رضا منصوری؛ بازار: تولید مستنداتِ مکتوبِ علمی جهانی در سال ۲۰۰۸ حدوداً دو میلیون مقاله بوده است. یک درصد آن میشود حدود بیست هزار مقاله! سهم ایران در سال ۱۳۸۷/۲۰۰۸ حدود ۱۶ هزار یعنی کمتر از یک درصد بوده است! آمریکا به تنهایی ۱۸ درصد این رقم را در آن سال تولید کرده است و همه را هم تماماً در اختیار ما میگذارد! در اختیار ما میگذارد تا اگر توانستیم به فناوری تبدیل کنیم و به دنیا بفروشیم!
چرا وزارت صنایع از این ۹۹ درصد علمِ مکتوبِ دنیا برای تولید فناوری استفاده نمیکند؟ چرا ما در استفاده از این دانشِ رایگانِ بر زمین ریخته ناتوانیم؟
وزارت صنایع برای استفاده از این ثروت انبوه چه تمهیدی اندیشیده است؟ به توبره کشیدن خاک ایران که هنر نیست! سیلیس را تنی ۱۰۰ دلار بفروشیم و شیشه اپتیک را بسیار گرانتر کیلوئی هزار دلار بخریم؟ مگر نه اینکه دو دانه شیشه عینک چند گرمی را به قیمت ۱۰۰ دلار میخریم! وزارت صنایع توضیح دهد چه کرده است! مگر همین دانشگاهیان نبودند که بیست سال پیش دانش فنی تولید شیشه اپتیک را در ایران به دست آوردند اما وزارت صنایع نه تنها کمکی به تولید این شیشه نکرد که مانع هم شد.
هنوز هم راه باز است: این گوی و این میدان! خاک ایران را به توبره نکشیم؛ کارشناسان وزارت صنایع مثالهای فراوان دیگری از این به توبره کشیدن خاک ایران دارند! انتشار «مقالههای ISI »را (که ترکیبی ایرانی و عوامانه است) تقبیح نکنیم که این ره به جایی نخواهد برد! نه از ۹۹ درصد علم دنیا میتوانیم استفاده کنیم و نه حتی از دانش فنی تولیدشده در ایران که نه به صورت مقاله درمیآید و نه دانشگاهیان با آن ارتقاء دانشگاهی گرفتهاند!
واقعیت این است که ما نه علم را میشناسیم، نه مفهوم دانش فنی را درست درک کردهایم. آنچه کشورها و بنگاههای اقتصادی رایگان به کسی نمیدهند دانش فنی است نه علم مکتوب! بنابر تعریف جدید، علم هنگامی علم است که در چارچوب «گفتمان علم» به صورت ارائه مقاله در همایشهای ملی و بینالمللی و یا انتشار در مجلات در «اجتماع علمی» مطرح و به بحث گذاشته شود، وگرنه هنوز علم نیست و تولید (مکتوب و نامکتوب) علمی هم تلقی نمیشود.
نظر شما