بازار؛ گروه بین الملل: عصر جمعه هفتم آذرماه «محسن فخریزاده» رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید.
در این راستا خبرنگار بازار گفتگویی با «ابوالفضل بهشتی» تنظیم نموده که در ادامه می آید. وی مدرس دانشگاه کاول بروکسل و عضو اتاق فکر اتحادیه اروپا است.
*ارزیابی شما از دلایل ترور شهید فخری زاده و عوامل آن چیست؟
این موضوع را میتوان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. جنبه سیاسی این ترور ذهن را به سمت فعالیتهای اخیر ترامپ سوق میدهد که امکان دارد در راستای تضعیف ایران از طریق برون رفت از برجام، تشدید تحریمها و فشار حداکثری بر ایران به منظور افزایش نارضایتیها و تشدید تنشهای داخلی صورت گرفته باشد. همچنین می توان این موضوع را نیز در نظر داشت که این اقدام می تواند در پی درگیر کردن ایران به مسائل داخلی باشد تا توان نفوذ و اثراتی که ایران در منطقه دارد را تا حد امکان کاهش دهد.
سازش برخی کشورهای عربی با اسرائیل منافع بسیاری را برای امریکا و اسرائیل بطور هم زمان داشته است. چرا که بلافاصله بعد از این اقدام ابتدا محصولات اسرائیل در بازارهای کشورهای عربی سرازیر شد. ضمن اینکه آمریکا هم این اطمینان را به اسرائیل داد که با وجود توافقات صورت پذیرفته و صلح برقرار شده بین اسرائیل و برخی از کشورهای عربی، دیگر خطری اسرائیل را تهدید نخواهد کرد. بنابراین سلاحهای جدید و پیشرفته را به راحتی به برخی از کشورهای عربی فروخت. پس برای احساس نیاز بیشتر در آنها شاید لازم بود که تنش جدید و بیشتری در منطقه ایجاد شود لذا خرید این سلاحها بی دلیل نبوده و ضرورت آنرا به اثبات رسانده است. درنتیجه، این ترور و اقدام احساسی از جانب ایران به عنوان یک کاتالیزور می توانست عمل کند تا بهره برداری بیشتری از آن به عمل آورند.
یکی از مشکلات عمده و اساسی در کشور و بخصوص در بین مسئولین این است که انتقاد پذیر نبوده و گوش شنوا ندارند. برخی از مسئولین بجای اینکه به افراد علمی، با درایت، منطقی و منتقد بها دهند فقط به معتمدین، نزدیکان، بله قربان گوها، هم کیشان، هم فکرها و هم خطهای خود بها میدهند. متاسفانه این نزدیکان معتمد بیش از آنکه دانا، توانا، اندیشمند و متفکر باشند هم حزب، هم خط و هم فکر هستند پس نباید انتظار بیش از این داشت. جائیکه چالش و تقابل افکار نباشد رشد و توسعهای هم نیست.
اینگونه است که شاخصهای غلط، معیار سنجش عملکرد میشوند. متاسفانه معیار سنجش تعهد هم از ظاهر افراد تشخیص داده میشود که اثر این فاجعه را صد چندان میکند. یعنی علایم ظاهری برتر از علم و دانش، تخصص و تجربه شده است. بدین ترتیب کمتر کسی سر جای اصلی خود قرار میگیرد. و به راحتی مسئولین بین وزارتخانه جابجا میشوند بدون اینکه علم و دانشی در مورد کاری که انجام میدهند یا قرار است انجام دهند کسب کرده باشند.
اگر میخواهیم تغییری رخ دهد و نتیجه متفاوتی بگیریم لازمه آن این است که ابتدا مشکلات خود را بشناسیم. هر عملی عکس العملی دارد. اگر میخواهیم چیزی عوض شود و به سمت بهبود حرکت کنیم باید انتقاد پذیر و پاسخگو باشیم و از مشاورانی که تنها هنرشان تهیه پوشش علمی برای حرفها و تصمیمات مسئولین بیکفایت هست دوری گزینیم. از متخصصین و مدیران کاردان و اهل علم و پژوهش و ریسک پذیر استفاده به عمل آوریم. به نظر من ۸۰% از مسائل کشور ریشه داخلی دارد تا خارجی بیشتر مشکلات کشور ناشی از ناتوانی، نادانی و ضعف در عملکرد مسئولین آن است.
*از حیث زمانبندی، انجام این ترور چه دلایلی داشته است؟
میتواند نشانهای از پایان دولت ترامپ و آخرین اقدامات سختگیرانهای که میتواند بر علیه ایران انجام دهد باشد. با توجه به اینکه تلاشها و اقدامات ترامپ علاوه بر جنبه سیاسی، منافع اقتصادی را هم مد نظر دارد بعید نیست که این اقدام برای فروش بیشتر سلاح به برخی کشورهای عربی باشد. همچنین اگر در این ترور اسرائیل دست داشته باشد میتواند نمایش قدرت و نفوذ او در منطقه و تاکید بر نقش خود و دیکته کردن آن به آمریکا در قبال سیاستهای آتی آن باشد. شاید هم اقدامی تلافی جویانه آنها نسبت به کمک های فنی و انجام فعالیت های مربوط به تعمیرات صنایع ونزوئلا باشد.
*سفر اخیر نتانیاهو و پمپئو به عربستان چه ارتباطی با این ترور میتواند داشته باشد؟
این سفر ممکن است در ادامه گشایش سفارت اسرائیل در برخی از کشورهای عربی و مهمتر از همه متقاعد کردن عربستان برای گشایش سفارت اسرائیل در آن کشور باشد. شاید هم مذاکراتی با عربستان برای حمایت از عربستان برای درگیری احتمالی آن با ایران مد نظرشان بوده است.
*اظهارات اخیر نتانیاهو در رابطه با اقدامات مهم که از ذکر دقیق آنها معذور است، چنانچه اسرائیل پشت این ترور باشد ممکن است حامل این پیام به جو بایدن باشد که اسرائیل صرفنظر از رویکرد جدید دولت آمریکا به برنامه هستهای ایران راه خود را خواهد رفت؟
از یک جنبه اگر چنین باشد که نشان از ضعف جدی و شدید نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور است که هشدارها و علائم را جدی نمیگیرد و سازوکار مناسبی برای آنها ندارد یا به درستی آنها را بکار نمیگیرد. از جنبه دیگر هم میتواند بیانگر همان سیاستهای اسرائیل در قبال ایران و گوشزد کردن آن به جو بایدن باشد.
*بازنشر توئیت خبرنگار اسرائیلی توسط ترامپ چه معنایی دارد؟
ترامپ همواره پشتیبان اسرائیل بوده هرچند حمایتهای او منافع آمریکا را هم همراه داشته است. بنابراین همکاری ترامپ با اسرائیل چیز پنهانی نبوده که با این ترور بخواهد آشکار شود.
در کل هدف از این ترور هر چه باشد زنگ خطری برای ایران است تا نسبت به اقدامات پیشگیرانه توجه بیشتری نماید، از اقدامات احساسی بپرهیزد و با تدبیر و منطق به راه خود ادامه دهد. تعامل بیشتر با کشورهای منطقه و ایجاد منافع مشترک با کشورهای مختلف میتواند از شدت و کثرت اینگونه اقدامات بکاهد. پس همه راه حلها به راه حل نظامی و سیاسی ختم نمیشود. در بسیار از موارد راهکارهای اقتصادی میتواند بیشتر و بهتر راهگشا باشد.
در برخورد با این موضوع اگر اقدام موثری صورت نپذیرد انگیزه تکرار آن بیش از پیش خواهد شد.
این ترور موجب شد عکسالعمل کشورهای دیگر را که در حقیقت بیتفاوتی است بار دیگر مشخص و اعیان شود. پس باید به نیروهای داخلی امیدوارم باشیم و با درایت منافع مشترک ایجاد کنیم. و در برابر هر امتیازی که میدهیم امتیاز مناسبی هم بگیریم.
اگر این ترور ما را از خواب بیدار نکند و همچون گذشته جناحهای سیاسی داخلی بجای منافع ملی همچنان بر منافع حزبی و خصوصی خود حتی با اهداف ملی در تضاد باشد پافشاری کنند، کشور وارد مرحله بسیار خطرناکی خواهد شد. مهمترین کار این است که به دعواهای جناحی خاتمه دهیم راه دیگری نیست.
نظر شما