بازار؛ گروه بین الملل: دسترسی به آب های آزاد و اتصال به مسیرهای ایمن عبوری از ایران به عنوان کریدور صادراتی برای کشورهای آسیای مرکزی بسیار حایز اهمیت است و در این میان ازبکستان به عنوان یک تولیدکننده و صادرکننده مهم پنبه و محصولات نساجی برای دسترسی به بازار سایر کشورها نیازمند دسترسی به مسیرهای جایگزین روسیه از جمله ایران است.
روابط تهران و تاشکند روندی همراه با فراز و نشیب داشته است و در برخی برهه های زمانی نیز دستخوش تغییراتی شده است. به عنوان مثال در دوره زمامداری اسلام کریم اف، رئیس جمهوری پیشین ازبکستان که دیپلماسی محافظه کارانه ای در پیش گرفته بود، روابط دوجانبه چندان گرم نبود. افزون بر این، نگرانی تاشکند در مورد نفوذ ایران در مناطق تاجیکنشین ازبکستان، بهویژه در سمرقند و بخارا نیز به این سردی روابط دامن زد.
اما با مرگ کریم اف در دسامبر ۲۰۱۶ و روی کار آمدن شوکت میرضیایف این کشور نگاه بازتری در سیاست خارجی خود در پیش گرفت و متوسل به رویکرد تنشزدایی، اتخاذ سیاست درهای باز و تعامل با همسایگان؛ ایجاد تعادل با قدرتهای منطقهای از جمله ایران، ترکیه، هند و عربستان و همچنین ایجاد تعادل با قدرتهای بینالمللی مانند روسیه، چین، اروپا و ایالات متحده شده است.
اخیرا نیز علی باقری معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران طی سفر خود با تاشکند در دیدار با بختیار سعیداف وزیر خارجه ازبکستان برگزاری منظم کمیسیون مشترک اقتصادی و رایزنیهای سیاسی برای تحقق اهداف اعلامی روسای جمهور و افزایش حجم تجارت به یک میلیارد دلار را ضروری خوانده است.
دورزدن تحریم ها و ارزآوری با بازسازی پالایشگاه های ازبکستان
همکاری تهران و تاشکند تنها معطوف به صادرات و واردات نیست و دو کشور تصمیم دارند دامنه همکاری های دوجانبه را به حوزه های نفتی نیز گسترش دهند. چندی پیش ایران از برنامه خود برای توسعه همکاری های انرژی با ازبکستان و ارتقا و بازسازی ۲ پالایشگاه «بخارا» و «فرغانه» و صادرات نفت ایران به این کشور خبر داد.
در شهریور ماه و طی دیدار جواد اوجی وزیر نفت با عظیم احمد خوجهاف سرپرست وزارت انرژی ازبکستان در حاشیه نشست اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند، مواردی همچون تأمین فرآوردههای و مشتقات نفتی و پتروشیمی مورد نیاز ازبکستان،توسعه میادین هیدروکربوری ازبکستان از سوی شرکتهای توانمند ایرانی، استفاده از خدمات حفاری شرکتهای ایرانی در پروژههای بالادستی ازبکستان، صدور خدمات فنی و مهندسی و ارتقا و بازسازی پالایشگاههای ازبکستان با استفاده از توان فنی شرکتهای ایرانی را بررسی کرده اند و بر این مبنا، یکی از این محورها، صدور خدمات فنی و مهندسی به ازبکستان و احیای ظرفیت دو پالایشگاه «بخارا» و «فرغانه» و صادرات نفت ایران به این کشور است. در حاشیه نشست پیمان شانگهای، قراردادی مبنی بر بازسازی این دو پالایشگاه فرا سرزمینی در ازبکستان منعقد شد.
پالایشگاههای ازبکستان با ۵۰ درصد ظرفیت کار میکنند. این کشور دارای ۲ پالایشگاه عمده نفتی با ظرفیت پالایشی ۲۳۰ هزار بشکه دارد. بر اساس توافقات دو کشور، مقرر شده برای احیاء و بازسازی این پالایشگاهها، نفت ایران به پالایشگاههای این کشور صادر شود و در قالب تشکیل کارگزوه های تخصصی جزییات با دقت پیگیری شوند.
بازسازی و توسعه پالایشگاه های نفتی در ازبکستان به دست مهندسین ایرانی علاوه بر راهگشای تحریمها علیه ایران، امکان صدور فرآوردههای نفتی بدون سد به کشورهای دیگر را فراهم می کند، اما این مساله تنها بخشی از ماجراست و بخش دیگر آن مربوط به توسعه صادرات خدمات فنی و مهندسی است که آن نیز برای ایران ارزآوری دارد
بازسازی و توسعه پالایشگاه های نفتی در ازبکستان علاوه بر راهگشای تحریمها علیه ایران امکان صدور فرآوردههای نفتی بدون سد به کشورهای دیگر را فراهم می کند، اما این مساله تنها بخشی از ماجراست و بخش دیگر آن مربوط به توسعه صادرات خدمات فنی و مهندسی است که آن نیز برای ایران ارزآوری دارد.
به اعتقاد کارشناسان «بازارسازی نفت» یکی از راهبردهای اصلی در بیاثر کردن تحریم نفتی و افزایش صادرات نفت ایران است که میتواند جریان صادرات نفت کشور را در برابر تکانههای خارجی مثل تحریم حفظ کند.
در همین زمینه محمدصادق جوکار رئیس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی وزات نفت می گوید: بازارسازی برای فروش نفت ایران بدین معناست که موضوع تحریم از موضوع دوجانبه آمریکا و ایران تبدیل شود به موضوع مورد دغدغه کشور طرف ثالث در تعاملات نفتی ایران، بدین صورت بازار فروش نفت ایران اثرپذیری حداقلی از بازگشت تحریمها داشته و تداوم یابد. البته در فرآیند بازارسازی ایران باید به گونه ای حرکت کند که کشور ثالث، خود به فکر حل چالش تحریم در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران باشد.
یکی از سیاستهای بازارسازی نفت، «خرید تقاضا» است و در این سیاست، کشور عرضهکننده نفت با سهامدار شدن در پالایشگاههای فراسرزمینی، تقاضای کشور واردکننده را به اصطلاح میخرد و تصاحب میکند و نفت خودش را به مقصد پالایشگاهی که در آن سهامدار است، صادر میکند.
در اوایل سال گذشته، سیاست بازارسازی نفت با سیاست خرید تقاضا پیگیری شده و وزارت نفت برای سهامدار شدن در دو پالایشگاه «الپالیتو» و «پاراگوانا» با ظرفیت ۱۴۰ و ۹۵۵ هزار بشکه در روز در ونزوئلا، پالایشگاه «بولیوار سوپریم سوئنو» با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز در نیکاراگوئه و پالایشگاه «الفرقلس» با ظرفیت ۱۴۰ هزار بشکه در روز در سوریه اقدام کرده است.
در این سیاست می توان با تمرکز بر پالایشگاه های نیمه فعال در کشورهای همسو و همچنین کشورهای منطقه، ظرفیتی برای پالایشگاهداری فراسرزمینی از طریق صادرات خدمات فنی مهندسی ایرانی فراهم کرد. به این شکل که ابتدا ایران سهامدار پالایشگاه فراسرزمینی مذکور خواهد شد، سپس با تغییر برخی جزئیات در فرایند پالایشی پالایشگاه مذکور، نفت خام ایران به عنوان خوراک ورودی پالایشگاه فراسرزمینی مورد استفاده قرار میگیرد. ایران با این راهکار جدید که با صادرات خدمات فنی و مهندسی به پالایشگاههای نیمه فعال بازسازی شده در کشورهای همسو فراهم میکند، یک سیاست بسیار مهم و جدی برای خنثیسازی تحریمها رقم زده است.
شبکه های حمل و نقل و لجستیک در هم تنیده ایران و ازبکستان و اهمیت چابهار برای تاشکند
در آبان ماه سال جاری، در چارچوب دوازدهمین نشست وزرای حملونقل سازمان همکاریهای اقتصادی در شهر «تاشکند» پروتکل نشست چندجانبه وزارتخانههای ذیربط در زمینه حملونقل ازبکستان، ترکمنستان، ایران و ترکیه درباره ایجاد کریدور چندوجهی بینالمللی بین آسیا و اروپا از طریق مسیر «ازبکستان - ترکمنستان - ایران – ترکیه» امضا شد.
این پروتکل امضا شده، سازماندهی حملونقل بار از کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه به کشورهای اتحادیه اروپا از طریق ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه؛ اعمال نرخهای تعرفه قابل رقابت و ایجاد شرایط مناسب برای حملونقل کالا از طریق خطوط ریلی ازبکستان، ترکمنستان، ایران و ترکیه؛ تنظیم مشترک اقدامات برای یکسان سازی استانداردهای قانونی و فنی هنگام سازماندهی حملونقل بار در این مسیر و ارتقای به هم پیوستگی حملونقل کشورهای شرکت کننده این مسیر را در نظر دارد.
ایجاد کریدورهای حملونقل بینالمللی جایگزین که از طریق ازبکستان عبور میکند، مطابق با اهداف تعیین شده در استراتژی «ازبکستان ۲۰۳۰» برای تعمیق همگرایی ازبکستان در شبکههای حملونقل و لجستیک جهانی و افزایش پتانسیل ترانزیت کشور برگزار میشود. در صورت تکمیل سایر بخش خای این کریدور که در ابتدا از چین آغاز شده و پس از عبور از قزاقستان وارادازکستان-ترکمنستان-ایران و ترکیه می شود و در نهایت به اروپا می رسد می توان امید داشت که این پر.ژه که به چین به عنوان نخستین صادرکننده جهان ختم می شود ارزآوری قابل توجهی برای ایران دارد.
در آبان ماه سال جاری شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان از اعضای سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) خواست تا به توسعه کریدور ازبکستان، ترکمنستان، ایران و ترکیه کمک کنند.
بر اساس گزارش خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان، میرضیایف در سخنرانی خود در افتتاحیه شانزدهمین اجلاس سران سازمان اکو در تاشکند با اشاره به ضرورت تقویت حمل و نقل و ارتباطات بین اعضا تاکید کرد که بیشتر اعضای اکو دسترسی مستقیم به دریا نداشته و کشورهای محصور هستند. ازبکستان از معدود کشورهای «دوبار محصور» (کشوری محصور که تمام همسایگان آن هم محصور در خشکی هستند) در دنیاست.
حدود ۸۰ درصد تجارت خارجی ازبکستان از طریق شمال آسیای مرکزی و روسیه صورت می گیرد، در نتیجه درسترسی تاشکند به خلیج فارس برای ازبکستان بسیار سودمند خواهد بود. در ضمن کشورهای جنوب آسیا، با حدود دو میلیارد جمعیت با رشد اقتصادی قابل ملاحظه در حال پیشرفت هستند و تجارت با کشورهای این منطقه برای ازبکستان از اهمیت فراوانی برخوردار است.
ازبکستان به منظور کاهش وابستگی به روسیه به لحاظ تجاری و ترانزیتی دنبال مسیرهای جدیدی است و بنابراین برای ازبکستان مسیرهای ترانزیتی و حملو نقل برای صادرات و واردات اهمیت کلیدی دارد و طبعا کوتاهترین مسیر دستیابی به آبهای آزاد، مسیر جمهوری اسلامی ایران است
در دوران شوروی سابق، ازبکستان به عنوان جزئی از قلمرو آن، از سمت شمال به مسیرهای ترانزیتی بسیار خوبی دسترسی داشت. در طی ۳۰ سال استقلال این کشور، تلاشهایی برای راهیابی به مسیرهای جدید از جمله مسیر ترانس خزر( قزاقستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه) صورت گرفته است. بنابراین برای ازبکستان مسیرهای ترانزیتی و حملو نقل برای صادرات و واردات اهمیت کلیدی دارد. افتتاح مسیرهای ترانزیتی جدید از طریق جمهوری اسلامی ایران، افغانستان و سپس شبه قاره هند، سیاستهای راهبردی کشور ازبکستان است و طبعا کوتاهترین مسیر دستیابی به آبهای آزاد، مسیر جمهوری اسلامی ایران است.
از سوی دیگر، بندرعباس برای برآورده کردن نیاز کشورهای آسیای مرکزی، به تنهایی قادر به پاسخگویی نیست و بندر چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران دارای پتانسیل بسیار وسیعی است و میتواند اساس بسیار مهمی برای صادرات و واردات کشورهای آسیای مرکزی با شبه جزیره هند و حتی جنوب شرق آسیا شود. این بندر ظرفیت بسیار بالایی برای ارتباط مناطق اوراسیا و روسیه با بلاروس و کشورهای عربی و آفریقایی دارد.
تعاملات اخیر بین ازبکستان و پادشاهی های عرب خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و قطر، نشان دهنده تغییر استراتژیک در رویکرد اقتصادی و ژئوپلیتیکی ازبکستان است. این کشور، تحت رهبری رئیس جمهور شوکت میرضیایف، به طور استراتژیک از سرمایه گذاریهای کشورهای خلیج فارس برای تنوع بخشیدن به شرکای تجاری خود و کاهش وابستگی به چین و روسیه استفاده میکند و این اهمیت موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران به عنوان نقطه اتصال ازبکستان به کشورهای حاشیه خلیج فارس را پررنگ تر می کند.
ترانزیت یکی از گلوگاههای کلیدی کشورهای آسیای مرکزی است. این منطقه محصور در خشکی و محروم از مسیرهای دریایی بوده و از این منظر برای تجارت با هر نقطه دنیا میبایست هزینه بیشتری در ترانزیت بپردازد. این امر بویژه برای کشورهایی نظیر ازبکستان با یک برنامه منسجم و مدون رشد اقتصادی و تجاری، یک مانع جدی به شمار میرود. لذا، سیاست خارجی این کشورها به سوی متنوعسازی مسیرهای ترانزیت و کاهش حداکثری هزینههای حملونقل سوق پیدا کرده است. با این وجود، ژئوپلیتیک بحرانی افغانستان در جنوب و فقدان زیرساختهای راهبردی در این کشور، مانعی جدی برای این امر بوده است. با این وجود، تلاشهای دولت ازبکستان جهت ایجاد ظرفیتهای جدید ترانزیتی بر پایه وضعیت فعلی افغانستان متوقف نشده است.
پیش تر ازبکستان درخواست پیوستن به توافقنامه چابهار را داده است. مقامات این کشور گفتهاند که ازبکستان در راستای تلاشهای این کشور برای بهبود و تنوع دسترسی به مسیرهای دریایی برای تجارت، طرح مشترکی را با هند و ایران برای ارتقای اتصال از طریق بندر چابهار پیش خواهد برد. بندر چابهار، تنها بندر اقیانوسی ایران، بندری استراتژیک با فرصتهای منحصر به فرد است که میتواند سرمایهگذاری بخش خصوصی ایرانی و خارجی را جذب کند. هند در حال حاضر یکی از پایانه های بندر چابهار را اداره می کند و خدمات بارگیری و تخلیه را در ترمینال مذکور ارائه میدهد. این پروژه استراتژیک از تحریم های اعمال شده توسط آمریکا علیه ایران معاف شده است. توسعه بندر چابهار برای توسعه اقتصادی کشورهای منطقه حائز اهمیت است و در این راستا تایید قراردادهای منطقهای با کشورهای همسایه برای ایران اهمیت بسزایی دارد تا بتواند سهم ترانزیتی خود را برای اتصال سواحل اقیانوس هند به روسیه و شمال آسیای مرکزی و قفقاز افزایش دهد.
بر همین اساس، به منظور تحقق این پروژه، ضروری است تا برنامه ریزی دقیقی در خصوص راه اندازی و فعالسازی کریدور شمال_جنوب، کریدور خلیج فارس_دریای سیاه، کریدور شرق ایران در چارچوب کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ازبکستان صورت گیرد.
جمع بندی
ازبکستان یکی از تولیدکنندگان بزرگ مواد خام و معدنی در آسیای میانه محسوب میشود و بنابراین نیاز شدیدی به دسترسی به بازارهای بینالمللی دارد. درحالحاضر این دسترسی عمدتا از طریق روسیه فراهم میشود و طبیعتا وابستگی سیاسی و اقتصادی بیشتر این کشور به مسکو را بهدنبال دارد. درعینحال نگاه به مقاصد صادراتی تاشکند این نکته را روشن میسازد که تاکنون عمده مبادلات آن با کشورهای حوزه شمالی انجام گرفته و هیچیک از کشورهای جنوب آسیا در لیست مقاصد مهم صادراتی این کشور قرار نداشتهاند. استفاده از پروژه و کریدور چابهار این امکان را برای تاشکند فراهم میسازد تا در هر دو زمینه کاهش وابستگی به مسکو و تنوعبخشی به مقاصد صادراتی تغییر اساسی ایجاد کند.
هم چنین اهمیت استراتژیک پروژه چابهار حتی با روی کار آمدن طالبان نیز تغییر نکرده است و تمایل ازبک ها برای الحاق به این پروژه میتواند گواه این باشد که دیگر کشورهای آسیای میانه نیز به چنین درکی رسیدهاند و حاضر نیستند با محدود کردن خود به پروژههای یکسویه دیگر(مانند محور ترانزیت آسیای میانه از طریق افغانستان و پاکستان)، فرصتهای پیشرو را از دست بدهند.
نظر شما