تهمینه غمخوار؛ بازار: برخلاف رهبران بسیاری از کشورها که به محض اعلام پیروزی «جو بایدن» برای او پیام تبریک فرستادند، دولتمردان عربستانی پس از گذشت ۲۴ ساعت، رسما این پیروزی را تبریک گفتند. زیرا از نظر بن سلمان، پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا میتواند برای شخص او و کشورش گران تمام شود. تردید ریاض در پذیرش تغییر در واشنگتن این نگرانی را نشان داد که سیاستهای دولت جدید امریکا در قبال عربستان سعودی دوستانه نخواهد بود.
بایدن در کارزار انتخاباتی خود، از تجدیدنظر در سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه بالاخص عربستان سخن گفته، از جنگ عربستان در یمن انتقاد کرده و اعلام کرده بود که در صورت پیروزی، اقدام به بازبینی سیاست آمریکا در قبال آن کشور خواهد کرد.
بر همین اساس و با توجه به اهمیت چشم انداز روابط دو کشور امریکا و عربستان پس از برگزیده شدن بایدن به عنوان رییس جمهور امریکا، خبرنگار بازار نظرات و دیدگاههای چهار کارشناس مسائل خاورمیانه و غرب آسیا، «سید هادی افقهی»، «مصیب نعیمی»، «دکتر صباح زنگنه» و «حسین کنعانی مقدم» را در رابطه با این سوال که با برگزیده شدن جو بایدن به عنوان رییس جمهور امریکا آیا باید منتظر چرخش در سیاست آمریکا نسبت به عربستان سعودی بود؟ جویا شده که پاسخهای این کارشناسان در ادامه آمده است.
«سید هادی افقهی»، کارشناس مسائل غرب آسیا و کاردار اسبق ایران در لبنان: رابطه آمریکا با مجموعه کشورهای حوزه خلیج فارس یا شورای همکاری خلیج فارس یک رابطه ویژه است. به این معنا که در هرگونه حضور آمریکایی ها، خواه از جنس جمهوری خواه و یا از جنس دموکرات، دو سطح رابطه وجو دارد. ۵۰ درصد روابط راهبردی و استراتژیک و ۵۰ درصد باقی روابط تاکتیکی است. بنابراین هر رئیس جمهوری انتخاب شود، باید این قوانین، راهبردها، ضابطه ها و هدفگذاری ها را رعایت کند و روابط بسیار نزدیک موجود باشد.
حال در رابطه با شش کشور حوزه خلیج فارس، جغرافیایی این کشورها، مسئله انرژی و پایگاههای نظامی آن ها در واقع یک راهبرد است و ربطی به این که اوباما، ترامپ و بایدن باشد، ندارد. زیرا هر کشوری یک سری سیاستهای کلی به نام راهبرد و استراتژی دارد. حال در رابطه با عربستان این گونه می توانم مطرح کنم که عربستان سعودی چه بایدن بر سر کار باشد و چه ترامپ، یک کشور هم پیمان امریکا نیست، بلکه سرویس دهنده بسیار قوی به لحاظ انرژی، حمایت از رژیم صهیونیستی و دشمنی با ایران و مسائل دیگر است.
عربستان سعودی چه بایدن بر سر کار باشد و چه ترامپ، یک کشور هم پیمان امریکا نیست، بلکه سرویس دهنده بسیار قوی به لحاظ انرژی، حمایت از رژیم صهیونیستی و دشمنی با ایران و مسائل دیگر است
آمریکا به تمام این ویژگی های عربستان نیاز دارد و به هر حال در خود کشورهای خلیج فارس این مسئله متفاوت است. اما این اصل برقرار است که در سیاست خارجی آمریکا این شش کشور از اهمیت بالا و ویژه ای هم به دلایل سیاسی، هم نظامی، هم اقتصادی و نیز سوق الجیشی برخوردارند.
اما پس چطور مثلا در زمان سفر ترامپ در همان آغاز ریاست جمهوری، او ۴۲۰ میلیارد دلار از سعودیها پول طلب کرد؟ اما اوباما نتوانست این کار را انجام دهد. خود ملک بن سلمان بارها به خود شخص ترامپ گفته بود که چرا رئیسجمهور قبلی این قدر به ما فشار نمی آورد و پول از ما نمیخواست؟ و جوابی که ترامپ به او گفته بود این بود که آنها احمق بودند ولی من احمق نیستم، یعنی تفاوت رفتاری و ساز و کاری بین برخی از روسای جمهور از جنس جمهوریخواه و برخی از روسای جمهور از جنس دموکرات در سطح تاکتیکی است.
اینکه مثلا امریکا با چه تاکتیک، زبان و ادبیاتی با عربستان تعامل کند و آن یکی از جنس دموکراسی میگوید که مثلا من به شیوه ترامپ یعنی شیوه های غیر قانونی و خارج از عرف و پروتکل های متعارف رفتار می کنم، متفاوت است.
جمال قاشقچی، روزنامهنگار معروف عربستانی را در روز روشن در استانبول ترکیه به طرز فجیعی به قتل رساندند و زمانی که سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا متوجه این مسئله شد که پای بن سلمان در کار بوده و شخص ولیعهد دستور قتل این قتل را صادر کرده، ترامپ می گوید که شما نباید دخالت کنید و این مسئله را مطرح کنید که پای خود عربستان در کار است. این مسائل شخصی است و شما نباید چیزی را فاش کنید، زیرا ترامپ به فکر طلب پول از عربستان بوده است. در همان زمان صدای نمایندگان همان حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه به خاطر این موضوع که پای انسانیت، دموکراسی و حقوق بشر در میان بود، در آمد.
دموکراتها دو سال پیش این مسئله را مطرح کردند و بایدن گفت که ما قطعا از خون جمال خاشقچی نمیگذریم و ولیعهد عربستان را تنبیه میکنیم و با برخورد بسیار جدی با سعودیها برخورد خواهیم کرد. بایدن همچنین گفت که اجازه یاغی گری را به عربستان نخواهیم داد که این منطق در کنار منطق ترامپ قرار می گیرد و به نام تاکتیک در نظر گرفته می شود.
حال با این وجود اگر از بایدن سوال شود که آیا شما به خاطر قتل جمال خاشقچی و موضوع یمن که سالها مردم بی دفاع قتل عام می شوند، رابطه خود را با عربستان قطع خواهید کرد؟ قطعا در پاسخ می گوید خیر. بایدن معتقد است که باید به عربستان فشار بیاوریم و از شیوه ها و تاکتیک جدید برای مهار عربستان سعودی و کنترل و منزوی کردن آن استفاده کرده و این کشور را سر جای خود بنشانیم، اما نمیتوانیم از عربستان چشمپوشی کنیم.
بایدن معتقد است که باید به عربستان فشار بیاوریم و از شیوه ها و تاکتیک جدید برای مهار عربستان سعودی و کنترل و منزوی کردن آن استفاده کرده و این کشور را سر جای خود بنشانیم، اما نمیتوانیم از عربستان چشمپوشی کنیم
سیاست دموکراتها این است که از سیاست نرم از طریق فشار در مورد موضوعاتی چون حقوق بشر، آزادی و دموکراسی استفاده میکنند، اما جمهوری خواه ها از طریق برخوردهای خصمانه و تحریم با رقبای خود برخورد می کنند. اگر دقت کنیم اکثر جنگهای امریکا مربوط به زمانی است که تمام روسای جمهور، جمهوری خواه بودند. اسپانسرهای آنها نیز صاحبان کارخانه های اسلحه سازی و صنایع سنگین بودند.
از دیدگاه من، قطعاً بایدن شیوه ترامپ را در قبال عربستان پیش نخواهد گرفت، اما این گونه نیست که رابطه خود را با عربستان قطع و یا آن ها را تحت تحریم و فشار زیاد قرار دهد.
قطعاً بایدن شیوه ترامپ را در قبال عربستان پیش نخواهد گرفت، اما این گونه نیست که رابطه خود را با عربستان قطع و یا آن ها را تحت تحریم و فشار زیاد قرار دهد
«مصیب نعیمی»، کارشناس مسائل خاورمیانه و منطقه: بدون شک تحولات اخیر در امریکا و تغییر ریاست از حزب جمهوری خواه به دموکرات به ویژه از ترامپ به بایدن، اگرچه در رویکرد بایدن نسبت به بخشی از روشهای دائمی عربستان مانند حمایت از رژیم صهیونیستی یا مداخله در کشورهای دیگر تغییر چندانی پیش بینی نمی شود، اما روش و رویکرد او نسبت به کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات و بالاخص عربستان قطعا متغیر خواهد بود. بنابراین نوع سیاست جو بایدن و دموکراتها در قبال خاورمیانه متفاوت است، زیرا آن ها می دانند که سیاستهایی که ترامپ در سالهای گذشته در خاورمیانه پیاده کرد، تنها موجب آسیبهای زیادی برای امریکا شده و بنابراین درصدد تغییر آنها خواهند بود.
از طرفی، ارتباطی که عربستان در سالهای اخیر با امریکا داشت با شخص ترامپ بود و نوعی مشارکت تجاری و سودجویی که شخص ترامپ انجام می داد و حمایتهایی که حتی در مراحلی که از چارچوب اصلی خارج شده بودند، مانند جنگ یمن که از آن حمایت میکرد و تبعات آن نیز برای آمریکاییها کم نبود.
ارتباطی که عربستان در سالهای اخیر با امریکا داشت با شخص ترامپ بود و نوعی مشارکت تجاری و سودجویی که شخص ترامپ انجام می داد و حمایتهایی که حتی در مراحلی که از چارچوب اصلی خارج شده بودند، مانند جنگ یمن که از آن حمایت میکرد و تبعات آن نیز برای آمریکاییها کم نبود
مهمتر از آن، در عربستان تسویه های داخلی صورت می گرفت و بن سلمان عمدتاً کسانی را به زندان می انداخت که هم پیمانهای دموکراتها یا مرتبطین قوی با شخص بایدن به عنوان معاون رئیس جمهور و سیاستمدار و عضو کنگره در زمان اوباما بودند.
پیدایش و حضور بن سلمان به عنوان ولیعهد که در گردونه حاکمیت عربستان نبود، به یکباره با توجه به فوت بقیه و تحویل زمامداری به این شخص که از ناپختگی کامل، غرور و کبر برخوردار بود، مسیر داخلی عربستان را تغییر داد. آنهایی که در طی سالهای گذشته با آمریکا ارتباط نزدیک و مستقیم و حتی شخصی داشتند، بدون محاکمه و مجازات به زندان می انداخت و این مسئله باعث شد تا بایدن در دوران رقابت در قبل از انتخابات ریاست جمهوری، جنگ یمن را به عنوان یک معضل، نسبت به قتل تروریستی جمال خاشقچی، منتقد و روزنامهنگار سعودی به عنوان مشکل دیگر و دستگیری و زندان نمودن امرای قبلی عربستان به عنوان سومین عنصر خطای رژیم فعلی محمد بن سلمان و در کل حاکمیت عربستان مطرح و در نظر گیرد. همچنین، بایدن محمد بن سلمان را لازم به مجازات و واکنش را در این زمینه ها ضروری دانست.
آن چیزی که عربستان را نگران می کند، تغییر رویکرد آمریکا نسبت به منطقه نیست، البته این تغییر نشان دهنده خوی توسعهطلبی آن ها خواهد بود. آن چیزی که عربستان در رابطه با آن نگران است، این است که آنها تمامی تخممرغهای خود را در سبد ترامپ گذاشته بودند و با امریکا تعاملات بسیاری داشتند که حتی ترامپ نیز در این میان سو استفاده های شخصی می کرد.
حتی در دوره مبارزاتی انتخابات آمریکا، بن سلمان با جراد کشنر، مشاور ارشد کاخ سفید به طور مستقیم ارتباط داشت و اعلام کرد که از ترامپ حمایت مالی میکند زیرا به گفته محمد بن سلمان، ترامپ توسط عربستان خریداری شده بود و بن سلمان بارها در محافل خصوصی میگفت که ترامپ را به قیمت هر چند گران خریده ولی او کاملا در اختیار من است.
لذا بدیهی است که در دوره ما بعد، هم عربستانیها نگران باشند و هم دولت دموکرات آمریکا احساس کند که عربستان پایداری ندارد. بنابراین اگر میخواهد تغییری در عربستان انجام شود، بهتر است که توسط کسانی باشد که تجربه چندین ساله حاکمیت در عربستان را داشته اند. فرزندان نایف و حتی فرزندان فهد گزینه های بهتری قطعا می توانند در نظر گرفته شوند.
بدیهی است که در دوره بایدن، هم عربستانیها نگران باشند و هم دولت دموکراتهای آمریکا احساس کند که عربستان پایداری ندارد
«دکتر صباح زنگنه»، سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان همکاری های اسلامی و تحلیلگر امور بینالملل: فضای عمومی آمریکا نسبت به سیاستهای ترامپ در مقابل عربستان و جنایتهای آن در یمن و سایر مناطق فضای متفاوتی است. عربستان هم حمایت مالی زیادی از ترامپ می کرد و هم ترامپ از سیاستهای جنایات کارانه عربستان پشتیبانی می نمود. بنابراین یک رابطه خدمات متقابل میان هر دو وجود داشته است.
طبعا این سیاست با کنار رفتن دونالد ترامپ، بر امریکا حاکم و دوران سیاه جنایتهای عربستان در منطقه نیز بسته خواهد شد. بنابراین هر رئیسجمهور جدیدی که منتخب میشود، تحت تاثیر فضای سیاست خارجی حاکم بر امریکا قرار خواهد گرفت.
جو بایدن، متعلق به حزب دموکرات، عموماً نسبت به سیاستهای عربستان معترض و مخالف بوده که با آمدن وی بر سر کار حمایت متقابل امریکا از عربستان تغییر خواهد کرد. این تغییرات شامل قطع فروش تسلیحات و قطع کمکهای فنی و لجستیکی عربستان در مورد یمن خواهد بود که عربستان را ناگزیر خواهد کرد که جنگ را تمام کند و به سمت صلح و مردم یمن حرکت نماید.
البته عربستان تلاش های زیادی خواهد کرد تا همچنان ارتباط خود را با آمریکا حفظ و از حمایت های آمریکا برخوردار باشد، اما این وضعیت دیگر قابل تداوم نخواهد بود زیرا عربستان با مشکلات پشتیبانی، تسلیحاتی، لجستیکی و اطلاعاتی مواجه خواهد بود.
عربستان تلاش های زیادی خواهد کرد تا همچنان ارتباط خود را با آمریکا حفظ و از حمایت های آمریکا برخوردار باشد، اما این وضعیت دیگر قابل تداوم نخواهد بود زیرا عربستان با مشکلات پشتیبانی، تسلیحاتی، لجستیکی و اطلاعاتی مواجه خواهد بود
همچنین، سیاست سعودی ها در رابطه با یمن و حتی قطر دچار تغییر خواهد شد. به همین نسبت، احتمالا ناگزیر خواهد بود سیاست خود را نسبت به سوریه و عراق نیز تغییر داده و نرمشی از خود نشان دهد. در مورد لبنان هم میتوانیم شاهد نرمش بیشتری باشیم. اما در خصوص ایران این مسئله برمی گردد به سیاست کلی منطقه ای آمریکا. اگر سیاست آمریکا همچنان در جهت مهار و کنترل ایران حرکت کند، یک سیاستی دنبال خواهد شد، اما اگر به دنبال کاهش تنش و فراهم کردن فضای همکاری منطقهای باشد، آمریکا به عربستان فشار خواهد آورد تا همکاری خود را با ایران از سر بگیرد و همکاری این دو کشور بزرگ منطقه ای بتواند به ایجاد آرامش کمک نماید.
«حسین کنعانی مقدم»، کارشناس سیاست خارجی و مسائل بین الملل : مشخص است که سیاستهای غرب آسیا و روابط بین الملل آمریکا به عنوان مبنای نقشه راه صهیونیستها و خصوصاً لابی صهیونیستی در آمریکا تعیین میشود. قاعدتاً سه استراتژی را اسرائیلیها دنبال میکند: اسلام هراسی، ایران هراسی و شیعه هراسی.
در رابطه با رفتارهای مقامات آمریکایی که در منطقه مورد توجه قرار می گیرد، عربستان سعودی با توجه به اینکه در محور عربی، عبری و غربی قرار گرفته و در سیاستهای خود حتی در خصوص ایران نیز بر همین مبنا عمل می کند، به نظر میرسد عربستان با رفتن ترامپ و آمدن بایدن در مسائل خود در منطقه، تنشها و درگیریها خود را کمتر کند، زیرا بعید به نظر می رسد که بایدن خودش را درگیر چالشهای سعودی ها بکند و به نظر میرسد که در عین تلاش برای حفظ منافع آمریکا، در عین حال از درگیر شدن در مناقشات داخلی عربستان و انتقال قدرت در این کشور پرهیز کند.
البته لازم به ذکر است که عربستان به عنوان یک اهرم مهار ایران برای آمریکاییها مهم است که قطعاً از این اهرم استفاده خواهند کرد و قطعاً سعودیها باید هزینه بیشتری را پرداخت کنند. در این رابطه مثال جالبی وجود دارد که گفته می شود شیرش را ترامپ و گوشتش را بایدن میخورد.
عربستان به عنوان یک اهرم مهار ایران برای آمریکاییها مهم است که قطعاً از این اهرم استفاده خواهند کرد و قطعاً سعودیها باید هزینه بیشتری را پرداخت کنند
بنابراین کشورهای که خود را در مسائل مختلف داخلی و خارجی به سیاست آمریکا وابسته می کنند، قاعدتاً با تغییر چهره ها چندان نمیتوانند از بار تعهداتی که دادهاند شانه خالی کنند.
نظر شما