محمدرضا منجذب: نوسانات شاخص دلار (ارزش دلار نسبت به بقیه ارزها) همواره از حرکتی نوسانی و سیکلی منظم بصورت سینوسی افزایشی کاهشی بوده است. بعنوان نمونه طی دهه هشتاد وارد سیکل افزایشی شده و در سال ۸۶ به اوج خود رسیده است. سپس وارد سیکل کاهشی شده و در سال ۹۷ به حد پایین خود رسیده است و الی آخر. طی دوره ترامپ جمهوری خواه این حرکت در سیکل افزایشی خود قرار داشته است. سیاستهای ناسیونالیستی و ضد اجماع جهانی وی موجب تقویت تولید داخلی امریکا شد، و این موجب افزایش شاخص دلار شد. سطح بیکاری امریکا تا قبل کرونا به پایین ترین حد خود بعد از رکود دهه ۳۰ یعنی ۴ درصد رسید. این سطح حتی پایین تر از نرخ طبیعی بیکاری امریکا است.
حرکت کلی شاخص دلار از دهه ۶۰ تاکنون حاکی از آن است که علاوه بر حرکت سیکلی سینوسی مرتب، حکایت از کاهش کلی و حرکت بسمت پایین است. بعبارت دیگر با کاهش ارزش دلار نسبت به سایر پولها، صادرات امریکا افزایش داشته است و واردات آن کاهش. این حرکت توانسته بخشی از کسری تجاری امریکا را جبران کند.
همواره با انتخاب دموکراتها و سیاستهای پولی انبساطی که انها دنبال کرده اند، بنظر می رسد انتخابات امریکا بصورت تصادفی کاملا هماهنگ با این حرکت سیکلی بوده است! چرا که اکنون در سیکل افزایشی خود به نقطه اوج خود رسیده است!
شعارهای انتخاباتی بایدن و در راستای مبارزه با کرونا حکایت از این سیاستهای انبساطی پولی دارد. چرا که بسته مالی حمایتی هم به نتیجه و تصویب نرسیده است. در کل دلایل زیر را در کاهشی بودن شاخص دلار طی سال های پیش روی دولت دموکرات میتوان پیش بینی و اقامه کرد:
- انصراف قانون گذاران از تصویب هر نوع بسته هزینه های مالی شده است
- اظهارات رئیس فدرال رزرو، جروم پاول مبنی بر اعمال سیاستهای پولی انبساطی در آینده نزدیک
- کشف واکسن کرونا و هزینه هایی که دولت باید صرف واکسینه کردن بنماید و نیز گسترش اقتصادی بعد واکسن
- مقابله با گسترش کرونا
- اجرای قولهای انتخاباتی بایدن
- اگرچه ممکن است محدودیت های بیشتری برای تعطیل شدن برای بازارهای سهام ایالات متحده وجود داشته باشد، اما احتمال آماده شدن فدرال رزرو برای افزودن نقدینگی بیشتر است
اما هزینه تحمیلی این سیاستها بر مردم دنیا کاهش ارزش دلار حدود سی درصد است که معادل ۳۰۰۰ میلیارد دلار اخذ مالیات غیرمستقیم از دنیا خواهد بود.
نظر شما