بازار؛ گروه بورس: چند هفتهای است که بازار نه رشد چندانی دارد و نه ریزشهای اولیه را در شاخص کل میبینیم، تقریبا میتوان گفت بازار در دوران نوسانی به سر میبرد که برخی از فعلان بازار گذر از این دوران را منوط به حمایت قوی دولت از بازار میدانند. بعد از بی نتیجه ماندن وعدههای دولت برای حمایت از بازار برخی سهامداران به گمان اینکه دولت بازار را رها کرده است به دنبال خروج از بازار هستند. برخی از کارشناسان با تقسیم بازار به سه دوره رشد، اصلاح و رکود سعی دارن دوران کنونی را به گونهای قابل درک و توجیه کنند که این مسئله میتواند به نوعی قوت قلب برای سهامداران خرد باشد، اینکه چقدر این موضوع قابل درک است باید به تاریخچه بازار سهام و یافتن دورانی شبیه دوران کنونی مراجعه کرد تا متوجه شویم که بعد از ریزش بازار آیا واقعا بازار دچار رکود شد یا بعد از ریزش شروع به رشد کرد؟
به منظور بررسی ارزندگی قیمت سهمها، تاثیرات تصمیمات دولت و سازمان بورس بر روند بازار، ارزیابی نسبت P/E برخی از شرکتها و آینده روند بازار با مهدی فرازمند، کارشناس بازار سرمایه گفتگویی را انجام داده ایم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
*فعالان و کارشناسان بازار سرمایه عنوان میکنند که سهام بیشتر شرکتها در دوران رشد بازار به صورت غیر منطقی و تنها بر اساس هیجان رشد کرد و اکنون با اصلاح بازار به قیمتها ارزنده خود رسیدند، به نظر شما آیا واقعا قیمت سهمها به ارزندگی رسیدند؟
قیمت کنونی اکثر سهمها به اوایل سال و حتی قیمت برخی از آنها به ماههای آخر سال ۹۸ رسیده است، اما با چند تفاوت، یکی اینکه وضعیت سود آوری شرکتها در حال حاضر اصلا قابل مقایسه با اول سال جاری یا سال گذشته نیست و به مراتب سودآوری شرکتها، حجم درآمدها و نرخ محصولات آنها در اکثر حوزهها مانند فلزات، پالایشگاهی، غذایی، سیمانی و صنایع مرتبط با ساختمان و غیره بالاتر رفته است.
نکته بعدی مربوط به نرخ ارز است که تقریبا ما شاهد یک رشد حدود ۳۰ الی ۴۰درصد در نرخ ارز بودیم که خود این امر یکی از عوامل تقویتی بازار به حساب میآید. در نهایت همه عوامل نشان میدهد که قیمت سهمها نباید در نرخهایی که الان در بازار سهام وجود دارد، باشند و سهمها به مراتب ارزندهتر هستند.
امیدواریم بازارگردانها در قد و قواره امروز بازار شکل بگیرند که بتوانند شناوری و نقدشوندگی را حتی در حالت منفی بالا ببرند
*چه عواملی باعث رسیدن قیمت سهمها به این میزان شده است؟
در مبحث قیمتهای کنونی سهم به نظرم دو عامل اصلی ایفای نقش میکند، یکی بحث ورود و خروج نقدینگی به بازار است که به عنوان عامل اساسی میتوان از آن نام برد و برآیند کلی نشان میدهد، میزان خروجیها نسبت به ورودیها در این مدت بیشتر بوده و این مسئله باعث شده که بازار نتواند خودش را جمع کند در نتیجه سمت تقاضا نتوانسته خودش را بر سمت عرضه چیره کند و دومین عامل هم موضوعات منتسب به دولت است؛ من اعتقاد چندانی ندارم که دولت به صورت مستقیم به دنبال کاهش قیمت سهام است، هر چند که شایعات و اخبار این چنینی در بازار دست به دست میشود، من فکر میکنم که یکسری از تصمیمات باعث شده که اعتماد سهامداران نسبت به بازار از دست برود و این حس را که دولت دستی در نوسانات نرخ سهم دارد در سهامداران ایجاد کند که بخشی از این حس به سخنان آقایان دولتی بر میگردد که عنوان میکنند دولت بودجه مورد نیاز خود را از بازار تامین کرده است و همین گفته این شائبه را در افراد ایجاد میکند که بازی دولت در بازار سرمایه تمام شده است، بخشی دیگری از آن، به عدم مدیریت صحیح سهام عدالت در زمان عرضه بر میگردد که باعث شده و میشود که عملا سمت عرضه به صورت دائم افزایش پیدا کند و اجازه ندهد قیمت سهمها به تعادل برسند. ترس از عرضههای سنگین در سهام عدالت وجود دارد و همچنان سرمایه گذران را از این موضوع که ممکن است در پی این عرضه سنگین، سهام باز هم ریزش داشته باشد، می ترساند.
در موضوع نقش دولت بر قیمت سهمها که ذکر شد مشاهده میکنیم دولت تصمیماتی در حمایت از بازار میگیرد و آن را اطلاع رسانی میکند که از لحاظ خبری جنبه مثبتی دارد، اما از جهت اجرایی خیلی کند و زمانبر شده به عنوان مثال ما اخبار ورود بخشی از منابع صندوق توسعه ملی را در هفتههای گذشته داشتیم که این اتفاق صورت نگرفت، هر چند که مسئولان بورس از نهایی شدن اجرایی این تصمیم خبر دادند یا مواردی از این دست که جزو استراتژیهای بوده که دولت در جهت حمایت از بازار اعلام کرده اما اثرات آن تا کنون دیده نشده یا اینکه به مرحله اجرا نرسیده و فرایند آن طولانی شده است؛ چنین مواردی ناخودآگاه این حس را ایجاد میکند که شاید دولت دیگر با جدیت به دنبال توسعه بازار نیست.
*نظرتان در مورد تصمیم جدید سازمان بورس در جهت الزام ناشران بازار به معرفی بازارگردان چیست؟
به علت بالا رفتن سهم شناور شرکتها و افزایش قیمت سهمها، گردش سهمها بسیار سنگین شده است به خاطر همین برخی از مواقع حقوقیهای سهمها هم از پس جمع کردن بازار بر نمیآید، موضوعی که منجر به ورود بازارگردانهای قوی شده است و امیدواریم که این بازارگردانها در قد و قواره امروز بازار شکل بگیرند که بتوانند سهمهای بازار را روان کرده و شناوری نقدشوندگی سهم را حتی در منفی های بازار بالا ببرند، ولی روان شدن بازار فاکتور اول است که باید مد نظر باشد، که این موضوع هم با بازارگردانهای بزرگ رخ میدهد.
*در دوران رشد بازار و حتی در دوران اصلاح، P/E برخی از شرکتها را نگاه میکنیم که بالاتر از ۵۰ و گاهی تا هزار هم میرسد اما قیمت سهم آن رشد قابل توجهی دارد، دلیل این موضوع چیست؟
یک دسته از شرکتها، شرکتهای هستند که طرحهای توسعهای سنگینی دارند که ممکن است طرح هنوز به بهرهبرداری نرسیده باشد، یعنی آینده این شرکت سودهای خالص سنگینی را تجربه میکند و به دنبال آن سودآوری(EPS) که امروز ساخته و مقایسه می شود مسلما نباید ملاک P/E باشد چرا که سبب بالا رفتن P/E میشود.
دستهای دیگر از شرکتها، شرکتهای هستند که به نسبت قیمت ارزنده نیستند و ما باید این را بپذیریم که قیمت برخی از سهمها نسبت به ارزندگی سهام بالا است که ما به آن سهم به اصطلاح (over value) یعنی بالاتر از ارزش ذاتی میگوییم.
یک دسته هم به برخی از شرکتها بر میگردد که به واسطه حمایتی که عملا از سوی سهامداران عمده صورت میگیرد p/e آنها بالا نگه داشته میشود و سهامداران عمده به نحوی قیمت سهم را مدیریت میکند.
دستهای از این شرکتها به دلیل اینکه سود پایینی داشتند و یا اینکه شرکت زیان ده بوده و تازه به سود آوری رسید و یا همچنان ممکن است زیان ده باشد، نسبت p/e نسبت صحیح برای ارزیابی این شرکتها نیست.
*با توجه به شرایط کنونی بازار و در جا زدنهایی که تقریبا هر هفته شاهد آن هستیم، به نظر شما روند بازار به کدام سمت حرکت میکند؟
ما در صنایع مختلف سهمهای ارزنده داریم که جای ورود به بازار سهام را باز میکند. سوال این است که چرا با این وجود رشد آنچنانی در آنها نمیبینیم؟ علت آن ترسی است که از کلیت بازار به وجود آمده و بازار به واسطه اینکه مقداری صفر و یکی بوده، طی هفتههای گذشته یا یک مرتبه همه سهام منفی میشد و یا اینکه همه نمادها مثبت بود در نتیجه پتانسیل رشد سهام ارزنده از بین رفته و مانند سهام دیگر بالا و پایین میشوند.
سهمهای ارزنده زیادی در حال حاضر داریم اما فقط لازم است که بازار به یک نقطه تعادلی برسد که حس کند بیش از این ریزشی در بازار وجود ندارد و بازار راه خودش را پیدا کرده و خود بازار توانایی کنترل هیجانات خروج و ورود نقدینگی را دارد. نقطه تعادلی، نقطهای است که بخشی از سهمها رشدشان را شروع میکنند، البته نکتهای که وجود دارد این است که متاسفانه همیشه بعد از دورانها رونق یعنی دورانها با جهش قیمتی در بازار با یک دورهای رکود مواجه بودم و همیشه این دوره ها فرسایشی شده و افراد را اذیت میکند.
بخشی از بازار در دوران رکورد قرار دارد، یعنی بعد از یک ریزش ناگهانی، شاخص یک مرتبه از ۲میلیون ۱۰۰ هزار واحد به یک میلیون ۶۰۰تا یک میلیون ۵۰۰هزار واحد رسید. در چند هفته اخیر ما کمتر شاهد ریزش هستیم و بیشتر شاهد رکود هستیم و امیدواریم که این دوره رکود را بتوانیم زودتر پشت سر بگذاریم، البته اخبار سیاسی و اقتصادی مثبت جلوی مسیر بازار هست ولی به نظرم بیش از آنکه بازار تشنه یک چنین اخباری باشد بیشتر تشنه حمایت قوی برای ورود نقدینگی به بازار است.
نظر شما