بازار؛ گروه بورس: بورس تهران در سال ۱۳۹۹ تحولات مختلفی را پشت سر گذاشت و در هفته های اخیر، دچار نزول و ریزش های متعددی بود و تقریباً ۱۵۰ درصد از ۳۰۰ درصد رشد و بازدهی شاخص کل در سال ۱۳۹۹ در سه ماه اخیر از بین رفت و این بازار، به رصد وقایع سیاسی بین المللی پرداخت.
با توجه به این که چند روز بعد از انتخابات آمریکا، شکست ترامپ در انتخابات تقریباً قطعی شده و رویکرد کاملاً ضد ایرانی او بالاخره و طی هفته های آینده متوقف خواهد شد، «بازار» با علیرضا نجارپور- تحلیلگر بازار سرمایه- وضعیت بورس تهران و علل و عوامل وقایع موثر بر بورس را بررسی کرده است.
*****
*در ماه های اخیر درباره تاثیر وقایع و اخبار بر بورس صحبت های مختلفی مطرح می شد. بالاخره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم برگزار شد و نتیجه انتخابات به نفع آقای بایدن پیش رفت. در روز چهارشنبه ۱۴ آبان، بورس تهران، یک رشد ۲۶ هزار واحدی را تجربه کرد.به نظر شما، آیا تاثیر انتخابات آمریکا مقطعی و در این مدت یک شوک بود یا این که بیش از تاثیرگذاری مقطعی بود؟
از حدود ۲۰ مرداد ماه امسال که اصلاح بازار شروع شد، بخش زیادی از اثر آمدن آقای بایدن، در بازار پیش خور شد. سوال این است که چطور پیش خور شد؟ الان دلار نیمایی حدود ۲۶ هزار تومان بوده و نرخ دلار در بازار آزاد حدود ۲۹ هزار تومان است.
اگر فرض کنیم با آقای بایدن، یک چشم انداز از گشایش های اقتصادی و رفع تحریم ها برخی از کشور به وجود بیاید و احتمال یک توافق با آمریکا بدهیم با نرخ دلار ۲۰ هزار تومان در آن حالت، بازار سرمایه از ارزندگی بیش تری نسبت به بازارهای دیگر برخوردار است.
در حال حاضر، سکه با نرخ دلار ۳۱ تا ۳۲ هزار تومان قیمت گذاری می شود یا ربع سکه با نرخ دلار ۴۷ هزار تومان قیمت گذاری می شود. همچنین خودروی خارجی با نرخ دلار حدود ۴۵ هزار تومان معامله می شود.چیزی که ما می توانیم بگوییم این است که در اصلاح بازار، آمدن آقای بایدن پیش خور شد و زودتر اصلاح قیمتی در این بازار انجام شد. اگر قرار بود کُلپسی (سقوط) با یک توافق یا مذاکره اتفاق بیفتد، بازار بورس زودتر از همه آن را در خودش دید.
من فکر می کنم هر کدام از کاندیداها انتخاب می شدند، در بلند مدت رشد بازار اتفاق می افتاد. البته در زمان انتخاب آقای ترامپ، با سرعت بیش تر و با انتخاب آقای بایدن با سرعت کمتر و مدت طولانی تری، این رشد اتفاق می افتاد.چرا که ما به مرور چشم انداز افزایش فروش شرکت ها را خواهیم داشت و رفع تحریم های صادراتی را خواهیم داشت. تخفیف هایی که شرکت ها روی محصولات خودشان می دهند کمتر خواهد شد. حتی اگر شوکی یک یا دو روزه در حد ۱۰ درصد به بورس وارد شود ولی در بلند مدت، چشم انداز مثبت است.
*در ارتباط با وضعیتی که در سه ماه اخیر در بورس تهران داشته ایم، به نظر شما چه عواملی به طور مشخص باعث شدند که ریزش یا سقوط بورس را داشته باشیم؟
موقعی که شاخص کُل بورس به بیش از دو میلیون و ۷۰ هزار واحد رسید و بعداً شروع به اصلاح یا ریزش کرد، نرخ دلار نیمایی کمتر از ۲۰ هزار تومان بود. با آن نرخ دلار، برخی از سهمها گران بودند و انتظار ریزش وجود داشت ولی به مرور عوامل بنیادی تاثیرگذار در سود شرکت ها، تقویت شد و قیمت های جهانی کالاها و مواد مختلف بالاتر رفت و نرخ دلار نیمایی هم بالاتر رفت.
این وضع باعث شد قیمت سهام شرکت ها دوباره ارزنده شوند ولی با توجه به شوک اولیه که قیمت ها شروع به ریزش کردند، برخی از سرمایه گذاران حقیقی تازه وارد به بورس، به صورت هیجانی تصمیم گیری کردند و به طور مرتب به فشار عرضه ها اضافه شد. ما می توانیم دو عامل را برای ریزش بازار نام ببریم. یک عامل، در ابتدا بالا رفتن قیمت ها بود و عامل دیگر که بعد از عامل اول اتفاق افتاد، واکنش شدید فعالان بازار بود.
*در مورد ماه های اول ۱۳۹۹ گفته شد که ۱۰۰ هزار میلیارد تومان توسط سرمایه گذاران و حقیقی و مردم عادی وارد بورس شد ولی برای دوره بعد از ریزش بورس یعنی از ماه مرداد اعلام شده که ۸۷ هزار میلیارد تومان سرمایه از بورس خارج شده.با توجه به ارزش بیش از ۵ تریلیونی (هزار هزار میلیارد) بورس تهران، آیا این مقدار خروج سرمایه می تواند نقش اساسی در ریزی شدید بورس داشته باشد؟
وقتی که یک پول وارد بازار می شود و این وضع باعث می شود قیمت ها بالا برود، موقع خروج نیز همین قدر تاثیر دارد یعنی موقعی که خارج می شود ما همین قدر ریزش خواهیم داشت. وقتی که ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پول حقیقی وارد بازار می شود و یک رشد حدود ۳۰۰ درصدی را در چند ماه داشته است، با خروج ۸۰ هزار میلیارد تومان هم، ریزش ۳۰ یا ۴۰ درصدی دور ار انتظار نیست. البته بخشی از ریزش بورس، به خاطر واکنش شدیدی بود که اتفاق افتاد و اگر این پول در مدت مثلاً شش ماهه خارج می شد ما اصلاح قیمتی کمتری داشتیم. یک مقدار جریان خروج پول از بورس، خیلی پُرفشار بود و باعث شد اصلاح بورس، عمیق شود.
*اِشکالات و انتقاداتی هم نسبت به عملکرد بورس تهران و مسئولان آن وارد می شود. فرضاً گفته می شود که تقاضا وجود داشته و این تقاضا بیش از عرضه بوده ولی مشکلاتی ایجاد شده و ادعا می شود در بورس دستکاریهایی اتفاق افتاده است. آیا شما به چنین موضوعی رسیدهاید و به دستکاری شدن شاخص بورس باور دارید؟
خیر. من به دستکاری بورس اعتقاد ندارم ولی در برخی شرکت های سرمایه گذاری، عملکردهایی داشته ایم که چندان حرفه ای نبود. آن موقع که قیمت سهم ها بالا می رفت، عرضه ای انجام نشد.
اگر در همان زمان، شرکت های بورسی عرضه خودشان را بیش تر می کردند یعنی سهامداران حقوقی و سهامداران عمده، عرضه سهام را افزایش می دادند، قیمت سهام به شدت بالا نمیرفت.
در زمانی هم که بازار، شروع به ریزش کرد این نوع شرکت ها پول داشتند که دوباره سهام بخرند. این که این شرکت ها و سهامداران بزرگ، منفعل عمل کردند باعث شد که این شرکت ها از سهم های خودشان که سهامدار عمده آن هستند، نتوانند حمایت کنند. البته هر فرد و شرکتی، در خرید و فروش سهام آزاد است و ما نمیتوانیم ایراد بگیریم ولی ما انتظار داشتیم شرکت های سرمایه گذاری بزرگ، یک مقدار عملکرد حرفه ای تری داشته باشند.
*یک موضوع که مورد انتقاد است این بوده که تقاضا برای خرید سهم وجود داشته ولی قیمت سهم سقوط کرده. در چنین حالتی به چه علت قیمت سهم سقوط کرده است؟
ما باید تعادل عرضه و تقاضا را ببینیم. قطعاً عرضه بیش از تقاضا بوده که قیمت اُفت کرده است. اگر تقاضا بیش تر از عرضه بود قیمت ها بالاتر می رفت ولی وقتی عرضه سهم توسط سهامدار حقیقی یا حتی حقوقی بیش تر از تقاضا باشد به طور طبیعی، قیمت سهم پایین تر می آید چون فروش زیادتر می شود.
*این منتقدان اعتقاد دارند که تقاضا وجود داشته و عرضه کم بوده ولی باز قیمت سهم ۵ درصد منفی شده است؟
من متوجه نمی شوم اگر عرضه کم بوده و تقاضا وجود داشته چطور منفی ۵ خورده است؟
*ما در صحبتی که با آقای دکتر بُغُزیان (اقتصاددان) داشتیم این نوع منفی شدن قیمت سهام را مطرح کردند و گفتند بورس دستکاری می شود، آیا شما این نکته را قبول دارید؟
برای من عجیب است که تقاضا وجود داشته ولی عرضه نبوده و قیمت پایین آمده است.
*در وضعیت فعلی، برخی شرکت ها در روز چهارشنبه این هفته، در حد ۵ رشد قیمت داشتند. چرا یک دفعه سهام شرکت های فولاد مبارکه یا شرکت ملی مس، رشد جهشی قیمت داشتند؟
یک مقدار بازار منتظر انتخابات بود یعنی از یک یا دو هفته قبل از انتخابات، خریداران دست نگه داشتن تا انتخابات بگذرد. در روز چهارشنبه با توجه به این که انتخابات برگزار شده بود و برخی نتایج آمده بود، خریداران تمایل بیش تری به خرید داشتهاند و افراد کمتر فروشنده بودهاند.یک مقدار عدم قطعیت نسبت به انتخابات برطرف شد و این موضوع باعث شد که معاملات راحت تر انجام شود.
*قیمت برخی شرکت های بورسی مثل شرکت های خودرویی منفی شد. این نوع شرکت ها چرا چنین وضعی پیدا کردند؟
شرکت های کامودیتی محور ما، اصلاح قیمتی بیش تری داشتند و الان این شرکت ها با تقاضا مواجه شدهاند ولی شرکتهایی مثل خودرویی یا صنایع داخلی که در هفته های اخیر ریزش کمتری داشتند، خریدار به سمت آنها نمی رفت. خریدار بیشتر به سمت صنایع کامودیتی محور می رود. بازدهی سهم های دلاری بیش تر است و این نوع شرکت های خریدار بیش تری دارند.
*در شش ماهه اول سال ۱۳۹۹ صادرات فولاد و صنایع فولادی ایران نسبت به سال گذشته ۳۲ درصد کاهش پیدا کرد. با این که ما این مقدار کاهش صادرات داشتهایم آیا شرکت های فولادی حاضر در بورس، باز باید اینقدر رونق داشته باشند؟
درست است که صادرات فولاد ما کاهش پیدا کرده ولی ما همچنان فروش داخلی را داریم. فروش داخلی هم با قیمت های جهانی انطباق دارد ولی به هر حال یک مقدار از رونق شرکت های فولادی کم می شود.من فکر می کنم این شرکت ها دوباره به فروش اصلی خودشان برمی گردند. یک مقدار از کاهش صادرات به خاطر کرونا بوده و با کنترل شدن کرونا، دوباره صادرات افزایش پیدا می کند.
*شما امیدوارید که شیوع کرونا به پایان رسیده باشد و یا به سمت پایین رفته باشد؟
من نمی گویم به پایان رسیده. من می گویم هر چقدر کنترل انجام شود و رونق اقتصادی بالاخص در چین به وجود می آید و صنایع چین احیا می شوند، تقاضا هم بیش تر می شود و این وضع به نفع شرکت های صادراتی ما می شود.
*بر اساس اعلام آقای غریب پور رئیس سازمان نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو)، شرکتهای معدنی و صنایع معدنی بورسی در ۷ ماهه اول امسال ۱۴۹ هزار میلیارد تومان فروش داشته اند که ۳۹ درصد رشد نسبت به مدت مشابه سال ۱۳۹۸ است.به نظر شما، آیا این مقدار فروش، رقم قابل توجهی برای ۷۴ شرکت معدنی و صنایع فعال در بورس تهران است؟
رشد آن به خاطر افزایش قیمت جهانی و افزایش نرخ دلار بوده و به نظرم منطقی است.
*پس عامل قیمت باعث این رشد فروش شده و نه این که افزایش تولید قابل توجهی اتفاق افتاده باشد.
این شرکت ها یک مقدار افزایش تولید داشتند ولی افزایش فروش این شرکت ها، بیش تر به خاطر افزایش قیمت جهانی و قیمت دلار بود.
*قیمت فولاد و صنایع فولادی در سال ۱۳۹۹ به شدت افزایش پیدا کرد. در حوره داخلی این افزایش قیمت ها تا چه حد می توانست بر افزایش فروش این شرکت ها تاثیر بگذارد؟
در بازار داخلی هم همان قدر تاثیر دارد. چون نرخ محصولات فولادی ما نزدیک به قیمت جهانی است. شرکت های معدنی، صادرات چندانی ندارند و قیمت محصول آنها بر حسب شمش فولاد خوزستان است و وقتی قیمت شمش فولاد خوزستان گران می شود، محصولات شرکت های معدنی هم گران می شود.
*در روزهای پایانی مرداد امسال که حدود ۳۰۰ هزار واحد شاخص کل بورس نزول کرده بود، برخی کارشناسان حوزه بازار سرمایه تصور نمی کردند ریزش بورس به شدت ادامه داشته باشد.
شاخص کل بورس با افزایش ۲۶ هزار واحدی در روز چهارشنبه این هفته، باز زیر یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد قرار دارد که ۸۰۰ هزار واحد کاهش نشان می دهد. چرا در این مدت ریزش بورس برای کارشناسان بورس و کسانی که در این حوزه اظهار نظر می کردند قابل پیش بینی نبود؟
تحلیل کارشناسان به خاطر این بود که احتمال خروج پول از بورس را نمیدادند. چون در بازارهای موازی محدودیت وجود داشت. این موضوع باعث شده بود که این کارشناسان نتوانند این مقدار ریزش بورس را پیش بینی کنند.یک عامل هم به بیش واکنشی سرمایه گذاران حقیقی بود که ترس بر آنها غلبه کرده بود و این موضوع قابل اندازه گیری نبود.
*در حال حاضر به طور مشخص وضعیت بورس نسبت به بازارهای رقیب چگونه است؟
در بازار بورس، عمده شرکت های بورسی با نرخ دلار ۲۵ هزار تومانی و با نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازدهی بین ۶ تا ۹ داشته باشند که نسبت به بازارهای موازی مثل ملک یا کالاهای دیگر که با نرخ دلار بیش از نرخ دلار روز معامله می شدند قطعاً ارزنده تر هستند.
*به طور مقطعی قیمت سهام فولاد مبارکه و ملی مس و گل گهر افزایش داشتند. به نظرتان گروه های جذاب بورسی در هفته های آینده کدام هستند؟
من فکر می کنم اگر گروهی نبینیم بهتر است. ما در گروه های مختلف، سهم های متفاوتی با نسبت قیمت به درآمد پایین و بالا داریم و اگر گروه بندی نکنیم بهتر است. با این حال به نظرم اگر ۵۰ درصد از سرمایه در حوزه شرکت های کامودیتی محور مثل فولاد و پتروشیمی و پالایشی باشد و ۵۰ درصد هم روی صنایع داخلی باشد، منطقی ترین حالت تصمیم گیری است.
نظر شما