۲۴ تیر ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۸
توافق جدید در جهان فروپاشی توافق‌ها/ قرارداد کوتاه‌مدت یا بلندمدت، مساله این است!
روایت متفاوت ۳ کارشناس از قرارداد ۲۵ ساله

توافق جدید در جهان فروپاشی توافق‌ها/ قرارداد کوتاه‌مدت یا بلندمدت، مساله این است!

در حالیکه بروجردی، رئیس اسبق سیاست خارجی مجلس نقش منفی امریکا را در حاشیه سازی و تبلیغات در رابطه با این قرارداد ۲۵ ساله و مهم، طبیعی می داند، یک کارشناس دیگر بین الملل، کوتاه مدت بودن این قرارداد را، بیشتر به نفع ایران و منافع ملی ما عنوان می کند.

تهمینه غمخوار؛ بازار: دو هفته اخیر با اخبار و رویدادهای مهم اقتصادی از جمله ماجرای قرار داد ۲۵ ساله ایران و چین همراه بود که توجه بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی را با ارائه دیدگاه های مختلف کارشناسان و اقتصاددان ها بر انگیخت.  

عده ای از این طرح و برنامه بلندمدت همکاری‌های ایران و چین که دولت روحانی آن را یک سند راهبردی خوانده است، انتقاد کرده و بر این باورند که نباید اینگونه تلقی شود که باغ سبزی به روی ما گشوده شده و عده ای نیز بلند مدت بودن آن را به ضرر اقتصاد ایران دانسته اند.

از طرفی، با نگاهی به تاریخچه قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین که اصلی ترین شریک تجاری کشورمان می باشد،  در می یابیم که این موضوع(توافق اولیه)   از زمان سفر پنج سال گذشته رییس جمهور چین به تهران یعنی زمانی که دو کشور بیانیه مشترک و رسمی را در جهت گسترش همکاری های جامع امضا کردند، مطرح شده و از نظر رییس جمهوری چین،  اقتصاد چین و ایران مکمل یکدیگر بوده و هر دو کشور آماده گسترش و تعمیق همکاری‌ها در حوزه های مختلف می باشند.  

در همین راستا خبرنگار بازار در گفتگویی با یک دیپلمات سیاست خارجی و دو تن از کارشناسان حوزه بین الملل دیدگاه و تحلیلشان را در رابطه با حاشیه های این قرارداد جویا شد که در ادامه با مرور سئوالات مهم در این باره و طرح آنها با کارشناسان  را می خوانیم: 

آیا می توان به این قرار داد پر حاشیه نگاه خوش بینانه ای داشت و آیا بلند مدت بودن آن تنها بستری را برای ایجاد یک قرار داد یک طرفه به نفع چین فراهم می آورد یا منافع ایران هم در نظر خواهد داشت؟  چه ظرفیت‌های جدیدی در جهت گسترش همکاری دو کشور وجود دارد بدون آنکه وزن چین در کلیت اقتصاد ایران به‌صورتی نامتناسب افزایش یابد؟

قراردادهای راهبردی و استراتژیک دراز مدت است
علاءالدین بروجردی رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اینگونه پاسخ داد: اتفاقا این قرارداد ۲۵ ساله پر حاشیه نبوده و امریکاییها و طرفداران و متحدان آنها به صورت خودآگاه یا نا خودآگاه این حاشیه ها را به وجود آورده اند. امریکا نگران این امر بسیار مهم است که ظرفیت عظیم جهانی چین در کنار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مستقل انقلابی در غرب آسیا قرار بگیرد. این مسئله از دید امریکاییها مخالف منافع آنها می باشد و هنگامیکه این خبر اعلام شد، آنها سعی کردند با حاشیه سازی و تبلیغات منفی چه توسط خودشان و چه رسانه هایی مانند بی بی سی یک فضای منفی را ایجاد کنند.  

این قرارداد کاملا مبتنی بر منافع ملی هر دو کشور است و دارای ابعاد مختلف اقتصادی، تجاری، فناوری و بسیاری از نیازهایی است که هر دو کشور احساس می کنند به خصوص سرمایه گذاری چین در میادین نفتی ما که شرکتهای غربی به دلیل فشارهای امریکا، کار را نیمه کاره رها کردند و رفتند. بنابراین این قرار داد یک ضرورت جدی و تامین کننده منافع ملی ما هم می باشد و این حاشیه سازی ها طراحی امریکاییها بوده که راه به جایی نخواهند برد. تمام این تبلیغات فقط آب در هاون کوبیدن است، زیرا عزم سران هر دو کشور به منظور اینکه این مسیر را با جدیت ادامه دهند، بسیار جزم و جدی می باشد.

معمولا قراردادهای راهبردی و استراتژیک دراز مدت است و اگر قرار باشد تا بنای رفیعی بنیان گذاری شود، به مدت زمان زیادی نیاز دارد. در نرم جهانی نیز به همین منوال است که با قراردادهای طویل المدت، پایه های ارتباطی را بر مبانی استوار سازند که فراتر از عمر دولتها باشد و با تغییر دولتها تغییر پیدا نکند.

همچنین این موضوع یک مسئله کاملا بدیهی است که سیاست رسمی امریکا که بارها اعلام و برای آن سرمایه گذاری کرده است، براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد و این کشور به هیچ عنوان علاقه مند نیست که ما در هیچ بخشی قدرت بیشتری پیدا کنیم و وقتی این قرارداد در جهت تقویت ابعاد تجاری، مالی و اقتصادی ما می باشد، طبیعی است که امریکاییها سنگ اندازی کنند.  

بروجردی: این قرار داد یک ضرورت جدی و تامین کننده منافع ملی ما هم می باشد و این حاشیه سازی ها طراحی امریکاییها بوده که راه به جایی نخواهند برد. تمام این تبلیغات فقط آب در هاون کوبیدن است، زیرا عزم سران هر دو کشور به منظور اینکه این مسیر را با جدیت ادامه دهند، بسیار جزم و جدی می باشد

اقتصاد ایران پیوندهای ساختاری زیادی با اقتصاد چین دارد/  اجرای استراتژی‌ها و اسناد حائز اهمیت است نه طراحی آنها
دکتر محسن شریعتی‌نیا، استاد دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر حوزه آسیا نیز در رابطه با این قرار داد اینگونه پاسخ داد: روابط با چین به عنوان یکی از موضوعات داغ و بحث‌برانگیز در اقتصاد سیاسی ایران در این روزها مطرح است و تصویب سند مشارکت جامع راهبردی در دولت بار دیگر به مباحث مختلفی از جمله موضوع قرار داد ترکمانچای که نشانگر عظمت از دست رفته و آیینه تحقیر ملی بود و همچنین گشایش راهبردی دامن زده است.

ایران دردهه‌های اخیر همواره در پی شکل‌دهی به اقدامات راهبردی با قدرت‌های شرقی بوده که البته هیچ‌گاه مختصات این اقدامات چندان روشن نشده است، بنابراین می‌توان گفت که بهره‌گیری از اهرم این‌ قدرت‌ها برای کم کردن فشارهای آمریکا در کانون این استراتژی قرار دارد. از یک دهه گذشته، تلاش‌هایی برای شکل‌دهی اقدامات راهبردی با چین نیز آغاز شده، به طوریکه چهار سال پیش،  رئیس‌جمهور چین پس از ۱۴ سال به ایران آمد و توافقات مشترکی در جهت تدوین سند جامع همکاری راهبردی صورت گرفت.

اکنون و پس از گذشت چهار سال، دولت ایران این توافق را تایید کرده است. آنچه از کلیات منتشر شده پیداست، این موضوع می باشد که این سند یک نقشه راه بوده که تدوین این نقشه راه در سیاست خارجی ایران سابقه چندانی ندارد،  در حالی که در کشوری مانند چین چارچوب دهی به روابط با دیگر کشورها حائز اهمیت است، زیرا چین با بسیاری از کشورها یعنی حدود ۸۰ کشور روابط خود را در قالب مشارکت راهبردی و نقشه راه تعریف کرده است.  نقشه راه روابط ایران و چین در جهانی تدوین می‌شود که به‌طور فزاینده‌ای سیال خواهد شد. مهم‌تر آنکه نقشه راه در جهانی تدوین می‌شود که جهان فروپاشی توافق‌ها است.

 در مشارکت راهبردی که چین تعریف و مشخص کرده است،  این کشور تعهد امنیتی سنگینی را مورد پذیرش و تعهد خود قرار نمی دهد.   چین با ۸۰ کشور توافق نامه هایی در زمینه مشارکت راهبردی دارد، اما تنها به پاکستان و کره شمالی تضمین امنیتی تلویحی اعطا کرده است. بنابراین آنچه پر اهمیت است مسئله همپوشانی اقدامات راهبردی با مشارکتهای راهبردی می باشد.

در بند پنجم این سند ۲۵ ساله، طرف ایرانی کماکان به سیاست چین قاطعانه پایبند است و طرف چینی نیز از برنامه توسعه طرف ایرانی حمایت کرده و از افزایش نقش ایران در امور منطقه‌ای و بین‌المللی پشتیبانی می‌کند. این بند تعهدات چندانی برای ایران ایجاد نکرده و تعهد مشخصی هم به چین تحمیل نخواهد کرد.  ایران سال‌هاست از سیاست چین حمایت کرده و چین نیز عمدتا از مواضع ایران در منطقه پشتیبانی نموده است.

در رابطه با تعاملات اقتصادی، هنگامیکه امریکا از برجام خارج شد،  توافق‌های اولیه در جهت ایجاد سرمایه‌گذاری حدود ۲۰ میلیارد دلاری چین در ایران به جایی نرسید و تجارت دو کشور نیز به شکل محسوسی کاهش یافت. بنابراین حمایت چندانی از برنامه‌های توسعه‌ای ایران صورت نگرفت.

شریعتی نیا: برجامی که به روایتی ۱۲ سال بر سر آن مذاکره شد دو سال بیشتر دوام نیاورد. بنابراین نه می‌توان این سند را نماد دوره‌ای جدید در روابط برشمرد و نه اهمیت آن را نادیده گرفت.  پس از خروج امریکا از برجام روابط ایران و چین از سرمایه‌گذاری و تجارت به تجارت محدود کاهش یافت 

همچنین این مسئله که تدوین این سند چهار سال به طول انجامیده و هنوز نهایی نشده نشانگر این مسئله است که دو کشور به‌ تدریج برای تعریف جدیدی از یک رابطه قدیمی آماده می‌شوند. به عبارت دیگر، این تصور که چینی‌ها آمادگی کامل دارند و ما تعلل می‌کنیم، ساده‌سازی مساله است.   

اقتصاد ایران پیوندهای ساختاری زیادی با اقتصاد چین دارد. حدود ۳۰ درصد تجارت خارجی ایران با چین است در حالیکه سهم ژاپن به‌عنوان اقتصاد سوم جهان تقریبا صفر و سهم آلمان به‌عنوان اقتصاد چهارم جهان حدود یک درصد است.

اقتصاد ایران پیوندهای ساختاری زیادی با اقتصاد چین دارد. حدود ۳۰ درصد تجارت خارجی ایران با چین است در حالیکه سهم ژاپن به‌عنوان اقتصاد سوم جهان تقریبا صفر و سهم آلمان به‌عنوان اقتصاد چهارم جهان حدود یک درصد است

در توافقی میان مدت پیوندهای ساختاری اقتصاد ایران با چین تداوم خواهد یافت. چین اولین شریک تجاری ایران بوده و بعید است در ۵ سال آینده کشوری جایگزین چین شود. بنابراین دو کشور همکاری را از نقطه صفر آغاز نخواهند کرد.

اما این مسئله که چه ظرفیت‌های جدیدی در جهت گسترش همکاری دو کشور وجود دارد بدون آنکه وزن چین در کلیت اقتصاد ایران به‌صورتی نامتناسب افزایش یابد، از منظر منافع ملی پرسش کلیدی است.

حدود ۹۰ درصد صادرات چین را بخش‌خصوصی انجام می‌دهد. شرکت‌های چینی بازیگران اصلی تعامل با کشورهای دیگر هستند. دولت چین تمایلی به افزایش ریسک این شرکت‌ها برای حضور در ایران ندارد. به همین چهت پس از خروج امریکا از برجام روابط ایران و چین از سرمایه‌گذاری و تجارت به تجارت محدود کاهش یافت.

برجامی که به روایتی ۱۲ سال بر سر آن مذاکره شد دو سال بیشتر دوام نیاورد. بنابراین نه می‌توان این سند را نماد دوره‌ای جدید در روابط برشمرد و نه اهمیت آن را نادیده گرفت. طراحی استراتژی‌ها و اسناد اهمیت چندانی ندارد، اجرای آنها اهمیت کلیدی دارد زیرا دنیای امروز ناشی از پیامد کرونا در چند ماه به اندازه چند دهه تغییر کرد و کشورها را در مسیرهای جدیدی قرار داد.

ملازهی: پیش نویس سندی که ایران در اختیار چین گذاشته، مشخص نیست که به شکلی که ایران انتظار دارد، مورد قبول چینی ها قرار گیرد یا نه و حتی اگر مورد پذیرش واقع شود، محاسبات چین با امریکا و اروپا نیز باید لحاظ شود، یعنی اینطوری نیست که صد درصد انتظارت ایران هم از چین برآورده شود

چین جایگزین روابط ایران با دنیای غرب است / در قرارداد کوتاه مدت یک معامله برد-برد صورت می گیرد
 
پیر محمد ملازهی، کارشناس و تحلیلگر مسائل شبه قاره در پاسخ به این سوال گفت: اگر نگاهی واقع بینانه به این قرار داشته باشیم، باید منافع ملی دو کشور را در نظر بگیریم. ایران در شرایطی این پیشنهاد را مطرح کرده و در موقعیتی قرار دارد که تقریبا از همکاری با غرب و ارتباط با دنیای آن ناامید شده است. با یادآوری موضوع برجام به این نکته می رسیم که کشور ما به دنبال راه حل و انجام تجارت و مناسبات معقول و بر اساس منافع ملی خودش می باشد.

بنابراین بدیهی است که ایران به سراغ کشوری می رود که در درجه نخست بتواند در برابر فشارهای امریکا مقاومت کرده و ثانیا امکانات لازم را در جهت توسعه همکاریهای لازم با کشورمان داشته باشد که البته بخشی از این امکانات مالی و بخش دیگر آن تکنولوژیکی می باشد.

چین واجد این شرایط است و ایران در کل به این جمع بندی رسیده که با غرب نمی تواند در یک روال عادی قرار گیرد، بنابراین باید به دنبال جایگزینی برای انجام مناسبات اقتصادی و تجاری خود باشد. همچنین از نگاهی دیگر، برای ایران ظرفیتهایی بوجود آمده که نگاه به شرق یعنی چین و روسیه را تقویت می کند.

اما اگر از زاویه چین به موضوع نگاه کنیم، مسئله متفاوت تر است. چین محاسبات و منافع ملی خاص خود را دارد و پیش نویس سندی که ایران در اختیار چین گذاشته، مشخص نیست که به شکلی که ایران انتظار دارد، مورد قبول چینی ها قرار گیرد یا نه و حتی اگر مورد پذیرش واقع شود، محاسبات چین با امریکا و اروپا نیز باید لحاظ شود، یعنی اینطوری نیست که صد درصد انتظارت ایران هم از چین برآورده شود. پیش از این هم چین نشان داده که در جایی که منافع ملی خودش در خطر می افتد، خیلی پایبند به قرار داد صورت گرفته باقی نخواهد ماند.

از زاویه مورد نظر سوال شما که این یک قرار داد ۲۵ ساله است و آیا با منافع ملی ایران همکاری دارد یا خیر، واقعیت این است که دیدگاههای متفاوتی در این زمینه وجود دارد که مهمترین آن عبارتست از اینکه اساسا قراردادی که طولانی مدت باشد و به گونه ای تنظیم شده که دست چین را در حوزه های اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فناوری و نظامی باز می گذارد، بحث منافع ملی مطرح نمی شود و ایران را به سیاستهای چین وابسته می کند و چون چین با غرب در مواقع مختلف معامله می کند، عملا ایران را در معرض معامله به عنوان یک کارت برنده در اختیار کشور خود می گذارد به طوریکه چینی ها هر زمانی که تمایل به انجام معامله با غرب را داشتند، به سراغ ایران بیایند.

در واقع چین نیاز به تامین سوخت بلند مدت دارد و نه تنها با ایران بلکه با امارات و عربستان هم در زمینه سوخت معاملاتی انجام داده است. به عنوان یک جمع بندی،  ایران به منظور دور زدن تحریمهای امریکا راهی جز چین ندارد اما قرار داد بلند مدت به ضرر ایران بوده و منافع کشور ما را تامین نمی کند، با این حال  در کوتاه مدت اگر چین بر اساس پیشنهادات ایران قرارداد را امضا کرده و سپس در مجلس شورای اسلامی ایران نیز مورد امضا قرار گیرد، مناسبات ایران و چین را در یک نگاه راهبردی قرار می دهد که دو کشور می توانند مدعی شوند که یک معامله برد-برد صورت گرفته است.

کد خبر: ۲۹٬۳۹۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۴
      0 0
      دقیقا مشکل قرارداد طولانی 25 ساله است که میشود 10 ساله امضا شود و بعد تمدید شود چرا حالا 25 سال ؟!!!!!!