بازار؛ گروه بورس: خارج کردن بازار سرمایه از حالت استاندارد به خاطر تامین مالی جهت پوشش کسری بودجه توسط دولت، نکته ای است که برخی از کارشناسان بازار سرمایه به کرات آن را تکرار می کنند. سوری متخصص بورس میگوید که در دنیا زمانی که بازار سرمایه دچار بحران و از مسیر استاندارد خود خارج شود دولتها به عنوان یک بازیگر پر قدرت وارد میشوند و بازار را به مسیر اصلی خودش باز میگردانند اما در ایران دخالت های دولت در بازار سرمایه دائمی است و دولت با این دخالت بازار سرمایه را از مسیر استاندارد خودش خارج میکند.
زمانی که بازار روبه صعود شدید بود برای اینکه پول وارد شده به بازار سرمایه وارد تولید شود ما بحث افزایش سرمایه از محل صرف سهام را مطرح کردیم اما این طرح در زمان سقوط بازار اجرا شد در حالی که این ابزار راهکاری برای کم کردن شیب سقوط بازار بود
مهدی سوری کارشناس و مدرس بازار سرمایه در گفتگو با بازار علاوه بر بررسی رویکرد دولت در بازار سرمایه، به این سوال کلی که چرا بازار سرمایه ما نمیخواهد به حالت تعادل برسد؟ یک پاسخ کلی داد که دولت عامل اصلی غیر استاندارد شدن بازار سرمایه است.
*در کل دنیا در زمان بحرانها شاهد دخالت دولتها در بازار سرمایه بودیم، در ایران هم دولت به منظور حمایت از بازار سرمایه دخالتهایی را انجام داد که مورد انتقاد بسیاری از بزرگان بازار سرمایه شد و آنها زیان خود را در دخالت دولت میدانند، به نظر شما چقدر این انتقادات درست است؟
ایدهآل بازار و اقتصاد این است که عرضه و تقاضا کار خود را انجام دهد و دولتها دخالت نکنند اما زمانی که بحران به وجود میآید، دولتها برای جلوگیری از این بحران در بازار دخالت میکنند و این اتفاق زمانی رخ میدهد که بحران بازار از حالت استاندارد خودش خارج کند و در این زمان یک نیروی قوی به نام دولت وارد میشود تا بازار را دوباره در مسیر استاندارد خودش قرار دهد. در بورس ایران ما شاهد این بودیم که بازار داشت در مسیر استاندارد خودش حرکت میکرد و اتفاقا عاملی که بازار را از شرایط استاندارد خود خارج کرد خود دولت بود. دولت بازار را به به عنوان یک منبع مالی میبیند و زمانی که بازیگر پر قدرت با این تفکر در بازار ایفای نقش کند و نگاهش به این بازار خروج پول از آن باشد، بازار از حالت تعادل خود خارج میشود.
اگر این خروج پول از بازار توازنی با ورود پول جدید نداشته باشد، خودش را به صورت افت قیمتها نشان میدهد. چند وقت پیش وزیر اقتصاد از فروش سهام توسط حقوقیها در شرایط نزولی بازار به شدت انتقاد کرده بودند و گفته بودند تا یک جای باید با آنها برخورد شود اما از فروش سهام جدید توسط دولت حمایت کرده بودند یعنی حقوقیهای که ذی نفع حقیقی دارند سهامشان را نفروشند اما دولت سهام خود را بفروشند، در صورتی که منابع حاصل از فروش سهم توسط حقوقیها که کار اصلی آنها خرید و فروش سهام در بازار بورس است، امکان بازگشت به بازار را دارد ولی درآمد حاصل از فروش سهم توسط دولت قاعدتا صرف تامین کسری بودجه میشود؛ به هر حال با وجود بازیگر پر قدرتی به نام دولت جریان خروج نقدینگی پررنگ میشود. ما سال گذشته از محل فروش داراییهای دولتی شش هزار میلیارد تومان تامین مالی داشتم اما امسال به گفته وزیر اقتصاد تنها در شش ماه ابتدای سال ۳۰۰هزار میلیارد تومان بوده است.
*شما همیشه از عدم استاندارد بودن بازار سرمایه گلایه داشتید اما در بازار سرمایه دو رکن اصلی وجود دارد یکی شرکتهای پذیرفته شده در بورس و دیگری سازمان بورس و ارکانهای آن، چقدر شرکتهای پذیرفته شده در بورس ما استاندارد لازم را دارند؟
شرکتهای که سهامشان در بازار سرمایه مورد معامله قرار میگیرد افق خوبی دارند و خیلی از گشایشها در آنها صورت گرفته که میتوان در مورد آن صحبت کرد، اما ما یک کلیتی داریم به نام بازار سرمایه که سهام این شرکتها در آن بازار خرید و فروش می شود؛ به نظر بنده حال این بازار خوب نیست و دلیل آن هم خارج شدن آن از مسیر اصلی و تبدیل شدن به یک بازار غیر استاندارد است اما وضعیت شرکتهای پذیرفته شده در آن قابل قبول میباشد.
در بازار سرمایه یکسری استانداردها و ابزارها داریم که در همه جای دنیا وجود دارد که آزمایش خود را پس دادهاند، اما در کشور ما از زمانی که دولت وارد بازار سرمایه شد ابزارهای جدید به این بازار اضافه کرد و همچنین تصمیماتی که به منظور رفع مشکلات کوتاه مدت گرفته شد، تاثیرات منفی بلند مدت شدیدی بر روی سهمها داشتند
*میتوانید چند نوع از این ابزارهای غیر استاندارد در بازار بورس را نام ببرید؟
بازارها بر اساس عرضه و تقاضا کار میکنند، ما در بازار سرمایه یکسری استانداردها و ابزارهای داریم که در همه جای دنیا وجود دارد که آزمایش خود را پس دادند، اما در کشور ما از زمانی که دولت وارد بازار سرمایه شد یکسری ابزار به این بازار اضافه کرد و همچنین تصمیماتی که به منظور رفع مشکلات کوتاه مدت گرفته شد، تاثیرات منفی بلند مدت شدیدی بر روی سهمها داشتند. از جمله این ابزارها و تصمیمات میتوان به صندوقهای قابل معامله و سهام عدالت اشاره کرد همچنین به نظرم صندوق تثبیت بازار خودش به نوعی دستکاری کردن در معاملات است و نحوه معاملات این صندوق افشا نشده است. در حالی که کارگزاریها را موظف میکنند تا ۳۰ درصد کارمزد معاملات را به این صندوق واریز کنند، اما اصلا مشخص نیست که چه زمانی میخواهند از عواید آن برخودار شونداین نکته عدم ثبات در قانون کسب و کار بوده چرا که کارگزاری یک نوع کسب و کار است. اگر این بحث را کنار بگذاریم نوع فعالیت صندق تثبیت بازار را از مسیر خود خارج میکند.
در بحث معاملات الگوریتمی چنین چیزی وجود دارد، مشاهده میکنیم که یک شبه تصمیم ممنوع کردن معاملات الگوریتمی را اجرایی میکنند در حالی که شخص برای راه اندازی این نوع کسب و کار سرمایه گذاری کرده است. این موضوعات از جمله تصمیمات و ابزارهایی است که سبب خروج بازار از مسیر استاندار دخودش میشود.
*اینگونه که شما از دخالت دولت سخن میگوید به نظر میرسد که تمامی تصمیمات و ابزارهایی که در بازار استفاده شده اشتباه بوده است.
خیر، به هر حال تصمیمات درست هم گرفته شد. گاهی اوقات ما از ابزارهای استانداردی در زمان نادرست استفاده کردیم، به عنوان مثال زمانی که بازار روبه صعود شدید بود برای اینکه پول وارد شده به بازار سرمایه وارد تولید شود ما بحث افزایش سرمایه از محل صرف سهام را مطرح کردیم اما این طرح در زمان سقوط بازار اجرا شد در حالی که این ابزار راهکاری برای کم کردن شیب سقوط بازار بود.
نظر شما