بازار؛ گروه ایران: در هفته های اخیر و بعد از حدود ۱۰ ماه، مجدداً یکی از نیروهای فکری جریان اصلاح طلب، بر ضرورت استعفای حسن روحانی رئیس جمهور تاکید کرد. در چنین فضایی به نقل از حسین مرعشی که سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی است و از اقوام سببی، هاشمی رفسنجانی است، این نکات مطرح شد که مملکت را نمی شود با افراد پخمه اداره کرد و این که اگر روحانی نمی تواند کار کند استعفا بدهد.
در این چارچوب «بازار» با سیدحسین مرعشی، گفت و گو کرد تا دیدگاه او را در مورد عملکرد اقتصادی دولت حسن روحانی جویا شده و نکات مطرح شده در مصاحبه اخیر این فعال سیاسی، مورد کند و کاو قرار بگیرد.
برخی افراد، در زمانی که کاندیدا ی ریاست جمهوری می شوند، فکر می کنند همه کارها آسان انجام می شود و مبسوط الید هستند و رئیس جمهور اختیارات کاملی دارد. بعد به محض این که مستقر می شوند و حالا باید برنامه های خودشان را عملیاتی کنند، شروع می کنند محدودیت ها را بیان کردن و این که مثلاً فلان نهاد این کار را انجام می دهد ودولت پنهان آن کار را انجام می دهد، کشور را نباید معطل این بحث ها کنیم
*در اواخر اردیبهشت ۱۳۹۹، جنابعالی و تعدادی دیگر از فعالان سیاسی کشور با آقای روحانی رئیس جمهور دیدار کرده و نظرات اقتصادی و سیاسی خود را بیان کرده اید. در این جلسه، شما به طور امیدوارانه پیشنهادهایی را به رئیس جمهور داده بودید ولی در روزهای اخیر از رئیس جمهور انتقاد کرده و گفته اید اگر آقای روحانی نمی تواند کشور را اداره کند کنار برود.
در این چند ماه اخیر چه اتفاقی رخ داده که به هر حال، نظر شما اینقدر تغییر کرده است؟
من یک بحث کُلی مطرح کردم و روی شخص آقای روحانی نیامدم. در این مصاحبه اخیر، من توضیح دادم که هر کس می خواهد رئیس جمهور آینده ایران شود، باید با در نظر گرفتن واقعیت های سیاسی ایران وارد این میدان شود.
برخی افراد، در زمانی که کاندیدا می شوند، فکر می کنند همه کارها آسان انجام می شود و مبسوط الید هستند و رئیس جمهور اختیارات کاملی دارد. بعد به محض این که مستقر می شوند و حالا باید برنامه های خودشان را عملیاتی کنند، شروع می کنند محدودیت ها را بیان کردن و این که مثلاً فلان نهاد این کار را انجام می دهد، دولت پنهان آن کار را انجام می دهد، شورای نگهبان این کار را انجام می دهد و مجمع تشخیص مصلحت نظام آن کار را انجام می دهد.
صحبت من این بود که کشور را نباید معطل این بحث ها کنیم و با همین قانون اساسی، با همین چارچوب هایی که نظام دارد، با وجود ولی فقیه در رأس نظام و همچنین اختلاف سلیقه بین نهادهای مختلف، هر کس راهکاری دارد و می تواند قوای سه گانه را هماهنگ کند و قدرت رهبری را پشت سر دولت بیاورد و کارهای کشور را پیش ببرد، پا در میدان بگذارد. اگر هم نمی شود این طور کار کرد، ادم باید کنار بکشد و دلیل ندارد که مردم و کشور را معطل کنیم. بنابراین بحث من کُلی بود و ناظر به اقدام خاصی در این دوره نبود.
*جنابعالی گفته اید که مردم به تنگ آمده اند و هر روز که بیدار می شوند قیمت ها ۱۰ یا ۱۵ درصد بالا رفته است.
من یک بحث کُلی داشتم که ناظر به آینده بود و یک بحث جاری هم داریم. از اول سال که شروع شد روشن بود که امسال برای ما، سال سختی است. به دلیل این که دو اتفاق به صورت همزمان رخ داده است. اتفاق اول، طولانی شدن دوره ای است که ما نتوانسته ایم نفت زیادی بفروشیم. در نتیجه ارزی در اختیار دولت و در اختیار بانک مرکزی نیست و مثل سال های قبل نیست که هر سال تقریباً ۲۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی برای واردات کالاهای اساسی و دارو تخصیص داده ایم.
دوم این که ما در سال های اخیر، هر سال حدود ۵۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشتیم. پیش بینی ما این بود که به خاطر شیوع ویروس کرونا و بحران فراگیر ناشی از آن در جهان، بازارهای دنیا یک مقدار ضعیف شده و ارزش صادرات ما اُفت می کند. اتفاقاً بر اساس گزارش شش ماهه صادرات غیر نفتی کشور که منتشر شده، معلوم شد که میزان صادرات غیر نفتی ما ۳۵ درصد کاهش پیدا کرده است.
خیلی روشن بود که اگر ابتکاراتی در مجموعه دولت و نظام به کار گرفته نشود، فشار سنگینی به جامعه می آورد. ما پیش بینی می کردیم در سال ۱۳۹۹ یک موج جدیدی از گرانی را شاهد باشیم و متاسفانه الان هم شاهد آن هستیم.
ما اگر ۱۰ یا ۱۵ میلیارد دلار نفت را به مردم فروخته بودیم، مردم سود می کردند. چون همه می دانستند که قیمت نفت در حد ۲۵ دلار باقی نمی ماند و قیمت نفت به تدریج بالا می رود. الان قیمت هر بشکه نفت ۴۰ دلار است. در این حالت، هم مردم نفع می کردند و هم دولت با این ۱۰ یا ۱۵ میلیارد دلاری که از جامعه جمع می کرد، می توانست یک سال اقتصاد ایران را به راحتی اداره کند و فشار سنگینی وارد نشود و نرخ دلار ۳۰ هزار تومان نشود
*چه راهکارهایی را دقیقاً برای عبور از مشکلات اقتصادی فعلی ارائه کردید؟
البته راهکارها نیز روشن بود و من دو راهکار در همان جلسه ما با آقای روحانی، ارائه کردم. در آن زمان به خاطر شیوع کرونا، قیمت جهانی نفت ۲۵ دلار بود و خیلی ارزان بود. یک راهکار این بود که من گفتم اگر ما الان می توانستیم نفت را بفروشیم باید به قیمت ۲۵ دلار بفروشیم ولی الان همین نفت ۲۵ دلاری را به مردم ایران بفروشیم و در مقابل آن، سکه طلا و اسکناس ارز دریافت کنیم.
ما اگر ۱۰ یا ۱۵ میلیارد دلار نفت را به مردم فروخته بودیم، مردم سود می کردند. چون همه می دانستند که قیمت نفت در حد ۲۵ دلار باقی نمی ماند و قیمت نفت به تدریج بالا می رود. الان قیمت هر بشکه نفت ۴۰ دلار است. در این حالت، هم مردم نفع می کردند و هم دولت با این ۱۰ یا ۱۵ میلیارد دلاری که از جامعه جمع می کرد، می توانست یک سال اقتصاد ایران را به راحتی اداره کند و فشار سنگینی وارد نشود و نرخ دلار ۳۰ هزار تومان نشود.
الان مجبوریم همه کالاهای اساسی را گران کنیم. یک راهکار این بود و یک راهکار دیگر، در مورد بورس بود. در آن زمان گفتم الان که بورس مورد استقبال مردم است، شما بیایید ۱۰ شرکت اول بورسی ایران را که مدیریت آنها در اختیار دولت است، مکلف کنید به اندازه ۵۰ درصد از ارزش بازارشان، اوراق مالی به مردم بفروشند.
آن موقع ۵۰ درصد ارزش بازار آنها ۷۵۰ هزار میلیارد تومان بود. من گفتم اواراق پایه به مردم فروخته شود. البته اوراق پایه را به خوبی می خرند. با این کار ۷۵۰ هزار میلیارد تومان، پروژه در سطح کشور شروع می شود و با این کار می توانیم رکود را بشکنیم. بالاخره اینها راهکارهایی بود که ارائه شد.
اگر امسال این دو راهکار، عملیاتی شده بود الان اینقدر تورم نداشتیم. وقتی آدم بررسی می کند می بیند که یک مقدار، دولت سست است. البته دولت در یک جا اراده کرد که این اوراق نفتی بفروشد ولی قوای دیگر با ان همکاری نکردند و بالاخره انجام نشد. وقتی راهکارهایی وجود دارد یا دولت تصمیم نمی گیرد یا اگر دولت تصمیم می گیرد ولی پشتیبانی نمی شود و اجازه نمی دهند که دولت این کارها را انجام بدهد مردم کلافه می شوند.
حداقل در ۱۵ سال گذشته، حجم اقتصاد ایران، روی ۴۵۰ میلیارد دلار ثابت مانده یعنی ۱۵ سال است که اقتصاد ایران، رشد نداشته است. وقتی که رشد اقتصادی ایران، رشد ندارد یعنی بازارها محدود است و ظرفیت های اشتغال محدود است
*به نقل از شما گفته شده که خواهان استعفای آقای روحانی هستید.
الان استعفا کردن به نفع کشور نیست. من نمی گویم استعفا و من تاکید بر جدیّت مسئولان دارم. وقتی که یک مساله وجود دارد، مسئول ما باید جدی باشد و اگر جدی باشد این مساله حل می شود. اگر رئیس جمهور، در هر مساله ای جدی باشد حتما می تواند حمایت رهبری را جلب کند و کارهایش را جلو ببرد.
*در همین مصاحبه اخیر، گفته اید نمی شود مملکت را با افراد پخمه اداره کرد. این هم یک بحث کُلی است یا مرتبط با دولت فعلی؟
من راجع به رفتن نیروها از ایران صحبت کردم. در آن مصاحبه هم توضیح دادم که الان موجی از مهاجرت شروع شده و مهاجرت هم، محدود به نخبگان نیست. مساله، خیلی روشن است و اصلاً موضوع پیچیده ای نیست.
حداقل در ۱۵ سال گذشته، حجم اقتصاد ایران، روی ۴۵۰ میلیارد دلار ثابت مانده یعنی ۱۵ سال است که اقتصاد ایران، رشد نداشته است. وقتی که رشد اقتصادی ایران، رشد ندارد یعنی بازارها محدود است و ظرفیت های اشتغال محدود است. در این ۱۵ سال تعداد زیادی نیروی جوان و تحصیل کرده وارد بازار کار شد ولی جذب نشدند.
در نتیجه آنها به خارج از کشور می روند. شما در دانشگاه های کشور تحقیق کنید. نیروهای میانی و نه نخبگان کشور، به شدت درس می خوانند که معدل خودشان را به بالای ۱۹ برسانند و از خارج از کشور پذیرش بگیرند و بروند. اگر قرار باشد نخبه ها بروند و حتی نیروهای میانی هم بروند، باقیمانده آن یک مشت آدم پَخمه است و آدم ها به درد نمی خورند. این یک بحث کلی است و بحث دولت فعلی را نداشتم. دولت فعلی که از فرهیختگان خوب کشورند.
*پس نیروهای دولت فعلی را تایید می کنید؟
بله. چرا که تلاش می کنند و شرایط آنها هم سخت است. البته یک مقدار ناهماهنگی بین خودشان وجود دارد و یک مقدار بیش تر ناهماهنگی با قوای دیگر دارند ولی منظورم از آن موضوع، روی آینده بود و این که کشور از نیروهای به درد بخور، تهی شود و با باقیمانده نمی شود کشور را اداره کرد.
الان استعفا کردن به نفع کشور نیست. من نمی گویم استعفا و من تاکید بر جدیّت مسئولان دارم. وقتی که یک مساله وجود دارد، مسئول ما باید جدی باشد و اگر جدی باشد این مساله حل می شود. اگر رئیس جمهور، در هر مساله ای جدی باشد حتما می تواند حمایت رهبری را جلب کند و کارهایش را جلو ببرد
*الان دولت، توان و امکان این را دارد که به نحو مناسب و قابل تحمل کشور را اداره کند؟
شرایط ایران بسیار سخت است و ما چند مساله داریم. البته اخیراً رهبری هم اشاراتی به این نوع بحث ها داشتند. ما هم در برخی جاها در گرفتن تصمیمات قاطع ضعیف هستیم، هم در اقناع افکار عمومی ضعیف هستیم و هم در اجرا ضعیف هستیم. متاسفانه ضعف ها، روی هم سوار شده اند. مساله روابط خارجی ایران هم، مساله پیچیده ای است و امروزه نمی شود ایران و هیچ کشوری را در شرایط تحریم و فشار حداکثری اداره کرد و به نسبت شرایطی که در آن قرار گرفته است، خوب اداره می شود.
همه کالاهای نفتی و غیر نفتی ما در تحریم است و آمریکایی ها رصد می کنند و ارتباطات بانک های ما با بانک های خارجی قطع است. در این حالت سعی می شود از روش های زیرمیزی برای انتقال پول و آوردن کالا عمل شود. این وضعیت، باعث گران شدن خدمات و کالاها می شود.
بر این اساس، شرایط ایران شرایط سختی است و اگر انتقادی باشد، انتقاد این است که چرا ما باید یک درک روشن از این تحولات منطقه ای و بین المللی نداشتیم. بالاخره الان، رقیب اصلی ما در خاورمیانه، رژیم صهیونیستی است و دارند گام به گام به منطقه ما می آیند و با امارات رابطه برقرار کردند و همین طور کشورهای دیگر. در جنگ قره باغ نیز اسلحه های رژیم صهیونیستی در حال استفاده است. بالاخره یک مقدار شجاعت و قاطعیت در تصمیم گیری لازم است و کشور را باید از حاشیه ناامن، به متنی که امنیت داشته باشد منتقل کرد. مفهوم صحبت من، نه ترس است و نه وادادگی است بلکه ضرورت تدبیر امور کشور است.
در برخی جاها در گرفتن تصمیمات قاطع ضعیف هستیم، هم در اقناع افکار عمومی ضعیف هستیم و هم در اجرا ضعیف هستیم. متاسفانه ضعف ها، روی هم سوار شده اند
*شما الان می گویید کشور خوب اداره می شود ولی در آن مصاحبه گفته اید که مردم به تنگ آمده اند.
بله؛ با این شرایط موجود، کشور خوب اداره می شود ولی باید این شرایط را عوض کنیم. من می گویم در شرایطی که فعلاً رقم خورده، بهتر از این نمی شد کشور را اداره کرد ولی دولت باید این شرایط را تغییر بدهد. این نکته قابل فهمی است و بحث پیچیده ای نیست.
*راجع به برخی مسائل، فرضاً اختلاف نظر بین دولت و مجلس فعلی وجود دارد...
همیشه این نوع اختلاف ها، وجود داشته و پدیده جدیدی نیست. دولت اگر پا به رکاب باشد می تواند اداره کند. همیشه دولت های پا به رکاب، می توانند هر مجلسی را اداره کنند.
حرف مفت که زیاد زده می شود ولی یک ماه حقوق نمایندگان مجلس را ندهید همه آنها سر خط می آیند. وقتی شما می خواهید همه چیز را با سلام و صلوات حل کنید و از قدرت هم استفاده نکنید، نمی شود
*اگر به طور دقیق مشخص کنید پا به رکاب را به چه معنا در نظر دارید؟
دولت با روحیه، دولت با انگیزه و دولت حاضر در صحنه. کاری ندارد که ۴ نماینده مجلس را مدیریت کنیم. تمام این نمایندگان که دارند علیه دولت قیافه می گیرند، همه از سر سفره های استانداران این دولت تغذیه می شوند و سر سفره وزرا تغذیه می شوند.
امکانات کشور در اختیار دولت است. یک بحث این است که دولت اگر نجابت کند و نخواهد برخورد کند و حوزه های مدیریت خودش را نخواهد جمع کند. اگر الان دولت به فرمانداران خودش بگوید به صحبت های غیر قانونی نمایندگان گوش نکنید، نمایندگان در حوزه انتخابیه خودشان می خواهند چه کار کنند؟ نماینده محکوم به همراهی با دولت است. اگر قرار باشد دولت از هیچکدام از ابزارهایش استفاده نکند، معلوم است که زمینگیرش می کنند.
*وقتی انتقاداتی از طرف نمایندگان مجلس مطرح می شود معمولاً بده- بستان بین دولت و نمایندگان اتفاق می افتد و دولت برای این که نمایندگان را به اصطلاح ساکت کند پروژه هایی را قبول می کند که اجرا کند.
لازم نیست بده- بستان وجود داشته باشد و لازم است که تعامل درست انجام شود. چرا که نباید کار خلاف قانون انجام شود. اتفاقاً الان دارند کار خلاف قانون انجام می دهند. دولت باید صلابت خودش را داشته باشد و نمایندگان هم، همراه دولت می شوند.
*در همان پیشنهاد انتشار اوراق سلف نفتی که جنابعالی در اردیبهشت ماه و در جلسه با آقای روحانی مطرح کرده بودید، آقای روحانی می خواست اجرای این طرح را از طریق جلسه سران قوا پیش ببرد. البته در همان شورا هم موفق نشد. آقای ربیعی سخنگوی دولت، گفت که این طرح از دستور کار دولت خارج نشده ولی به هر حال دولت تا الان هم موفق به تصویب آن طرح در جلسه سران قوا نشده. در همان زمان مطرح شدن بحث گشایش اقتصادی و انتشار اوراق سلف نفتی، بعضی نمایندگان مجلس گفتند که دولت با بردن این طرح به شورای سران قوا، مجلس را دور می زند و می خواهد آینده فروشی کند.
وقتی دولت پول نداشته باشد و نتواند یک ماه حقوق نمایندگان مجلس بدهد، آن وقت نمایندگان می فهمیدند واقعیت چگونه است. شما الان حقوق نمایندگان مجلس را به راحتی پرداخت می کنید ولی کارهای دیگر کشور را لنگ می گذارید. خُب چرا حقوق نمایندگان مجلس را به موقع پرداخت می کنید؟ مجلسی که حقوق دریافت نکند می فهمد که باید اوراق مالی منتشر شود.
وقتی دولت پول نداشته باشد و نتواند یک ماه حقوق نمایندگان مجلس بدهد، آن وقت نمایندگان می فهمیدند واقعیت چگونه است. شما الان حقوق نمایندگان مجلس را به راحتی پرداخت می کنید ولی کارهای دیگر کشور را لنگ می گذارید. چرا حقوق نمایندگان مجلس را به موقع پرداخت می کنید. مجلسی که حقوق دریافت نکند می فهمد که باید اوراق مالی منتشر شود
*نمایندگان مجلس بحث آینده فروشی را مطرح می کنند.
آینده فروشی یعنی چه مگر شما راه دیگری دارید. وقتی شما پول ندارید باید آینده خودتان را بفروشید تا الان زنده بمانید. اگر زنده نمانید، آینده به دردتان نمی خورد. اگر مردم از گرسنگی به عنوان اعتراض به خیابان بیایند، اگر پول نباشد که بازنشستگان حقوق بگیرند و کارمندان شرکت نفت نتوانند حقوق بگیرند، آینده ای نداریم.
حرف مفت که زیاد زده می شود ولی یک ماه حقوق نمایندگان مجلس را ندهید همه آنها سر خط می آیند. وقتی شما می خواهید همه چیز را با سلام و صلوات حل کنید و از قدرت هم استفاده نکنید، نمی شود.
*در جریان توزیع واکسن آنفلوآنزا، وزارت بهداشت قبل از همه به مجلس سهمیه داده بود.
در مورد واکسن، دولت اشتباه کرده است. هر سال، بخش خصوصی، واکسن را بدون محدودیت وارد می کرد.
*دولت، به هر حال در ابتدا واکسن وارداتی را به مجلس داده بود.
بحث اول و آخر نیست و اصلاً تعداد ۵۰۰ واکسن مهم نیست.
*یعنی این که اگر امکاناتی وجود داشته باشد دولت سعی می کند مجلس رضایت داشته باشد.
اگر این طور باشد دولت اشتباه می کند. این که در واردات واکسن تاخیر افتاد، به خاطر این بود که دولت، سیستم واردات را تغییر داد و قرار شد نهادهای دولتی، واکسن را وارد کنند. به همین دلیل، واردات آن به تاخیر افتاد.
*منظور این است که دولت، اول واکسن وارداتی را به مجلس داد و بعداً هم اتفاقاتی رخ داد.
بله ولی مجلس هم آن را پس داد. شما خبرنگاران، خبر آن را افشا کردید و نمایندگان مجلس هم واکسن ها را پس فرستادند.
*در حال حاضر، بالاخره شما فکر می کنید دولت با تمام توان کار می کند و اگر مردم هم به تنگ آمده اند بیش تر از این نمی شود بهتر عمل کرد؟
در مورد یک کشور پیچیده، نمی شود این طور فرمول ساده ای ارائه کرد. دولت تلاش می کند ولی راهکارهای دیگری هم حتماً وجود دارد و در عین حال، هماهنگی وجود ندارد. ما می توانیم بگوییم در شرایط سخت فعلی، دولت خوب کار می کند ولی تمام ابزارها به کار گرفته نمی شود.
یک سوال این است که آیا لازم است ما تحت تحریم به این سنگینی باشیم؟ جواب ما خیر است ولی یک جاهایی هم در اختیار دولت نیست. دولت باید ایستادگی می کرده و می رفته این مشکل را حل می کرده. مگر می شود کشوری را به مدت و دو و نیم سال، در تحریم به این سنگینی نگه داشت.
پیش بینی آقای همتی، همین بوده که نرخ دلار ۳۰ هزار تومان می شود ولی نمی توانسته که اول سال این موضوع را مطرح کند و به قول او استناد کنند. برخی حرف ها هست که مسئولان نمی توانند بگویند و مثلاً این که تحریم، روی اقتصاد ایران چه اثری دارد
*در ابتدای سال ۱۳۹۹ نمایندگان مجلس، جلسه با آقای همتی رئیس بانک مرکزی برگزار کرده بودند و برخی از نمایندگان به آقای همتی گفته بودند که اگر وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند نرخ دلار به ۳۰ هزار تومان می رسد. آن نماینده ای که این موضوع را مطرح کرده، گفته که آقای همتی فقط خنده کرد. در حالی که شما می گویید ما از اول سال ۱۳۹۹ انتظار تورم بالایی را داشتیم. با توجه به این که یکی از بخش های مهم دولت بانک مرکزی است، اوضاع را جدی نگرفته بود که کار ما به اینجا کشیده شد؟
پیش بینی آقای همتی، همین بوده که نرخ دلار ۳۰ هزار تومان می شود ولی نمی توانسته که اول سال این موضوع را مطرح کند و به قول او استناد کنند. برخی حرف ها هست که مسئولان نمی توانند بگویند و مثلاً این که تحریم، روی اقتصاد ایران چه اثری دارد، این موضوع باید در جلسات خصوصی گفته شود.
این موضوع را نمی توان در تریبون عمومی اعلام کرد. اعلام این موضوع به صورت عمومی، باقیمانده اقتصاد را ویران می کند. خیلی روشن است که آقای همتی جلوی جمعی از نمایندگان مجلس، صحبت نکند. معلوم است که او می گوید نمی شود و اگر شد، خُب شده. بانک مرکزی نباید پیشاپیش به بازار آتش بزند. این مسائل، روشن است و هر چیزی را نباید علنی کرد و هر چیزی را نباید رسانه ای کرد.
*در جلسه با نمایندگان بوده و آن نماینده که این موضوع را اخیراً اعلام کرده به نوعی اعتقاد دارد که آقای همتی کارها را جدی نگرفت و در نتیجه نرخ دلار بالا رفته.
آقای همتی چنین موضوعی را با نمایندگان مطرح کند، نمایندگان بعداً ان را اعلام می کنند و می گویند رئیس بانک مرکزی گفته نرخ دلار ۳۰ هزار تومان می شود. با این کار، بحران شش ماه جلو می افتاد و جلو انداختن بحران کار خوبی نبود. چه کسی می گوید رئیس بانک مرکزی، پیش بینی خودش را به نمایندگان مجلس بگوید.
*پس شما علاوه بر دولت، از عملکرد بانک مرکزی هم رضایت دارید؟
دولت، یک بحث است و بانک مرکزی هم یک بحث دیگر. حاکمیت هم یک بحث است. برخی تصمیمات از کنترل آقای همتی، خارج است. آقای همتی بدون این که ارز داشته باشد، باید بازار ارز کشور را مدیریت کند و نباید این مسائل را پشت تریبون بگوید.
*ولی آقای همتی در ماه های قبل اعلام کرد که لنج داران به اسم تَه لنجی لنج ها را تا کله پر از کالای قاچاق می کنند و یا گفت صادر کنندگان ارزها را نمی آورند.
از قدیم گفته اند که: «چون قافیه تنگ آید/ شاعر به جفنگ آید». وقتی که قافیه تنگ می اید رئیس کل بانک مرکزی حرف بی ربط هم می زند و این طور نیست که بگوییم حرف بی ربط نمی زند.
*بالاخره آقای همتی هم نقش داشت و گفت ارزها وارد کشور نمی شود.
همه اینها حرف است و او نمی تواند بگوید مشکل کشور، تحریم است. واقعیت این است که در یک سطحی، جدیّت کمتری را شاهد هستیم برای این که ریشه های بحران کشور حل شود. در یک سطح هم، یک عده تلاش می کنند که تا حد امکان کشور را سر پا نگه دارند ولی اصلا، شرایط مطلوب نیست.
نظر شما