محمدشهاب، بازار: نزدیک به هفتاد درصد افزایش نقدینگی مربوط به بانک ها است. بیش از پنجاه درصد نقدینگی در بازار پول در اختیار یک درصد افراد جامعه (بخوانید صاحبان اصلی بانک ها) است. اگر نگاه آن یک درصد جامعه تغییر کند و از نگاه سود اقتصادی به نگاه خیرخواهی اجتماعی و کسب سودهای منطقی از مسیر تولید تبدیل شود؛ نتایج زیر حاصل می گردد: کاهش تصدی گری، تغییر ماهیت حمایت از وام به بلاعوض که نتیجه کاهش تورم می شود.
بنابراین زمانی که صحبت از هدایت نقدینگی و نگرانی از نقدینگی می شود بهتر است از اصلاح نگاه صاحبان اصلی بانک ها از گذر از منافع فردی به منافع اجتماعی سخن به میان آید چرا که هدایت نقدینگی به تولید وقتی توام با وام محوری و تصدی گری بانک ها باشد امکان رونق تولید را ایجاد نمی کند.
بنابراین ادبیات هدایت نقدینگی می تواند جای خود را به هدایت فکری صاحبان اصلی بانک ها بدهد تا ماهیت حمایت درست به صورت طبیعی علاوه بر رونق تولید امکان افزایش تصدی گری بانک ها را از دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری (هزینه های تولید کاهش می یابد و تولیدکنندگان نیاز به واگذاری املاک خود به بانک ها برای بازپرداخت اصل و فرع وام ندارند) فراهم نکند.فراهم نکند.
زیرا هم اکنون پول از مردم به بانک ها برگشت نمی کند که قدرت خرید بانک ها افزایش یابد: به طور کلی در حمایت از تولید از طریق افزایش پایه پولی به صورت غیربلاعوض، افزایش مالکیت نقدینگی بانک ها می تواند مترادف با کاهش سطح اولیه نقدینگی جامعه مترادف تلقی نشود ولی در صورتی که بانک ها پس از تملک منابع، سیاست پولی تخصیص داده به تولید از طریق تخصیص به صورت وام، از محل آن منابع برای مصارف سرمایه گذاری شخصی خود استفاده کنند؛ میزان نقدینگی جامعه به نفع بانک ها کاهش می یابد.
نظر شما