مهدی پور قاضی؛ بازار: داستان دلار حالا دیگر داستانی ادامهداری شده است. روند روبه رشد قیمتها همچنان ادامه دارد. ضریب اهمیت سخنان رئیسکل بانک مرکزی و دیگر مسئولان به شدت کاهش یافته است چراکه سخنان این مقامات مبنی بر اینکه ریسک این بازار بالاست، دیگر توجه افکار عمومی را جلب نمیکند. قیمتها در سایر بازارها هم تعریفی ندارد و نرخ تورم مدام در حال افزایش است. مشکلات اقتصادی شرایط زندگی مردم را سخت تر از هر زمانی کرده است. به طوری که برخی از مسئولین نرخ خط فقر را ۱۰ میلیون تومان اعلام میکند. این در حالی است که حداقل حقوق دستمزد کارگران حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان تعیین شده است. بسیاری از واحدهای تولید تعطیل شده اند یا با نیمی از ظرفیت خود کار میکنند. سخت گیریهای غیر منطقی در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات در شرایط تحریمی موجب شده که بسیاری از صادرکنندگان بزرگ قید صادرات را زده اند.
هر روز نسخه جدیدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور پیچیده میشود. یک بار از یارانه غذا برای تقویت سبد خرید خانوار صحبت میشود و یکبار دیگر از فروش خودرو به صورت قرعه کشی. یکبار از عرضه اوراق سلف نفتی خبر داده میشود و بار دیگر از افزایش نرخ سود بانکی. حاکمیت این روزها بیشتر از هر زمانی دم دمی مزاج شده است. هیچ برنامه و استراتژی بلند مدت برای برون رفت از بحران فعلی اقتصاد وجود ندارد. راه حلهایی که برای حل مشکلات اقتصادی کشور پیشنهاد میشود، کوته نگرانه، صوری و بی محتوا و نمایشی است. اینها نشان میدهد که اراده ای برای حل مشکلات وجود ندارد. در غیر این صورت راه کار مشخص است.
کافی است که به تجربه کشورهای دنیا و اصول علم اقتصاد مراجعه کرد. دولت و حاکمیت واقعا اگر میخواهد گشایش اقتصادی اتفاق بیفتد باید فضایی را که در آن انگیزههای سرمایه گذاری تولیدی به طرز فاجعه آمیزی ســقوط کرده مورد رمزگشایی و آسیب شناسی قرار دهد. در حال حاضر انگیره سرمایه گذاری در بسیاری از بخش ها صفر و حتی منفی شده است. نتیجه کاهش سرمایه گذاری چند وقت دیگر بسیاری دیگر از بخش ها را به چالش خواهد کشید.
با این وجود هم اکنون بخش واحدهای تولیدی و صادراتی ما به عنوان بخشهای مولد اقتصادی با انبوهی از فشارها و ریسکها و نااطمینانیها مواجه هستند. در مقابل رانتها و امتیازهایی ویژه ای در اختیار رانت جوها و دلالهای و سوء استفاده گران قرار داده میشود و هر روز بر درآمدهای خود میافزایند.
جدای از این فساد در ارکان مختلف نظام رخنه کرده است. روزنههای فساد این روزها بزرگتر از هر زمانی شده و امضاهای طلایی بیشتر از هر زمانی به تاریخ اقتصاد کشور بازگشته اند. مسئولین از برخورد با فاسدان و اخلال گران بازار صحبت میکنند، غافل از اینکه مشکل در قوانین فساد زا و بروکراسیهای پیچیده اداری است.
همه این مشکلات در یکسو و مشکلات حاصل از بحران پاندمی جهانی کرونا از سوی دیگر، بر حجم مشکلات اقتصادی کشور افزوده است. کرونا خود به تنهایی اقتصاد جهانی را وارد بحران و چالشهای تازهای کرد. این ویروس تازه نفس، نفس اقتصاد جهان را بند آورد و ابعاد گسترده جهانی پیدا کرده وسلامت وآرامش جامعه جهانی را تحتتاثیر خود قرار داده است. این ویروس ضمن ایجاد محدودیت برای بسیاری فعالیتها، ابهامات متعددی درخصوص آینده کسبوکارها ایجاد کرده وشرایط را بر مداری پیشبرد که متاسفانه حجم قابلتوجهی از تجارت خارجی کشور در سالجاری کاهش پیدا کرد.
در چنین شرایطی هر روز بر حجم کسری بودجه کشور افزوده میشود و دولت همچنان به دنبال استقراض از بانک مرکزی و افزودن بر نرخ تورم است.
اینها تنها بخشی از مشکلات اقتصادی کشور است که حل هر کدامشان تلاش زیادی میطلبد و بدون اراده محکم از طرف مسئولان نظام شدنی نیست. اگر این اراده در کشور ایجاد شود بدون شک اوضاع بهتر میشود و گشایشهایی را در اقتصاد شاهد خواهیم بود. در غیر این صورت روزهای سخت تری در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود.
۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۲
روزهای سخت در انتظار اقتصاد ایران
هر روز نسخه جدیدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور پیچیده میشود. یک بار از یارانه غذا و اوراق سلف نفتی صحبت میشود و یکبار از فروش خودرو به صورت قرعه کشی و افزایش نرخ سود بانکی. حاکمیت این روزها بیشتر از هر زمانی دم دمی مزاج شده است. این بخشی از یادداشت مهدی پور قاضی برای خبرگزاری بازار است که در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۴۷٬۹۲۳
نظر شما