بازار؛ گروه بین الملل: طرفداران «دونالد ترامپ» در تلاش برای جلوگیری از تأیید «جو بایدن» به عنوان برنده، چهارشنبه گذشته به کنگره آمریکا حمله کردند. اگرچه اوضاع به سرعت کنترل شد، اما سیاستمداران و افکار عمومی آشوب ها را محکوم کردند و کنگره رسماً پیروزی بایدن را تأیید کرد، اما پیامدهای گسترده این حادثه قابل کنترل نیست.
بدیهی است که این حادثه را نمی توان به سادگی مضحکی دانست که ترامپ پس از شکست در انتخابات با نفوذ شخصی خود تحریک کرده است. همچنین نمی توانیم به راحتی به این نتیجه برسیم که پیروزی بایدن تصحیح خطای موفقی است یا هرج و مرج ناشی از انتخابات طی دو هفته پایان می یابد.
این اعتراض در کنگره، نمادی از سیستم ایالات متحده آمریکا، نتیجه تقسیم شدید جامعه آمریکا و عدم کنترل این تقسیم بندی توسط این کشور است. ترامپ پس از شکست در انتخابات از پذیرفتن شکست خودداری کرده است. این امر باعث شده بسیاری از سناتورهای جمهوری خواه جرأت مخالفت علنی با موضع ترامپ را نداشته باشند. حزب جمهوری خواه در مورد حمایت از قانون اساسی یا دفاع از رئیس جمهور خود مردد بوده است.
اگرچه هجوم به کپیتال هیل، که مرکز اتفاق نظر در سیاست و افکار عمومی ایالات متحده آمریکاست، غیر قابل قبول است، اما نشان می دهد شکاف در ایالات متحده آمریکا بسیار عمیق است. این امر چالشی برای اقتدار دولت بایدن محسوب می شود و قدرت تحریک آن را تضعیف می کند.
برخی از چهره های سیاسی ایالات متحده آمریکا هرج و مرج فوق را به عنوان حمله به دموکراسی ایالات متحده محکوم کردند، گویی که دموکراسی این کشور هنوز سالم است و حملات عمدتا از خارج انجام می شود. اما این نشان دهنده فروپاشی داخلی سیستم سیاسی ایالات متحده است - این جایی است که جدییت مسئله نهفته است.
ایالات متحده آمریکا هنوز هم یک کشور قدرتمند است. قدرت آن بیشتر میراثی است که توسط نسل های قبلی آمریکایی به وجود آمده است. با گذشت زمان و سوءاستفاده از منابع توسط نسل سیاستمداران، سیستم سیاسی ایالات متحده تنزل یافته است. طرفداران ترامپ به اوباش تبدیل شده اند - این امر زنگ خطری است برای جامعه آمریکا.
هر کشوری نقاط ضعف و مشکلات خاص خود را دارد. تخریب سیاسی در ایالات متحده آمریکا لزوما یک بیماری لاعلاج نیست. شاید مشکل واقعی واشنگتن این باشد که نخبگان این کشور بیش از حد مغرور هستند. آنها معتقدند که یک شتر لاغر از اسب بزرگتر است و هر چقدر دموکراسی آمریکا پوسیده باشد، باز هم از سیستم های سیاسی کشورهای دیگر برتر است. چهره های سیاسی آمریکانیز خودخواه هستند. آنها مایل نیستند در انجام اصلاحات واقعی پیش قدم شوند.
شگفت آورتر اینکه، حتی پس از آشفتگی نهادی در ایالات متحده آمریکا، نخبگان آن قصد تأمل ندارند و درعوض همچنان به حمله به کشورهای دیگر علاقه مند هستند. طی چند سال گذشته، منصفانه است که بگوییم حملات ایدئولوژیک ایالات متحده آمریکا علیه چین با اقدامات مداوم هر دو طرف به اوج رسیده است. با وجود توسعه سریع چین، آنها فکر می کنند این کشور هیچ لیاقت سیاسی ندارد.
در نتیجه وقتی صحبت از سیاست می شود، تقریباً چیزی جز وابستگی سیاسی در سیاست و افکار عمومی ایالات متحده آمریکا باقی نمانده است. علاوه بر این، استانداردهای دوگانه بیداد می کند. در هنگ کنگ، اقدامات خشونت آمیز به عنوان منظره ای زیبا توصیف می شود.
در ایالات متحده آمریکا، افراد درگیر در این هرج و مرج اوباش نامیده می شوند.
جامعه آمریکا واقعاً باید خود را با دقت مورد بررسی قرار دهد. سیستم سیاسی آنها پس از قوی شدن، منسوخ شده است. نخبگان آمریکایی باید نقایص کشورشان را شناسایی کنند و سرپوش گذاشتن بر مشکلات خود را با درگیری های شدید که موجب انگ زدن و سرکوب سایر کشورها می شود، متوقف کنند یا از تقابل بین المللی برای ایجاد تعادل مخدوش استفاده کنند.
ایالات متحده آمریکا نیاز به اصلاح دارد. اصلاح خود فقط یک الزام برای کشورهای در حال توسعه نیست. تاریخ در سیستم های غربی به پایان نخواهد رسید. نشانه هایی در جهان در حال ظهور است که ایالات متحده آمریکا و غرب باید به همان اندازه کشورهای در حال توسعه کارآفرین و درون نگر باشند. توسعه جامعه بشری مستلزم فروتنی و یادگیری نقاط قوت یکدیگر است.هیچ کس نباید تبادلات بین فرهنگهای مختلف را یک بازی با حاصل جمع صفر بداند.
نظر شما