تهمینه غمخوار؛ بازار: از آن جایی که دریای مدیترانه به دو حوزه شرقی و غربی تقسیم شده، منطقه مدیترانه شرقی به دلیل برخورداری از شرایط استراتژیک، موقعیت مهم جغرافیایی و منابع انرژی به عنوان منطقه ویژه ای در نظر گرفته شده که در طول یک سال گذشته مناقشه قدرت را در سطح منطقه غرب آسیا ایجاد کرده است.
دلیل برخورداری از این موقعیت مهم ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک برای این حوزه، مجاورت دریای مدیترانه با سه قاره و نزدیکی با یونان، سوریه، لبنان، مصر، فلسطین اشغالی و خصوصا ترکیه و همچنین قرار گرفتن جزیره قبرس در قلب این منطقه که از منابع عظیم نفتی، گازی و هیدروکربن برخوردار است، به محل تقابلی برای رویکردهای سیاسی و امنیتی کشورهای قدرتمند به خصوص آمریکا تبدیل شده است.
در همین راستا و با توجه به اهمیت بسزای تحولات این منطقه و ارتباط آن با دیگر مناطق که متاثر از این حوزه قرار می گیرند و همچنین دلالتهای آن برای جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری بازار در میزگرد تخصصی، نظرات و تحلیلهای دو کارشناس مسائل ترکیه، «دکتر رضا صولت» و «ابراهیم فراهانی» را در رابطه با این سوال که اهمیت مدیترانه شرقی از حیث جغرافیای سیاسی و منابع انرژی و اهمیت منابع انرژی این منطقه برای کشورهای ساحلی به چه میزان است؟ جویا شد که در ادامه پاسخ این دو کارشناس را می خوانید:
دکتر رضا صولت: مسئله مدیترانه شرقی و اهمیت جغرافیای سیاسی آن را باید از چند منظر از جمله سقوط صدام حسین، تحولات سوریه، مصر و لیبی از سال ۲۰۱۱، بحث سازمانی اتحادیه اروپا و ناتو و همچنین مشکلات تاریخی دریای سیاه جستجو کرد.
شرقی مدیترانه ترکیب فوق العاده پیچیده ای از اختلافات سرزمینی، دشمنی های دیرینه در زمینه انرژی، و منازعات تاریخی و مذهبی در منطقه است.
در این میان، اتحادیه اروپا تا کنون سعی کرده از ظرفیتها و فعالیتهای تعدادی از اعضای خود از جمله یونان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس قبل از برگزیت در این حوزه استفاده کرده و یا با این حوزه تعامل و یا تعارض داشته باشد که اخیراً این تعارضات بیشتر شده و در برخی مواقع، ظهور مجموعه ای از تحولات منطقه در لیبی، مصر و سوریه این همسویی را با ظهور بازیگران جدیدتر از قبیل روسیه دچار یک تحول کرده است.
اختلافات میان ترکیه، یونان و قبرس جنوبی از نوع اختلافات دوجانبه محسوب نمی شود. هم یونان و هم قبرس جنوبی سعی دارند تا موضوع مدیترانه شرقی را به بحث اتحادیه اروپا تبدیل کنند؛ یعنی به عنوان مرز اتحادیه اروپا قلمداد کنند و با توجه به عضویت قبرس جنوبی در اتحادیه اروپا و همسایگی این کشور با حوزه مدیترانه شرقی، مرز اتحادیه اروپا در این حوزه تعریف می شود و رویکرد یونان و قبرس به یک رویکرد سازمانی اتحادیه اروپا تبدیل شده است.
از سال ۲۰۱۰، سازمان زمین شناسی آمریکا از وجود بیش از سه هزار و ۴۵۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی و ۱.۷ میلیارد بشکه نفت در شرق مدیترانه خبر داد که اهمیت انرژی در این حوزه را بیشتر می کند.
از سال ۲۰۱۱ نیز جنگ کریدورهای انرژی در مدیترانه آغاز شد و سیاست ها بیشتر جنبه سیاست انرژی را در پیش گرفت و در واقع حول کریدورها و سیاست های انرژی مدیترانه شرقی تعریف شد.
رویکرد ترکیه به مدیترانه و در نظر گرفتن جنبه ژئوپلیتیک جدید آن، منجر به ظهور یک تفکر جدید در ترکیه شد؛ یعنی نگاه ترکیه به خاورمیانه، مدیترانه و شمال آفریقا حاصل بحث ژئوپلیتیک جدیدی است که ترکیه سعی کرد خود را با این تفکر جدید همسو کند.
رویکرد ترکیه به مدیترانه و در نظر گرفتن جنبه ژئوپلیتیک جدید آن، منجر به ظهور یک تفکر جدید در ترکیه شد؛ یعنی نگاه ترکیه به خاورمیانه، مدیترانه و شمال آفریقا حاصل بحث ژئوپلیتیک جدیدی است که ترکیه سعی کرد خود را با این تفکر جدید همسو کند
در واقع ترکیه از سال ۲۰۰۵ تاکنون سیاست فعال همکاری با کشورهای آفریقایی را در پیش گرفته و به خاطر اینکه در حوزه مدیترانه کشورهای آفریقایی برخلاف اسرائیل، اردن و سوریه که در واقع ایران و هفت کشور ساحلی مدیترانه روبروی یکدیگر هستند، این کشور با کشورهای آفریقایی در این حوزه رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و تا سال ۲۰۱۳ با مصر و سپس سودان و اتیوپی روابط دو جانبه خود را افزایش دادند و پس از آن با سومالی از سال ۲۰۱۱ همکاری های گسترده خود را آغاز نمودند.
از سال ۲۰۱۱ جنگ کریدورهای انرژی در مدیترانه آغاز شد و سیاست ها بیشتر جنبه سیاست انرژی را در پیش گرفت و در واقع حول کریدورها و سیاست های انرژی مدیترانه شرقی تعریف شد
حتی ترکیه به واسطه اتیوپی و سومالی سعی کرد که به رودخانه نیل هم نظارت داشته باشد و با افزایش تنش در مدیترانه و با الحاق مصر به سمت جبهه مخالف ترکیه، این رودخانه نیز به عنوان یک نقطه پاشنه آشیل برای تحت فشار قرار دادن مصر از طریق سودان ایفای نقش کرد.
تحولات رود نیل، بحران لیبی و تحولات سوریه به همراه سقوط صدام حسین، تحولات مصر و لیبی و همچنین بحث ناتو و اتحادیه اروپا باید به صورت بسته هایی در تحلیلها مد نظر قرار گیرند.
محدودیت ناتو و سفر چند روز پیش دبیر کل ناتو به سوریه، از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا روسیه عضو این سازمان نیست و بعد از اتمام جنگ جهانی دوم بسیاری از مسائل امنیتی اروپا را به دوش خود کشیده و مدیترانه شرقی روی کار آمده که تلاش دارد این موضوع امنیتی را به راحتی در این حوزه از دست ندهد و یک همبستگی جغرافیایی بین دریای سیاه و مدیترانه ایجاد کند.
ابراهیم فراهانی: در مورد تحولات مدیترانه شرقی باید در نظر داشت با سقوط صدام حسین، نظم عربی از سال ۲۰۱۱ دچار از هم پاشیدگی شد و کشورهای عربی به جای اینکه نگاه بیرونی داشته باشد، نگاه درونی پیدا کرده تا جایگاه کشورشان را در مرز خودشان حفظ نمایند.
به همین منظور، ملی گرایی در سطح جهان افزایش یافت و دو کشور تحت تاثیر این تحولات عربی از سال ۲۰۱۱ قرار گفته و از این فرصت سیاسی استفاده کردند که یکی از آنها ایران در یمن و دیگری ترکیه است که در نتیجه این نظم امنیتی در منطقه خاورمیانه بهم خورده و حوزه مدیترانه شرقی به دلیل وجود خلعی بزرگ ارزش پیدا کرده است.
همانطور که می دانید، زمانی که رییس جمهور وقت، باراک اوباما در سال ۲۰۱۲ نیروهای نظامی خود را از عراق خارج کرد، این مسئله باعث شد تا خلع قدرت بزرگ احساس شود و قدرت های دیگر وارد منطقه شوند، به طوری که اولین قدرت یعنی روسیه از سال ۲۰۱۵ و پس از آن از سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، فرانسه وارد شدند.
هم اکنون، تحولات لبنان را نیز فرانسه مدیریت می کند و در منطقه مدیترانه شرقی، درگیری اصلی میان ترکیه و فرانسه مشاهده می شود که ما شاهد بحث و جدل های اردوغان و مکرون به صورت جدی بر سر اکتشاف منابع نفتی و گازی این منطقه هستیم.
از طرفی مدیترانه شرقی اهمیت ژئواکونومیک دارد. همین مسئله باعث شده تا یک تحول و برآیند افزایشی مشاهده شده و جنبه استراتژیک آن فرایند صعودی پیدا کند و حتی درگیری لبنان و اسرائیل به جای درگیری مرزی به حق سهم از سواحل تبدیل شود.
مسئله دیگر، مرتبط با سیاست خارجی ترکیه است. از سال ۲۰۱۵ به بعد و پس از شکست این کشور و قدرت گرفتن حزب دموکراتیک خلق ها، سیاست خارجی توازن قوا به سیاست خارجی توازن تهدید تبدیل شد و از سال ۲۰۱۶، یک سیاست خارجی را پیش برد و به عنوان یک رهبر مدرن در جهان اسلام در نظر گرفته شد.
از سال ۲۰۱۵، سیاست خارجی توازن قوا به سیاست خارجی توازن تهدید تبدیل شد و از سال ۲۰۱۶، ترکیه یک سیاست خارجی را پیش برد و به عنوان یک رهبر مدرن در جهان اسلام در نظر گرفته شد
مسائل موجود در منطقه مدیترانه شرقی موجب شده تا اختلافات مرزی دریایی در ساحل شکل بگیرد که همه بر سر اکتشاف نفت و گاز است. زیرا ترکیه همیشه محتاج نفت و گاز اطراف بوده است.
یکی از دلایلی که ترکیه عضو ناظر و نه دائمی اتحادیه اروپا می باشد، این است که این کشور به عنوان هاب انرژی در نظر گرفته شود. یعنی اتصال خط لوله ها همگی در ترکیه باشد. از طرفی ترکیه در دریای سیاه به اکتشاف گاز نیز دست زده است.
نکته مهم دیگری قابل گفتن است که هر چقدر سیاست خارجی ترکیه در سوریه، با ورود ایران و روسیه شکست خورده، در لیبی موفق بوده و این کشور مدل مطلوبی را مد نظر قرار داده است. در واقع، ترکیه با نیروهای شبه نظامی کار خود را پیش می برد.
در سال ۱۹۷۴، گرفتن قبرس شمالی توسط معاون نخست وزیر وقت نشان داد که اسلام گراهای ترکیه خوی تهاجمی بیشتری دارند. قبرس شمالی هیچ وقت کشوری نبوده که به رسمیت شناخته شود و همچنین شبه جزیره کریمه در شمال دریای سیاه هم همین وضعیت را دارد. در حقیقت، این زد و بند را ترکیه و روسیه می توانند انجام دهند و قبرس شمالی و شبه جزیره کریمه رت به رسمیت بشناسند.
قبرس شمالی هیچ وقت کشوری نبوده که به رسمیت شناخته شود و همچنین شبه جزیره کریمه در شمال دریای سیاه هم همین وضعیت دارد که ترکیه و روسیه می توانند زد و بندی انجام دهند تا قبرس شمالی و شبه جزیره کریمه به رسمیت شناخته شوند
همچنین، شاهد شکل گیری ائتلاف هایی ناهماهنگ و نامتوازن خواهیم بود. در لیبی، روسیه مقابل ترکیه است در حالی که در سوریه با آمریکا و روسیه کار می کند، در قفقاز نیز مقابل ارمنستان است. بنابراین، این تغییرات را نمی شود پیش بینی کرد زیرا یک نظمی شکل گرفته که هیچ توازنی ندارد.
حوزه مدیترانه شرقی پیچیده ترین منطقه است که از خاورمیانه هم پیچیده تر شده است. ترکیه هنگامی که با لیبی توافقنامه امضا می کند و مجلس لیبی و پارلمان ترکیه و سازمان ملل آن را تایید می کند، خطی شکل می گیرد.
ترکیه با یونان نیز مرزهای دریایی خود را مشخص می کند و از طرفی، یونان با مصر هم به توافق می رسد که این مدل حالت ضربدری در حوزه مدیترانه دارد. ترکیه در آن حال متعجب می شود.
یونان با فشار آمریکا کشتی اکتشافی «عروج رییس» را متوقف کرد که به ساحل آنتالیا با فشار آمریکا بازگشت و چندین دوره مذاکرات فنی هم در ناتو شکل گرفت. یونان با ناتو موافق نیست، زیرا امریکا در وسط کار است، اما ترکیه خود را با هر توافقی موافق نشان میدهد تا خود را غیر تهاجمی جلوه گر سازد، این سیاست خارجی ترکیه است که سیال است. در واقع، در این موافقت ناتو و آمریکا، ترکیه از سیاست خارجی موازنه کننده برخوردار است.
ترکیه در تامین منافع خود به دنبال آن است به اتحادیه اروپا وارد شود. یکی از مخالفین یونان است. بیشتر منافع یونان به رهبری اتحادیه اروپا و کشوری مانند فرانسه در این منطقه شکل می گیرد و مذاکرات فنی که ناتو از پیش می برد، به نظر می رسد که مثمر ثمر نباشد و این اختلافات بیشتر شود.
بیشتر منافع یونان به رهبری اتحادیه اروپا و کشوری مانند فرانسه در این منطقه شکل می گیرد و مذاکرات فنی که ناتو از پیش می برد، به نظر می رسد که مثمر ثمر نباشد و اختلافات بیشتر شود
در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر، یک مرز دریایی چندین ساله شکل گرفته که همه کشورها موافق آن هستند. در مدیترانه این موضوع بسیار سخت تر است. زیرا از گذشته تجارت کشتی ها ادامه داشته و هم اکنون نیز به خاطر اکتشاف منابع گازی و نفتی اهمیت دارد.
ترکیه تنهاترین کشور ساحلی حوزه مدیترانه شرقی است که نه اسرائیل همراه آن است و نه روسیه ای که ساحل طرطوس دست آن است و نه ایتالیایی که در آن جا کار می کند، تنها حضور ترکیه در دولت نیم بند لیبی مشاهده می شود.
ترکیه تنهاترین کشور ساحلی حوزه مدیترانه شرقی است که نه اسرائیل همراه آن است و نه روسیه ای که ساحل طرطوس در دست آن است و نه ایتالیا
سامانه پدافند اس_ ۴۰۰ بیشتر از این که به درد خاورمیانه بخورد در مدیترانه شرقی مفید است که ترکیه می تواند از آن به عنوان استراتژی بازدارنده استفاده کند. این مسائل جزو بازیهای روسیه است که چگونه این سامانه را تحویل می دهد و اینکه چگونه در مقابل ناتو می تواند بایستد.
نظر شما