۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۰
اجتماع اقتصاد زده ایران
یادداشت؛

اجتماع اقتصاد زده ایران

اردبیل- «در اجتماع ایران تمامی افراد به خرده نظام اقتصادی روی آورده اند؛ نمایندگان مجلس تجارت می کنند، سیاستمداران تاجر شده اند. در اجتماع ایران فرهنگ و اجتماع و سیاست بوی اقتصاد گرفته و این اجتماع اقتصاد زده حتی خرده نظام اقتصادی را هم مختل کرده است»؛ این بخشی از یادداشت حسین بشیری گیوی فعال رسانه ای، برای بازار است.

حسین بشیری گیوی؛ بازار: اجتماع ایران در کلیه حوزه ها با آشفتگی و نابسامانی همراه است. اجتماع ایران از جامعه شناسان انتظار دارند این مسئله بغرنج اجتماعی را حل و فصل کنند در حالیکه جامعه شناسان سال ها به بررسی مسائل اجتماعی ایران پرداخته ولی گوش شنوایی نیست.
 
به هم خوردن نظم در نظام اجتماعی کل مهمترین مسئله اجتماعی ایران است.

جامعه یک نظام اجتماعی کل است که در بطن این نظام چهار خرده نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به فعالیت می پردازند از سطح فرهنگی به سمت اقتصادی، اطلاعات داده می شود و از طرف اقتصاد به سمت خرده نظام فرهنگی انرژی داده می شود.

 به عنوان مثال در جامعه دو وزارتخانه آموزش و پرورش و وزارت اقتصاد و دارایی را در نظر داشته باشید وزارت آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی هر دو کار فرهنگی و تولید اطلاعات می کنند و وزارت اقتصاد و دارایی در حوزه اقتصاد قرار دارد و به تولید انرژی مبادرت می ورزد.

همچنانکه وزارت های فرهنگی برای کل جامعه و وزارت اقتصاد تولید اطلاعات و علم می کند و در اختیار جامعه و همه متخصصان قرار می دهد تا از اطلاعات و تولیدات فرهنگی استفاده کنند. اگر مشاهده کنید که آموزش و پرورش به صادرات و واردات روی بیاورد باید فاتحه صادرات و فرهنگ را بخوانید.

خرده نظام اجتماعی شامل مجموعه نهادهایی ست که کارکردشان ایجاد و حفظ همبستگی های است که یک جامعه از اعضایش توقع دارد، نهادهایی که هماهنگی های لازم برای عملکرد اجتماع را ایجاد می کنند که نه خیلی آشفته باشد و نه خیلی همستیزانه.

در واقع نظام اجتماعی، از مجموع روابطی که کنشگران یک جامعه را با هم متحد و به یکدیگر وابسته و همبسته می کند وانسجام و یکپارچگیِ دست کم نسبی جامعه را تأمین می کند، تشکیل شده است. اگر این خرده نظام در کارهای فرهنگی یا سیاسی مبادرت کند کارکرد خود را از دست داده و کل سیستم را مختل می کند.

خرده نظام سیاسی دارای کارکردتصمیم گیری و بسیج منابع انسانی برای رسیدن به هدفی کم و بیش آشکار که جامعه معین کرده و پیگیری می کند.

سیاست شامل یک یا چند هدف تعریف شده جمعی و بسیج منابع در راستای این هدف ها و تصمیم گیری لازم برای رسیدن به این هدف هاست، یا مجموعه کنش هایی که منجر به تصمیم گیری (یافتن هدف ها و ارائه راهکارها) و اجرای تصمیمات می شوند. به این ترتیب سیاست معنای وسیعی می یابد به نحوی که همه صورت های تصمیم گیری، سازماندهی و بسیج منابع نظام را در بر می گیرد.

کنشگران سیاسی نباید در خرده نظام های دیگر وارد شده و دخل و تصرف کنند اگر سایه سیاست بر خرده نظام های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سنگینی کند کل سیستم مختل می شود در نظر داشته باشید که شورای شهر یک نهاد مدنی است ولی افراد با مکانیسم انتخابات یعنی با یک مکانیسم سیاسی انتخاب می شوند در واقع خرده نظام سیاسی فقط باید در بازه زمانی انتخابات وارد شود و اگر این دخالت ادامه داشته باشد و نهاد مدنی شورای شهر سیاسی شود با یک شهر سیاست زده بیمار مواجه خواهیم شد.

شهری که خیابان هایش به میدان جنگ شبیه است که در هر خیابان آثار خمپاره ها مشهود است. شهری که محیط زیست ندارد و فضاهای شهری در زدوبند سیاسی فروخته می شود. و زباله تمام شهر را احاطه می کند و شهرداری برای نهاد عوارض بگیر و کارنکن تبدیل می شود.

خرده نظام اقتصادی در کار تولید و توزیع کالاها و خدمات لازم برای بقای مادی و رفاه افراد جامعه فعالیت می کنند.

تولید و توزیع کالاها و خدمات آن چیزی است که اقتصاد بر محور آن شکل می گیرد و کارکرد اختصاصی پیدا می کند.

هر فعالیتی که در تولید و توزیع کالاها و خدمات سهمی داشته باشد در شبکه کارکرد اقتصادی جا می گیرد و این خرده نظام نباید کل اقتصاد را در سلطه خود داشته باشد و با یک اختلاس چندین هزار دلار را از سیستم و دارایی جامعه خارج کند و در اختیار خود یا گروه وابسته قرار دهد.

با هر اختلاسی که صورت گیرد از انرژی دیگر خرده نظام ها کاسته می شود و هر چه اختلاس ها افزایش یابد به منزله این است که از بدن انسان هر روز یک لیتر خون خارج شود که اگر این کار ادامه یابد به مرگ فرد که همان جامعه است منتج می شود.

همچنانکه در اجتماع ایران مشاهده می کنید کلیه افراد به خرده نظام اقتصادی روی آورده اند. نمایندگان مجلس تجارت می کنند. سیاستمداران تاجر شده اند. خانواده ها فقط به اقتصاد روی آورده اند. در اجتماع ایران فرهنگ و اجتماع و سیاست بوی اقتصاد گرفته و همه و همه از صبح تا شب نرخ ارز و سکه و ماشین و قیمت زمین و آپارتمان را دنبال می کنند این اجتماع اقتصاد زده حتی خرده نظام اقتصادی را هم مختل کرده است.

در هر روی راهکار به تعادل رسیدن خرده نظام ها در نظام اجتماعی کل است و البته امید به تعادل امیدی واهی و بیهوده است.

کد خبر: ۳۲٬۸۸۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha