محمدشهاب، بازار: با اصلاح هدف و ابزار در اقتصاد کلان و اصلاح رویکرد جایگاه اقتصاد کلان در علم اقتصاد حجم ادبیات نگاشته شده در علم اقتصاد به شدت می تواند کاهش یابد.
مقدمه:
استیون هاوکینگ به دنبال یک نظریه واحد برای توضیح جهان بود.قصد او این بود که انسان در نهایت به پیروزی نهایی برسد. هاوکینگ معتقد بود: کشف نظریه کامل پیروزی نهایی خواهد بود زیرا آن وقت ما فکر خدا را خواهیم دانست... شاید اقتصاد را هم بتوان کوتاه تعریف کرد: اقتصاد، رساندن حمایت درست، به مقاصد درست است. درست مانند زمانی که غذا می خوریم و بدن اجازه واکنش های شیمیایی مفید (فراتر از سوخت سلولی) را داده و جلوی واکنش های غیر مفید غذا با سلول های بدن را می گیرد تا عناصر درست به مقاصد درست خود برسند.
بیان مساله:
با اصلاح هدف و ابزار در اقتصاد کلان و اصلاح رویکرد جایگاه اقتصاد کلان در علم اقتصاد حجم ادبیات نگاشته شده در علم اقتصاد به شدت میتواند کاهش یابد.
هدف گذاری تعادل، یک هدف گذاری غیر کارشناسانه است.
قرار دادن مفهوم بازار به عنوان یک ابزار نیز غیر کارشناسانه است.
حذف مفاهیم مرتبط با تعادل عمومی و مدل های تعادل عمومی کلان از ادبیات علم اقتصاد:
شرط اینکه اصول بهینه یابی پویا برای یک بنگاه، کارا باشد این است که مسئولین در مواظبت از اقتصاد کلان، به درستی وظایف خود را انجام دهند. برای این امر باید نگاه اقتصاد کلان به مفهوم تعادل پویا را اصلاح کرد یعنی:
۱- به مفهوم تعادل، جایگاه هدف داده نشود. پویایی از سپردن اقتصاد به قانون بازار ایجاد نشده است که اقتصاد و هدف گذاری اقتصاد در خدمت مفهوم تعادل قرار بگیرد. تعادل یک مفهوم، در ماهیت سپردن اقتصاد به بازار در مقام تعیین قیمت توسط عرضه و تقاضا را همراهی می کند.
۲- ماهیت پویایی با احیای تئوری مقداری پول مغایرت دارد. یک زمان از مفهوم اشتغال کامل برای بیان خنثایی پول در تغییر متغیر های حقیقی استفاده می شد و امروز از مفهوم انتظارات و قرارداد جابجایی منحنی عرضه به چپ برای احیای این نظریه استفاده می شود. این یعنی مفهوم پویایی از لحاظ کارکردی نتوانسته فرقی با شرایط ایستایی (اشتغال کامل) ایجاد کند که به نظر درست نیست.
اصول بهینه یابی پویا به دنبال یک معادله حرکت بهینه برای یک بنگاه اقتصادی است که با ورود متغیر وضعیت، متغیر کنترل و زمانی آن معادله قابل استخراج است. تولید کننده می تواند در انبوه استراتژی های کوتاه مدت و بلند مدت تصمیم بگیرد که در مورد متغیر های اسمی و حقیقی چه تصمیماتی داشته باشد که منطبق بر معادله حرکت بهینه خود باشد.
حذف مفاهیم مرتبط با اقتصاد خرد از ادبیات علم اقتصاد:
اقتصاد کلان مقدم بر اقتصاد خرد شود و کلان بر مبنای خرد طراحی نشود.
بنگاه ها کار خود را بلد هستند. این ساختار سیاست گذاری کلان است که هدف گذاری و ابزار خود را نادرست انتخاب کرده است.. اقتصاد کلان باید خود را مقدم به اقتصاد خرد قرار دهد تا اقتصاد خرد بتواند کار خود را بهتر دنبال کند و انجام دهد و گرنه اگر بخواهد خود را وابسته به اقتصاد خرد کند در نهایت خرد و فروش زمین جای تولید داخلی را در نظر بازیگران خرد خواهد گرفت.
جمع بندی:
با اصلاح هدف و ابزار در اقتصاد کلان و اصلاح رویکرد جایگاه اقتصاد کلان در علم اقتصاد حجم ادبیات نگاشته شده در علم اقتصاد به شدت کاهش می یابد و ادبیاتی مانند اقتصاد خرد، بخش عمومی به طور مثال حذف می شود. می توان تئوری ها و نظریه های اقتصاد کلان و مالیه بین الملل همه و همه را نیز از بررسی متغیرها در شاکله بازار خلاصی داد و یک نظریه و یک تئوری واحد برای معرفی علم اقتصاد باقی گذاشت.
نظر شما