بابک رحیمیان؛ بازار: تجربه در طی سال های گذشته نشان داده که هرگاه تحریم ها با فشار و شدت بیشتری اعمال شده و فروش نفت را به مخاطره انداخته دولت ها اقبال بیشتری به درآمد های غیر نفتی نشان دادند.
این جمله که اذعان می شود ایران در بسیاری از حوزه ها به ویژه گردشگری تا حوزه توریسم درمانی، معادن غنی و جاذبه های طبیعی نسبت بسیاری از کشور های جهان ثروتمند تر است حرف نابجایی نیست اما با وجود تمامی این دارایی ها و ثروت های نهفته تکیه تمامی دولت های گذشته فقط بر روی توسعه کارخانه های تولیدی متمرکز شده است و کمتر به سایر حوزه ها نگاه سرمایه گذاری و درآمد زایی داشته است.
این موضوع در حالی است که در سایر کشورهای جهان روش اتکا به تولیدات کارخانه ای تغییر سیاست داده و همان که در ترکیه ، هند و یا یا کره جنوبی مشاهده می کنید صادرات کشورها به سمت محصولات فرهنگی مانند ساخت سریال و صنعت سینما سوق پیدا کرده است.
این در حالی است که در سالهای گذشته بسیاری از کشورها با سرمایهگذاری در زمینه گردشگری، اقتصاد دیجیتال و همچنین ارائه خدمات فرامرزی توانستهاند سرمایه قابلتوجهی را به اقتصاد خود تزریق کنند و مسیر توسعه اقتصادی را بپیمایند.
صادرات غیر نفتی
افزون بر یک قرن است که ادعای ساخت خودرو را به دوش می کشیم اما هنوز نتوانستیم نظر و رضایت حتی خریداران داخلی را جلب کنیم لذا چه اشکال دارد برای ما که در تولید خودرو و رقابت با بازار های جهانی ناتوان بودیم اما در زنجیره تولید خودرو های جهان با انعقاد قرارداد با یکی از خودرو ساز های بزرگ حداقل تولید چند قطعه مورد نیاز را در این زنجیره بزرگ تجارت بر عهده بگیریم و حداقل در حوزه خدمات راهی برای حضور در بازار های جهانی باز کنیم؟!
هرگاه بحث رشد اقتصادی مطرح میشود، تصویر صنعت یا به عبارت دیگر کارخانههای در حال تولید در ذهن سیاستگذاران نقش میبندد همان طور که این روز ها تمامی دولتمردان و مسئولان ملی و استانی فقط بر روی تولید کارخانه ای تمرکز کرده اند و ده ها محصولات فرهنگی و یا دانش بنیان را که می تواند نقش بسزایی در خلق ثروت داشته باشد نادیده گرفتند
متاسفانه هرگاه بحث رشد اقتصادی مطرح میشود، تصویر صنعت یا به عبارت دیگر کارخانههای در حال تولید در ذهن سیاستگذاران نقش میبندد همان طور که این روز ها تمامی دولتمردان و مسئولان ملی و استانی فقط بر روی تولید کارخانه ای تمرکز کرده اند و ده ها محصولات فرهنگی و یا دانش بنیان را که می تواند نقش بسزایی در خلق ثروت داشته باشد نادیده گرفتند!
بررسیها نشان میدهد که در یک دهه گذشته سهم خدمات از تولید ناخالص داخلی ترکیه همواره بالای ۵۰درصد بوده. این در حالی است که سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی این کشور از ۶/ ۲۶ تا ۱/ ۳۱درصد بوده است.
در مورد ترکیه میتوان گفت که این کشور به دلایل مختلفی ظرفیت گردشگری بالایی دارد اما کشورهایی که از چنین ظرفیتی بهرهمند نیستند نیز سعی میکنند از قافله درآمدزایی از سرگرمی جا نمانند.
چماق اشتغال
در طی چند دهه گذشته آن چه که به نظر می رسد تنها راه فروش نفت، گاز و مواد معدنی حاصل از منابع طبیعی خدادادی کشوررا پیش گرفتیم و دائما مشغول ساختمانسازی، سدسازی، راهسازی و ایجاد واحدهای مونتاژکار هستیم که ایجاد این کارخانه ها را معادل توسعه و پیشرفت میدانیم!
یکی از موضوعاتی که امروز به عنوان چماق برای سرکوب منتقدان از آن استفاده می شود واژه اشتغال زایی است که صاحبان مشاغل وابسته به خامفروشی یا مونتاژکاران به کار میبرند و لذا تمامی مونتاژکاران مانند صنعت خودرو مدعی هستند که در کشور اشتغال ایجاد کرده اند اما نمیگویند صفر تا صد این اشتغالها به ارز و ارزبری وابسته است و این اشتغال هیچ ارزشی ندارد
به نظر این حقیر اگر با همین روند پیش برویم باید گفت: وضعیت همین گونه که هستیم باقی خواهد ماند و علاوه بر آن با تخصیص نامناسب منابع، شاهد نابودی ابعاد مختلف زیست جمعی از جمله محیط زیست خواهیم بود.
متأسفانه یکی از موضوعاتی که امروز به عنوان چماق برای سرکوب منتقدان از آن استفاده می شود واژه اشتغال زایی است که صاحبان مشاغل وابسته به خامفروشی یا مونتاژکاران به کار میبرند و لذا تمامی مونتاژکاران مانند صنعت خودرو مدعی هستند که در کشور اشتغال ایجاد کرده اند اما نمیگویند صفر تا صد این اشتغالها به ارز و ارزبری وابسته است و این اشتغال هیچ ارزشی ندارد.
اخیرا دولت و مجلس به این مفتخر هستند که واردات خودروی دستدوم را آزاد کردهاند و دولت منابع ارزی را که میتواند صرف توسعه صنایع مادرصنعت خودروسازی کند، از دست آنها میگیرد و صرف رانت واردات به رانتخوارها میکند.
متاسفانه ما امروز با صنایعی مواجه هستیم که بسیاری از آنها در جهان جایگاه باارزشی ندارند و نمیتوانند بقای کشور را تضمین کنند یا نقشی در توسعه کشور داشته باشند و نتیجه این ناکارآمدی در برنامهریزی آن شده که کشور امروز گرفتار مسائل متعدد محیطزیستی، فرونشست زمین، خروج سرمایه، مهاجرت نیروی انسانی شده است.
ادعای بسیاری از این نوع صنایع مبتنی بر منابع طبیعی کشور که میگویند در اشتغال و تولید نقش پررنگ دارند، نادرست است.
در کره جنوبی یارانه ها به تولید کنندگان بخش خصوصی تعلق گرفته و باعث رونق تولید در شرکت های چندملیتی شده است در حالی که در ایران یارانه ها به مصرف کننده داده شده و در هجوم تورم افسار گسیخته هرز رفته است!
تولید ناخالص داخلی و ارزشافزوده ما در مقایسه با کشورهای رهاشده از توسعهنیافتگی همچون تایوان، کره جنوبی و چین کیفیتی ندارد لذا همه شعار اشتغال میدهند اما اشتغالمان هم مانند ارزشافزوده کمکیفیت است.
در حالی که ما بیش از ۴۰۰ کارخانه تولید لوازم خانگی در کشور راه اندازی کردیم اما جایگاهی در آسیا نداریم اما کشور کره با تولیدات دو کارخانه بازار جهان را تسخیر کرده است و یا با بهره مندی از ۹۰ کارخانه سیمان غالب فعالیت خود را بر روی تولید سیمان خاکستری پرتلند معطوف کردیم در حالی که کره جنوبی با تعداد ۱۰ کارخانه تمامی نیاز های سیمانی موردنیاز کارهای مهندسی را و با کیفیت بیشتری از ما تولید می کند.
ما در ایران تعداد ۱۴۶ واحد تولید میلگرد و تیرآهن در کشور داریم درحالی که چین با گستره مصرف و صادرات درخورتوجه خود، فقط ۵۲واحد تولیدکننده میلگرد و تیرآهن دارد و بازار جهان در تسخیر کالای این کشور است.
جالب اینجاست که بدانید برنامه توسعه اقتصادی ایران و چنین کره جنوبی همزمان با هم ترسیم و آغاز شده است اما مشاهده می کنید که با وجود برتری منابع طبیعی و ثروت های خدادادی نهفته در ایران اما امروز پیشرفت این دو کشور با یکدیگر قابل مقایسه نیست.
در کره جنوبی یارانه ها به تولید کنندگان بخش خصوصی تعلق گرفته و باعث رونق تولید در شرکت های چندملیتی شدند، در حالی که در ایران یارانه ها به مصرف کننده داده شد و در هجوم تورم افسار گسیخته هرز رفته است!
کره جنوبی با تقویت بخش خصوصی مانندشرکت های مانند هیوندای و سامسونگ آن ها را شریک اقتصادی خود قرار داد، ولی ما در ایران با تضعیف بخش خصوصی آن ها را در اقتصاد دولتی ناکارآمد منحل کردیم.
یکی از نکات قابلتوجه در زمینه توسعه اقتصادی کشورهایی که مسیر رشد و توسعه را پیمودهاند این است که این کشورها برای تولید محصولات صنعتی موردنظر خود به زنجیره ارزش جهانی پیوستهاند که دولت و صنایع ما از آن غافل هستند.
نظر شما