بازار؛ گروه استانها: شاید در یک نگاه اجمالی از دید بسیاری وقتی سخن از ظرفیت و توانایی استان کوچکی مانند قم به میان بیاید ناخودآگاه صنعت سوهان پزی؛ گردشگری مذهبی نقل چنین محافلی باشد، غافل از این که در دل این استان کوچک که در مسیر مواصلاتی ۱۷ استان کشور قرار گرفته و امروز حلقه اتصال شرق و غرب است ۷ شهرک صنعتی با ظرفیتهای بسیار بالایی وجود دارد که هرکدام در صنایع خاص و زمینههای مختلف نه تنها در کشور بلکه در آن سوی مرزها هم حرفی برای گفتن دارند.
اما در شرایطی که تحریم گلوی اقتصاد کشور را گرفته و فشار میدهد عواملی هم هستند که به عنوان خود تحریمیهایی خنجر برنده آنها کمر اقتصاد و صنعت کشور و استان را خم میکنند.
مطلع میشویم که از سوی بسیج رسانه استان قم قرار است در قالب یک تور رسانهای از یکی از شهرکهای مهم صنعتی استان قم به نام «محمودآباد» بازدید شود؛ شهرکی با وسعت ۷۰۰ هکتار که در بخش قمرود و در مجاورت اتوبان و جاده ترانزیتی یا همان جاده قم به تهران قرار گرفته است.
در این بازدید قرار است از سه کارخانه مهم این شهرک بازدید و از نزدیک در جریان ظرفیتها و چالشهای آن با خبر شویم.
شهرکی که با بومی سازی صنعت لوازم خانگی خط تحریم را شکست
نخستین کارخانهای که برای بازدید ما خبرنگاران در نظر گرفته شد کارخانه تولید لوازم خانگی به ویژه لباسشویی پاکشوما است؛ از قبل نام این برند برای من آشنا بود برندی که قدرت رقابت با رقیب خارجی خود را دارد ولی وجود این شرکت در این شهرک و در استان قم برای من دور از ذهن بود شرکتی که اکنون در حال توسعه ظرفیت تولید و حتی بهرهگیری از قطعات ایرانی است یعنی «لوازم خانگی» صد درصد ایرانی را به خانه هر ایرانی به ارمغان میآورد یا به عبارتی توانسته مرزهای تحریم را در سختترین شرایط بشکند و به فرصت تبدیل کند.
بعد از تماشای ویترینی که از تولیدات لوازم خانگی این شرکت بود غرورآمیز برای گرفتن مصاحبه آماده میشویم.
این شرکت توانسته در زمانی که تحریم گلوی اقتصاد ما را فشار داده قطعات محصولات خود را صد درصد ایرانی و بومی سازی کند این یعنی صنعت ما صد درصد تولید داخل و ملی است
معاون مدیرعامل این شرکت ما را در جریان فعالیت این مجموعه قرار میدهد و میگوید: در سال ۵۴ تأسیس شده است و در سال ۹۳ کارخانه از کمال آباد کرج به قم در زمینی به وسعت ۲۰۰ هکتار در شهرک صنعتی محمودآباد منتقل و مستقر شده است؛ این شرکت با شرکت زیرووات و کندی ایتالیا همکاری دارد و در آسیا با کمپانی مدیا همکاری مطلوبی دارد.
اما نکتهای که در بازدید به خبرنگاران دست داد و باعث غرور ملی شد این است که این شرکت توانسته در زمانی که تحریم گلوی اقتصاد ما را فشار داده قطعات محصولات خود را صد درصد ایرانی و بومی سازی کند این یعنی صنعت ما صد درصد تولید داخل و ملی است.
یاسر جلالی بیان میکند: در حالی که قطعات را طی سالهای گذشته از چند شرکت خارجی طی قراردادی خریداری میکردیم، در جریان تحریم و نوسانات ارزی برای ورود این قطعات با مشکل روبرو شدیم اما توانستیم همین قطعات را در ایران تهیه کرده و لوازم خانگی این شرکت را صد درصد بومی سازی کنیم.
صنعت لوازم خانگی قم در راه بازارهای جهانی
از معاون مدیرعامل این شرکت درباره وضعیت صادرات پرسیدم که در ادامه بیان کرد: لوازم خانگی تولیدی این شرکت به کشورهای آسیای میانه صادر میشود و اگر تبلیغات و بازاریابی ما بیشتر و مطلوبتر شود بازارهای هدف بیشتری را کسب خواهیم کرد.
اما هنوز چند لحظه از ورود ما به این شرکت نگذشته بود که یک تیمی متشکل از نمایندگان مختلف فروش که از استانهای دیگر کشور به این شهرک وارد شده و برای آشنایی و خرید محصولات شرکت به قم سفر کردهاند غرور ما را دو چندان کرد؛ یعنی امکان دارد روزی تیتر بزنیم «قم قطب تولید لوازم خانگی در خاورمیانه»؟
باب گفتوگو را با یکی دو نفر از این مدیران فروش بازمی کنم؛ در ابتدا توجه من به مدیر فروش استان قم که خود در حوزه صنعت حرفی برای گفتن دارد معطوف میشود. از وی درباره دلیل سفر به این شهرک و این شرکت میپرسم که عنوان میکند: از قبل اطلاعاتی درباره شرکت پاکشوما داشتیم و برند این شرکت در کشور صاحب نام و معتبر است به ویژه این که اکنون قطعات این لوازم خانگی کاملاً ایرانی است پس باید این محصولات ابتدا وارد خانههای ما ایرانیان شود بعد آن را با غرور به کشورهای خارجی صادر کنیم.
علی زارع میافزاید: این که شرکتی بتواند در شرایط سخت اقتصادی و تحریم خط قرمزها را عبور و تنها در تولید لوازم خانگی بلکه در بومی سازی قطعات لوازم خود دست به کار شده این یعنی با وجود تحریم میتوان مرزها را شکست و به خطوط تولید جهش داد.
به هرکدام از خطوط مختلف تولید بازدید میکنیم چه حس غروری به ما میدهد وقتی از نزدیک بدانیم یک واحد صنعتی رونق و جهش تولید را در عمل محقق کرده است.
وقتی واردات و کالاهای قاچاق آفت تولید میشوند
محمود ابراهیمی، مدیرعامل شرکت پاکشوما نیز میگوید: ما میتوانیم تعهد کنیم که همه نیازهای کشور را در زمینه لوازم خانگی تأمین کنیم آن هم با کیفیت بسیار بالاتر که میتواند رقیب محصولات خارجی باشد اما از مسئولان انتظار داریم که جلوی واردات را بگیرند.
به گفته وی، مسئولان باید برای حمایت از تولید ملی جلوی واردات کالاهای مشابه به کشور را بگیرند؛ در این شرکت خط تولید با روش برش لیزری فعالیت دارد که در خاورمیانه منحصر به فرد است.
فولاد شهرک محمودآباد هم ظرفیت صادرات دارد
دومین کارخانه مورد بازدید ما کارخانه ذوب فولاد است؛ کارخانهای که در همان ابتدای ورود متوجه سختی کار آنها شدیم، در واقع کارگران این کارخانه هر روز باید در جهنم آتش حاصل از ذوب آهن قراضه دود شوند در حالی که کار آنها که سوختگی و مرگ را به همراه دارد در ردیف مشاغل سخت و زیان آور نیست.
در کنار درب ورودی این کارخانه توجه ما به سمت کوهی از آهن قراضه معطوف میشود؛ مدیرعامل کارخانه این آهن قراضهها را به طلای کثیف تعبیر میکند، آهن قراضهای که با ذوب شدن به ضایعات فولادی به شمار رفته و به تیرآهن و غیره تبدیل میشود که ارز صادرات هم دارا است.
با ورود به کارخانه مدیرعامل شرکت ذوب فولاد به تیم رسانهای ما ملحق میشود؛ وی درباره این کارخانه میگوید: ظرفیت این کارخانه اخیراً توسعه یافته و اکنون ۳ کارخانه با ظرفیت شغلی ۳۰۰ نفر فعالیت دارد و سالانه ۴ هزار تن فولاد را تولید میکند که ۳۵ درصد از آن ظرفیت صادرات به کشورهای مختلف خارجی دارد، کارخانهای که در همان ابتدای امر کمبودها و مشکلات زیرساختی آن قابل لمس بود.
وقتی تحریم با همین شرایط سخت به یک فرصت تبدیل میشود
اما در بین صحبتها و توضیحات مدیر عامل این شرکت نکتههای ریز و قابل توجه بسیاری وجود داشت و آن اینکه به رغم همه سختیها و کمبود امکانات زیرساختی موجود آنها فشار حاصل از تحریم را به فرصت تبدیل کردهاند و توانستهاند به جای خروج ارز از ارز موجود برای نوسازی ماشین آلات خود استفاده کنند.
علی باختر، مدیرعامل شرکت فولاد در ادامه میافزاید: این کارخانه سالانه ۴ هزار تن فولاد تولید میکند که بخش عمده آن به خارج از کشور صادر میشود ما به جای ورود ارز از این ارز حاصل از صادرات اقدام به واردات ماشین آلات و نوسازی آن میکنیم.
به رغم همه سختیها و کمبود امکانات زیرساختی موجود آنها فشار حاصل از تحریم را به فرصت تبدیل کردهاند و توانستهاند به جای خروج ارز از ارز موجود برای نوسازی ماشین آلات خود استفاده کنند
به گفته وی، در شرایط بسیار سخت تحریم ما توانستیم قطعات مورد نیاز خود را بومی سازی کنیم، مانند سنگ کوره که به با قیمت ۱۰ میلیون تومان ساخته شده است در حالی که اگر میخواستیم نمونه خارجی را وارد کنیم باید برای نوع چینی آن ۸۰ میلیون تومان هزینه کنیم. چرا خودمان آن را نسازیم؟.
به داخل کارخانه میرویم؛ از نزدیک با سختی کار کارگران این کارخانه آشنا میشویم، ذوب ۶ تن فولاد مذاب در دمای یک هزار و ۷۶۰ سانتیگراد بسیار کار خطرناکی است که از دستگاههای مکانیزه به بخش ریختهگری منتقل میشود؛ اینکه در چند ده قدمی ما یک پالت حاوی مواد مذاب معلق بین هوا و زمین در حرکت باشد امری ترسناک بود.
دود غلیظی در ارتفاع وجود داشت که به گفته سرپرست کارگران و بخش ذوب کارخانه دود سیاه حاصل از ذوب، بخشی از آن در سقف سوله رسوب کرده و برای تولید رنگ سیاه از آن استفاده میشود که از آلودگی محیط زیست هم جلوگیری میکند.
نبود تجهیزات آتش نشانی و امداد و نجات در شهرکی که مستعد حوادث است
اما معاون مدیرعامل کارخانه ذوب فولاد شهرک محمودآباد نکاتی قابل توجه را بیان کرد و آن این که هرلحظه با یک بیاحتیاطی ممکن است انفجاری حاصل از عملیات ذوب رخ دهد ولی در این شهرک هیچگونه امکانات امداد و نجات و آتش نشانی وجود ندارد.
رضایی میگوید: این شهرک با کمبود تجهیزات آتش نشانی و کمکهای امدادی روبرو است و جان کارگران را به خطر انداخته است، اگر خدایی نکرده کارخانه آتش بگیرد هم زمان ۱۴ نفر دچار حوادث ناشی از سوختگی میشوند و با توجه به نبود مرکز امداد و نجات در شهرک محمودآباد تا رسیدن آمبولانسها و تأخیر آن ممکن است افرادی را از دست بدهیم.
به گفته وی، چکاپ به موقع دستگاهها جزو اقدامات و برنامههای ضروری ما است، اما اگر پالت به همراه ۶ تن آهن مذاب سقوط کند آن هم در شعاع ۴۰۰ متری ممکن است فاجعهای انسانی وحشتناکی رخ دهد لذا مجهز بودن این شهرک به تجهیزات آتش نشانی و امداد و نجات یک امر ضروری و غیر قابل انکار است.
قانونی که مشکل ساز است
به سمت یکی از کارگران این کارخانه میروم و باب گفتوگو را باز کرده و از او درباره سختی کار میپرسم، در حالی که علاقه ندارد اسمش را ذکر کنیم بیان میکند: شغل ما جزو مشاغل سخت و زیان آور است شما از نزدیک دیدید ممکن است هر ثانیه و هر لحظهای آتش سوزی و انفجاری رخ دهد اما قانون شغل ما را جزو مشاغل سخت و زیان آور قرار نداده است، ما بیمه هستیم و آموزشهای مختلف ایمنی و امداد و نجات را دیدهایم، کار کردن در کارخانه ذوب فولاد کار آسانی نیست.
تولید آجر نسوز کاملاً اتوماتیکی که در ۵ قاره دنیا مشتری دارد
آخرین کارخانه مرود بازدید تیم رسانهای ما کارخانهای بود که در زمینه تولید آجر نسوز فعالیت داشت، آن هم کاملاً اتوماتیک و به روز که آجرهای آن در ابعاد مختلف تولید میشود.
مدیر اجرایی این کارخانه ضمن ارائه گزارشی از وضعیت این مرکز به خبرنگاران میگوید: کارخانه ما جزو ۴ کارخانه گروه بینالمللی برای تولید آجر نسوز در خاورمیانه است و تولیدات آن به ۵ قاره دنیا صادر میشود.
شاهپور رستم صولت بیان میکند: این آجرها ظرفیت آن را دارند که در سردترین نقطه و یا گرمترین نقطه دنیا و در سختترین شرایط هم سازگار باشند، کارخانه تولید آجر نسوز با نام «آذرخش» برای ۸۰ نفر به طور مستقیم ظرفیت اشتغال فراهم کرده هرچند بیشتر خط تولید آن کاملاً اتوماتیک است.
عواملی سد راه تولید و صنعت هستند که هیچ ارتباطی با تحریم ندارند و اگر حل شود اقتصاد استان و کشور را از بیماری نجات خواهد داد
تور رسانهای ما پایان یافت و با دیدن این ۳ کارخانه با ظرفیتهای تولیدی و صنعتی قم بیشتر آشنا شدیم؛ ظرفیتهایی که از نگاه رسانهها مغفول بود ولی مشکلاتی هم سد راه همه این تولیدکنندگان بود، آن هم قوانین، مشکلات گمرکی و مسائل زیرساختی به ویژه کمبود تجهیزات ایمنی؛ برای بررسی مشکلات با مسئولان شهرکهای صنعتی چندین بار تماس گرفتم ولی راه به جایی نبردیم.
در هرکدام از این بازدیدها مشخص بود که عواملی سد راه تولید و صنعت هستند که هیچ ارتباطی با تحریم ندارند و اگر حل شود اقتصاد استان و کشور را از بیماری نجات خواهد داد.
توسعه مراکز امداد و نجات باید طبق هدفگذاری و استانداردها باشد
به سمت مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی قم میروم و مشکل کمبود تجهیزات امداد و نجات را از آنها جویا میشوم.
رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی قم در این باره بیان میکند: پایگاههای ما قابل افزایش نیست ما کمبود نیرو و کمبود پایگاه داریم و بر اساس استانداردها نقاطی را تشخیص میدهیم که در این مکانها ما امکانات و تجهیزات امداد و نجات را ایجاد کنیم ولی برای تأمین نیرو و تجهیزات برای بخشها هدفگذاری داریم.
محمد شهیدی میافزاید: انفجاری که چندی قبل در شهرک شکوهیه رخ داد و با وجود گستردگی آن مرکز اورژانس ۱۱۵ در اسرع وقت خود را به محل حادثه رساند در شهرک محمودآباد و یا دیگر شهرکها ممکن است رخ دهد و مسئولان مربوطه باید قبل از ایجاد چنین شهرکهای در ابتدای امر به فکر ایجاد مرکز امداد و نجات و ایمنی باشند.
اما چندین بار و به هر طریقی مایل بودم مشکلات این شهرک را با مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی و همچنین مدیرعامل شهرک محمودآباد در میان گذاشته و برای رفع مشکل مصاحبهای داشته باشم اما متأسفانه باید برای یک مصاحبه یک پروسه و بروکراسی خاصی را طی میکردیم؛ برای من سؤال شد سرمایهگذار و یا کارآفرین برای گرفتن تسهیلات و تقاضا در شهرک چه بروکراسیهای را باید طی کند؟ چرا باید خود تحریمی از خود تحریم برای اقتصاد کشور خطرناکتر باشد.
نظر شما