بازار؛ گروه ایرا: سه سال از زمین لرزه شدید و ۷.۳ ریشتری کرمانشاه گذشته و با این که کانون زلزله در شهرستان ثلاث باباجانی بود، حتی بیمارستان تازه احداث شده شهرستان اسلام آباد غرب و دو بلوک مسکن مهر این شهرستان که حدود ۱۰۰ کیلومتر با کانون زلزله فاصله داشت، دچار مشکلات سازه ای شدند.
این زلزله در یک منطقه کوهستانی رخ داد و کانون آن با روستاها و شهرهای اطراف آن فاصله داشت و خوشبختانه بر این اساس تلفات انسانی کمتری رخ داد. در گفت و گوی «بازار» با دکتر مرتضی بسطامی، نکات درس آموز از این زلزله بررسی شده است. بسطامی، دکترای مهندسی عمران با گزایش سازه از دانشگاه کوبه ژاپن دارد و در اولین روز بعد از وقوع زلزله از مناطق خسارت دیده از زلزله بازدید کرده بود.
باید دو نوع درس گرفت. یکی این که در قوانین و مقررات، مسائل خاصی در نظر گرفته شود و استانداردها و آئین نامه ها ارتقا پیدا کند. دیگری در حوزه فرهنگ عمومی جامعه و فرهنگ ساخت و ساز است و آنچه که با بخش اجرا و کارگری، استادکار، بنا و مهندس ناظر ربط دارد
*زلزله ۷.۳ ریشتری کرمانشاه در سال ۱۳۹۶ اتفاق افتاد و خسارت های زیادی هم وارد کرد ولی تلفات انسانی این زلزله نسبت به زلزله بم زیاد نبود. در کشورهای دیگر هم زلزله های بزرگ اتفاق افتاده است. در ژاپن حدود ۱۰۰ سال پیش، زلزله بزرگ اتفاق افتاد ولی در دهه های اخیر، زلزله کوبه ژاپن باعث کشته شدن چند هزار نفر شد.
با توجه به این که جنابعالی از دانشگاه کوبه مدرک دکترا دریافت کرده و با آن کشور آشنایی دارید و چند ساعت بعد از زلزله کرمانشاه هم، به محل وقوع این حادثه رفته بودید، ما چقدر از زلزله درس گرفته ایم؟
باید دو نوع درس گرفت. یکی این که در قوانین و مقررات، مسائل خاصی در نظر گرفته شود و استانداردها و آئین نامه ها ارتقا پیدا کند. دیگری در حوزه فرهنگ عمومی جامعه و فرهنگ ساخت و ساز است و آنچه که با بخش اجرا و کارگری، استادکار، بنا و مهندس ناظر ربط دارد. واقعیت امر این است که اگر زلزله های گذشته را در نظر بگیریم آئین نامه ۲۸۰۰ که آئین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله است، مدتی قبل از وقوع زلزله رودبار و منجیل (زلزله ۷.۴ ریشتری سال ۱۳۶۹) تهیه شده بود و آن دوره، یک شروع و حرکت در مملکت بود.
بعد از آن زلزله، یک زلزله مهم دیگر که رخ داد شهر بم (زلزله ۶.۶ ریشتری سال ۱۳۸۲) بود و باز آئین نامه زلزله کشور، دچار تغییرات زیادی شد و کامل تر و بهتر شد و به موازات آن، دستورالعمل های دیگری از جمله برای بهسازی و مقاوم سازی ساختمان ها تهیه شد.
تا قبل از زلزله بم، ما نشریه رسمی درباره زلزله بم نداشتیم و بعد از زلزله بم بود که پژوهشگاه زلزله شناسی و سازمان برنامه و بودجه، این نشریه را تهیه و منتشر کردند و همین کار باعث یک حرکت جدی شد. به طور خاص سازمان نوسازی مدارس، این موضوع را جدی گرفتند و از آئین نامه و دستورالعمل مقاوم سازی و بهسازی استفاده کردند و هزاران مدرسه، بهسازی و مقاوم سازی شد.
در برخی حوزه ها اصلاً آئین نامه و دستورالعملی وجود نداشت و مثلاً برای شبکه های آب، برق، گاز، فاضلاب و مخابرات، آئین نامه نداشتیم و حتی برای پل ها نیز آئین نامه نداشتیم. آن زلزله بمف سبب خیر شد که برای همه این بخش ها دستورالعمل و آئین نامه تهیه شد.
بعد از زلزله کرمانشاه هم، ضعف هایی که احساس شد که شاید به خاطر دستورالعمل ها و استانداردها باشد، مورد توجه قرار گرفتند و الان، چند ماهی است که کار روی ویرایش پنجم آئین نامه ۲۸۰۰ شروع شده و به خیلی از تجارب زلزله کرمانشاه هم توجه می شود تا اصلاحاتی در ویرایش چهارم این آئین نامه انجام شود. به نظرم، در این بخش، عملکرد نامناسبی نداشته ایم ولی گرفتاری ما در بخش دوم بوده یعنی بخش اجرای ساختمان. برای مثال استاد کار ما یا کارگران ما، چقدر نسبت به دوره قبل از زلزله، ماهرتر شده اند و ضوابط را در اجرا رعایت می کنند.
فردی که می خواهد آرماتور را ببندد یا فردی که می خواهد بتون را در ساخت و ساز مورد استفاده قرار بدهد، چقدر ضوابط و آئین نامه را رعایت می کنند، حرکت جدی خاصی انجام نشده. با وجود این که مهندسان ناظر، این وظیفه را دارند که بر اجرای ضوابط نظارت کنند ولی بدنه اجرایی ما و بدنه کارگری ما، مشکل دارد و اعتقاد به اجرای ضوابط ندارند بیا نمی دانند چگونه باید ضوابط را اجرا کنند. بر این اساس، در مورد بخش دوم تحرک قابل دفاعی انجام نشده است.
*در اوایل قرن بیستم برخی زلزله های بزرگ در ژاپن اتفاق افتاده بود و این کشور هم یک کشور صنعتی بوده و وارد جنگ جهانی دوم هم شد. با این حال، این کشور در زلزله کوبه ژاپن که اواخر قرن بیستم رخ داد، خسارت و تلفات انسانی داشت. از نظر درس گرفتن از اتفاقات و تجربه های گذشته، وضعیت ژاپنی ها چطور بوده و واقعاً چقدر از تجربه زلزله درس گرفتند؟
ژاپن هم بعد از زلزله سال ۱۹۲۳ توکیو (۷.۹ ریشتر) که حدود ۱۴۰ هزار نفر کشته داشت و خسارت های عظیمی را به جا گذاشت، مقررات فنی را جدی تر گرفتند و کیفیت ها را ارتقاء دادند. در ادامه در سال ۱۹۶۴ هم زلزله نیگاتا (۷.۶ ریشتری) در ژاپن رخ داد که دیدند فقط ساختمان مهم نیست و توجه به خاک هم اهمیت دارد.
گاهی اوقات، یک ساختمان به خوبی ساخته شده ولی زمین آنجا مشکل دارد و باید تمهیداتی در این زمینه در نظر گرفته شود. در این زلزله بود که مسائلی مثل روان گرایی (تبدیل خاک به حالت مایع) رخ داد و لغزش شیب ها در زلزله رخ داد.
در هر زلزله ای که در ژاپن اتفاق افتاده است، ژاپنی ها درس های جدیدی گرفته اند. این طور نیست که ژاپن، همه ضعف ها را پس از وقوع یک زلزله، برطرف کرده باشد. هر زلزله، درس های خاص خودش را دارد. بنابراین اگر به تجربیات ژاپن نگاه کنیم، در این کشور زلزله سال ۱۹۲۳ رخ داده و زلزله مهم سال ۱۹۶۴ هم در شمال شهر نیگاتا رخ داده است.
*با وجود وقوع زلزله های بزرگ در چندین دهه قبل و خسارت های زیاد ناشی از آنها، آیا ژاپن باز باید در زلزله کوبه تلفات زیادی را تجربه می کرد؟
بعد از این زلزله، چند زلزله دیگر رخ داد و آنها هم مهم بودند ولی یک دفعه زلزله کوبه (زلزله ۷.۳ ریشتری) در سال ۱۹۹۵ اتفاق افتاد. این زلزله حدود ۷۲ سال بعد از زلزله ابتدای قرن بیستم بود. در زلزله کوبه، حدود ۶۵۰۰ نفر کشته شدند. البته ساختمان های این دوره، مهندسی تر شده بودند. همین شهر کوبه در جنگ جهانی دوم تقریباً نابود شده و بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده بود. در زمانی که زلزله کوبه اتفاق افتاد شاید ۳۵ سال از عمر خیلی از بخش های شهر کوبه می گذشت.
با این حال، در زلزله کوبه ساختمان های زیادی آسیب دیده بوند. آسیب دیدن ساختمان ها زیاد بود ولی کشته ها، نسبت به آسیب ها، کمتر بود. در این زلزله تعداد ۶۵۰۰ نفر از جمیعت یک و نیم میلیون نفری این شهر کشته شدند. در زلزله بم ۳۰ هزار کشته از ۹۰ هزار نفر جمعیت شهر کشته شدند.
در مجموع، ژاپنی ها در حوزه تلفات انسانی، خوب عمل کردند. زلزله کوبه با تمام گرفتاری هایی که داشت تلفات انسانی زیادی نداشت. البته این تعداد تلفات انسانی، فقط به خطر وقوع زلزله نبود و حدود ۵۰۰ نفر در آتش سوزی های ناشی از زلزله از بین رفتند و نه در خود زلزله. بعد از زلزله کوبه، ائین نامه های مربوط به ساخت و ساز، به روز و سختگیرانه شد. کیفیت ساخت هم ارتقا پیدا کرد و از آن زلزله درس گرفتند.
هر چه از نظر زمانی جلوتر بیاییم، می بینیم که در زلزله هایی که در قرن بیست و یکم در ژاپن رخ داد، تعداد کشته ها در حد چند نفر و نهایتاً چند ده نفر، محدود شد. این وضع نشان می دهد که ژاپنی ها در کنترل تلفات انسانی، عملکرد نامناسبی نداشتند.
آئین نامه ما، می گوید ما در زلزله می توانیم تا یک حدی خسارت داشته باشیم. اگر ما بخواهیم واقعاً خسارت نداشته باشیم، اسکلت ساختمان ها باید خیلی قوی تر از حالت فعلی باشد. برای مثال، ما ساختمان را برای قدرتی در حد یک دوم یا یک سوم یا یک چهارم نیروی واقعی زلزله، طراحی می کنیم
*در زلزله کرمانشاه، تعداد زیادی از ساختمان های خشتی و گلی و دارای ساختار بنایی داشتند تخریب شدند. این نوع ساختمان ها مقاوم نیستند و در زلزله نه چندان بزرگ هم آسیب می بینند ولی هزینه زیادی صرف ساخت ساختمان های با سازه فولادی و بتونی شده بود و انتظار این بوده که این نوع ساختمان ها تخریب نشوند.
با این حال، تخریب برخی از این ساختمان ها در زلزله کرمانشاه اتفاق افتاد. سرپل ذهاب تقریباً به کانون زلزله نزدیک تر بود ولی شهر اسلام آباد حدود ۱۰۰ کیلیومتر با کانون زلزله فاصله داشت و برخی از بلوک های مسکن مهر این شهر کلاً تخریب شدند.
با این که شتاب زلزله در اسلام آباد غرب کمتر بوده، آیا این حد از آسیب دیدن ساختمان ها نشان می دهد که ما مشکل اساسی داریم و هنوز فاصله داریم تا به نقطه ایده آل برسیم که خسارت کمتری اتفاق بیفتد؟
در اینجا دو نکته مطرح است. این ساختمان ها قرار بوده تا یک حدی خراب شوند. چون اصلاً آئین نامه ما، می گوید ما در زلزله می توانیم تا یک حدی خسارت داشته باشیم. اگر ما بخواهیم واقعاً خسارت نداشته باشیم، اسکلت ساختمان ها باید خیلی قوی تر از حالت فعلی باشد. برای مثال، ما ساختمان را برای قدرتی در حد یک دوم یا یک سوم یا یک چهارم نیروی واقعی زلزله، طراحی می کنیم و عملاً به سازه اجازه می دهیم که بخشی از انرژی زلزله بتواند خرابی های جزئی تا متوسط در ساختمان، ایجاد کند.
*شهر اسلام آباد غرب حدود ۱۰۰ کیلومتر با کانون زلزله فاصله داشته ولی دو بلوک مسکن مهر شرف آباد آن، دچار فروریزش شده اند. این مقدار ۱۰۰ کیلومتر، فاصله قابل توجه و زیادی نیست؟
اساساً در هر جا ساختمانی که ساخته می شود در زمان زلزله، خسارت را تا حدی و تا حد متوسط می پذیریم. ما ساختمان معمولی که در زلزله شدید خراب نشود نداریم و فقط ساختمان های خاص مثل نیروگاه ها و مخازن تحت فشار زیاد که اگر اتفاق برای آنها بیفتد، مشکلات زیادی به وجود می آورند، نباید خراب شوند. نکته دوم این است که همین بحث ها در زلزله های شدید سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ نیوزیلند، خیلی سر و صدا کرد و مردم اعتراض کرده و از مهندسان شکایت کردند. این زلزله ها حدود ۷۰ نفر کشته داشتند ولی حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار به ساختمان ها خسارت وارد شد.
مردم شکایت کردند ولی دادگاه نتوانست مهندسان را محکوم کند. چرا که مهندسان گفتند آئین نامه ساخت و ساز، به ما اجازه داده که ساختمان، خسارت هم ببیند و ما با این فرض، ساختمان را طراحی کرده ایم. همین موضوع، سر منشاء بحث های جدیدی شد و در آئین نامه ها، فلسفه طراحی ساختمان ها در حال عوض شدن است.
در مورد تخریب اتفاق افتاده در شهر اسلام آباد غرب باید بگویم که اجرا، مشکلات زیادی وجود داشته است. من شخصاً از آن دو بلوک تخریب شده مسکن مهر اسلام آباد بازدید کردم و البته بیمارستان اسلام آباد غرب هم خراب شد یعنی برای ساختمان هایی که دولت متولی آنها بود این اتفاقات رخ داد.
در حالی که حتی ساختمان های غیر مهندسی مردم آنجا آسیب ندید چون حدود ۱۱۰ کیلومتر با کانون زلزله فاصله داشت. تخریب این ساختمان ها، به کیفیت بسیار پایین بتون برمی گردد. من نمونه شن و ماسه آنجا را به پژوهشگاه زلزله شناسی آوردم. با نمونه گیری هایی که از بتون و خاک آنجا گرفتم، متوجه شدم که ساخت این بلوک های مسکن مهر، کاملاً بدون مطالعه بوده و اجرا نیز با کیفیت بسیار ضعیفی بوده است. اگر اجرا به درستی انجام می شد با همان ستون ها، بلوک های مسکن مهر نباید خراب می شد.
*به طور رسمی اعلام شده کارخانه های بتون سازی شهرهای اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب، نشان سازمان استاندارد دارند ولی بتون آنها کیفیت نداشته است.
بله. من این موضوع را اعلام کردم و مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهر سازی (وزارت راه و شهر سازی) هم اعلام کرده است. اصلاً بتون نبوده و افتضاح بوده و مقاومت آن در حد ۱۰ مگا پاسکال بوده است. بتونی که باید حداقل ۲۵ مگا پاسکال مقاومت داشته باشد ۱۰ مگا پاسکال مقاومت داشته است یعنی ۴۰ درصد مقاومتی که باید داشته باید بتونی تولید شده داشته است.
در این حالت، چه انتظاری از این ساختمان بدبخت دارید. انگار مثل بچه ای است که نهایتاً می تواند یک وزنه ۵ کیلویی را در دستش نگه دارد ولی ما وزنه ۲۰ کیلویی را به او بدهیم. این بچه نمی تواند نمی تواند این وزنه سنگین را نگه دارد و آسیب می بیند.
*بتون را از کارخانه ها آورده و مورد استفاده قرار داده اند؟
از شن و ماسه چهار معدن برای تولید بتون استفاده شده بود و من نمونه های آنها را به پژوهشگاه زلزله شناسی آوردم. فقط یک معدن کیفیت داشته است که در نزدیکی شهر کرمانشاه بوده و دور بوده و هزینه زیادی تحمیل می شده ولی شن و ماسه سه معدن دیگر، آهکی بود. مصالح باید کیفیت داشته باشد و فقط این مشکل وجود نداشته و آن فردی هم که آرماتور را اجرا کرده، مهارت نداشته است. در آنجا آرماتور زیادی استفاده شده و شاید اینهمه آرماتور نیاز نبوده که استفاده شود و کیفیت آرماتورها بد نبوده ولی این که با چه زاویه ای، قلاب ها بسته شود و فاصله ها چگونه باشد مهم است.
این موارد ضروری ضروری در اجرا رعایت نشده بود. در حالی که نقاط بحرانی یک سازه مشخص است. برای مثال وقتی ما راه می رویم کدام قسمت پا بحرانی است؟ مچ پا و مفصل زانوی ما، بحرانی است و باید آنها را تقویت کرد. در ساختمان نیز، این موارد باید رعایت شود.
*در اسلام آباد غربف دو بلوک مسکن مهعر به طو کلی تخریب شده و دچار فرو ریزش شده بود و باید ساختمان ها دوباره ساخته می شد. در سرپل ذهاب، سه بلوک مسکن مهرف بعد از زلزله، تخریب شدند و دوباره سه بلوک در حال ساخت است. قرار شده بود که یک بلوک دیگر در مسکن مهر سرپل ذهاب تخریب شود و نوسازی شود ولی ظاهراً منصرف شده و فقط آن را بازسازی کردند. آقای مهردادی معاون عمرانی استاندار، گفته بود سه بلوک به طور کامل تخریب شده و باید از نو ساخته شوند و یک بلوک دیگر هم باید تخریب شود و از نو ساخته شود.
البته جنابعالی گفته بودید که علاوه بر این که این چهار بلوک مشکل سازه ای پیدا کرده اند بقیه هم دچار آسیب سازه ای شده اند. چرا اساساً این چهاربلوک چنین وضعیتی در زلزله پیدا کرده بودند؟
وقتی که آسیب ها و خسارات یک ساختمان، از یک حدی فراتر می رود دیگر نمی شود کاری کرد. در این زلزله بتون ستون ها، خُرد شده و بتون را نمی شود با چسب، بچسبانیم. وقتی بتون، خُرد شده یعنی این که عمر آن تمام شده. در این حالت، چنین ساختمان باید تخریب شود و چاره دیگری نداریم. خسارت های آن چند تا بلوک مسکن مهر، واقعاً اساسی بود.
*یک بلوک از چهار بلوک مسکن مهر سرپل ذهاب که مشکل سازهع ای شدید پیدا کردند، نهایتاً تخریب نشد. وقتی معاون استاندار کرمانشاه گفته بود که بلوک چهارم هم باید تخریب شود چرا نهایتاً تخریب نشد و فقط سه بلوک تخریب شد؟
من اگر به جای مسئولان استان بودم و مسئولیت داشتم همه بلوک های دیگر را هم تخریب می کردم.
وقتی که آسیب ها و خسارات یک ساختمان، از یک حدی فراتر می رود دیگر نمی شود کاری کرد. در این زلزله بتون ستون ها، خُرد شده و بتون را نمی شود با چسب، بچسبانیم. وقتی بتون، خُرد شده یعنی این که عمر آن تمام شده. در این حالت، چنین ساختمان باید تخریب شود
*آن ۲۱ بلوک دیگر که گفته بودند فقط بازسازی شود و تخریب نشود، به نظر شما باید تخریب می شدند؟
بله. حتی آن بلوک ها نیز باید تخریب می شد. به دلیل این که بتون استفاده شده کیفیت نداشت. در بتون خیلی از ستون های آنجا، تَرَک های زیادی ایجاد شده بود. من از تک تک آن بلوک ها بایدید کردم و عکس گرفتم.
بلوک های دیگر را به خاطر مسائل اجتماعی تخریب نکردند. به نظرم، به خاطر این که مسکن مهر در کل کشور زیر سوال نرود، آن بلوک را تخریب نکردند. شاید هزینه سنگینی برای بازسازی آنجا شده باشد ولی من نمی توانم راجع به مقاوم سازی آن ۲۱ بلوک اظهار نظر کنم چون مقاوم سازی را ندیده و محاسبات آنها را ندیده ام.
*ولی شما اعتقاد دارید همان ۲۱ بلوک مسکن مهر که در زلزله، کمتر خسارت دیده بودند خسارت سازه ای داشته اند.
اکثر ستون های دور راه پله ها دچار مشکل شده بودند و آن ستون ها را چطور می توانستند ترمیم کنند. ستون ساختمان، اصل و اساس ساختمان است ولی ستون های دور راه پله، شکسته بود. به نظر من، نباید برای مقاوم سازی این بلوک ها هزینه می شد و باید همه بلوک ها را تخریب می کردند و از اول می ساختند. مگر ساخت اسکلت یک ساختمان چقدر خرج دارد؟ در حد ۲۵ درصد از هزینه یک ساختمان، مربوط به هزینه اسکلت آن است.
در مورد این بلوک ها ۷۵ درصد هزینه ها از دست رفته است و نازک کاری ها و دیوارها، در زلزله آسیب دیده بود. حتی اگر جاهایی که در زلزله اسیب ندیده بود، آنها را برای مقاوم سازی خراب کرده و پایین ریختند.
اکثر ستون های دور راه پله ها دچار مشکل شده بودند و آن ستون ها را چطور می توانستند ترمیم کنند. ستون ساختمان، اصل و اساس ساختمان است ولی ستون های دور راه پله، شکسته بود. به نظر من، نباید برای مقاوم سازی این بلوک ها هزینه می شد
*پس به نظر شما همه آن ۲۴ بلوک مسکن مهر مجتمع شهید شیرودی سرپل ذهاب، باید تخریب می شدند و از نو ساخته می شدند؟
بله. ارزش ۲۵ درصد یک ساختمان مربوط به اسکلت است و اسکلت ساختمان هم آسیب دیده است. بنابراین، نباید برای آن ۲۵ درصد هزینه زیادی کرد. در حال حاضر برای مقاوم سازی، هزینه سنگینی انجام شده و آن ۷۵ درصد دیگر هم به این هزینه اضافه می شود.
در این حالت به اندازه ۸۰ تا ۹۰ درصد هزینه ساخت یک ساختمان، هزینه شده ولی آن ساختمان هنوز مشکل دارد. سوال شما این است که آن مقاوم سازی اصولی بوده یا نه؟ من می خواهم بگویم که ای کاش کل بلوک های مسکن مهر را تخریب می کردند. حتی من بعد از وقوع زلزله و وارد شدن خسارت جدی به مسکن مهر سرپل ذهاب گفتم که اگر من مسئولیت داشته باشم مسکن مهر آنجا را موزه زلزله می کنم. چون فقط بحث ساختمان نبود و خاک آنجا هم مشکل داشت. یک مشکل آنجا، خاک بود با مشکل خاک آنجا چه کار کرده اند.
*در مورد مسکن مهر شرف آباد اسلام آباد غرب که دو بلوک آن، بدتر از مسکن مهر سرپل ذهاب آسیب دیده و دچار فرو ریزش شده بودند چه نظری دارید؟
یکی از مشکلات مسکن مهر اسلام آباد این بود که مسائل مربوط به خاک را در محاسبات خودشان در نظر نگرفته بودند. بعد هم اجرا، کیفیت نداشته است. جالب این که در سرپل ذهاب، شتاب زلزله هفت دهم جی تحمل شده ولی در اسلام آباد غرب، شاید شتاب دو دهم جی بوده یعنی یک سوم شتاب سر پل ذهاب، به مسکن مهر اسلام آباد غرب شتاب و نیروی زلزله وارد شده.
وقتی که این بلا بر سر آن دو بلوک مسکن مهر اسلام آباد غرب آمده، باید نسبت به بلوک های دیگر آنجا هم شک کرد یعنی همان بلوک هایی که شاید گفته شود آسیب ندیده اند. ما امیدواریم دوباره زلزله اتفاق نیفتد ولی گسل آنجا، طول زیادی دارد ولی اگر زلزله رخ بدهد ممکن است این گسل در نزدیکی اسلام آباد غرب فعال شود.
*شتاب زلزله در سر پل ذهاب ۶۸ صدم بوده و شتاب اسلام آباد غرب ۱۲ صدم بوده است.
حالا می توان در مورد آن گفت چون خاک آن مشکل داشته، یک مقدار موج زلزله تقویت شده ولی وقتی شتاب زلزله ۱۲ صدم بوده، اصلاً فاجعه است. وقتی یک بلوک مسکن مهر با شتاب ۱۲ صدم، فرو ریخته یعنی خیلی بی کیفیت بوده است.
نظر شما