز به استفاده از ذهن ما و پرسیدن سؤالاتی است که باهدف تأیید این‌که ما باصداقت و انصاف سروکار دارند.

مهم این است که از ذهن خود در هر چیزی که می‌شنویم و با آن روبرو می‌شویم استفاده کنیم، توانایی کشف حقایق و جدا کردن آن‌ها از دروغ را توسعه دهیم و بدون اثبات روشن به هیچ‌چیز امنیت کامل ندهیم.

در پایان، ممکن است به نظر برسد که افراد بد معمولاً غیرقابل توقف برنده می‌شوند، اما واقعیت این است که آن‌ها در حال رسیدن به صعود خود هستند زیرا توسط افراد خوب و قدرتمند طرف مقابل به چالش کشیده نشده‌اند.

پیروزی بد را نمی‌توان قانونی بدون چالش در نظر گرفت، اگر به این اعتقاد داشته باشیم، چرخش مسیر در مسیر درست بسیار راحت‌تر خواهد بود.

کد خبر: ۷۲٬۴۹۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha