مهران ابراهیمیان؛ بازار: در حالی که برخی افراد ترجیح می دهند آخر هفته را با خواندن کتاب یا یادگیری مهارت جدید سپری کنند، دیگران ممکن است علاقه مند به انجام فعالیت های سرگرم کننده باشند که خستگی هفته را جبران می کند.
همانطور که مردم در علایق و ترجیحات خود متفاوت هستند، شخصیت ها نیز در مورد سرمایه گذاری و راه های مقابله با گزینه های مختلف آن متفاوت هستند.
اما تمایل برخی از افراد به تقلید از داستانهای موفقیت که در مورد آنها می خوانند، ممکن است باعث شود آنها در جستجوی موفقیت به روش های نقل شده متوسل شوند که به اعتقاد شان وقوع آنها تضمین شده است.
سرمایه گذار باید قبل از دیگران توانایی خود را در تحمل ایده احتمال ضرر زیادی را برای دستیابی به حداکثر سود ممکن پیش خود بپذیرد
بگو کی هستی؟
وقتی در مقابل مشاور مالی یا مدیر سرمایه گذاری می نشینید، اولین سوالی که باید انتظار داشته باشید این است: اهداف شما در روند سرمایه گذاری چیست؟
هدف اصلی این سوال دانستن میزان تمایل به از دست دادن و توانایی تحمل آن است که باید دقیقاً قبل از ورود به هرگونه سرمایه گذاری تعیین شود.
ریسک بیشتر دارای دو احتمال است: سود بیشتر یا ضرر زیاد. بنابراین سرمایه گذار باید قبل از دیگران توانایی خود را در تحمل ایده احتمال ضرر زیادی را برای دستیابی به حداکثر سود ممکن پیش خود بپذیرد.
در مقابل، کسانی که می خواهند از خطر جلوگیری کنند باید انتظار داشته باشند که در قسمت سرمایه گذاری سود کمتری کسب کنند اما هنوز هم درجه امنیت بیشتری را حفظ می کنند که ممکن است با شخصیت آنها سازگار باشد.
برخی از سرمایه گذاران وجود دارند که ذاتاً ماهیتی محافظه کارانه دارند و اینها همیشه به دنبال احتیاط و نگرانی در مورد خطر هستند و حتی اگر هزینه بالاتری از سود را داشته باشند، بدنبال ایمنی هستند.
از طرفی دیگران را می یابیم که بدون داشتن یک برنامه طولانی یا استراتژی واقعی، از توصیه های خانواده، دوستان و حتی رسانه ها پیروی می کنند و برعکس، نوع دیگری از سرمایه گذار که نظر مستقلی دارد و برنامه خاصی دارد، پدیدار می شود که مایل است در راه اجرای آن ریسک کند.
اگراهداف، نگرانی ها و نیازهای مردم به وضوح متفاوت باشد، منطقی است که رویکردها و استراتژی های سرمایه گذاری متفاوت باشند
دانستن شخصیت مالی شما ممکن است به تغییر رفتارهای مالی کمک کند. همچنین شما را از تحمل ریسک و در نتیجه تعیین ترجیحات سرمایه گذاری و اینکه آیا اهداف شما رشد یا درآمد است آگاه می کند.
موضوع فقط به شخصیت مربوط نمی شود، بلکه به شرایط مختلف، توانایی های مالی، نیازهای شخصی و سایر تفاوت های طبیعی بین همه نیز مربوط می شود.
اگر اهداف، نگرانی ها و نیازهای مردم به وضوح متفاوت باشد، منطقی است که رویکردها و استراتژی های سرمایه گذاری متفاوت باشند.
هیچ راهی وجود ندارد که با موفقیت تضمین شده برای کسب و کارخاتمه یابد. سرمایه گذاران موفق متدولوژی متناسب با شخصیت خود را پیدا می کنند
سوالات بی اهمیت
سرمایه گذار آمریکایی «مارتین شوارتز» می گوید که او ۹ سال از تجزیه و تحلیل مالی استفاده کرد بدون اینکه موفقیت زیادی کسب کند، اما در تجزیه و تحلیل فنی که باعث ثروت او شد، گمراه شده خود را پیدا کرد.
در حالی که شوارتز با تجزیه و تحلیل اصول و بنیادی شرکت ها، بخش ها و ترازنامه، سرمایه زیادی از دست داد، با استفاده از تجزیه و تحلیل نمودار سهام ۴۰۰۰۰دلار را به بیش از ۲۰ میلیون دلار تبدیل کرد.
آیا این بدان معنی است که تجزیه و تحلیل مالی ابزاری بد است؟ البته که نه! اگر «شوارتز» نتوانست از طریق آن به سود برسد، سرمایه گذار معروف «جیم راجرز» تجربه کاملاً متضادی داشت.
راجرز، که با جورج سورس صندوق کوانتوم را تاسیس کرد، پس از آن برای دستیابی به موفقیت در سرمایه گذاری های طولانی مدت خود در طلا، سهام و سایر موارد، کاملاً به تجزیه و تحلیل مالی اعتماد کرد.
در حقیقت، راجرز معمولاً می گوید: «من هرگز با یک تحلیلگر فنی ثروتمند ملاقات نکرده ام، مگر کسانی که خدمات خود را می فروشند و حقوق می گیرند.»
در حقیقت، هر دو «شوارتز» و «جیم راجرز» با وجود روش ها و استراتژیهای کاملاً متفاوت، موفقیت های بزرگی در بازارهای مالی بدست آوردند.
به همین ترتیب، برخی از سرمایه گذاران با توجه به تجزیه و تحلیل مالی موفق می شوند، در حالی که برخی دیگر با تمرکز بر جنبه فنی به موفقیت می رسند، در حالی که بخش سوم تمایل به استفاده از ترکیبی از دو تحلیل دارد.
از این رو هیچ راهی وجود ندارد که با موفقیت تضمین شده برای کسب و کار خاتمه یابد. سرمایه گذاران موفق متدولوژی متناسب با شخصیت خود را پیدا می کنند.
همیشه برندگان در بازار سهام معمولاً دو چیز مشترک دارند: رویکردی که شخصیت منحصر به فرد آنها را نشان می دهد و توانایی مدیریت ریسک
موفقیت چهره های بسیاری دارد
برخی از سرمایه گذاران علاقه مند به خواندن کتابهایی هستند که در مورد چگونگی خرید و فرش گام به گام با مشاوره دقیق برای دیگران که موفق به کسب موفقیت های بزرگ در بازار سهام شده اند صحبت می کنند.
اما واقعیت این است که هیچ راه حل جادویی برای تضمین موفقیت در دنیای سرمایه گذاری برای همه کسانی که آن را می دانند وجود ندارد، در غیر این صورت اکنون جهان پر از سرمایه گذاران ثروتمند و موفق بود.
همیشه برندگان در بازار سهام معمولاً دو چیز مشترک دارند: رویکردی که شخصیت منحصر به فرد آنها را نشان می دهد و توانایی مدیریت ریسک.
سرمایه گذاران موفق معمولاً توانایی ایجاد سبکی از خرید و فروش را دارند که با شخصیت و اصول خود همسو باشد و در تلاش برای تقلید از موفقیت گذشته نباشند.
در واقع، صدها راه برای کسب سود در بازار سهام وجود دارد، اما همه آنها نیاز به تلاش در تحقیق، مطالعه و تعهد به یک استراتژی خاص دارند.
همانطور که برخی در نتیجه مالکیت موقعیت های مالی سهام در چندین ماه یا حتی سالها موفق به کسب ثروت می شوند، دیگران نیز در سرمایه گذاری هایی موفق می شوند که ممکن است چند روز یا حتی چند ساعت طول نکشد.
موفقیت در بازار مربوط به یافتن رویکرد و روش مناسب برای هر شخص است که از سرمایه گذار به سرمایه گذار دیگر متفاوت است. زیرا واقعیت ثابت شده این است که هیچ راه حل مشترکی برای همه وجود ندارد.
این انتظار برای بسیاری از افراد منطقی به نظر می رسد که انتظار دارند هر سرمایه گذار با توجه به دیدگاه و شخصیت خود معامله کند، اما واقعیت به موارد بی شماری اشاره دارد که برخی از آنها وقت و هزینه خود را هدر داده اند و سعی کرده اند شخصیت خود را با روش های مناسب آنها سازگار کنند.
افرادی وجود دارند که توانایی ذاتی در ایجاد سیستم های معاملاتی خودکار با عملکرد مناسب را داشتند، اما پس از آن نیاز به مداخله در آنها را احساس کردند که برای خرابکاری همه چیز کافی بود.
و افراد دیگری نیز وجود دارند که شخصیت آنها با ایده ایجاد یک روند طولانی مدت سازگار بود، اما بعداً احساس کسالت کردند و یا مایل به تقلید از برخی شدند که به دنبال سود سریع بودند و این باعث شد که معاملات سریعی را انجام دهند و ضررهای زیادی را متحمل شوند.
هر سرمایه گذار باید روش و استراتژی سازگار با شخصیت، اهداف و نیازهای مالی خود را کشف کند زیرا تلاش برای کپی کردن تجربیات دیگران ممکن است روش ایده آل برای تضمین ضرر باشد
به راه خودتان پایبند باشید
سرمایه گذار مشهور، پل تودور جونز، که سقوط وال استریت در سال ۱۹۸۷ را پیش بینی کرد، راهی غیر قابل پیش بینی برای سرمایه گذاری داشت. او در طول جلسه معاملات در دفتر خود می نشست، به تماشای صفحه مانیتور در زمان واقعی و دستورالعمل های خود را با صدای بلند به کارمندان خود می داد.
در واقع، جونز یکی از مشهورترین سرمایه گذاران در جهان محسوب می شود که در پنج سال متوالی در دهه هشتاد قرن گذشته بیش از ۱۰۰٪ سود داشته است.
در مقابل، جیل بلیک، که قبلاً به عنوان مدیر امور مالی در یک شرکت کار می کرد، روزانه یکبار از خانه شخصی خود سهام خرید و فروش می کرد در حالی که بی سر و صدا قهوه خود را می نوشید.
جیل در حالی که می خواست یکی از دوستانش را متقاعد کند از اتلاف وقت و تلاش برای ردیابی لحظه ای بازار جلوگیری کند وارد دنیای سرمایه گذاری شد و به رغم موفقیت بزرگی که بعداً به دست آورد، از ورود به دنیای مدیریت پول دیگران خودداری کرد و به سرمایه گذاری شخصی رضایت داد.
در واقع، جونز و بلیک موفقیت بزرگی را در سرمایه گذاری از طریق روش معاملاتی متفاوت به دست آوردند که نشان دهنده تفاوت شخصیت آنهاست. اگر یکی از آنها در دام تلاش برای تقلید از دیگری در جستجوی موفقیت مشابه باشد، شکست می خورد.
مدیر سرمایه گذاری کولم اوشی می گوید: «اگر بخواهم به شما بگویم که چه کاری انجام می دهم شکست خواهید خورد، زیرا شما مانند من نیستید اما اگر مراقب آنچه که من انجام می دهم باشید ممکن است برخی از عادت های خوب را پیدا کنید و در این صورت ممکن است بخواهید بسیاری از کارها را به گونه دیگری انجام دهید.»
اوشی می گوید که او دوستی داشت که چندین سال در محل کار قبلی در کنار او نشسته بود اما مدیریت سرمایه گذاری در صندوق تامین دیگری را شروع کرد و اگرچه تجارت خوبی داشت اما کاملا متفاوت با روحیه اوبود.
اوشی گفت: «او از سالهای گذشته آموخته است که مثل من نشود، او یک شخص دیگر شده و خودش شده است.»
در حقیقت، هیچ راز واحدی وجود ندارد که بتوان آن را کشف و برای دستیابی به موفقیت تضمین شده در سرمایه گذاری به کار گیرد و هر کسی که به دنبال یک پاسخ جامع است، به نتیجه ای نخواهد رسید زیرا چنین جوابی وجود ندارد.
هر سرمایه گذار باید روش و استراتژی سازگار با شخصیت، اهداف و نیازهای مالی خود را کشف کند زیرا تلاش برای کپی کردن تجربیات دیگران ممکن است روش ایده آل برای تضمین ضرر باشد.
نظر شما