بازار؛ گروه بینالملل: به طور سنتی روابط ترکیه و ایران با ترکیبی از رقابت و همکاری تعریف شده است. با داشتن مرز زمینی طولانی و برخورداری از عمق تاریخی چند بعدی، پویاییهای متعددی به طور همزمان بر روابط دو کشور تأثیر میگذارد.
هم ترکیه و هم ایران به معاهده ۱۶۳۹ قصرشیرین به عنوان چارچوبی اساسی برای سادهترین درک رابطهای خود اشاره می کنند. از سال ۱۶۳۹، هیچ جنگی بین دو کشور رخ نداده است، که امکان استقرار متقابل فرهنگ استراتژیک و گفتمان ژئوپلیتیکی را فراهم میکند.
در دورههایی که تهدیدات منطقهای مشترک وجود دارد، همکاری بین دو کشور مهم است. برعکس، زمانی که تهدیدها به طور معمول تعریف نمیشوند، یک مدل رقابتی به طور کلی رابطه آنها را مشخص میکند. اگرچه درگیری مستقیمی بین دو کشور وجود نداشته است، اما تغییر پویاییهای ژئوپلیتیکی و استراتژیک منطقهای در منطقه خاورمیانه، همراه با ساختار امنیتی در حال ظهور، رقابت آنها را در نگرانیهای امنیتی پایه گذاری کرده است.
تاثیر جنگ غزه
در ۲۴ ژانویه، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران برای دیدار با همتای خود، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، وارد آنکارا شد تا در مورد روابط دوجانبه و تقویت مشارکتهای جدید در زمینههای بسیار مهم، بهویژه امنیت گفتگو کند. این دیدار در بحبوحه نگرانی فزاینده در مورد پیامدهای منطقهای جنگ غزه انجام شد، جنگی که اسرائیل به تلافی حملات بیسابقه ۷ اکتبر توسط حماس آغاز کرد. ایران و ترکیه در حمایت از فلسطین و سازمان حماس علیه اسرائیل موضع مشترکی دارند. اظهارات هر دو رهبر در حالی بیان میشود که اسرائیل حملات خود را علیه شبه نظامیان مورد حمایت ایران در سوریه و لبنان، از جمله گروه قدرتمند حزب الله، افزایش داده است.
سیاست خارجی خاورمیانه محور ترکیه در ابتدا به نظر میرسید که آنکارا را به تهران نزدیکتر کند. اما با تبدیل شدن دوباره به یک بازیگر خاورمیانه، آنکارا در واقع به عنوان رقیب طبیعی دیگر بازیگر اصلی خاورمیانه ظاهر شده است
از نظر تاریخی، روابط ترکیه و ایران ترکیبی از همکاری و رقابت است، اما هر یک از این دو کشور برنامه خاص خود را دارند. بدتر شدن وضعیت منطقهای خاورمیانه فرصتی را برای گسترش آرزوهای دو کشور فراهم کرده است. ترکیه و ایران از لحاظ تاریخی رقیب یکدیگر بودهاند تا شرکای نزدیک. در حالی که آنها ممکن است دارای منافع اقتصادی و امنیتی خاصی باشند، اما منافع آنها در بسیاری از مناطق خاورمیانه در تضاد است.
سیاست خارجی خاورمیانه محور ترکیه در ابتدا به نظر میرسید که آنکارا را به تهران نزدیکتر کند. اما با تبدیل شدن دوباره به یک بازیگر خاورمیانه، آنکارا در واقع به عنوان رقیب طبیعی دیگر بازیگر اصلی خاورمیانه ظاهر شده است. بطوریکه منطقه بیثبات با کشورهای جنگ زده مانند عراق، سوریه و لبنان به صحنه اصلی رقابت بین دو کشور تبدیل شد. به عنوان مثال، ترکیه و ایران در ابتدا با جنگ عراق مخالفت کردند، اما در نهایت رقابت آنها را دوباره برانگیخت. امروز آنکارا و تهران با احتیاط به یکدیگر نگاه میکنند. هیچ کدام نمیخواهند دیگری نفوذ بیشتری در عراق یا سوریه داشته باشد.
علاوه بر این، پس از ۷ اکتبر که موضوع فلسطین با حملات اسرائیل به غزه دوباره به دستور کار بینالمللی بازگردانده شد، گاها رویکرد آنکارا در مورد فلسطین و روابط ترکیه با اسرائیل مورد انتقاد گرفت. با تشدید حملات اسرائیل به غزه، حمایت نمایشی رئیس جمهور اردوغان و ترکیه از مردم فلسطین به عنوان «سیاستهای ریاکارانه» مورد ارزیابی انتقادی قرار گرفت. آنکارا و تهران هر دو با حماس روابط دارند، هرچند ماهیت متفاوتی دارند. آنکارا برخلاف متحدان غربی خود، حماس را یک سازمان تروریستی نمیداند و پناهگاههای امنی را برای رهبران خود در خاک خود فراهم میکند.
از سوی دیگر ایران از حماس حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی همه جانبه میکند. تهران ظاهراً در تلاش است تا از شرایط متغیر منطقه و احساسات فزاینده ضداسرائیلی در جهان اسلام که به دلیل حمله نامتناسب و بیرویه اسرائیل به غزه در پی حملات اکتبر ایجاد شده، استفاده کند. علاوه بر این، در دوران بحران، ایران تلاش کرد تا نقش یک «میانجی» را در کنار ترکیه برای رهایی گروگانها از اسارت حماس به دست آورد.
با این وجود، تصمیم ترکیه برای قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل در بحبوحه جنگ، به نوعی روابط با تهران را تثبیت کرد، زیرا این کشور به دنبال منزوی کردن اسرائیل و افشای آسیبپذیری آن بود. به همین ترتیب، آنکارا و تهران به شدت تلاش میکنند تا نفوذ خارجی در خاورمیانه را به حاشیه ببرند و در نتیجه حمایت از اسرائیل را کاهش دهند. همچنین آنکارا و تهران از حضور آمریکا در سوریه ناخرسند هستند.
آنکارا ادامه حمایت آمریکا از کردها در شمال سوریه را مانعی بر سر راه تلاشهای خود برای جلوگیری از خودمختاری کردها تحت رهبری حزب اتحاد دموکراتیک و یگانهای مدافع خلق (YPG) میداند که ترکیه آن را شاخه حزب کارگران کردستان (PKK) میداند. بنابراین، جنگ اسرائیل و حماس راه را برای افزایش مشارکت ایران و ترکیه برای تقویت امنیت منطقه و توسعه یک استراتژی مشترک برای مقابله با شرایط بحرانی هموار کرد. همچنین، افزایش تنش بین آمریکا و ایران و تحولات غیرمنتظره در مورد برنامه هستهای ایران، دامنه روابط آنکارا و تهران را گسترش داده است.
بعد اقتصادی
با توجه به این پویاییها، سفر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران به ترکیه در مقطعی حساس انجام شد. حجم تجارت بین دو کشور حدود ۷ میلیارد دلار است که هر دو طرف آن را رضایت بخش نمیدانند. ترکیه عمدتاً از ایران انرژی وارد و در مقابل محصولات صنعتی، غذایی و پوشاک را صادر می کند.
علیرغم اینکه تحریمهای آمریکا علیه ایران مانع مهمی برای تقویت تجارت میشود، در سفر رئیسی همزمان با هشتمین نشست شورای همکاریهای سطح عالی ترکیه و ایران، موضوعات مهم اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
گفتگوها بر انرژی، تجارت منطقه مرزی، قوانین گمرکی و سرمایه گذاری متقابل برای افزایش حجم تجارت متمرکز شد. به عنوان یک نتیجه ملموس، ۱۰ موافقت نامه در زمینههای مهم مانند تجارت، حمل و نقل، ارتباطات، فرهنگ، صنعت، فناوری، امنیت و انرژی امضا شد که هدف از رسیدن به حجم تجارت ۳۰ میلیارد دلاری را تکرار کرد.
چالشها
در حالی که سفر رئیس جمهور رئیسی به ترکیه گامهای مشخصی را در جهت افزایش همکاری تسهیل کرده، چالشهای مهم ممکن است این پتانسیل را محدود کند. یک چالش اصلی، تغییر چشمگیر محیط امنیتی خاورمیانه از ۷ اکتبر است.
تجاوزات مداوم اسرائیل در غزه باعث شعلهور شدن مجدد درگیریها در سراسر منطقه، از لبنان تا یمن شده است. فضای جدید امنیتی رویارویی ایالات متحده را به ارزیابی مجدد اولویتهای نظامی خود و تغییر تعاملات خود سوق داده است. نشانههای خروج دولت بایدن از عراق و سوریه، قرار دادن مجدد حوثیها در فهرست سازمانهای تروریستی و تبدیل شدن به اهداف نظامی، یک محیط امنیتی منطقهای مداخلهجویانه ایجاد کرده است.
در قفقاز جنوبی و قره باغ، سیاستهای متفاوت ترکیه و ایران در مورد آذربایجان و ارمنستان مانع ثبات منطقه و تعمیق رقابت میشود. افتتاح کریدور زنگزور میتواند نگرانیهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران را تشدید کند، همکاریها را کاهش داده و رقابت را افزایش دهد
این تغییر در سیاست خاورمیانهای ایالات متحده تأثیر بالقوه نامطلوبی بر روابط ترکیه و ایران دارد. احتمال هدف قرار گرفتن ایران توسط آمریکا و اسرائیل و پاسخ احتمالی تهران از طریق نظامیسازی بیشتر سیاستهای منطقهای، نگرانیهای کلیدی است. از همین روی، بدون استراتژی مماشات از هر دو طرف، یک درگیری منطقهای بزرگتر ممکن است رخ دهد.
در سوریه و عراق، عقب نشینی بالقوه دولت بایدن میتواند رقابت ایران و ترکیه را تشدید کند و هر دو کشور آن را فرصتی برای اعمال نفوذ در شمال شرق سوریه میدانند. اقدام مشترک پس از خروج آمریکا مستلزم اجماع گسترده است که در عراق، اجماع وجود ندارد. البته همانطور که اشاره شد مبارزه مشترک علیه پکک میتواند به نفع هر دو کشور باشد.
در قفقاز جنوبی و قره باغ، سیاستهای متفاوت ترکیه و ایران در مورد آذربایجان و ارمنستان مانع ثبات منطقه و تعمیق رقابت میشود. افتتاح کریدور زنگزور میتواند نگرانیهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران را تشدید کند، همکاریها را کاهش داده و رقابت را افزایش دهد.
نظر شما