تهمینه غمخوار؛ بازار: از پنج سال گذشته که طرح «یک کمربند، یک جاده» از سوی چینیها اعلام شد، شاید در هیچ کشوری مانند روسیه به این طرح در سطح گسترده پرداخته نشده است.
روسیه در طی سالهای اخیر، از مجاورت جغرافیایی خود با چین و منابع طبیعی استفاده کرده تا به عنوان یک شریک ضروری در ابتکار عمل «کمربند و جاده» پکن (BRI) ظاهر شود.
افتتاح پروژه خط لوله گاز «سیلا سیبری» در سال گذشته که از آن به عنوان خط لوله «قدرت سیبری» یاد می شود و گاز طبیعی را از روسیه به چین انتقال میدهد، شاید بهترین تصویر از اتحاد میان دو کشور و مهمترین پروژه مشترک در زمینه همکاریهای انرژی باشد.
همچنین، شرکت گازپروم روسیه در حال ساخت یک خط لوله گاز طبیعی به طول سه هزار کیلومتر است که از سه منطقه مهم تشکیل دهنده روسیه یعنی استانهای ایرکوتسک و آمور و جمهوری ساخا (یاکوتیا) به شمال شرق چین عبور می کند.
براساس داده های ریفینیتیو، این پروژه ساخت خط لوله به ارزش ۵۵ میلیارد دلار، از بزرگترین پروژه های کمربند_ جاده است که در دسامبر سال گذشته، فاز اول آن به بهره برداری رسید و اولین خط لوله انتقال گاز روسیه به چین با مراحل بعدی در دست ساخت آغاز شد.
بر اساس گزارش رویترز در دسامبر ۲۰۱۹، ولادیمیر پوتین اعلام کرد که افتتاح این خط لوله گاز طبیعی یک واقعی تاریخی است و نه تنها برای بازارهای جهانی انرژی بلکه بیش از همه برای ما و چین حائز اهمیت است.
از دیدگاه پوتین، این گام همکاری استراتژیک، روسیه و چین را در زمینه انرژی به سطح کیفی جدیدی رسانیده تا به دستیابی در جهت انجام تجارت دوجانبه به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۴ نزدیک شوند.
به گزارش رویترز، با تکمیل کامل این پروژه برای مدت ۳۰ سال، سالانه ۳۸ میلیارد مترمکعب گاز به چین صادر می شود که ۴۰۰ میلیارد دلار برای مسکو سودآوری به همراه خواه داشت. این معامله همچنین چین را به دومین مشتری بزرگ گاز روسیه پس از آلمان تبدیل خواهد کرد.
روسیه؛ گیرنده اصلی سرمایه گذاریهای چینی ها در طرح کمربند_جاده
بر اساس گزارش ریفینیتیو، روسیه بزرگترین دریافت کننده سرمایه گذاری طرح کمربند_جاده پکن در حوزه نفت و گاز در میان کشورهای عضو است.
همچنین، روسیه به عنوان مهمترین شریک چین در جهت اتصال راه زمینی اوراسیا به سایر قسمت های جاده ابریشم افسانه ای پکن در نظر گرفته شده است.
طرح کمربند_جاده چین یک مجموعه چهار تریلیون دلاری از مگا پروژه ها، شامل یک کمربند اقتصادی جاده ابریشم(یک گذرگاه بین قاره ای که چین را با کشورهای آسیایی، روسیه و اروپا از طریق زمین متصل می کند) و یک جاده ابریشم دریایی قرن ۲۱ است که مناطق ساحلی چین را با جنوب شرقی و جنوب آسیا، اقیانوس آرام جنوبی، خاورمیانه و آفریقای شرقی، تا اروپا، از طریق راه آهن، جاده، دریا و توسعه زیرساخت های حیاتی در طول مسیر مرتبط می سازد.
در حال حاضر، چین چشم به ذخایر نفت و گاز روسیه دارد، زیرا این کشور به عنوان بزرگترین تولید کننده جهان است که انتظارها بر این بوده تا به میزان ۱۱.۵۲ میلیون بشکه در روز به طور متوسط در سال جاری تولید کند.
بر اساس همین گزارش در پنج ماه گذشته، روسیه با اختصاص ۱۵.۳ درصد از کل واردات نفت چین به خود، درآمد ۳۶.۵ میلیارد دلاری را برای خود رقم زده که پس از آن عربستان سعودی معادل ۱۶.۸ درصد از کل واردات نفت چین را به خود اختصاص داده است.
از آن جایی که روسیه یکی از تأمین کنندگان عمده نفت اروپا بوده، اما به دلایل مسائل سیاسی و اقتصادی به دنبال تنوع بخشیدن به صادرات خود نیز می باشد. بنابراین، چین که مشتاق تأمین منابع زمینی آماده و سهل الوصول است، از طریق این طرح بزرگ یک فرصت عالی را برای روسیه فراهم کرده است.
بنابراین با توجه به این پتانسیل، جای تعجب نیست که ۷۰ درصد از ۱۰ پروژه برتر نفت و گاز روسیه که به عنوان بخشی از طرح کمربند_جاده در حال توسعه هستند، به خود اختصاص داده و اهمیت کشور را در تأمین بخشهای قابل توجهی از نیازهای نفت و گاز چین نشان دهد.
افتتاح پروژه های فراتر از انرژی
تعدادی از پروژه های دیگر در بخشهای دیگر نیز در دست اقدام است. از آن جمله می توان به یک بزرگراه دو هزار کیلومتری به سبک جاده ابریشم به ارزش ۹ میلیارد دلار در سراسر روسیه اشاره کرد که شانگهای و هامبورگ را در آلمان به یکدیگر متصل می کند. این طرح در سال گذشته تصویب شد تا به عنوان یک راه مواصلاتی حیاتی کمربند_جاده که چین را به روسیه، آسیای میانه و اروپا متصل می کند، پدیدار شود.
روسیه همچنین اتحادیه اقتصادی پنج عضوی اوراسیا را تحت فشار قرار داده تا روابط نزدیکتری با کمربند_جاده چین برقرار شده و پایه و اساس یک چارچوب ژئوپلیتیک جدید اوراسیا را ایجاد کند.
در سال گذشته لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت که اتحادیه اوراسیا و طرح یک کمربند_یک جاده چین به طور موثری مکمل یکدیگر هستند و هماهنگی بیشتر آنها اساس یک چارچوب ژئوپلیتیک جدید اوراسیا را ایجاد می کند. همچنین، این هدف نشئت گرفته از ابتکار شناخته شده ولادیمیر پوتین رئیس جمهور در رابطه با شکل گیری مشارکت بیشتر اوراسیا است.
سایر عوامل انگیزشی در رابطه با اینکه چرا افزایش تجارت میان این دو کشور بزرگ روسیه و چین، حائز اهمیت است، جنگ تجاری ایالات متحده با چین است که موجب شده تا چین از خرید محصولات امریکا دور شده و زنجیره های تأمین جدیدی را در حوزه «آسه آن» و از طریق ابتکار عمل کمربند_جاده ایجاد کند.
در همین راستا و با توجه به اهمیت این طرح بزرگ اقتصادی، خبرنگار بازار پرسشی را با «دکتر محمود شوری»، مدیر سابق گروه روسیه و آسیای مرکزی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و کارشناس مسائل روسیه، قفقاز و آسیای میانه مطرح کرده است که پرسش و پاسخ وی در ادامه آمده است:
* به نظر میرسد که بعد از بحث غرب به خصوص ایالت متحده، طرح «یک کمربند، یک جاده» مهمترین بحثی است که میان تحلیلگران روسی از سالهای گذشته مطرح است. بر همین اساس، نگرش هایی که نسبت به این طرح در روسیه وجود دارد از نظر شما چیست؟ آیا از دیدگاه شما این طرح می تواند مهمترین نکته محوری میان روسیه و چین باشد؟
بله به نظر من هم بعد از بحث غرب، طرح «یک کمربند، یک جاده» مهمترین بحثی است که میان تحلیلگران روسی از پنج سال گذشته مطرح شده است. در آغاز روسها نسبت به این موضوع با دافعه برخورد کردند و اعتقاد داشتند که این پروژه برای حوزه نفوذ روسیه بهویژه در آسیای مرکزی مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. اما بهتدریج و به خصوص پس از بحران اوکراین که روابط میان روسیه و غرب تخریب گردید، ما شاهد این بودیم که روسها نسبت به این طرح روی خوش نشان دادند.
بنابراین، نگاه روسیه به این طرح نگاهی همراه بیم و امید است. زیرا آنها امیدی به جهان چند قطبی دارند و هم در تلاشند تا از ظرفیت چین برای توسعه استفاده میکنند. از طرف دیگر نگرانیهای روسها باز می گردد به نقشه کلان استراتژیکی که چینی ها در سطح بین المللی در حال دنبال کردن هستند و عملا در تلاشند تا با چنین طرحی سیطره خود را بر منطقه گسترده ای از جهان تثبیت کنند.
از آن جایی که این مناطق مانند حوزه آسیای مرکزی جزء حوزه های مشترک چین و روسیه نیز هستند، لذا این طرح می تواند برای روسها نگران کننده باشد.
در شرایط موجود روسها بیشتر ترجیح می دهند که از منافع این طرح بزرگ بهره مند شوند و از سرمایه گذاری هایی که چینی ها در چارچوب این طرح انجام می دهند، استفاده کنند.
در حالت کلی، سه نوع نگرش نسبت به طرح «یک کمربند، یک جاده» در روسیه وجود دارد: از منظر نخست روسها این طرح را به عنوان یک واقعیت ژئوپلیتیک در نظر گرفته و همچنین آن را فرصتی برای ایجاد یک جهان چندقطبی میبینند زیرا پای چینی در میان است که ایجاد نظم و زیرساختهای نظم جدید را حداقل در منطقهای از جهان تعریف میکند که مانع یکجانبهگرایی آمریکا میشود.
از منظر دوم این طرح ابزاری برای توسعه اقتصادی است. هنگامی که تحلیلهای روسها را نگاه می کنیم، متوجه می شویم که بسیاری از نگرشها اینگونه بوده که این طرح تا چه حد میتواند به روند توسعه اقتصادی در منطقه و در خود روسیه کمک کرده و تاثیر گذار باشد. زیرا از حدود شش سال گذشته و پس از بحران اوکراین، رشد اقتصادی روسیه کاهش یافته است. در واقع، روسها طرح «یک کمربند، یک جاده» را شانسی برای افزایش روند توسعه اقتصادی روسیه و کشورهای آسیای مرکزی میبینند.
روسها طرح «یک کمربند، یک جاده» را شانسی برای افزایش روند توسعه اقتصادی روسیه و کشورهای آسیای مرکزی میبینند
سخن در رابطه با تقابل این دو طرح، مهمترین نکته محوری بین روسیه و چین است که موضوعی مهم است. یکی از ایده های روسها در جهت ایجاد یک اوراسیای بزرگتر یا همان طرح اقتصادی اوراسیاست و دیگری طرح چینی «یک کمربند، یک جاده» است که در این موضوع هم چالشها و نگرانیهایی برای روسها وجود دارد.
در رابطه با توسعه اقتصادی، روسها این واقعیت را پذیرفته اند که توان تبدیل شدن به یک موتور محرک اقتصادی در آسیای مرکزی را ندارند، و به همین دلیل از این طرح استقبال کرده اند. در واقع، این طرح حداقل میتواند مانع از حرکت کشورهایی شود که نیاز به سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی دارند.
روسها این واقعیت را پذیرفته اند که توان تبدیل شدن به یک موتور متحرک اقتصادی در آسیای مرکزی را ندارند و به همین دلیل از طرح «یک کمربند، یک جاده» استقبال کرده اند
دیدگاه سومی که روسها مطرح کردهاند، نگرانیها و چالشهایی است که این طرح میتواند برای مسکو ایجاد کند. یکی از چالشها این است که این طرح با وجود اینکه قرار است از طریق روسیه به اروپا متصل شود، ممکن است روسیه را دور بزند. زیرا راههای جایگزینی از طریق کشورهای آسیای مرکزی و دریای خزر ممکن است ایران را به اروپا متصل کند.
چالش دیگر قابل توجه روسها این است که نوع ورود چین به سرمایهگذاریها و کار اقتصادی در این کشورها و حتی در روسیه به شکلی است که تجهیزات، کارگران و حتی سرمایه و تکنولوژی را خود چینیها وارد میکنند. در حالی که روسها عقیده دارند که ابزارها و تکنولوژی آنها مطلوب است.
نوع ورود چین به سرمایهگذاریها و کار اقتصادی در این کشورها و حتی در روسیه به شکلی است که تجهیزات، کارگران و حتی سرمایه و تکنولوژی را خود چینیها وارد میکنند، در حالی که روسها عقیده دارند که ابزارها و تکنولوژی آنها مطلوب است
بحث دیگر در رابطه با این طرح، تغییر و اتمام ضربالمثل «همه راهها به مسکو ختم میشود» است که موجب می شود، کشورهای آسیای مرکزی به روسیه دیگر نیازی نداشته باشند. در واقع، روسها نگرانند که این طرح عملا وزنه چین را در حوزه اوراسیا که بسیار با یکدیگر همپوشانی دارند، دچار تغییر کند.
در حال حاضر ما نمیتوانیم مطرح کنیم که این طرح از کجا تکمیل خواهد شد از مسیر روسیه یا جاده ابریشم جدید. زیرا مسیرهای کلی مطرح می شود و دیدگاههای کلانی در رابطه با آنها وجود دارد.
به طور کلی بخشی از خود طرح کمربند و جاده از خاک روسیه می گذرد که از طریق شاهراههای ریلی و جاده ای که الان بخشی از آن ایجاد شده، در حال انجام است. در واقع اتوبانها و مسیرهای ریلی ایجاد شده و در حال تکمیل است و بخشی از این مسیر، چین را از طریق روسیه به اروپا متصل می کند.
همچنین، بخشی از زیرساختها و تلاش هایی که در حال انجام است، مرتبط به کشورهای حوزه آسیای مرکزی مانند قرقیزستان و قزاقستان است که عملا چینی ها در حال یک شبکه سازی گسترده از مناطق کشورهای مختلف هستند و خیلی دست آنها بسته نیست که در آینده بتوانند از مسیرهای مختلفی برای این طرح بهره مند شوند.
با توجه به تحریم های روزافزون امریکا، شاید مسیر جنوب دریای خزر خیلی مسیر قابل اطمینانی برای چینی ها نباشد که در مورد آن بیاندیشند، اما مسیر دریای خزر که بخش عمده ای از آن که از خاک روسیه می گذرد، هم اکنون بیشتر مورد توجه چین است. روسیه هم تاکنون سعی کرده تا از منافع اقتصادی این طرح بهره برده و از سرمایه گذاریهایی که چینی ها در این چارچوب در حال انجام هستند، استفاده نمایند.
نظر شما