به گزارش بازار، مهدی غضنفری مدیرعامل صندوق توسعه ملی اقتصاد را مهمترین چالش و پاشنه آشیل نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دانست و گفت: بدون شک مهمترین بخش سوالات در مناظرهها و برنامههای نامزدهای ریاست جمهوری، در حوزه اقتصاد است و فکر میکنم موضوع اقتصاد، چالشیترین بحثی است که همه مردم با آن درگیر هستند و نامزدهای انتخاباتی هم باید پاسخهای روشنی برای آن داشته باشند.
مهدی غضنفری با گرامی داشت یاد شهید آیت الله رئیسی و همراهانشان اظهار داشت: رئیس جمهور شهیدمان انصافاً خستگی ناپذیر بودند و شهادت ایشان و یاران همراهشان سوگی بزرگ برای مردم ایران بود. برگزاری انتخابات زودرس هم از نظر زمانی سبب شده مردم نتوانند به صورت کامل دیدگاههای نامزدهای ریاست جمهوری را دنبال کنند و برای نامزدها هم زمانی بسیار محدود بوده تا برنامههایشان را بنویسند و طرحهایشان را آماده کنند. فراموش نکنیم یکی از مهمترین انتخابها، انتخابات ریاست جمهوری است که بر سرنوشت همه ما تأثیرگذار است؛ به همین دلیل هرچقدر موشکافانه بررسی کنیم و بحث و گفتگو داشته باشیم ضرر نخواهیم کرد، درست است که ما باید یک نامزد اصلح را انتخاب کنیم اما اینگونه نیست که همهی دانشها در یک نفر جمع شود و ما دنبال آن یک نفر بگردیم؛ آن یک نفر هم بعد از اینکه رأی آورد همچنان نیازمند این گفتگوها خواهد بود.
پنج وظیفه اصلی در حکمرانی
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی سیاستگذاری، تنظیمگری، تسهیلگری، ارائه خدمت و باز توزیع منابع به دست آمده را پنج وظیفه اصلی در حکمرانی عنوان کرد و گفت: طبیعتاً اگر در مسیر حکمرانی کسی که میخواهد رئیس جمهور شود با این پنج وظیفه و عملکرد آشنا نباشد به مشکل بر میخورد و اسیر روزمرگی خواهد شد. چون به محض اینکه این افراد به پاستور میروند ممکن است اولین تماس از سازمان برنامه گرفته شود که مثلاً با کمبود بودجه برای پرداخت حقوق کارکنان دولت مواجه هستیم و حالا شما باید دست به کار شوید تا منابع را فراهم کنید! آن وقت است که تمام برنامههای انتخاباتی فراموش میشود.
مهدی غضنفری اظهار داشت: نکته دوم این است که یک حکمران باید منش متعالی داشته باشد، ضمن اینکه دانش، بینش و کنش سه ویژگی دیگر است که در وجود حکمران باید وجود داشته باشد. سیاستگذاری، تنظیمگری، تسهیلگری، ارائه خدمت و باز توزیع منابع به دست آمده، «پنج کارکرد حکمرانی» است و منش، دانش، بینش و کنش هم «چهار ویژگی حکمران» است. منش مقام والای انسانی است که از ارزشهای الهی و انسانی گرفته میشود و آن فرد را از تکبر و غرور حفظ و متواضع میکند اما اگر همهی ما این ویژگی منش را کامل داشته باشیم باعث نمیشود که دانش هم داشته باشیم. دانش حکمرانی عمدتاً یک دانش زمینی است یعنی باید بتوانیم آن را کسب و تلاش و تحقیق کنیم که چگونه میتوان تورم را کنترل کرد یا نرخ تولید را بالا برد؛ تولید ناخالص داخلی چگونه افزایش پیدا میکند و کشورهای همسایه ما دارند با چه نرخی رشد میکنند. حالا اگر کسی منش بالایی داشته باشد ولی دانش کافی نداشته باشد کفایت نخواهد کرد؛ فرض را بر این بگیریم که یک شخص، هم منش دارد و هم دانش خوب، اما اگر قدرت اجرایی و تصمیمگیری نداشته باشد باز بی فایده است و میبینیم که شخص فقط میتواند خوب سخنرانی کند و یا در اتاقش بنشیند و به ما پند و اندرزهای خوب بدهد اما تغییر و تحول خاصی در زندگی مردم رخ نمیدهد.
آخرین مورد هم بینش است. بینش یک فرق بزرگی با دانش دارد که کمی جزییتر است ولی بینش، قدرت تجزیه و تحلیل ونیز کلاننگری و درک روابط علی و معلولی در حد کلان است.
خصوصیات ویژه «مستأجر پاستور»
رئیس صندوق توسعه ملی اظهار داشت: اگر فردی که پس از انتخاب توسط مردم بر روی صندلی ریاست جمهوری مینشیند و به اصطلاح «مستأجر پاستور» میشود نتواند تجزیه و تحلیل کاملی از موقعیت جمهوری اسلامی ایران و موقعیت استراتژیک و نقش منطقهای و بینالمللی آن داشته باشد ممکن است نتواند مهرههای شطرنج را به درستی حرکت دهد و به چیزی که ملت انتظار آن را دارد برسد. گاهی صحنه انتخابات به خاطر هیجانی که در خودش دارد و به خاطر شور و نشاطی که ایجاد میکند بیشتر وارد حاشیهها میشود. ممکن است برخی جوانان و افرادی که علاقمند هستند در انتخابات شرکت کنند بعضاً" از روی ظاهر و تیپ شخصیتی نامزدها و حتی نحوه لباس پوشیدن و حتی نوع گوشی و رایانه نامزدها فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند اما فراموش نکنید این نکات ظاهری تا وقتی که نامزدها وارد پاستور میشوند مهم هستند و از آن روز به بعد برنامهها و اجرای آن برنامهها حائز اهمیت است.
نبود احزاب و دست خالی رؤسای جمهور در کابینه
رئیس صندوق توسعه ملی نبود احزاب واقعی و توسعه یافته را یکی از مشکلات پیش روی رؤسای جمهور دانست و تاکید کرد: متأسفانه به دلیل اینکه در کشور ما احزاب کارکرد و شکل واقعی و توسعه یافته خودشان را ندارند و کادرسازی صورت نگرفته معمولاً نامزدهای ریاست جمهوری با یک تیم کوچک و افرادی محدود در ستادهایشان به عرصه میآیند و بعد از اینکه پیروز انتخابات و وارد پاستور میشوند تازه به این فکر میکنند که چه کسانی را به عنوان بیست وزیری که نیاز دارند به کار گیرند و آنجاست که تازه چالشها آغاز میشود، چون از قبل آگاهی کافی و کار حزبی صورت نگرفته است و نمیدانیم که شخص در کدام پست میتواند نقش بهتری ایفا کند. معمولاً یکی از ضرباتی که رؤسای جمهور ما خوردند از انتخابهای ناهماهنگی بوده که در کابینه داشتهاند؛ حل این مسائل نیازمند این است که رئیس جمهور پیشتر در بدنه احزاب و با کادرسازی احزاب نیروهای مؤثر و کارآمد را شناسایی کرده باشد و نقاط ضعف و قوت آنها را بداند و یک چیدمان و تیم موفق، کارا و هماهنگ داشته باشد. من از این بابت خیلی نمیتوانم اطمینان داشته باشم هرکدام از این شش نامزد ما یک تیم کاملاً منسجم داشته باشند و علت هم این است که یک کار اصولی حزبی تا به حال صورت نگرفته است.
مهدی غضنفری در عین حال دانش رئیس جمهور و قدرت تحلیل و درک حوزههایی همچون اقتصاد را از ضرورتهای مدیریت درست دولت دانست و تاکید کرد: فرض کنیم رئیس جمهور آینده ما وزیر اقتصاد بسیار لایقی را انتخاب کرده و در هیأت دولت بین وزیر اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه یا یکی از وزرای صنعت، کشاورزی، نفت و یا نیرو اختلافی پیش بیاید، رئیس جمهور باید قدرت تشخیص نظر درست و راه حل این مشکل را داشته باشد چون در غیر این صورت ممکن است به خطا بیافتد.
قیمتهای دستوری نابود کننده تولید است
رئیس صندوق توسعه ملی با تاکید بر این نکته که فرآیندهای اقتصادی مثل سنتهای الهی باید کشف و شناخته و به کار گرفته شوند افزود: قیمتهای دستوری نابود کننده تولید هستند و اگر رئیس جمهور برای اینکه دل مردم را به دست بیاورد، با فشار قیمتها را کنترل کند و با این اقتصاد دستوری سرمایهگذارها را فراری بدهد پنج سال بعد نتیجهاش را در کم شدن تولید داخلیمان میبینیم؛ یعنی تصمیم امروز رئیس جمهور منجر به یک ضرر بزرگتر در چندسال آینده میشود. اگر تیم اقتصادی دولت و شخص خود آقای رئیس جمهور درک کاملی از فرآیندهای اقتصادی نداشته باشد میتوانند تصمیمات بسیار زیانباری بگیرند.
مهدی غضنفری افزود: وقتی مسئولی بدون راه حل اصولی و کارشناسی شده، به طور مثال حقوقها را افزایش بدهد اما ثروتی ایجاد نشود دولت مجبور به چاپ پول میشود و چاپ پول هم نقدینگی و تورم ایجاد میکند. پس اگر میخواهیم حقوقها را بالا ببریم باید خلق ثروت کنیم نه از طریق چاپ پول مردم را پولدار ولی در حقیقت فقیرتر کنیم. این یک دور باطل است که وضعیت را بدتر و بدتر میکند. چه کسی میتواند این را تمیز دهد کسی که سنتهای الهی را در حوزه اقتصاد فهم نکرده باشد. اگر خود شخص رئیس جمهور چنین تواناییهایی نداشته باشد با داشتن بهترین وزیر هم موفق نمیشود چون آنقدر شبکههای غیر رسمی و نیروهای فشار و گروههای مافیا و عوامل پنهان و آشکار وجود دارند که بتوانند آن وزیر را محدود و افکار خودشان را به رئیس جمهور تحمیل کنند.
نامزدها با آمار و شاخص سخن بگویند
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی با تاکید بر ضرورت توجه به آمارهای واقعی و شاخصهای مستند در شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری تصریح کرد: انتظاری که از نامزدهای ریاست جمهوری میرود این است که امروز بیایند و بگویند چهار سال بعد که به عنوان رئیس جمهور میخواهند پاستور را ترک کنند و تحویل دهند وضعیت کشور و مردم چگونه است؟ اگر دیدید که نامزدها در مناظرهها آمدند و به هم پیچیدند و راجع به پروندههای گذشته با هم بحث و جدل کردند و پرونده و فیلم و عکس و مدرک تخریب یکدیگر را رو کردند و مردم را به حاشیه بردند معلوم است که برنامه مشخصی برای ما و آینده کشور ندارند و دارند سر مردم را کلاه میگذارند.
مهدی غضنفری ادامه داد: نامزدها باید یک برنامه مشخصی داشته باشند که قابل سنجش باشد. نه فقط در اقتصاد بلکه در همه حوزهها از سیاست گرفته تا فرهنگ و سیاست خارجی و آمارهای اجتماعی و نرخ مرگ و میر و ازدواج و … چراکه در همه حوزهها امکان سنجش وجود دارد. برای ارزیابی، بهتر است، نه همه شاخصها بلکه ۲۰ تا ۳۰ شاخص خیلی مهم را در نظر بگیریم. بنده در یکی از توییتها عرض کردم که مرکز آمار مشخص کند و بگوید وضعیت این ۲۰ تا ۳۰ شاخص امروز چیست؟ فرض کنید همین نقدینگی، قیمت ارز، وضعیت اشتغال، و از همه مهمتر GDP و درآمد سرانه و شاخصهای اقتصادی، حجم تجارت و مقدار نفتی که میخواهیم تولید کنیم، حجم صادرات نفتی، حجم تجارت با همسایگان و ... را مشخص کنیم که بعد از آمدن رئیس جمهور جدید چقدر افزایش پیدا میکند؟ پس از یک سال چقدر، پس از دوسال چقدر؟ و نهایتاً پس از چهار سال چه مقدار افزایش پیدا خواهد کرد؟ اینها را در قالب اعداد بیان کنند. اگر این کار را نکردند احتمالاً" قصد ندارند چنین کاری را انجام دهند.
از تجربههای شکست خورده درس بگیریم
مهدی غضنفری گفت: ما متأسفانه چند تجربه شکست خورده داریم که درسهای حکمرانی زیادی میتوانیم از آنها بگیریم. ما یک روز چشمانداز (۱۴۰۴) طراحی کردیم و همه آرزوهایمان را نوشتیم که میخواهیم به اینجا برسیم اما چون یک سیستم پلکانی برای رسیدن به آنها طراحی نکردیم و یک نظام پایش برایش طراحی نکردیم تبدیل شد به یک لیست آرزوهای ما که ممکن هست هیچوقت به آنها نرسیم. دوباره آمدیم یک تجربه مثل همین را در برنامه پنج ساله داشتیم که در این برنامهها فقط نوشتیم نرخ رشد ۸ درصدی.
رئیس صندوق توسعه ملی با تاکید بر ضرورت توجه به شاخصها و منابع در شعارهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفت: نامزدی که شعار میدهد میخواهد به پزشکان، پرستاران، معلمان و دیگران فلان مزایا و حقوق را داده و یا جادهها را بازسازی و ناوگانها را نوسازی کند لطفاً اول منابع ریالی و ارزی اینها را برآورد کرده و ببیند چقدر منبع ریالی و ارزی لازم دارد که این را البته بسیاری از متخصصین میتوانند انجام دهند و تخمین بزنند. اینجاست که سوال سخت بعدی مطرح میشود این است که این منابع را از کجا میخواهند تهیه کنند؟ اینجاست که نامزدها اگر پاسخی نداشته باشند باید برگردند برنامههایشان را بازبینی و قولهایشان را اصلاح کنند. چیزی که اتفاق نمیافتد این موضوع سومی است. نامزدها اول همه چیز را رنگی و زیبا برایتان توصیف و تصویر سازی میکنند. وقتی که ازشان میخواهید منابع هر کدام را بنویسند کمی تصویر موردنظر رنگ پریده میشود و وقتی میگوئید از کجا میخواهید اینها را تأمین کنید کاغذش را برمیگرداند میگوید اینها را ولش کن و سوال بعدی را بپرس!
رئیس صندوق توسعه ملی در ادامه گفت: ما برای اینکه ارزش پول ملی را حفظ کنیم باید سالی ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار صادرات و ارزآوری داشته باشیم. ممکن است یک نامزد بگوید خیر من میتوانم با صد و پنجاه میلیارد دلار ارزش پول ملی را حفظ کنم خب بسمالله. صد و پنجاه میلیارد دلار را چگونه هرسال میخواهی کسب کنی؟ ما در گذشتههای دور روزی شش میلیون بشکه نفت تولید و صادر میکردیم آیا میتوانیم دوباره به آن آمار برگردیم یا خیر؟ چون فعلاً" سرچشمه منابع ارزی ما صادرات نفت و البته غیر نفتی است. گاز هم متأسفانه در کشور ما مصرف داخلی اش بسیار بالا هست یا به پتروشیمیها هم داده میشود و صادرات زیادی نداریم. در این حوزه کار جدی صورت نگرفته است و سرمایه گذاری میخواهد و تکنولوژی لازم دارد. حالا نامزد مورد نظر میخواهد منابع را از کجا بیاورد که این تصویر زیبا را به مردم بفروشد و با آن رأی جمع کند. همه اینها به منابع بسیار عظیمی نیاز دارد.
نگاه متوازن به جهان جایگزین نگاه یک سویه شود
مهدی غضنفری گفت: بعد از سه مورد یعنی تصویرسازی، نظام پلکانی برای پایش و چالش تأمین منابع؛ چهارمین سوال از نامزدهای ریاست جمهوری این است که بعد از رأی دادن به شما و چهار سال حضور در پاستور، کشور نسبت به کشورهای همسایه چه وضعیتی داریم؟ همه کشورها با سرعت دارند به سمت توسعه میدوند و جا ماندن ما موجب خروج سرمایه و تضعیف نقش بینالمللی ما و روحیه مردم میشود. اگر بخواهیم نقش بینالمللیمان را داشته باشیم و سرمایه گذاران خارجی را جذب کنیم باید روابط بینالملل را توسعه دهیم و تقویت کنیم شما تا چه حد میتوانید روابط بینالملل را با سایر کشورهای تقویت کنید؟ باید مشخص شود که ما همچنان میخواهیم از طریق نگاه به چند کشور خاص مثل روسیه و چین کارهایمان را پیش ببریم و یا یک نگاه متوازن به جهان داشته باشیم. من نمیگویم غرب میتواند نقش زیادی در توسعه ما داشته باشد، من میگویم منافع ملی را باید بتوانیم تعریف کنیم و روابط خارجی را بر اساس حفظ این منافع ملی پیش ببریم.
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی تاکید کرد: تا خلق ثروت نکنیم مردم توسعه و طعم توسعه را نخواهند چشید. خلق ثروت به معنی پول پاشی و یارانه دادن نیست. خلق ثروت از طریق درک ارزش بازار (یا مارکت) است. به عنوان مثال وقتی سازمانی ۳۰ هزار کارمند دارد ولی میتواند با ۳ هزار نفر کارش را به خوبی انجام بدهد منابع خود را تباه میکند. بسیاری از منابع ما در مسیر فرآیندهای این چنینی از بین میرود ما باید بتوانیم ذهنیتمان را عوض کنیم. شاید ما نباید بپرسیم حقوقها را چقدر میخواهید افزایش دهید؟ چون میگویند من حقوقها را دوبرابر میکنم آن هم از طریق چاپ پول این اصلاً فایدهای ندارد و با تورم این پول از جیب مردم برمیگردد باید بپرسیم چقدر میتوانی خلق ثروت کنی؟ اگر راجع به خلق ثروت سخنی به میان نمیآید این یعنی اینکه ما دوباره داریم فریب میخوریم و با یک سری اوهام و ابهام برویم رأی بدهیم و منتظر باشیم و دعا کنیم؛ یادمان باشد فقط کمونیستها با خلق ثروت مشکل دارند.
به دنبال چالش سازنده باشیم نه حاشیه مخرب
مهدی غضنفری با بیان اینکه در انتخاب رئیس جمهور فقط نباید منش نامزد را مدنظر قرار داد افزود: منش یعنی اینکه یک فرد بسیار خوب است اما ممکن است دانش کافی را نداشته باشد و ممکن است کنش کافی برای حکمرانی را نداشته باشد یا بینیاش نقص داشته باشد. ما ایرانیها گاهی احساساتی میشویم و تنها منش نامزد را میبینیم و متأسفانه رأی مان را به منش فرد میدهیم. منش برای حکمرانی یک چهارم قضیه است؛ این بار باید همه به دنبال چالش سازنده باشند نه حاشیه مخرب.
متأسفانه شاید همه کارشناسان موافق نظر من نباشند اما فعلاً" و در شرایط موجود بزرگراه نفت سریعترین و فوریترین روشی است که ما را به منابع مورد نیاز کشور میرساند. باید بدانیم که برخی زیرساختهای کشور کهنه و قدیمی شدهاند و بهبود وضعیت جادهها، خط آهن، ناوگان حمل و نقل، تأسیسات و توسعه یافتگی ایران نیازمند درآمد ارزی و تکنولوژی دانش و نیروی فنی است. برای بهروز کردن همه اینها باید از بزرگراه نفت و نیز از مسیرهایی غیر از نفت گذر کنیم تا بتوانیم از آنها برای رسیدن به اهدافمان، سرمایهگذاری کنیم. اگر زمینه سرمایهگذاری چه سرمایهگذاران داخلی و چه خارجی فراهم نشود و امنیت سرمایهگذاری شکل نگیرد طبیعتاً" افراد زیادی حاضر به سرمایهگذاری نمیشوند و در این صورت منابع کافی برای توسعه نخواهیم داشت.
نظر شما