امیرحسین عیدی؛ بازار: در چند وقت اخیر و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بازارهای مالی ایران دچار شوکهایی شد که کسی انتظارش را نداشت. سرمایهگذارن بازارهای مالی مختلف معاملاتشان را تا حدودی متوقف کردند تا نتیجه این انتخابات معین شود. متاسفانه اقتصاد کشور ما وابسته به دلار است که برای یک کشور، وابسته بودن اقتصادش به یک پول خارجی فاجعه محسوب میشود. حال باید دید که بعد از اعلام نتایج انتخابات، هر کدام از افراد کاندیدای ریاست جمهوری ایالات متحده چه سیاستی را در قبال ایران پیش خواهد گرفت. میرحسین موسوی استاد دانشگاه الزهرا در این خصوص با خبرنگار بازار به گفتگو پرداخت. در ادامه به شرح گفتگوی وی خواهیم پرداخت:
* در ابتدا میخواهیم به اتفاقات اخیر بازارهای اقتصادی ایران بپردازیم. از مدتها قبل عده ای منتظر انتخابات آمریکا بودند و شرایط اقتصادی ایران را به اندازه زیادی به انتخابات آمریکا گره زده بودند. دلیل این اتفاقات را در چه میدانید؟ آیا رییس جمهور بعدی آمریکا تا این حد میتواند بر اقتصاد ایران تاثیرگذار باشد یا خیر؟
در ارتباط با تحولات اخیر بازارها علی الخصوص بازارهای مالی، بازارها دستخوش تحول انتظارات شدند؛ یعنی در حقیقت یک انتظاراتی در بازار شکل گرفت و این انتظارات تحت تاثیر یک سری اخباری بود. اخبار این بود که فلان رییس جمهور اگر بیاید بازار اینگونه و آنگونه خواهد شد. قبل از اینکه در این مسئله ورود کنم که چه کسی انتخاب میشود و آیا انتخابش اثر گذار است یا خیر، باید به این نکته بپردازیم که بازار علی الخصوصی بازارهای مالی محلی است که در آن سرمایهگذاران یا کسانی که هر نوع کالایی را عرضه میکنند، در این بازارها حضور دارند؛ پس بازار قاعدتا به اخباری که در آن منتشر میشود واکنش نشان خواهد داد. بازار فیزیکی اگر واکنش نشان دهد با یک تاخیر است اما بازارهای مالی نسبت به اخبار و اطلاعاتی که منتشر میشود خیلی حساس است. این بخاطر انتظاراتی است که سرمایهگذاران از آینده دارند و این اتفاق در اثر تغییراتی که در اثر این اخبارها شکل میگیرد.
یکی از این اخباری که در بازارهای مالی منتشر شده است انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اثری است که بازارهای ما از این انتخابات میگیرد؛ چرا که اقتصاد ایران، اقتصادی است که به دلار وابسته شده است و جای تاسف دارد که اقتصاد ما به این اندازه وابسته به یک پول خارجی است. اینکه سرمایهگذاران دست نگه داشتند و در این بازار خرید و فروشی اتفاق نمیافتد، نشات گرفته از این است که اگر مثلا آقای ترامپ مجددا انتخاب شود سختگیریهای شدیدی در قبال دولت ایران خواهد داشت و این باعث خواهد شد که دلار افزایش پیدا کند. افزایش دلار باعث ایجاد ساختار تورمی در اقتصاد و همچنین افزایش قیمت سهام خواهد شد. یا اگر آقای بایدن بیاید چون کمی بر اساس شواهدی که از خود نشان داده، در مقابل تحولاتی که آقای ترامپ نسبت به معاهدات داشته کمی از خود انعطاف نشان خواهد داد. برگشت به معاهدات بینالمللی باعث میشود که دلار کاهش پیدا کند و با کاهش دلار ساختار تورمی در جامعه پایین میآید و قیمتها کاهش پیدا میکند و بازدهی سود در بازارها کم میشود. پس اینکه سرمایهگذاران دست نگه داشتند بر اساس واکنشهایی است که نسبت به این اخبار دارند، در حالیکه در اصل ماجرا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. یعنی از همان ابتدا این مقدار ارتباط دادن بین اقتصاد کشور و شرایط انتخابات آمریکا اشتباه بود.
خب این که از اول مشخص بود اینکه آقای ترامپ یا بایدن بیایند، هیچ تغییری در سیاستهای کلی آمریکا پیش نمیآید؛ یعنی آن سختگیریهایی که اتفاق میافتد در دوره آقای بایدن هم با آنها روبرو هستیم؛ حتی شدیدتر. زیرا بایدن نشان داده که شخصی است که بسیار قانونمند و پایبند به معاهدات بینالمللی است و این میتواند یک تعامل بینالمللی در دنیا ایجاد کند و بر اساس خواستههای خودشان، کشورهای دیگر را هم با خود همسو کند و وضعیت از این که هست بدتر شود.
در کل جای تأسف است که ساختار اقتصادیمان به گونهای است که چشم به انتخابات آمریکا دوختیم.
خیلی از مسائل داخلی کشورمان باید در داخل حل شود و تناقضات سیاستی که در داخل داریم و توسط هیئت حاکمه اجرا میشود، نااطمینانی را به بازار منتقل میکند که به مراتب مخربتر از سیاستهایی است که آمریکا در قبال ما انجام میدهد. ما بیشترین ضربه را از سیاستهای داخلیمان میخوریم.
* در حین صحبتهایتان به بازگشت بایدن به معاهدات بین المللی پرداختید. در چند روز اخیر هم با رفتارهایی که ترامپ از خود نشان داده است می شود گفت که تلویحا شکست را قبول کرده است. سوال اساسی این است که انتخاب بایدن، می تواند شوک مثبتی را به بازار ایران القا کند؟
قطعا آقای بایدن به برجام برخواهد گشت و این امر قطعی است. ولی باید به این نکته اشاره کنیم که با توجه به ضعفی که در طول دوره بعد از نقض برجام توسط آقای ترامپ از ناحیهای که ایران از خودش نشان داده و اثرات مخرب نقض برجام را در داخل کشورمان دیدیم و هیچ راهکار سیاستی درستی در مقابله با نقض برجام از خودمان نشان ندادیم و دیدیم که ما در نقطه ضعف قرار گرفتیم و حتی نتوانستیم کشورهایی که در برجام بودند و آن موافقتنامه را امضا کرده بودند، را با خود همراه کنیم. پس اگر آقای بایدن هم به برجام برگردد، در حقیقت پیشبینی میکنم که یکسری خواستههای زیادی را بهمراه خواهد داشت که آن خواستهها با توجه به گفتههایی که سیاستمدارن ایران داشتند، نقطه قرمز ایران خواهد بود و و از این ناحیه قبول آن موارد جدید که آقای بایدن می خواهد در حقیقت قبول کردنش برای ما سخت خواهد بود. دوباره برگشتن به برجام و روال عادی گرفتن زمان بر خواهد بود و نباید انتظار داشته باشیم که حتی آقای بایدن بتواند بازارهای داخلی را با خود همراه و تثبیتی را در بازار ایران ایجاد کند.
* شما اشاره کردید که ایران در برجام نقطه ضعف داشته است و در قبال درخواستهای اضافی طرفین برجام هیچ عملکرد متقابلی ارائه ندادیم. مجلس شورای اسلامی هفته پیش طرحی را مطرح کرده بود که ما بتوانیم یک واکنشی نسبت به تحریمهای آمریکا نشان دهیم. در همان بازه که این خبر اعلام شد یک شوک منفی به بازار وارد شد. آیا این شوکهای منفی که به بازار فرستاده میشود موقتی است و در آینده میتواند روند بازار ایران را مثبت کند؟
ما هیچوقت قاعده بازی را بلد نبودهایم؛ یعنی ما هیچوقت در تعاملات بین اللملی درست بازی نکردیم. علتش هم این بوده که یکسری پیشفرضهایی را برای خودمان قائل شدیم و بر روی آنها سخت ایستادیم و هیچ انعطافپذیری نسبت به موضع خودمان نشان نمیدهیم؛ چون اصلا قائل به بازی نیستیم و به این فکر نمیکنیم که در حقیقت بازی زمانی مفید است که نتیجه آن برد-برد باشد و کسانی که در بازی شرکت میکنند همگی به دنبال کسب سود هستند. این نمیشود که ما یک استراتژی پیاده کنیم و فقط خواستههای خودمان را در آن مطرح کنیم. طرحهایی هم که در قبال استراتژیهای پیاده شده توسط رقیب انجام میدهیم بدون فکر و بدون توجه به عواقب طرح است.
متاسفانه ما هرگز اثرات راهبردهایی که میخواهیم اجرا کنیم را در جامعه خودمان در نظر نگرفتهایم؛ در اول اینکه اجرای این راهبردها چه تاثیری در رفتار بازیکنان این بازی و سایر بازیکان خواهد داشت و دوم اینکه چه تاثیری روی ساختار جامعه خودمان خواهد داشت. در حقیقت بدون هیچ برنامهای طرحهایی را تصویب میکنیم و این طرح ها چون خیلی عمیق نیستند، بازار اینها را درک میکند. بازار همیشه به استراتژیهای ضعیف عکسالعمل منفی نشان داده است.
* پس انگار این همان راز بزرگ نهفته در تصمیمات ماست که اینگونه خودش رو نشان می دهد؟
دقیقا. ببینید همیشه دیدهایم و خواستیم نرخ ارز را پایین بیاوریم، از فردا نرخ ارز افزایش پیدا کرده است. این کارهایی است که ما انجام میدهیم و بازار به خوبی به آنها واکنش نشان خواهد داد. بازار جایی است که تبادل اطلاعات در آن شکل میگیرد و تجزیه و تحلیل دارد. وقتی خبری در بازار پخش میشود ولی درک میشود که هیچ عمقی ندارد، این اثر منفی میگذارد و آن اثر تثبیتکننده خود را نخواهد داشت و در همه دنیا به همین صورت است. ما دستمان در مقابل طرف مقابل خالی است و راهبردهای استراتژیک نسبت به بازیهایی که آنها نجام میدهند نداریم و همیشه بازیهای ما تهدیدآمیز بوده است. مثلا آنها یک استراتژی اقتصادی در جهت برهم ریختن اقتصاد ما پیاده کردهاند اما اقدامات و واکنشهایی که ما نشان دادیم، یک بخشی از آن نظامی است و ما اینگونه رفتار میکنیم. هیچوقت یک استراتژی اقتصادی مناسب در مقابل آن استراتژی که آنها انجام دادند را پیاده نکردیم. خود این یعنی خود زنی.
نظر شما