داوود سوری:ارزیابی عملکرد بازارها در ۱۱ ماهه ابتدایی امسال نشان میدهد بازار سرمایه پرسودترین بازار بوده و بازار ارز کمترین بازدهی را داشته است.
شاخص کل بورس از ابتدای فروردین ماه امسال تا پایان بهمن ماه امسال رشد ۱۶۸ درصدی داشته است.در این بازه زمانی بازدهی طلا ۱۸ عیار، ۲۶ درصد؛ سکه معادل ۱۳ درصد و دلار ۱۰ درصد رشد کرده است.
اقتصاد کشور ما از نظر تنوع بازارهایی که مردم بتوانند ثروت و دارایی خود را در آن قرار دهند محدود است. عملکرد سال گذشته بازار مسکن نشان داد که این بازار برای جذب نقدینگی جذاب نیست. بعد از افزایش قیمت ارز و موج دارایی که در بازارها افتاد بازار مسکن و زمین نتوانست نقدنیگی زیادی را به خودش جذب کند. یکی از دلایل عمده وجود بیش از یک میلیون خانه خالی این است که نتوانسته جذاب باشد.
بازار ارز برای رشد آماده است. الان ارز به هیچ دردی نمی خورد و ممکن است به عنوان قاچاقچی دستگیر شوید. دولت سعی میکند با محدود کردن معاملات نقل و انتقال پول از فعالیتهایی که هزینه مبادله را بالا میبرد جلوگیری و بازار را کنترل کند. این بازار برای رشد آماده است اما بستگی دارد دولت چقدر روی آن کنترل داشته باشد.
بازار طلا به علت عدم وجود محدودیتها راحتتر از بازار ارز حرکت میکند اما همچنان به بازار ارز وابسته است.
به طور کلی بازار سرمایه محلی خوبی برای جذب نقدنیگی است و فرصت مناسبی در مقابل دولت قرار داده تا این فرصت استفاده کند و برخی از بنگاههای خود را در اختیار مردم قرار دهد تا بحث کوچک شدن دولت و خصوصیسازی را پیش ببرد و هم این که نقدینگی را جذب این بازار کند.
طبیعت بازار سرمایه بالا و پایین رفتن است ولی اگر دولت از این بازار استفاده کند یک بازار سرمایه پرعمقی خواهیم داشت و نوسانات آن کمتر خواهد شد. سرمایههای زیادی به این سمت در حال حرکت است.
با توجه به کنترل نرخ بهره و نرخ های تورمی که باید انتظار داشته باشیم، بانکها نرخ بهره منفی دارند و نباید انتظار داشته باشیم که جایی برای سرمایهگذاری باشند. سرمایهگذاری پول خود را در بانک نمیگذارد که شاهد سوخت ۲۰ درصد آن باشد. بانک با این شرایط به نظر نمیرسد محل خوبی برای نگهداری پول باشد.
اوراق بدهی نیز به عنوان محل برای داراییها، بزرگ شدن بازار این اوراق به این که دولت چقدر اعتبار داشته باشد برمیگردد و نرخ تورم به چه صورتی باشد. این بازار زمانی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و مردم به آن روی بیاورند که ریسک اعتباری آن کم باشد، مردم مطمئن باشند که در آن نکول نمی کنند و به موقع منابع را بازپرداخت کند.
دولت در چاپ پول انحصار دارد و تعهدات خودش را تامین میکند اما بستگی دارد چطور و چه منابعی برای آن دارد؟ پس از آن نیز سرمایهگذاران به زودی متوجه میشوند که از منابع تورمزا به دست آمده، بنابراین ارزش آن داراییها کاهش و نرخ بهره افزایش پیدا میکند در نهایت نیز باعث میشود کسی به سمت آن ها نرود. یک بازی است که دولت باید تعادل درآن ایجاد کند.
نظر شما