علیرضا مبصر؛ گروه آب و انرژی: قیمت نفت خام، برخلاف انتظار، در هفتههای اخیر حول مرز ۷۰ دلار باقی مانده و واکنش پایداری به تحولات پرریسک سیاسی و امنیتی نشان نداده است. این در حالی است که حضور مجدد ترامپ در رأس قدرت و تشدید لحن خصمانه کاخ سفید علیه ایران، بسیاری از تحلیلگران را به افزایش قیمت نفت امیدوار کرده بود. تهدید به حمله نظامی، حداکثرسازی فشار اقتصادی علیه تهران و تنشهای امنیتی در منطقهای که بخش قابل توجهی از عرضه جهانی نفت از آن تأمین میشود، بهطور سنتی باید به جهش قیمتها منجر شود؛ اما بازار این بار مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است.
بررسی روند بازار و واکنش قیمت نفت
در هفتههای گذشته، قیمت نفت خام در محدوده ۷۰ تا ۷۵ دلار نوسان کرده؛ سطحی که بهرغم افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی، نشانی از شوک قیمتی قابل توجه ندارد. نگاهی به رفتار تاریخی بازار نفت در مواجهه با ریسکهای مشابه (همچون جنگ عراق، حمله به تاسیسات آرامکو یا بحران اوکراین) نشان میدهد که بازار در مواجهه با تهدیدهای ژئوپلیتیکی، اغلب دچار هیجان قیمتی میشود. با این حال، واکنش کنونی بازار نشان میدهد که سرمایهگذاران، تهدیدهای خاورمیانه را به شکل «ریسک بلندمدت و غیرفوری» درک کردهاند؛ ریسکی که هنوز وارد فاز عملیاتی نشده و در نتیجه، در قیمتها پیشخور نشده است.
سیاست های پولی آمریکا و اثر آن بر نفت
در طرف دیگر ماجرا، سیاستهای انقباضی فدرال رزرو همچنان پابرجاست. با وجود کاهش نسبی نرخ تورم در آمریکا، بانک مرکزی این کشور هنوز سیگنال روشنی از چرخش به سمت سیاستهای انبساطی صادر نکرده است. تداوم نرخهای بهره بالا، از یکسو هزینه تأمین مالی را افزایش داده و از سوی دیگر، رشد اقتصادی ایالات متحده را در مسیر تعدیل قرار داده است. این شرایط باعث شده تقاضای جهانی برای انرژی، بهویژه از سوی اقتصادهای نوظهور، با ابهام مواجه شود. بازار نفت، بهعنوان بازاری حساس به رشد اقتصادی، در چنین فضایی بیش از آنکه تحت تأثیر تهدیدهای ژئوپلیتیکی قرار گیرد، به واقعیتهای پولی و مالی واکنش نشان میدهد.
تداوم نرخ بهره بالا در آمریکا، چشمانداز اقتصادی را تضعیف کرده و موجب کاهش تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی شده است
ترامپ، تعرفه ها و چشم انداز کند اقتصاد جهانی
در همین حال، سیاستهای تجاری رئیسجمهور فعلی آمریکا نیز به مانعی ساختاری برای رشد قیمت نفت تبدیل شده است. ترامپ، در آغاز دور دوم ریاستجمهوری خود، بار دیگر سیاستهای حمایتگرایانه را در دستور کار قرار داده و با وضع تعرفههای سنگین بر طیف گستردهای از کالاهای وارداتی از کشورهای مختلف – بهویژه چین، مکزیک، و اتحادیه اروپا – عملاً بخشی از جریان آزاد تجارت جهانی را مختل کرده است.
اعمال تعرفه، هزینه واردات را افزایش داده و باعث بالا رفتن قیمت تمامشده کالاهای مصرفی و صنعتی در آمریکا شده است. این افزایش هزینه، هم تقاضای داخلی را تحت فشار قرار میدهد و هم بر زنجیره تأمین جهانی اثر منفی میگذارد. شرکتهایی که وابسته به مواد اولیه یا قطعات وارداتی هستند، با افزایش قیمت و کاهش حاشیه سود مواجه میشوند و در نتیجه، برنامههای توسعهای و سرمایهگذاری خود را متوقف یا به تعویق میاندازند.
علاوه بر آثار واقعی، سیاستهای تعرفهای ترامپ سیگنال روشنی از بازگشت به فضای «نااطمینانی تجاری» میفرستد؛ فضایی که موجب افزایش ریسک ذهنی فعالان اقتصادی، کاهش تمایل به سرمایهگذاری، و در نهایت، تضعیف مصرف انرژی در مقیاس جهانی میشود
از سوی دیگر، کشورهای هدف تعرفهها نیز با کاهش صادرات به آمریکا، رشد اقتصادیشان را از دست میدهند. این مسأله بهویژه برای اقتصادهایی مانند چین و اقتصادهای در حال توسعه که وابستگی بالایی به صادرات دارند، بسیار تعیینکننده است. در نتیجه، هم عرضه و هم تقاضا در اقتصاد جهانی تحت فشار قرار میگیرد.
کاهش تجارت جهانی، بهطور طبیعی به کاهش جابهجایی کالاها و سوخت مورد نیاز برای حملونقل منجر میشود. نفت، که بخش بزرگی از مصرف آن در حملونقل بینالمللی و صنایع تولیدی است، در چنین فضایی با کاهش تقاضای ساختاری مواجه میشود. از اینرو، حتی در شرایطی که ریسکهای ژئوپلیتیکی افزایش یافته، بازار نفت بهدلیل تضعیف چشمانداز رشد اقتصاد جهانی، تمایلی به صعود قیمتی ندارد.
نظر شما