بازار؛ گروه بورس: با توجه به این که طی این مدت اخیر بازار سرمایه با نوسانات چشمگیر همراه بوده است به طوری که صفهای فروش و خرید به سرعت تشکیل می شده است؛ از طرفی هم شاهد عرضه صندوقهای ای تی اف (ETF) دارا یکم و پالایشی یکم هم بوده ایم در عین حال اخباری مبنی بر تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار سرمایه به میان آمد؛ اما بابایی زاده کارشناس بازار سرمایه معتقد است با این که عرضه های صندوقها ی ای تی اف دولتی به نوعی برای تامین کسری بودجه دولت بوده، اما اگر دخالتهای دولت در بازار نبود شاهد این افت و خیزهای به این شدت نبودیم و بازار می توانست روند خودش را طی کند هرچند وی تا پایان سال هم رسیدن شاخص به ۲ میلیون واحد را بعید می داند. درهمین راستا برای آگاهی از روند بازار در ماههای آینده و اینکه باید چه روشی در پیش گرفته شود تا از این نوسانات جلوگیری کرد؛ خبرگزاری بازار گفتگویی با سلمان بابایی زاده اشکذری، مدیر سرمایه گذاری صندوق ارزش کاوان آینده (سبدگردان آسال) انجام داده است که در ادامه از نظرتان می گذرد.
*آیا شما با دخالتها و محدویتهایی که از طرف دولت و سازمان در بازار سرمایه انجام شده است، موافق هستید؟ چرا؟
من با دخالتها دربازار مخالف هستم البته دخالت ها مختص زمان ریزش بازار نبوده است بلکه این دخالت ها و تبلیغات از ماه اردیبهشت امسال انجام و در پی آن مردم به بازار هجوم آوردند و از این رو شاهد رشد شارپی بودیم و به نظرم دخالت ها از همان جا شروع شد. اگر این تبلیغات و دخالت ها نبود بازار شاهد این افت و خیزهای شدید و ضرر و زیان سهامداران به خصوص در مرداد ماه نبودیم. از طرفی این دخالت ها در زمان رشد بازار اتفاق افتاد و افراد تازه وارد در نقطه اوج بازار به بازر وارد شدند؛ در حالی که می بایست در مقطع ریزش هم یک سری اقداماتی انجام شود تا زیان سهامداران کمتر شود. هرچند کارهایی از جمله الزام به بازار گردانی برای شرکتها صورت گرفت تا که نقدشوندگی بیشتر باعث کاهش ریسکها شود اما با این حال من معتقدم برای کاهش ریسک باید اقدامات به صورت اصلاحات ساختاری انجام شود.
*با توجه به آنچه که اشاره کردید، منظورتان از انجام اصلاحات ساختاری چیست؟
اصلاحات ساختاری مثل حذف حجم مبنا یا انجام دامنه نوسان ۱۰ درصدی یا حتی در بلند مدت حذف شود چراکه دامنه نوسان منجر به ایجاد سقف می شود خودش به هیجانات دامن می زند اما اگر این موارد انجام شود در بلند مدت رفتار هیجانی به این شکل نخواهیم داشت.
*با توجه به عرضه صندوقهای ETF دارا یکم و پالایشی یکم و اینکه قرار است صندوق ETF دارا سوم هم عرضه شود، به نظرتان این عرضه صندوقها از سوی دولت چه تاثیری روی بازار سرمایه دارد؟
البته این شکل از عرضه صندوقها با توجه به تصمیمات کلان و در عین حال برای کسری بودجه دولت انجام گرفته است و به نظرم اگر بازار سرمایه بتواند به تامین بودجه کمک کند حتما اتفاق مبارکی است وبه نفع تمام افراد است، چه سهامدار باشند و چه نباشند. از طرفی تورم هم کم می شود اما البته این صندوفها باعث هیجان بازار هم شد چراکه شائبه ای راه افتاد که دستکاری در بازار انجام شده که این جنبه منفی این عرضه ها بود.
البته دولت در صدد فروش ۱۶ هزار میلیارد تومان سهام دارا یکم بود که البته محقق نشد درحالی که حتی فروش سهام صندوق پالایشی یکم هم کمتر از دارا یکم انجام شد و این مساله برای این بود که در زمان ریزش بازار عرضه و عدم اطمینان ایجاد شد و از سوی مردم استقبالی به عمل نیامد اما دولت همچنان مصمم است برای کسری بودجه اش، از بازار سرمایه استفاده کند.
*با توجه به انتخابات پیش رو امریکا، چه پیش بینی برای بازار سرمایه ایران دارید؟
بازار سرمایه هم رشد و نزول شارپی را تجربه کرده و اکنون به نقطه تعادل رسیده است. اما درباره انتخابات امریکا اگر بایدن انتخاب شود، دلار ریزش میکند و البته بازار دیگر جا برای ریزش ندارد و اگر ترامپ انتخاب شود رشد هیجانی را در بازار شاهد هستیم و دلار رشد می کند و البته با وجود که بازار سرمایه رشد می کند، اما ریسک سیستماتیک افزایش می یابد از طرفی فشارها ادامه خواهد داشت و اینکه چه اتفاقات خواهد افتاد، مشخص نیست برای مثال آیا می توانیم ۴ سال تحمل کرده یا مذاکره می کنیم؟ در عین حال با انتخاب شدن ترامپ در کوتاه مدت در بازار سرمایه واکنش مثبت داریم، اما در بلند مدت بستگی دارد به فضای سیاسی و اینکه چه تصمیمات گرفته شود. مذاکره، صلح یا سازش یا موارد دیگر. در عین حال برای ماه های آینده تا پایان سال رسیدن شاخص را تا ۲ میلیون واحد بعید می دانم.
* میزان صعود و نزول صندوقها، با توجه به نوسان بازار در چه شرایط قرار داشته است؟
صندوقها در این شرایط بازار بسیار خوب عمل کرده اند. از آنجایی که ۶۰ صندوق در سهامی داریم اما برخلاف گذشته بین آنها رقابت وجود دارند و تصمیم گیرندگان شان در تلاشند تا بازدهی بیشتری را کسب کنند. عملکرد خوبی هم در شرایط صعودی و نزول بازار داشته اند. چراکه دربازار خیلی از سهام دوبرابر شاخص وحتی بعضی از سهام تا ۶۰ درصد افت داشته اند. اما این میزان ریزش در صندوقها در محدوده ۲۰ درصد بود. به طوری که اگر فردی سهمی را داشت و می خواست بفروشد با توجه به قفل شدن صفهای فروش نمیتوانست سریع آن را بفروشد و نقد کند، اما اگر یونیتی از صندوق داشت هرزمان می خواست می توانست ابطال بزنند و پولش را بگیرد به عبارتی صندوقها ویژگی نقدشوندگی مهم در بازار را داشتند.
*به نظرتان بازار گردانی که از سوی سازمان بورس برای شرکتها الزام شده است، چه تاثیر روی بازار دارد؟
قبلا صندوق توسعه بازار روی بیشتر سهامی بزرگ مثل پتروشیمی و فولاد بازار گردانی داشته اند؛ اما با توجه به الزام بازار گردانی از طرف سازمان که همه ناشران موظفند تا بازار گردان داشته باشند باید اشاره کنم وجود بازارگردان نباید فکر شود که سهام افت دارد، چراکه این افت سهام بستگی به شرایط بازار و سودآوری شرکتها دارد واین مساله بیشتر از آن جهت است که ویژگی نقدشوندگی حفظ شود.
*تزریق منابع صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه را چطور ارزیابی می کنید؟
البته این موضوع در حد حرف ماند و عملی نشد و از طرفی بنظرم با توجه به شرایط کنونی اقتصاد تحقق این امر کم باشد و همانطور که در بالا هم اشاره کردم کمک دولت باید صورت اصلاح ساختاری باشد. مثلا برای ایران خودرو و سایپا که دارای سهامدار حقیقی هستند و با اینکه شرکت مواد اولیه را به نرخ بازار می خرد، اما دولت قیمت محصولات تعیین می کند که بایستی با همان نرخ بفروشند؛ در حالی که باید مثل شرکتهای مس و فولاد عمل شود به طوریکه محصولات را با نرخ بازار می خرند و محصولات را به صورت آزادانه می فروشند که اگر به این شکل انجام شود می تواند اقدامی موثر باشد نه اینکه به شکلی باشد که پول وارد بازار کند و سهم بخرد؛ خوب بعد چه نتیجه ای حاصل می شود؟ به نظرم این عمل توجیهی ندارد.
*چگونه نرخ ارز روی رشد سهام بازار سرمایه تاثیر دارد؟
کلا رشد بازار براساس رشد سهم های اسمی است یعنی هر زمان ارز بالا برود با یک تاخیری روی بازار سرمایه هم تاثیر می گذارد و بازار رشد می کند. چراکه رشد سهام های اسمی به تولید ربط ندارد و بیشتر بستگی به رشد بازار و نرخ ارز دارد. که اگر نرخ ارز حتی تا ۲۴ هزار تاثیری ندارد و در حالی که ریزش باعث یک جو روانی می شود و ریزش ارز باعث شده تا سهام اسمی شرکتها کاهش یابد و از طرفی EPS شرکتها کم و قیمت سهام کاهش می یابد. البته معتقدم رشد نرخ ارز ازا ینجا به بعد مساله چند مجهولی و پیچیده است با اینکه روی کاغذ داریم که اگر ارز بالاتر برود سوداوری بالا میرود؛ اما رشد ارز شرایط بحرانی در کشور ایجاد می کند که نمی توان به طور قطع پیش بینی کرد چه اتفاقی رقم بزند؟ از طرفی این مسایل باعث شده تا ریسکهای بازار بالا برود وقتی ریسکها سیستماتیک بازار بالا برود در این شرایط بحرانی سهم های با P/E برابر با ۱۳، یا ۱۰ و ۸ خریدار ندارد و به سمت P/E برابر با ۳ و ۴ در شریط بحرانی اصلاح می شود. در مجموع با توجه به پیچیدگی تحلیل رشد نرخ ارز از این رو نمی توانم پیش بینی قطعی را بدهم و قاطع بگویم حتما بازار رشد می کند.
*چه توصیه ای به سهامداران در شرایط نوسانی بازار دارید؟
هر فردی که سهم می خرد باید استراتژی داشته باشد وعلت خرید و یا فروش سهام اش را بداند و از طرفی دید بلند مدت داشته باشد البته بازار سرمایه که به شکل صف محوری باشد (صفهای خرید وفروش) به هیجان بازار دامن می زند.
از نظرمن دید کوتاه مدت یعنی اینکه کسی ۱۰۰ میلیون تومان وارد بازار کرده به امید اینکه شش ماه بعد ۲۰۰ میلیون به دست بیاورد و مثلا فلان ماشین را بخرد. اما در مقابل دید بلند مدت یعنی که فرد در بازار سرمایه گذاری کند و در واقع سهامدار کارخانجات وشرکتهایی بشود که سالها ست در حال تولید و فعالیت هستند و البته باید برنامه داشته باشد آموزش ببیند و یاد بگیرد سرمایه اش رابه مرور وارد بازار کند و در عین حال سالیان سال در این بازار باشد و از طرفی سعی کند رفتار هیجانی کمترداشته باشد.
* در بازار سرمایه ایران، چه چالشهایی برای صندوق سرمایه گذاری وجود دارد؟
یکی از چالشها این است که سقف از طرف سازمان تعیین شده به طوری که سقف وجه نقد بیش از ۳۰ درصد نباید باشد برای نمونه در یک سهم بیش از ۱۰ درصد نمی توان سرمایه گذاری کرد و محدودیت سرمایه گذاری در یک صنعت دارند به عبارتی بیش از ۳۰ درصد پرتفوی صندوق نمی توان در یک صنعت سرمایه گذاری شود. یا مورد دیگر برای اینکه صندوقها بخواهند مجوز یونیت هایشان را بالا ببرند این مجوز دهی زمانبر است یا برای راه اندازی صندوق زیر سه ماه انجام نمیشود چراکه تا موافقت، تایید و روال کار طی شود حداقل سه ماه زمان می برد.
* چگونه مردم به صندوقهای سرمایه گذری اعتماد کنند؟
در این رابطه باید به این مطلب اشاره کنم که صندوقهای سرمایه گذاری بسیار تحت کنترل هستند به طوری که روزانه از طرف سازمان، حسابرس و متولی صندوق چک می شوند و از طرفی من در اینجا اطمینان می دهم که صندوق ها، ریسک نکول شان صفر است و هم جهت با صعودی و نزولی بازار است و پول کسی از بین نمی رود. حتی در شرایط نزولی عملکرد بهتری و با درصد بازدهی منفی کمتر از خیلی سهام بازار داشته اند. همچنین نقد شوندگی صندوقها از ویژگی دیگر آنها است چراکه در ریزش بازار به راحتی نقد می شوند و با ابطال یونیت، حداکثر ۷ روز کاری بعد پول به سهامدار داده می شود. از طرفی دیگر لازم نیست تا در صف فروش قرار گیرد تا سهم اش را بفروشد و استرس هم داشته باشد.
*برای بهبود فعالیت صندوقها و برای سرمایه گذاری افراد با ریسک پذیری مختلف چه راهکاری دارید؟
از آنجا که ما در حال حاضر سه صندوق با درآمد ثابت، در سهامی و مختلط داریم اما با این وجود صندوق با درامد ثابت برای افراد بدون ریسک است و در سهامی با ریسک بالا و مختلط با ریسک متوسط در نظر گرفته شده است. به نظرم می توان صندوقهای در سهامی را به صندوقها برحسب ریسک پذیری افراد تقسیم بندی کرد مثلا برای افراد ریسک پذیر یا کم ریسک یا می توان برای صندوقهای کم ریسک و پرریسک، صندوقهای صنعت در نظر گرفته شود؛ مثلا فقط در صنعت خودرویی یا پالایشی و از طرفی انواع استراتژی ها هم می توان تعریف کرد.
نظر شما