اقتصاد هنر، برنامهای با محوریت اقتصاد در حوزه هنر است که در این فصل از برنامه به بررسی اقتصاد در حوزه سینما پرداخته است. سید ضیاء هاشمی از تهیهکنندگان سینمای ایران در این برنامه در رابطه با اقتصاد سینمای ایران به گفتگو با خبرنگار بازار پرداخت و حرفهای جالبی را درباره سینما، اقتصاد سینما و نگاه از بیرون به این عرصه زد. آنچه در ادامه می آید گزیده ای از صحبت های این تهیه کننده مطرح سینمای ایران است:
در خصوص شرایط سینما در ایام کرونا انتظارمان خیلی بدتر از شرایط الآن بود؛ در حدی که یک فیلم هم تولید نشود، چه برسد به سریال که حجم بزرگی از تولید و عوامل تولید را در خود جای میدهد.
برآوردهای ما در سینما شبیه به تست کرونا شده است؛ قبلاً برآوردی که انجام میدادیم تا پایان سال هیچ تغییری پیدا نمیکرد، اما امروزه این برآورد برای هفته بعد هم قابل اعتنا نیست.
تقریباً از ۶ سال پیش بود که پولهای بادآوردهای از طریق نمایش خانگی وارد عرصه شد و بعد به سینما کشیده شد که باعث توزیع بیش از حد پول در تولید فیلم، آن هم به عوامل خاص شد. این پولها سینما را آلوده کرده است؛ بطوریکه عوامل، دیگر با هر قیمتی حاضر به کار نمیشوند.
همین اقتصاد بدی که پراید را صد میلیون کرده است، باعث شده که ما نتوانیم به عوامل بگوییم دستمزدهایشان بر اساس حقوق طبیعی مردم باشد؛ چون همه عوامل فیلم به طور مرتب کار نمیکنند. بعضی سالی یکبار و بعضی چند سال یکبار.
میلتون فریدمن در رابطه فعالیت دولتها میگوید: دولت هر جایی را که در اختیار بگیرد، حتی یک شنزار هم باشد، بعد از چند سال شن نخواهد داشت. وضعیت سینما هم به همین صورت است.
نمایش خانگی باید بجای استفاده از افراد معروف و مشهور، از عوامل و بازیگران معمولی استفاده کند و آنها را به دنیای سینما و هنر معرفی کند، همانند تمام نمایشهای خانگی دنیا که این کار را کردهاند. وقتی این اتفاق نمیافتد، بدان معناست که ما راه را غلط رفتهایم و به اصلاح شیپور را از دهان گشادش زده ایم.
آینده سینمای ایران در گرو سینمای آنلاین است و در تمام دنیا خوراک سینماها، سینمای آنلاین است.
دولت ما اعتقادی به حمایت ندارد و با جمله المفلس فی امان الله- من مفلسم در راه خدا به من کمک کنید- از سر خود باز میکند. الان هم فقط به هر صورتی که میتواند جیب مردم را میزند.
دولت از سینما حمایت نخواهد کرد چون در توانش نیست که این کار را انجام دهد، چون جلوی اختلاسگرانی را که به جاهای متعدد وابستگی دارند، نمیتواند بگیرد. ما هم خیلی امید به دولت نداریم. همین که جیب ما را نزند برای ما کافیست و خودمان کارهایمان را انجام میدهیم.
·سینمای ایران خصولتی (خصوصی و دولتی) است. بخشی از آن در اختیار نهادها و ارگانهای دولتی و نهادهای عمومی، بخشی هم خصوصی است که الان خوشبختانه زور بخش خصوصی بیشتر است. از نظر تعداد سینما هم بخش عمومی بیشتر ولی از نظر کیفیت بخش خصوصی قویتر عمل کردهاست.
سینماگران و هنرمندان ما همه قمارباز هستند؛ چهار فیلم میسازند به امید اینکه یکی از آنها بفروشد و به هوای فروش همان یک فیلم دوباره فیلمسازی میکنند و وارد این سینمای ضعیف و آشفته میشوند. اما مردم فیلمهای بیمحتوا را نمیبینند.
دولت یا هر نهاد وقتی وارد عرصه تهیه فیلم میشود، رانت ایجاد میکند. اینها به شکل سلامت هزینههای جاری فیلم را ایجاد نمیکنند. برای مثال اگر یک پروژه میتوانست با ۳ میلیارد جمع شود، در بخش نهاد عمومی با ۱۰ میلیارد تومان جمع میشد.
سینما موقعیتی است که همه دولتها از آن سوءاستفاده میکنند و به اصطلاح تبدیل به حیاط خلوت دولتها شدهاست.
تلویزیون ایران اینقدر بیخاصیت است که توان سریالسازی ندارد. آنها با جاهای مختلف مانند مجلس لابی کردند و نامه جمع کردند که سینمای خانگی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد نباشد. این کار هم دو دلیل دارد: یک چون فکر کردند در آنجا پول هنگفتی است و اگر قرار است پولی باشد، باید دست دوستان ما در تلویزیون باشد و بخشی هم میخواهند سینمای خانگی را نابود کنند چون اگر سریالی با کیفیت خوب تولید شود و دیده شود مخاطب از تلوزیون دوری میکند و این بلای جان تلویزیون میشود.
ما فیلمی را میسازیم که مردم ببینند. اگر فیلمی را بسازیم که یک درصد بگویند عجب فیلمی بود و جایزههای خارجی بگیرد ولی مردم نبینند، از نظر تهیهکننده این فیلم نیست، این هنر است که باید برای آن جشنوارهها ساخته شود و هیچ عیبی هم ندارد و ما هم مخالف نیستیم، اما اینها سینما نیست.
قرار نیست هر چه مردم بخواهند ما بسازیم. به قول یک نماینده مجلس، مردم ممکن است فیلم برهنه بخواهند. آیا شما میسازید؟ باید پاسخ بدهم که مردم میخواهند ولی ما نمیتوانیم بسازیم، یعنی شما نمیگذارید وگرنه ما میساختیم. بطور کلی محتوای فیلم آنچه که مردم میخواهند نیست. مجموعهای از تفکرات افرادی است که میخواهند فیلم را بسازند.
یکی از معضلات اصلی سینمای ایران نداشتن فیلمنامهنویس خوب است. ما فیلمنامهنویس خوب زیاد نداریم. فقر فیلمنامه سینمای ما را بیچاره کرده است.
بالاترین مخاطب سینما در ده سال اخیر، ۳.۵ میلیون نفر بوده است.
ما در زمینه تهیه و ساخت فیلم، توانایی بالاتری نسبت به کشورهای اطراف داریم ولی متاسفانه دستمان باز نیست. برای مثال فیلمهای ترکیهای فساد دولت را نشان میدهند، پلیس را فاسد نشان میدهند، قوه قضاییه را نابود میکنند و نشان میدهند که میتوان آن را خرید، اما ما نمیتوانیم حتی راجع به یک رفتگر صحبت کنیم. همه برای دفاع از رفتگرها صف میکشند. این را درک نمیکنند که قصد ما صرفاً یک فیلم با این محتواست.
در رابطه با مافیای سینمای ایران، در بخش خصوصی یک حلقه مشخصی اداره سینما را در اختیار دارند و مانند اختاپوس چسبیده اند و آن را رها نمیکنند. این واقعیت سینما به لحاظ اجرا در بخش خصوصی است. هر جایی که اقتصاد باشد، مافیا حضور دارد. مافیا نباید حتما در اشل بزرگ باشد و در اشلهای کوچک هم میتوانیم مافیا داشته باشیم.
به سینماگران خودتان اعتماد کنید. آنها مخالف هیچ وجهی از نظام نیستند. همگی دلسوز این انقلاب هستند و دوست دارند که با سینما، مجموعهی کشور را به جایگاههای بلند و رفیع برسانند. بهتر است صداوسیما دست از این لجاجت بردارد. با این لجاجت و مخالفت با فضای مجازی نابودی خود را نشانه گرفته است.
نظر شما